نتایج جستجو : جورج فریدمن

  • هفته گذشته نوشته‌ای در مورد دو جنگ در حال وقوع در اوراسیا نوشتم. این نوشته برخلاف سایر ستون‌هایی که در فضای رسانه‌ای گل می‌کنند، بر این موضوع تمرکز داشت که چگونه نبرد زمینی در خاورمیانه می‌تواند به یک جنگ متعارف تبدیل ‌شود.

  • دو جنگ بزرگ در حال وقوع است. یکی، بین اوکراین و روسیه که بیش از دوسال‌ونیم است در جریان بوده است، اما تقریباً به اوکراین محدود شده است. دیگری، بین اسرائیل و حماس که تقریباً یک سال است که ادامه دارد، اما به‌طور چشمگیری در حال گسترش است.

  • با توجه به تشدید اوضاع در شمال اسرائیل، بررسی اهداف حملات ۷ اکتبر و آنچه که ممکن است برای آینده درگیری‌ها مهم باشد، ضروری است. قصد حماس در آن روز نه‌تنها حمله به شهرک‌ها بلکه گروگان‌گیری بود.

  • اعلامیه مسکو مبنی بر جذب تعداد بالایی از نظامیان به ارتش روسیه با اضافه شدن ۱۸۰ هزار نیروی جدید به‌نظر شاخ و شانه کشیدن جدیدی است که جهش بزرگی در قابلیت‌های مبارزه روسیه علیه ارتش اوکراین و دست‌کم بازپس‌گیری دستاوردهای کی‌یف در چند ماه گذشته است.

  • از منظر نظامی گزارش‌های خبری درباره تبادلات چین و برزیل قابل توجه است.. به‌طور کلی، برزیل علاقه زیادی به چین ندارد به جز اینکه از این طریق می‌تواند به برخی منابع خیلی سریع دست یافته و ایالات متحده آمریکا را تحریک کند.

  • به نظر می‌رسد که جنگ‌ زمینی در اوکراین متوقف شده‌است. البته تحرکات نظامی در سطح تاکتیکی ادامه دارد، اما این تحرکات نتیجه قطعی به‌دست نمی‌دهد. بن‌بست در عرصه زمینی، جنگ هوایی را بیش از پیش مهم کرده‌است.

  • اتفاق‌های کوچک می‌توانند حقیقت ژئوپلیتیک بزرگتری را نمایان کنند. نمونه آن، دیدار اخیر گروه کاری مالی آمریکا و چین است. این گروه که شامل نمایندگان بانک مرکزی و سازمان‌های دولتی هر دو طرف است، هفته گذشته در چین جلسه‌ای تشکیل دادند تا کاری را که برای تحقق آن طراحی شده بود، انجام دهند: هماهنگی تغییرات در سیستم‌های بانکی مربوطه. این دیدارها به‌طور مرتب انجام می‌شوند، بنابراین مهم‌ترین مسئله، این است که بدانیم چه موضوعاتی باید هماهنگ شوند و تا چه حدی بر اقتصاد هر دو طرف تاثیر می‌گذارند.

  • دو سال و نیم پیش، روسیه به اوکراین، بخشی از اراضی سابق امپراطوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی، حمله کرد. دلیل تهاجم ژئواستراتژیک بود: مسکو به طور قابل درکی می‌ترسید که یک قدرت متخاصم بتواند از سمت غرب و از طریق اوکراین و از جنوب مورد حمله واقع شود. چنین موردی برای تهاجمات ناپلئون و هیتلر نیز صدق می‌کرد. روسیه بدون عمق استراتژیک هیچ منطقه حائلی ندارد. برای روسیه، مهم نبود که هیچ نیرویی قصدی برای حمله به روسیه ندارد.

  • بی‌ثباتی سیاسی در ایالات متحده که توسط مدل پیشنهادی ما پیش‌بینی شده بود، در آخر این هفته با سوء قصد به جان دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق وارد فاز جدیدی شده و ادامه یافته است.