غول خفته مهاجرت بیدار شده است
گزارش هممیهن از نشست «رفتارشناسی مهاجرتی ایرانیان در بحبوبه حوادث اخیر»تجمعاتی که در هفتههای گذشته در کشورهای مختلف شکل گرفته، مراکز جدید مهاجرتی را نشان میدهد
گزارش هممیهن از نشست «رفتارشناسی مهاجرتی ایرانیان در بحبوبه حوادث اخیر»تجمعاتی که در هفتههای گذشته در کشورهای مختلف شکل گرفته، مراکز جدید مهاجرتی را نشان میدهد
«غول خفته مهاجرت بیدار شده است.» این هشداری است که روز گذشته در اولین جلسه سلسله نشستهای رفتارشناسی مهاجرتی ایرانیان در بحبوحه حوادث اخیر، با موضوع «فیلترینگ؛ استارتآپها میمانند یا میروند» داده شد. متخصصان در این نشست، وضعیت نابودی کسبوکارها را به باغ سیبی تشبیه کردند که نهتنها سیبهایش افتاده و از بین رفته که درختاناش هم قطع شده، زمین مسموم شده است و دیگر امیدی به کاشت نهال نیست.
مدیر رصدخانه مهاجرت ایران با اعلام افزایش روند مهاجرت در کشور میگوید بهمن مهاجرت اجتماعی در راه است. رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق بازرگانی ایران از خزان نیروی انسانی و دوقطبی شدن فعالیت کارآفرینان کوچک با مشتریانشان خبر میدهد و بنیانگذار استارتآپ کارزار به نمایندگی از استارتآپها، از تبعات فیلترینگ بر فضای زندگی دیجیتالی مردم میگوید. نشستهای رفتارشناسی مهاجرتی ایران توسط رصدخانه مهاجرت ایران برگزار میشود.
تشدید موج مهاجرت، ضربه شدید به کشور
بهرام صلواتی، مدیررصدخانه مهاجرت ایران درباره موضوع اصلی این نشست که ارتباط وضعیت ایران با مهاجرت استارتآپهاست، گفت: «مهاجرت در دنیا موضوع مهمی است و جزو چالشهاست؛ چراکه این اتفاق در تمام دنیا در حال افزایش است، پنجدرصد از جمعیت جهان را مهاجران نسل اول تشکیل میدهند. کشورها یا مهاجر میگیرند یا مهاجر میفرستند. تعدادی از افراد برای تحصیل و کار از کشور خارج و جذب کشورهای دیگر میشوند. بر همین اساس کشورها دنبال جذب استعداد، نیروی انسانی و کسب و کارها هستند. کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند امارات، قطر و... مشغول اینکار هستند. 88درصد جمعیت امارات و قطر مهاجرند. از همه اینها گذشته شیب مهاجرت دانشجویان بینالمللی هم بهسرعت در حال افزایش است.» او با اعلام اینکه تنها جنبههای کمی از کوه یخ مهاجرت برای ما روشن است، درباره وضعیت مهاجرت در ایران توضیح داد: «در 40سال گذشته فراز و فرودهای زیادی در زمینه مهاجرت داشتهایم؛ از بدو انقلاب و در دهههای 70 و 80، پس از حوادث 88 و در شرایط فعلی. ما در این دورهها با افزایش مهاجرت مواجه بودیم. بعد از برجام یعنی در سالهای 94 و 98 بهسمت بازگشت به کشور و ماندن در کشور حرکت میکردیم اما از آبانماه 98 به سمت رفتن و بازنگشتن رفتیم. در میانه آن اما پاندمی کرونا رخ داد و دستاندازی در مهاجرت ایجاد کرد.» بهگفته صلواتی، پس از اتفاقات سال 88، کشور شدیدترین میزان فرار مغزها را تجربه کرد. پس از سالهای 94 و 98 بهدلیل امیدی که در کشور ایجاد شده بود، تعدادی از این افراد به کشور بازگشتند. اما اتفاق جدید این است که غول خفته مهاجرت در کشور بیدار شده است. او تاکید کرد، ضربه فعلی که از مهاجرت به کشور وارد میشود، شدیدتر از هر زمان دیگری خواهد بود: «وضعیت ما از سال 2000 تا 2013 به سمت افزایش دانشجویان بینالمللی میرفت. در سال 2019 اولین نشانههای آن پیدا شد و حالا دوباره وارد موج دیگری شدهایم.»
او در پاسخ به هممیهن درباره آمار خروج سالانه از کشور، توضیح داد: «هماکنون بهطور میانگین تا 70هزار نفر سالانه از کشور خارج میشوند. البته اینها براساس اطلاعات ثبتی است و کمشماری دارد. 50درصد این مهاجرتها پناهجویی است، 15 تا 20هزار نفر، دانشجویی است و مابقی هم ویزای کاری و اقتصادی است. البته این اطلاعات مربوط به دو سال پیش است. اکنون روند صعودی است.» او درباره تغییر مقصد مهاجرتی ایرانیان هم گفت: «براساس آخرین آمارها، کانادا در صدر قرار گرفته است. آلمان هم همین وضعیت را پیدا کرده است. بهطور کلی تجمعاتی که در هفتههای گذشته در کشورهای مختلف شکل گرفته، ایجاد مراکز جدید مهاجرتی را نشان میدهد. مثلا ترکیه اکنون جزو پنجکشور مقصد تبدیل شده است. رتبه کشور ایتالیا هم بالا رفته و آمریکا و انگلستان در حال از دست دادن رتبههایشان هستند.»
او در پاسخ به هممیهن درباره اینکه در دورههای قبلی بالا رفتن میزان مهاجرت، چه تعداد استارتآپ از کشور خارج شدند؟ گفت: «از آنجایی که نظام آماری نداریم و سیستم استارتآپی هم نوپاست، چنین عددی نداریم. ما بهتازگی روی شاخصهای اجتماعی مهاجرت تمرکز کردهایم، بنابراین برای رسیدن به چنین اطلاعاتی باید از سیستم مدیریتی بهویژه اقتصاد دانشبنیان در نگهداشت و سرریز و خروج استارتآپها، سوال کرد. چراکه مسئله به عدد و سرمایهگذاری باز میگردد. باید مشخص شود در این زمینه چقدر هزینه شده است. چقدر توانستهاند نگهداشت داشته باشند و چقدر در مارکتهای جهانی حضور داشتهاند. ما به ابزارها و شاخصهایی در این زمینه دست پیدا نکردهایم. هر آنچه اطلاعات درباره استارتآپها داریم از منابع بینالمللی است، منابع داخلی هنوز به این باور نرسیدهاند که در این زمینه اطلاعاتشان را به اشتراک بگذارند.» او ادامه داد:« براساس بررسیای که در بهار 1401 انجام شد، در سطح سازمانها نبود، بلکه بررسی افراد داخل سازمانها نشان میداد 60 تا 70درصد از این افراد میل به مهاجرت دارند. اینکه میل به مهاجرت چقدر تبدیل به اقدام برای مهاجرت میشود نیاز به اطلاعات اداره گذرنامه دارد. ما در این زمینه با فقدان اطلاعات مواجهیم.» به گفته او، در چند سال آینده بیشتر درباره مهاجرتها خواهیم شنید. به هر حال شاید این مسئله برای مدیران و کارآفرینان ارشد موضوع کمرنگی باشد اما برای بخشهای ضعیفتر بیثباتی مسئله مهمی است.
ناامنی و بیثباتی اقتصادی، نتیجه فیلترینگ
صلواتی درباره تاثیر فیلترینگ بر افزایش میل به مهاجرت برای کسب و کارهایی که در فضای مجازی فعالیت میکنند، توضیح داد: «ناامنی و بیثباتی اقتصادی از عوامل کلیدی برای مهاجرت، بهویژه در کسب و کارهاست. فیلترینگ، ناامیدی و بیثباتی ایجاد میکند. چراکه فرد نمیداند تا چه زمانی میتواند فعال باشد و چند نفر را در آینده از دست خواهد داد. فیلترینگ در افزایش مهاجرت سم مهلکی است.» او با اعلام اینکه با افزایش میل به مهاجرت کسب و کارهای مهاجرتی هم شکل میگیرند، نمونه آن دورههای زبانهای مختلف است که بهشدت فعالاند، گفت: «مرحله بعدی، آن اتفاق بزرگ یعنی فضای عمومی رفتن و نماندن است. وقتی این مسئله شکل بگیرد، ما وارد مهاجرت تودهای میشویم. این دیگر اتفاق کوچکی نیست. آنچه شاهدش هستیم، کامل شدن اکوسیستم مهاجرت است. هرچقدر ما در قله مهاجرت بمانیم، افراد زیادی را هم از دست میدهیم. درست مانند قله فوتیهای کرونا بود و مسئله هم فقط به افراد رفته محدود نمیشود و طیف بسیار بزرگی را شامل میشود.»
صلواتی، مهاجرت تودهای را اتفاق خطرناکی دانست: «ما در شاخصهای جهانی نوآوری در جهان، وضعیت عجیبی داریم؛ هماکنون در رتبه 53 قرار داریم اما در شاخص جذب استعدادها، رتبهمان پایین است؛ هماکنون در نقطه غیرطبیعی قرار داریم. خبر مهاجرت کشاورزان و ورزشکاران به گوش میرسد و این ویژگی مهاجرت تودهای است. در کشور شاخص توسعه انسانیمان خوب است اما در یک فضای رقابتی روز به روز رقابت را به کشورهایی که آمادهاند، میبازیم. بنابراین در این فضا به محض اینکه شرکتها تحتتاثیر فیلترینگ قرار بگیرند، از سوی کشورهای دیگر ربوده میشوند؛ یعنی جذب کشورهای دیگر میشوند.» او با اعلام اینکه مصادره به نفعکردن اکوسیستمها دیگر پاسخگوی نیازهای اجتماعی و اقتصادی کشور نیست، گفت: «ما از سال 98 هشدارها را شروع کردیم، سیستمهای هشدار و سیگنالدهی تا یک زمانی جواب میدهد و بعدش تبدیل به سکوت میشود. اگر به استارتآپها ابزاری نگاه کنیم، منجر به مرگ آنها میشویم. ما در تلاشیم تا افراد و شرکتهای اقتصادی را بزرگتر کنیم و به فضای جهانی برسیم. اما این روند باید سیر طبیعی خود را داشته باشد. ما در کشور بنیاد نخبگان را راهاندازی میکنیم اما نخبهها به کشورهای دیگری میروند. ما یک اکوسیستم را از دست میدهیم و کشورهای دیگر این اکوسیستم ما را جذب میکنند.» او با اعلام اینکه باید یک کلانپروژه جهانی تعریف شود، گفت:«نیاز به برنامهای داریم تا متخصصان باکیفیت جذب کنیم، کشورهای همسایه مانند امارات مشغول همین کار هستند. فضای استارتآپی فضای توانستن است، اما وقتی اسم فیلترینگ میآید یعنی اینکه سقف آرزوها باید تا جای مشخصی باشد و امیدی برای بهبود وضعیت اینترنت نیست. درحالیکه باید سیستم را امیدوار نگه داشت و بعد از آن است که میتوان به سوال اینکه بمانیم یا برویم پاسخ داد.» او ادامه داد: «دولت میتواند افرادی را از طریق استارتآپ ویزا به کشورهای دیگر بفرستد تا ایدههای جدید بیاورند، هدایت تحصیلی و مهاجرتی صورت گیرد و... اینکه استارتآپی میماند یا میرود مسئله فرعی است. اصل ماجرا این است که نقشه راه چیست؟ اینکه بگوییم در کدام بخش استارتآپ از دست میدهیم، نیاز به مدیریتی هوشمند دارد. ما نمیتوانیم اکوسیستم را به یک پلتفرم تقلیل دهیم. درباره خروج این استارتآپها زمانی باید نگران باشیم که هیج برنامهای نداشته باشیم.»
جای خالی امنیت اقتصادی و اجتماعی
افشین کلاهی، رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق بازرگانی ایران هم در این نشست حضور داشت. او درباره تاثیر وضعیت فعلی بر رفتن و نماندن استارتآپها توضیح داد:«حدود 10سال پیش جریانی در کشور شروع شد که وضعیت اینترنت را تغییر داد و سرعت دسترسی به اینترنت بالا رفت. در کنار آن هم گوشیهای هوشمند وارد بازار شد و مردم امکان دسترسی بیشتری پیدا کردند. بعد از آن برجام پیش آمد و در همان دوره اتاق بازرگانی روزانه هیئتهای 80 و 100 نفره را پذیرا بود که میخواستند به ایران بیایند و در کشور سرمایهگذاری کنند. آن زمان امید بسیاری در کشور ایجاد شده بود و تعدادی از افراد خارجرفته، به کشور بازگشتند. آنها روشهای مدیریتی جدید و مدلهای کسبوکار جدید را با خودشان آوردند و آموزشهای جدیدی داشتند. در این میان سرمایهگذارانی هم وارد کشور شدند و در نهایت باعث شد تا شروع خوبی در زمینه استارتآپها صورت بگیرد.» او ادامه داد:«در چنین فضایی شرکتها شروع به جمعکردن سرمایههای خارجی کردند و در این میان سیگنالهایی که از سوی دولت داده میشد، مثبت بود و از بالاترین سطح سیستم چراغسبزی به استارتآپها نشان داده شد. زمانیکه ترامپ از برجام خارج شد و برجام از بین رفت، این روند کند شد، چراکه سرمایههای خارجی از بین رفت. خروج از برجام لطمه بزرگی به استارتآپها وارد کرد چراکه آنها در حال بزرگ شدن در منطقه بودند، اما به یکباره محدود شدند. با این حال در همان محدوده کم، مشغول فعالیت بودند و موفق هم بودند. این روند ادامه داشت تا شرایطی که اکنون در آن قرار داریم.» به گفته کلاهی، قطعی اینترنت در سال 98 هم رقم خورد، اما آن زمان تلاش شد تا این مسئله زودتر رفع شود و مشکل ادامهدار نشود، اما حالا دیده میشود که این مشکل پابرجاست و احتمالا به همین شکل هم باقی میماند:«زمانی به نیروی جوان تحصیلکرده آماده به کارمان پز میدادیم، اما حالا شاهد خروج این افراد از کشور هستیم. صاحبان کسبوکار ترجیح میدهند از کشور خارج شوند. آنها دچار نبود امنیت اقتصادی و اجتماعی شدهاند. واقعا در کشور با محدودیتهایی که وجود دارد و ناامنی اقتصادی، کار کردن مشکل شده و با افزایش نرخ دلار، وضعیت نامناسبتر هم میشود.» او در پاسخ به این سوال که آیا استارتآپها میمانند؟ گفت: «سرمایهگذاریای که ما در ایران برای این بخش انجام دادهایم یک بیستم امارات است. ما از نظر سرمایه توانایی ادامه و نگهداشت این افراد در داخل کشور را نداریم. موضوع دیگری که مطرح میشود ایجاد فضای دوقطبی است. اگر دولت بخواهد در این بخش سرمایهگذاری کند، هرکس از این سرمایه استفاده کند متهم به استفاده از رانت میشود و اتهام سنگینتری از سوی مردم به او زده میشود. حالا صحبت از حمایت و بستههای حمایتی میشود، گفته میشود به پلتفرمهای داخلی نقل مکان کنید از شما حمایت میشود، استارتآپها و کسبوکارهای کوچک یا باید شرایط را بپذیرند یا تعطیل شوند.» به گفته او در چنین شرایطی کسبوکارها وارد یک فضای دوقطبی با مشتریانشان میشوند. مشکل این است که بعد از اینکه درباره کلیات تصمیمگیری شد حالا میخواهند درباره مدل کسبوکار هم تصمیم بگیرند. اینکه افراد کسبوکارشان را کجا تشکیل دهند تا حمایت شوند، مسئلهای است که هر کسی نمیتواند با آن کنار بیاید:«نکته دیگر این است که باید از منابع خود برای گسترش استارتآپها استفاده کرد. اما این منابع هم محدود است. کسبوکار پایدار باید منبع مالی مشخصی داشته باشد در غیر این صورت موفق نمیشود.» به گفته رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق بازرگانی ایران، بسیاری از کسبوکارهایی که در حوزه آنلاین و استارتآپها فعالیت میکنند دچار چالشهای جدی خواهند شد و در چند سال آینده شاید دیگر نتوانند فعالیت کنند. این گروه باید به این موضوع فکر کنند که آیا میتوانند ادامه دهند؟ یا باید کسبوکارشان را تعطیل کنند و بروند؟
او با اعلام اینکه این محدودیتها فقط به استارتاپها محدود نمیشود و حوزه صادرات و واردات را هم متاثر کرده است، گفت: «مسائل را ساده و محدود میبینند و میگویند شما از این پلتفرمها خارج شوید و بروید در فلان پلتفرم فعال شوید. 500 تا 700 هزار کسبوکار در فضای اینستاگرام دچار مشکل شده، درست مثل این است که چند هزار مجتمع تجاری تعطیل شده باشد. اگر اینها در فضای فیزیکی بود چطور میخواستند اقدام کنند. این اقدامات درست نیست. افرادی که از نظر اقتصادی دچار مشکل شدهاند، به شکل اعتراض و خشم خودش را نشان میدهد.» به گفته او فضای مجازی، فقط یک میدیاست، چون فیزیکی نیست و کسی لمساش نمیکند، درحالیکه اتفاقات کاملا واقعی در حال رخ دادن است.
فیلترینگ؛ حکومت نظامی در فضای زندگی دیجیتال
حامد بیدی، بنیانگذار استارتآپ کارزار سخنران دیگر این نشست بود. او با اعلام اینکه بحرانی بودن شرایط برای همه واضح است و فاجعه را بیشتر از هر زمان دیگری میتوان احساس کرد، گفت: «وقتی درباره فیلترینگ و تاثیر آن بر کسبوکارهای اینترنتی صحبت میکنیم فقط روی مسئله کوچکی دست گذاشتهایم. اگر بخواهیم جایگزینی برای این واژه پیدا کنیم، میتوان گفت که ما شاهد محدودیت در فضای زندگی دیجیتال هستیم. همانطور که در دنیای فیزیکی فعالیتهایی را محدود میکنند در زیست دیجیتال هم این اتفاق افتاده است.» به گفته او، مسئله دیگر، ناپایداری زیرساختهای فیلترینگ است، شاید در وضعیت فعلی افراد بتوانند شرایطشان را وفق دهند اما ناپایداری کمسابقه زیرساخت اینترنت در کشور شبیه قطعی مکرر برق برای بخش صنعت است: «ما اینترنت پایداری نداریم که بخواهیم کسبوکار پایداری روی آن داشته باشیم. همه اینها در شرایطی است که مسئولان میگویند قطعی اینترنت نداریم! تصمیم به قطع اینترنت در یک گروه پیامرسان گرفته میشود و برایش هیچ برنامهای وجود ندارد. در کنار این موضوع ما با یک جامعه بحرانزده مواجهایم. بسیاری از کسبوکارهای کوچک در فضای مجازی فعالیت نمیکنند، چراکه هر کسی محتوای تجاری بگذارد به شکل وحشتناکی از سوی مردم محکوم میشود. بنابراین نباید این موضوع را به مسئله کوچک و فرعی تقلیل دهیم. در جامعه بحرانزده کسبوکارها در حال مرگند.» به گفته بیدی، شرکتها و استارتآپها یکی پس از دیگری در حال ورشکستگی و تعدیلاند. مجموعه اقدامات از جمله فیلترینگ و نبود زیرساختهای اینترنت و جامعهبحرانزده، منجر به از بین رفتن اکوسیستم استارتآپی ایران شده است.
مسئله، آزادی بیان است
بنیانگذار استارتآپ کارزار وضعیت فعلی کسبوکارها را به باغ سیبی تشبیه میکند که فقط سیبهایش نیفتاده بلکه درختان هم قطع شده و زمیناش مسموم شده است. او در اینجا متاثر شد و سکوت کرد، اما در ادامه گفت: «دیگر امیدی به کاشت نهال جدیدی نیست. اگر قرار باشد وضعیت فعلی را بشناسیم باید متغیرها را بررسی کنیم. حتی رأس هرم استارتآپها هم چشمانداز روشن و مثبتی ندارند. مسئولانی که این روزها درباره کسبوکارهای اینترنتی صحبت میکنند، اطلاعات زیادی درباره این موضوعات ندارند. یکی از طراحان طرح صیانت میگفت که هزار میلیارد به صداوسیما میدهیم تا کسبوکارهای اینستاگرامی در آنجا تبلیغات داشته باشند. این به چه معناست؟ اینترنت را از کسبوکارهای اینترنتی بگیریم، پولش را بدهیم به صداوسیما تا برایشان تبلیغ کنند؟» به گفته بیدی مردم در فضای مجازی زندگی میکنند، کسبوکار دارند و... شاید به ناچار مجبور شوند از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند اما آنجا زیستی نخواهند داشت: «چرا پلتفرمهای مستقل تشکیل نمیدهند؟ ما همزمان با فیسبوک پلتفرم کلوپ را داشتیم، وبلاگ داشتیم. چه بر سر اینها آوردیم؟ من دیگر از پلتفرم کارزار مثال نمیزنم. وقتی صحبت از حمایت پلتفرمهای بومی میشود خندهام میگیرد. مسئله بر سر پلفترم داخلی یا خارجی نیست. مسئله آزادی بیان است.» او ادامه داد: «در پلتفرمهای مدنظر نباید هر محتوایی منتشر شود و بعد صحبت از حمایت از کسبوکارها میشود؟ کسبوکارهایی که سالها زحمت کشیدند و خیلیها با پنج و شش هزار دنبالکننده کار میکنند. الان میگویند نصف این افراد را به سمت پلتفرمهای داخلی بیاورید از مالیات معاف میشوید. این حرفها نشان میدهد که افراد متوجه تغییر پارادایم دیجیتال نشدهاند. کسبوکارهای کوچک و متوسط فعالیتشان را متوقف کردهاند. به آنها ضررهای مالی زیادی وارد شده و چندین سال طول میکشد تا بتوانند به وضع سابق برگردند.» او درباره تاثیر این وضعیت بر آمار مهاجرت گفت: «دادههای مهاجرتی موجود است، اینها دیگر تفسیر شخصی نیست. اصرار داریم خودمان را از دنیا جدا کنیم و انتقاد میکنیم که چرا چنین اتفاقی افتاده است. تحلیل اشتباه روی اطلاعات اشتباه منجر به رسیدن به اهداف اشتباه میشود.»