| کد مطلب: ۶۶۷۹

عصـر دوستی با سعودی

بررسی سفر وزیرامور خارجه عربستان به تهران در گفت وگو با صباح زنگنه و مهدی مطهر نیا

بررسی سفر وزیرامور خارجه عربستان به تهران در گفت وگو با صباح زنگنه و مهدی مطهر نیا

بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان روز گذشته وارد تهران شد و با حسین امیرعبداللهیان همتای ایرانی خود دیدار کرد. این سفرپس از ۹ سال قطع روابط میان دو کشور دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای است و از جدیت دو طرف برای احیای روابط دوجانبه خبر می‌دهد. درحالی‌که از افتتاح سفارت ایران در ریاض دو هفته می‌گذرد، سعودی‌ها نیز پس از این سفر نسبت به بازگشایی سفارت خود در تهران اقدام خواهند کرد. رابطه دو کشور در ۹ سال گذشته ترکیبی از جنگ نیابتی و درگیری دیپلماتیک و تنش‌های روزافزون بود و بیش از همه عربستان سعودی تلاش کرد با همکاری ایالات متحده آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی ایران را در منطقه و جهان منزوی کند و بیشترین بهره‌برداری را از پرونده هسته‌ای ایران ببرد. علاوه بر موضوع پرونده هسته‌ای که سعودی‌ها آن را تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای و تهدیدی علیه امنیت خود و سایر کشورهای عربی منطقه معرفی می‌کردند، ایران و عربستان در زمینه نفوذ و حضور در کشورهای منطقه چون عراق و لبنان با یکدیگر به رقابت می‌پردازند و هر یک از قدرت‌گیری نیروهای نزدیک و هم‌پیمان در این کشورها حمایت می‌کنند. این رقابت‌ها ماه‌ها وضعیت لبنان را در بلاتکلیفی قرار داده و نیروهای نزدیک به این قدرت‌ها امکان توافق با یکدیگر نداشتند؛ شرایطی که به‌گونه‌ای دیگر در عراق نیز تکرار شد و در نهایت نیروهای نزدیک به ایران موفق شدند دولت مطلوب خود را تشکیل داده و متحدان سعودی را کنار بزنند. اما سوریه و یمن عرصه رویارویی و جنگ نیابتی ایران و عربستان سعودی بود که به نظر می‌رسد این ایران بوده که در هر دو جبهه توانسته به پیروزی برسد و ضمن حفظ دولت بشار اسد در سوریه سرزمین‌های تحت تصرف نیروهای نزدیک به عربستان را پس بگیرد و دولت اسلامی داعش را نیز در سوریه و عراق شکست دهد. در یمن نیز با وجود تلاش ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی این جنبش انصارالله حوثی‌ها بوده که توانسته با حمایت‌های ایران موقعیت خود را حفظ کند و خود را به‌عنوان واقعیت موجود یمن به کشورهای عربی تحمیل کند. اکنون عربستان سعودی که به نظر می‌رسد از بی‌نتیجه بودن یک دهه رویارویی و جنگ با ایران به ستوه آمده، با میانجیگری چین در حال احیای روابط خود با ایران است. چین که با ایران و عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس پیمان راهبردی بیست‌وپنج‌ساله امضا کرده به قدرت جدید منطقه بدل شده و در تلاش است جای آمریکا را در منطقه خلیج‌فارس کسب کند. چین که اکنون به همراه ژاپن مهم‌ترین مصرف‌کننده انرژی خلیج‌فارس است به امنیت و ثبات در این منطقه علاقمند است و از کاهش تنش‌ها در منطقه حمایت می‌کند. ایالات متحده آمریکا نیز که از حدود دو دهه گذشته از یک مصرف‌کننده بزرگ انرژی به صادرکننده انرژی بدل شده، در حال کاهش نقش‌های خود در خاورمیانه است و امیدوار است بتواند هزینه کمتری برای جنگ‌های بی‌پایان غرب آسیا متحمل شود.

آمریکا که طی دهه گذشته با ترک اشغال عراق و افغانستان بخش زیادی از نیروهای نظامی خود را از منطقه خارج کرده است، در جریان جنگ یمن و حملات حوثی‌ها به عربستان و امارات متحده عربی برخلاف تمایل این دولت‌ها تمایلی به دخالت در جنگ یمن نشان نداد و این بزنگاه تاریخی مهمی برای کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس بود که متوجه شدند در همه مناقشات امنیتی خود نمی‌توانند روی کمک و پشتیبانی آمریکا حساب باز کنند و بهتر است خودشان برای حل این مناقشات دست به کار شوند. کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس به رهبری عربستان سعودی طی یک دهه گذشته متوجه شدند که قادر به حذف و نادیده گرفتن و یا غلبه بر قدرت ایران در منطقه نیستند و بهتر است از طریق دیپلماسی و گفت‌وگو مشکلاتشان را با ایران حل کنند.

از سوی دیگر دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که بر این باور است با توجه به نزدیک شدن درگیری نظامی ایران و اسرائیل بر سر فعالیت‌های هسته‌ای تهران، کشورهای عربی منطقه مایل هستند با عادی‌سازی روابط با تهران خود را از تیررس ترکش‌های چنین درگیری قریب‌الوقوعی دور کنند و تنها ناظر چنین رویارویی باشند و از آسیب‌های آن در امان بمانند. هرچند نمی‌توان از مواضع جنگ‌طلبانه رژیم صهیونیستی به سادگی گذشت، با این حال پذیرش چنین دیدگاهی تا حدودی دور از انتظار به نظر می‌رسد و بعید است ایران و اسرائیل هیچ‌یک مایل به درگیری نظامی باشند و هر دو تلاش خواهند کرد خطوط قرمز یکدیگر را رعایت کنند.

آمادگی عربستان برای مرحله جدید از روابط

صباح زنگنه کارشناس مسائل جهان عرب در گفت‌وگو با هم‌میهن ضمن مهم تلقی کردن سفر وزیر خارجه عربستان به تهران گفت: حدود ۹ سال است که هیچ وزیرخارجه‌ای از عربستان به ایران نیامده و سفرهای قبلی که محمدجواد ظریف رفت‌وآمد می‌کرد و سعودالفیصل می‌آمد و نفر بعدی سعودالفیصل، آقای عادل‌الجبیر قرار بود به تهران بیاید و در نهایت نیامد. سفر کنونی وزیر امور خارجه عربستان سعودی از این جهت حائز اهمیت است و به این ترتیب طلسم سفر مقامات سعودی به ایران شکسته می‌شود. به خصوص این سفر در آستانه بازسازی و آماده‌سازی سفارت‌شان در تهران و آماده‌ شدن سفارت برای افتتاح معنی مهمی دارد و حکایت از آمادگی عربستان برای مرحله جدید از روابط به حساب می‌آید.

زنگنه درباره اهمیت دو کشور ایران و عربستان در منطقه اظهار داشت: ایران و عربستان سعودی با توجه به جایگاه‌ و بزرگی‌ و نقش‌شان در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی وقتی که روابط‌شان عادی شود و رو به توسعه برود، انعکاس‌اش در میان سایر کشورهای منطقه با موج‌های مثبت زیادی روبه‌رو خواهد شد و تأثیرگذار خواهد بود و بقیه کشورها را هم تشویق می‌کند که با جمهوری اسلامی ایران روابط‌شان را بهبود ببخشند و عادی بکنند و رو به توسعه ببرند. روابط دو کشور طبعاً روی بحران‌های منطقه هم بی‌تأثیر نخواهد بود. وقتی که دو کشور بزرگ منطقه با هم مذاکره می‌کنند، نقاط اختلاف و سایر مسائل مطرح خواهد شد و کمک خواهد کرد با صراحت و واقعیت مسائل را بسنجند و برای مشکلاتشان راه‌حل تعیین کنند و آن راه‌حل‌ها را به اجرا بگذارند. این تأثیر در یمن مشهود خواهد بود. البته نیاز است که ببینیم گروه‌ها و قبایل مختلف در یمن چگونه رفتار خواهند کرد؛‌ آیا نسبت به هم یک رفتار تبعیض‌آمیز خواهند داشت یا یک رفتار تساوی‌جویانه خواهد بود و از تاریخ عبرت خواهند گرفت یا خیر. البته این مسائلی است که مربوط به خود مردم یمن و گروه‌ها و احزاب و قبایل مناطق شمال و جنوب خواهد بود، اما حتماً فضای مثبتی ایجاد خواهد کرد. در سوریه هم به همین ترتیب با بازگشایی سفارت عربستان در سوریه و رفت‌وآمد بین این دو کشور انتظار می‌رود که عربستان در بازسازی سوریه کمک کند و در معادلات سیاسی سوریه با کشورهای اطراف مانند حضور آمریکا در بخشی از خاک سوریه یا حضور نیروهای ترکیه در خاک سوریه به تبادل نظر و همکاری خواهد پرداخت. طبیعتاً همه اینها به بحث گذاشته خواهد شد و نقش و جهت‌گیری عربستان روشن خواهد شد. همچنین در لبنان انتظار می‌رود که جمهوری اسلامی ایران و عربستان سیگنال‌های مثبتی به نیروهای سیاسی لبنان بفرستند و در انتخاب رئیس‌جمهور و تشکیل دولت جدید کمک کنند.

عادی‌سازی روابط‌ با گفتمان انقلابی در تهران

مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل ، دیدگاه متفاوتی به موضوع عادی‌سازی روابط ایران و عربستان دارد و در گفت‌وگو با هم‌میهن گفت: وقتی از عادی‌سازی روابط سخن می‌گوییم باید در یک وضعیت عادی آن را مورد توجه قرار دهیم. به‌عبارت دیگر بافت متن، بافت موقعیتی در بافت موضوعی تأثیر می‌گذارد. وقتی به موضوع عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان به عنوان موضوع در بافت موقعیتی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بافت موقعیتی نامتعادل است. جهان عرب بسیار به تل‌آویو نزدیک شده است؛ به‌گونه‌ای‌که هم شاهد نزدیکی امارات متحده عربی و هم عربستان و دیگر کشورهای عربی به تل‌آویو هستیم. این روابط قبح نزدیکی به اسرائیل را در جهان اسلام کاملاً از بین برده و از طرفی دیگر عربستان به‌عنوان اصلی‌ترین کشور عربی در جهان عرب و در شورای همکاری خلیج‌فارس اصلاحاتی براساس ارزش‌های غربی را در ریاض و کل عربستان شروع کرده است،‌ به‌گونه‌ای که جدیداً اعلام شد یک مکعب طلایی بسیار فربه‌تر نسبت به مکعب خانه خدا در عربستان برپا خواهد شد و آنچه که محمد بن‌سلمان در عربستان انجام می‌دهد، نوعی اسلام‌زدایی است که با ارزش‌های ناشی از رویکرد امت‌محورانه گفتمان انقلابی در تهران کاملاً متفاوت است و اکنون دولت انقلابی با گفتمان انقلابی در تهران این عادی‌سازی روابط‌ را در این بافت موقعیتی غیرعادی انجام می‌‌دهد. محمد بن‌سلمان قدرت اصلی در عربستان است و اگرچه سر ماجرای خاشقچی از غرب به‌ویژه آمریکا دلگیر است و به‌ویژه با دموکرات‌ها کنار نمی‌آید،‌ اما در نهایت به غرب و ایالات متحده آمریکا نزدیک است و در حال انجام اصلاحاتی است که منطبق با دموکراسی ارشادی آمریکا است. از طرف دیگر محمد بن‌سلمان با ظرافت توانسته توازن قدرت بین کشورهای غربی و شرقی را ایجاد کند و حتی می‌تواند اسب تروای غرب در دامان شرق نیز باشد. در این بافت موقعیتی است که عربستان به ایران نزدیک می‌شود.

مهدی مطهرنیا در ادامه با اشاره به مذاکرات ایران و آمریکا افزود: آمریکایی‌ها توانسته‌اند با محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران جنبش سخت‌افزاری علیه تهران را در منطقه عملیاتی کنند. اکنون دیگر تل‌آویو به‌عنوان هدف پایتخت‌های اسلامی و حتی مردم کشورهای مسلمان مطرح نیست. امارات متحده عربی که اخیراً مقاماتش به تهران سفر داشتند، سومین کشور اسلامی است که به‌طور رسمی در تل‌آویو سفارت ایجاد کرده است و ارتباط اقتصادی بالایی را با این کشور دارد. بر اساس این معنا باید گفت که اکنون گفتمان انقلابی در چالش نظری است که دست‌اندرکاران امور تا پیش از این با کوچک‌ترین نزدیکی به این کشورها متهم به سازش با خاندان آل‌سعود می‌شدند و بالطبع تبلیغات در این زمینه بسیار بالا بود؛‌ به‌طوری‌که مداحان گوناگون و نهادهای فرادولتی آن را سازش با ایادی ایالات متحده آمریکا در تهران می‌دانستند. اکنون یک دولت انقلابی با گفتمان انقلابی بدون هیچ‌گونه تغییر مثبت و با وجود نقدهای بسیار گسترده از منظر ارزش‌های انقلابی به عملکرد ریاض و دیگر پایتخت‌های کشورهای عربی در حال نزدیک شدن و حل‌وفصل مسائل با آنها است. لذا کشورهای اروپایی، غربی و حتی کشورهای شرقی من‌جمله چین و روسیه نوعی اجبار در پذیرش این معانی را خواهند دید و بالطبع سعی خواهند کرد تا از این بافت موقعیتی به نفع خود استفاده کنند. از طرف دیگر آمریکا در تلاش است که به تهران نزدیک شود. آمریکا به‌خوبی می‌داند که اگر قرار است یک تفاهم کوتاه‌مدت ایجاد شود و براساس این توافق کوتاه‌مدت کمتر از برجام، گفتمان انقلابی در تهران را به چالش بکشد، باید این گفتمان در بافتی قرار بگیرد که از منظر گزاره‌های انقلابی قبلی به چالش کشیده شود. در واقع برداشتن همه تحریم‌ها که در صورت مسئله نپذیرفته است،‌ راستی‌آزمایی برداشت تحریم‌ها هم انجام نشده و مذاکرات فرسایشی شده است. آمریکا هیچ تعهدی را برای برداشتن حتی تحریم‌های هسته‌ای نمی‌دهد، تنها حاضر است که بخشی از پول‌های بلوکه‌شده ایران را در برابر آزادی زندانیان غربی در ایران به‌ویژه آمریکایی و تبادل آنها به صورت مشروط آزاد کند. این تبادل می‌تواند از منظر افکار عمومی ایالات متحده آمریکا ایجادکننده فضای مناسب فشار بیشتر در آینده بر ایران باشد.

مطهرنیا با مطرح کردن احتمال درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل افزود: دولت نتانیاهو در حال تمرین برخورد با ایران در یک رودررویی نظامی گسترده‌تر و عینی‌تر از منظر رئالیستی است و لذا اگر تهران بتواند به کشورهای عربی نزدیک شود و کشورهای عربی قشرهای امنیتی مناسبی نسبت به گذشته در ارتباط با تهران پیدا کنند، در هنگامه وقوع چنین حادثه‌ای کشورهای عربی به دلیل نزدیکی با تهران در یک بافت موقعیتی مناسب‌تری قرار می‌گیرند. در صورت یک توافق کوتاه‌مدت در دولت بایدن با وجود مخالفت ۴۹ سناتور این توافق بسیار لغزنده است و بالطبع دولت بایدن حتی برای این دو سال هم نمی‌تواند تضمینی در این زمینه برای دولت تهران داشته باشد. درحالی‌که توانسته زمینه‌های آزادسازی و تبادل زندانیان خود را نیز فراهم کند. آنجاست که باید به سناریویی توجه داشت که من بارها به آن تأکید کردم؛ سناریوی جوجیستوی ژاپنی و بوسه مرگ. در جوجیستوی ژاپنی هیکل درشت کشتی‌گیران موجب می‌شود که فرد به رقیب نزدیک شود و به‌راحتی رقیب را پرتاب کند و از طرف دیگر در سناریوی بوسه مرگ با نزدیک شدن می‌تواند ضربات بسیار سهل‌تری را از نزدیک به رقیب وارد کند؛ اینکه شما بخواهید مسائل خود را با کشورهای دیگر به شکل واقع‌گرایانه حل کنید و چنین رویکرد واقع‌گرایانه و پراگماتیسمی در حوزه سیاست خارجی بروز کند اما اگر این شرایط استمرار پیدا نکند و عقب‌نشینی‌های موجود از مواضع انقلابی کامل نشود، می‌تواند ضربه‌های کشنده‌ای در زمینه‌های دیگر وارد کند و اگر تا آخر هم این عقب‌نشینی و توافق‌ها صورت بپذیرد، بالطبع اصول اهداف از پیش تعیین‌شده با هزینه‌های کمتر برای کشورهای رقیب فراهم آمده است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی