| کد مطلب: ۴۳۹۹

مـادران بی‏‌پنـاه

مـادران بی‏‌پنـاه

گزارشی از وضعیت زندگی و کار زنانی که ناچارند فرزندان‌شان را در روزهای آلودگی‌هوا، شیوع بیماری و سرما به محل کار ببرند

گزارشی از وضعیت زندگی و کار زنانی که ناچارند فرزندان‌شان را در روزهای آلودگی‌هوا، شیوع بیماری و سرما به محل کار ببرند

زهرا اکرمی

خبرنگار اجتماعی

دستمزد کمتر، مصائب بیشتر. این خلاصه‌ای از مشکلات مادران شاغل است که هربار به دلیل آلودگی هوا، سرمای زمستان یا شیوع ویروس، مشکلات کار و خانه را بر دوش می‌کشند؛ اتفاقی که به‌دلیل فشار اجتماعی و اقتصادی بر عهده آنها افتاده است. سیمین کاظمی، جامعه‌شناس می‌گوید: «تداوم این وضعیت که مسئولیت مراقبتی زنان شاغل افزایش پیدا می‌کند و حمایتی هم در این خصوص از آنها نمی‌شود، زنان را به سوی مشاغل با امنیت و دستمزد کمتر سوق خواهد داد.» نجمه واحدی، جامعه‌شناس دیگری است. او هم معتقد است؛ این سیاست‌ها نشانه حاکم بودن الگوهای سنتی در جامعه است. ذهنیت این است که کار خانگی برعهده زن است و اشتغال چیزی است که اضافه بر سازمان انجام می‌شود.

زنان فقیرتر از مردان

بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار، در پاییز امسال نرخ مشارکت اقتصادی زنان با افزایش جزئی 5/0درصدی به 6/13درصد رسیده است. این درحالی‌است که نرخ مشارکت اقتصادی مردان در همین مدت 5/68درصد بوده است. به عبارت دقیق‌تر، در پاییز امسال جمعیت مردان بالای 15سال شاغل در کشور بیش از 21میلیون و 857هزار نفر و جمعیت زنان بیش از چهار میلیون و 349 هزار نفر بوده است. نرخ بیکاری زنان در این مدت هم بیش از دو برابر مردان بوده است؛ به‌طوری‌که نرخ بیکاری زنان بالای 15 سال 2/14و مردان 7 درصد اعلام شده است. اما همین میزان اشتغال ناچیز هم در دوره‌های متفاوت تحت‌تاثیر قوانین نوشته یا نانوشته مختلف قرار می‌گیرد.
به‌طور‌کلی یکی از مشکلات همیشگی، نحوه اختصاص نقش‌های مختلف و تقسیم کار در خانواده است. به‌طوری‌که زنان در درجه اول مسئول مراقبت در جامعه هستند، فعالیتی که ارزش آن ناچیز شمرده می‌شود و معمولا بدون پاداش یا با حقوق اندکی است و ورود زنان به سایر بخش‌های بازار کار را محدود می‌کند که درنتیجه آن زنان به‌طور کلی فقیرتر از مردان هستند و از قدرت، مقام و نفوذ کمتری در خانه و جامعه برخوردار هستند. اتفاقات متفاوت می‌تواند بار مسئولیت‌های مراقبتی را بیشتر کند و در صورت در نظر نگرفتن شیوه‌های حمایتی، اشتغال زنان را به‌خطر بیندازد. یکی از نمونه‌های ملموس، شیوع ویروس کرونا بود که بر اشتغال زنان تاثیر منفی داشت. اما به نظر می‌رسد موضوع جدیدی هم در ایران به مشکلات زنان شاغل اضافه شده است.
آموزش مجازی از زمان شیوع ویروس کرونا در ایران باب شد و حالا هم به دلایل مختلف جایگزین آموزش حضوری می‌شود. در سال تحصیلی جاری، آلودگی هوا یکی از دلایل اصلی مجازی شدن مدارس شد و در مواردی حتی دانش‌آموزان یک هفته کامل در خانه بودند. درباره ایرادات این روش صحبت‌های زیادی شده است که ازجمله آنها می‌توان به کیفیت پایین‌تر آموزش مجازی، تغییر رفتار کودکان، مشکلات تهیه موبایل هوشمند برای طبقات پایین‌تر و ... اشاره کرد. انتقاد و مخالفت با تعطیلی مدارس به‌خاطر آلودگی هوا تا جایی پیش رفت که اوایل بهمن‌ماه وزیر آموزش‌وپرورش پیشنهاد داد که شاخص‌های مرتبط با کیفیت هوا به تعلیق در بیاید. اما آنچه کمتر مورد توجه واقع شده، وضعیت مادران شاغل در شرایط فعلی است. اظهارات زنان، خود نشان‌دهنده استیصال آنها در شرایط آموزش مجازی و در مواردی خطر از دست رفتن اشتغال آنهاست.
ماجرای تعطیل شدن مدارس و فشار آن بر مادران شاغل در شرایطی است که آموزش‌وپرورش هم به تاثیرات منفی این‌ نوع آموزش تاکید دارد. اول بهمن‌ماه بود که آموزش‌وپرورش در اطلاعیه‌ای، آموزش غیرحضوری را باعث افت‌تحصیلی دانست و در عین حال تاکید کرد، آموزش مجازی پاسخگوی نیاز آموزش دانش‌آموزان نیست. این واکنش آموزش‌و‌پرورش درحالی‌است که تا اول بهمن‌ماه، بنا بر دلایلی ازجمله آلودگی هوا، بارش برف و برودت هوا دانش‌آموزان پایتخت در سال تحصیلی جدید کمتر از دو ماه (38روز) در کلاس‌های حضوری مدارس شرکت کردند. پیش از این هم بسیاری از روانشناسان و مشاوران تحصیلی تاکید کرده بودند که آموزش مجازی، منجر به افت ‌تحصیلی دانش‌آموزان می‌شود. یکی از آنها مصطفی سوری، روانشناس است که گفته بود، یکی از دلایل افت‌تحصیلی دانش‌آموزان، نبود ارتباط چهره‌به‌چهره میان معلم و دانش‌آموز است. علی حیدری، از مشاوران تحصیلی هم گفته بود که در آموزش مجازی، معلمان از همان روش‌های سنتی استفاده می‌کردند.
«مرجان» یک زن ۳۳ساله است که در بخش خصوصی فعالیت می‌کند و یک پسر هفت ساله دارد. او براساس تجربه خود و اطرافیانش می‌گوید، آموزش مجازی برای زنان شاغل بسیار دشوار است: «هر بار باید فکر کنم که حالا بچه را پیش چه کسی بگذارم. اگر بحث آموزش آنلاین نبود و فقط مدرسه تعطیل بود، وضعیت برای بخشی از مادران آسان‌تر بود؛ چون می‌توانستند بچه را پیش پدری که شغل آزاد دارد یا مادربزرگ بگذارند. اما ممکن است مادربزرگ‌ها زیاد از اینترنت سر در نیاورند. درنتیجه چیزی که من اطراف خودم می‌بینم این است که بیشتر مادران، بچه‌ها را با خودشان سرکار می‌برند.»

سایه اخراج بر سر مادران شاغل

البته مرجان خوش‌شانس‌تر از دیگران بود، چراکه توانسته در مواردی فرزندش را بدون اینکه مشکلی از سوی کارفرما داشته باشد، به محل کار ببرد. هرچند معذب بوده، تمرکز کافی برای کار نداشته، راندمان کارش افت داشته و باید از این منظر به مدیرش پاسخ می‌داد: «در روزهایی که کلاس‌ها مجازی می‌شد و مجبور بودم فرزندم را به محل کار ببرم، به همین دلیل استرس زیادی را تجربه می‌کردم. به دلیل حضور فرزندم، قدرت هماهنگی‌ کارها را از دست داده بودم، یک سرم در تبلت و کلاس فرزندم بود و یک سرم در کامپیوتر برای انجام کار.»
حضور کودک در محل کار به یک معضل جدی برای زنان تبدیل شده و حتی کار به جایی رسیده که برخی مادران می‌گویند؛ احتمال اخراج آنها وجود داشت. برخی مدیران با این شرایط همراهی نمی‌کنند و به کارمندان خود گفته‌اند که مسئول شرایط آنها نیستند. مریم، مادر جوان دیگری است که در چنین شرایطی قرار گرفته است: «در این مدت که مدارس به‌خاطر آلودگی هوا مجازی شد و من مجبور شدم با بچه به محل کار بروم، یک روز مدیرم گفت که اگر نمی‌توانی این مشکل را حل کنی، دیگر سرکار نیا.»
اما راه‌حل‌های دیگری هم وجود دارد که همچنان مشکلی به مشکلات مادران اضافه می‌کند. «زهرا» هم مادری شاغل با یک فرزند دبستانی است که چون کمکی نداشته، مجبور شده کودک خود را در روزهای آموزش مجازی در خانه ‌تنها بگذارد که این اتفاق هم از نظر کیفیت‌آموزشی تاثیر منفی بر دانش‌آموز داشته، هم خودش مدام دچار اضطراب بوده است. زهرا می‌گوید: «خیلی وقت‌ها به این فکر می‌کنم که اگر سر کار نمی‌رفتم، آنقدر بدبختی نداشتم. یک حس خودسرزنشی در این شرایط در فرد ایجاد می‌شود، مدام به خودم می‌گفتم که باید در خانه می‌نشستم. این احساسات به دلیل مسائلی است که از کودکی در ذهن ما ایجاد کردند که اگر زنی شاغل است، حتما خودش خواسته و باید خودش هم مشکلات را تحمل کند وگرنه می‌تواند در خانه بماند. خیلی‌وقت‌ها ما نادیده گرفته می‌شویم. انگار می‌گویند می‌خواهی سر کار بروی؟ شرایط همین است و همه‌چیز هم پای خودت.»

نادیده گرفتن مشکلات زنان شاغل

نجمه واحدی، جامعه‌شناس در بخشی از پایان‌نامه خود روی موضوع کار خانگی کار کرده و در حال تبدیل کردن آن به کتاب است. او به هم‌میهن می‌گوید، در بخشی از این پایان‌نامه به موضوع خدمات مراقبت که بخشی از کار خانگی است، پرداخته و فرزندپروری هم به کار خانگی گره می‌خورد و آموزش فرزندان نیز بخشی از این فرزندپروری است.
او در این پژوهش کیفی با صدها نفر در زمان شیوع ویروس کرونا مصاحبه کرده و درباره نتایج آن توضیح می‌دهد: «خیلی از این افراد به موضوع آموزش مجازی اشاره کرده بودند. در این زمان دانش‌آموزان در خانه درس می‌خواندند و آموزش فرزندان نیز به دیگر کارهای خانگی اضافه شده بود. این وضعیت برای زنان شاغل پیچیده‌تر بود، اما برای زنان خانه‌دار هم وظیفه سنگینی بود که به کارهای دیگر اضافه شده بود. بیشتر کسانی که به آموزش مجازی اشاره کرده بودند، از اینکه آموزش به‌عهده آنها گذاشته شده، شکایت می‌کردند و می‌گفتند شرایط طوری شده که انگار بچه فقط برای مادر است و پدر هیچ نقشی در برعهده گرفتن بخشی از این وظایف ندارد.»
واحدی همچنین به این نکته اشاره می‌کند که در فرهنگ مردسالار که زنان را به تمام رده‌های شغلی وارد نمی‌کند، آموزش و بهداشت دو حیطه‌ای است که خیلی از زنان شاغل در این دو حوزه فعالیت می‌کنند. او می‌گوید: «افرادی که شغل‌شان تدریس بود، با یک پیچیدگی مضاعف مواجه بودند؛ چراکه ازسویی شغل‌شان مجازی بود و ازسوی‌دیگر فرزندی داشتند که دانش‌آموز بود و آموزش او هم به‌شکل مجازی درآمده بود. به عبارت دقیق‌تر، باری که بر دوش این زنان بود از دو طرف سنگین بود؛ هم باید وظیفه مادری را ایفا می‌کردند، هم در شغل‌شان که آموزش بود ایفای نقش می‌کردند. البته این پژوهش کیفی بود و نمی‌توان آن را به کل جامعه تعمیم داد. اما از بین تمام کسانی که با آنها مصاحبه کردم، فقط یک‌نفر گفته بود که حوصله آموزش را ندارد و آن را به پدر بچه محول کرده که او هم در ایران زندگی نمی‌کرد.»
او بر اهمیت ایده و رویکرد سیاست‌گذاران اصلی درباره اشتغال زنان تاکید می‌کند: «وقتی هنوز الگوهای سنتی در جامعه حاکم هستند و ذهنیت این است که کار خانگی برعهده زن است، اشتغال چیزی است که اضافه بر سازمان انجام می‌شود و زنان اجازه دارند شاغل باشند نه اینکه حق دارند؛ درنتیجه سیاست‌هایی که گرفته می‌شود هم متفاوت خواهد بود. مثلا در مقاطعی سیاست‌هایی ازجمله کاهش ساعت کاری زنان شاغل که کودک زیر پنج سال دارند، اجرا می‌شود و بسیاری از زنان هم استقبال می‌کنند. در اصل هدف این است که زنان بتوانند زودتر به خانه برگردند و به بچه‌ها رسیدگی کنند، چون کار خانگی برعهده زنان است. اما اجرای چنین سیاست‌هایی نه‌تنها در راستای کم کردن باری از دوش زنان نیست، بلکه تغییر زمان کاری است تا زنان چند ساعت از کار اول زودتر خارج شوند و زودتر به کار دومی که باید انجام دهند برسند. درحالی‌که اگر این موقعیت برای تمام کارمندانی که کودک زیر پنج سال دارند، فارغ از جنسیت فراهم شده بود و مردان هم می‌توانستند از این مرخصی استفاده کنند، برای این بود که مردان زمان استراحت بیشتری داشته باشند، نه اینکه بیشتر به کارهای خانه برسند.»
این جامعه‌شناس همچنین با بیان اینکه باید دید سیاست و ایده اصلی پشت مرخصی دادن‌ها و نگاه به اشتغال زنان یا کار خانگی چیست و این موضوع درنهایت تعیین می‌کند سیاست‌ها چه نتیجه‌ای داشته باشند، می‌گوید: «باید به این نکته هم توجه کرد که درصد زنان شاغل بسیار کم است و بر اساس آمار سال 1395 فقط 18درصد شاغلین، زن هستند. بیشتر این زنان هم در مشاغلی که زنانه تصور می‌شود، مثل آموزش یا بهداشت شاغل هستند. بنابراین می‌توان گفت زنان در دنیای اشتغال، جایی ندارند که بخواهند دیده شوند.»

امنیت شغلی و دستمزد کمتر

سیمین کاظمی، جامعه‌شناس است. او هم معتقد به فشار مضاعف بر زنان شاغل است. او به هم‌میهن می‌گوید: «والدین به‌ویژه مادران در دوره آموزش آنلاین، برای کمک به آموزش دانش‌آموز هم نقش مراقب، هم تسهیلگر، هم معلم خانگی را به‌عهده دارند. در طول مدت ارتباط آنلاین دانش‌آموز با کلاس، مادر هم مجبور است حاضر باشد و جزئی از روند آموزش باشد. بنابراین آموزش مجازی، برای والدین به‌خصوص مادران شاغل دردسرساز است و پیامدهای منفی دارد؛ چون لازم است یا از کارشان مرخصی بگیرند و غیبت کنند که هنگام آموزش نزد بچه باشند و فرزند از درس بازنماند یا اینکه کودک را به محل کار ببرند که باز هم انجام وظایف شغلی‌شان دچار اختلال می‌شود. درواقع با آموزش مجازی، مادران شاغل فشار مضاعف را متحمل می‌شوند. این موضوع باعث می‌شود مادران استرس و نگرانی بیشتری را تجربه کنند و علاوه براین، وضعیت شغلی‌شان به خطر بیفتد، چون بیشتر زنان مشاغل ناپایدار و متزلزلی دارند که هر نارضایتی کارفرما از نحوه کارکردن یا غیبت ممکن است به اخراج زن و بیکاری او منجر شود.»
او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که وقتی مسئولیت مراقبتی زنان شاغل افزایش پیدا می‌کند و حمایتی هم در این خصوص از آنها نمی‌شود، زنان دارای فرزند در بازار کار به‌عنوان متقاضیانی شناخته می‌شوند که از عهده وظایف‌شان برنمی‌آیند و نیروی کار پردردسر به‌حساب می‌آیند، بنابراین کارفرمایان کمتر این گروه را استخدام می‌کنند و زنان مجبورند به سمت کارهای پاره‌وقت و به‌اصطلاح انعطاف‌پذیر بروند که هم دستمزدشان کمتر است، هم امنیت شغلی کمتری دارند. این بی‌نظمی و غیبت مکرر ممکن است منجر به اخراج زنانی شود که رابطه استخدامی‌شان استحکام ندارد، مثلا قراردادی و شرکتی هستند یا هیچ قراردادی ندارند.
تعطیلی مدارس عموما به دلیل مشکلاتی است که راه‌حل‌های دیگری دارند اما از تعطیلی مدارس به‌عنوان راه‌حل این مشکلات استفاده می‌شود. مثلا در مورد آلودگی هوا به‌جای کاستن از آلاینده‌ها، تعطیلی مدارس به راه‌حل تبدیل شده است که درواقع نه‌تنها کمکی نمی‌کند بلکه مشکلات دیگری به دنبال دارد؛ مثل افت کیفیت آموزش و مشکلات مادران شاغل و .... دانش‌آموزان چه در مدرسه، چه در خانه باشند، هوای آلوده را استنشاق می‌کنند و تعطیلی، کمکی به سلامت آنها نمی‌کند. ضمن تلاش برای کاستن از آلاینده‌های هوا، دانش‌آموزان می‌توانند در مدرسه حاضر شوند، اما درس ورزش یا برنامه صبحگاهی در روزهای آلودگی هوا حذف شود. همچنین این راه‌حل وجود دارد که به‌طور استثنا، دانش‌آموزانی که بیماری‌های قلبی و ریوی دارند از آموزش آنلاین بهره ببرند و به مدرسه نروند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی