روز سهشنبه، زیر تیغ آفتاب 12ظهر، حاشیه بلوار آموزگار مشهد. کارگران دست از شمارش روزهای بیکار بودنشان برنمیدارند. مرد جوانی از دور میآید و میگوید ماه قبل جوان 30ساله و خوشبنیهای گریه میکرد که یکهفته میشود برایش هیچ کاری نیامده. او حالا ورزشکاری است که پشت شمشادها شیره میکشد. او و دیگر کارگران ساختمانی قرار بود در «ایستکارها»یی که از سال 1399 شروع بهکار کردند، پذیرفته و کار و بارشان سکه شود، اما «ایستکار» هم به آنها وفا نکرد.
کارگران ساختمانی حالا میگویند «ایستکار» یک آکواریوم است: «ماموران شهرداری با این توجیه که چهره شهر را از نازیبایی پاک کنند، ما را با زور به «ایستکار» منتقل کردند و هربار هم خودمان برگشتیم سرگذر. این طرح بیشتر جنبه نمایشی دارد تا کاربردی.»
چند متر دورتر از کارگران، ایستکار سیدرضی است؛ از پشت شیشههایی که لوگوی شهرداری دارد در سالن عریضی، چهارمرد روی صندلیهایی نشستهاند و پنجمرد که مسنترند دراز کشیدهاند؛ یکی از آنها میگوید امکانات رفاهی، کلید حل مشکل ما نیست: «مشکل ما بیکاری است که نشستن زیر باد کولر و تلویزیون دیدن این درد را دوا نمیکند. کار نصیب چهار یا پنجنفر اول میشود. ساعت پنجصبح برای نوبتدهی، ساعتها گرسنه و تشنه منتظر میمانیم تا مگر هفتهای دوروز کار پیدا کنیم.»
کمی آنطرفتر پروژهای ساختمانی با چند کارگر افغان در حال ساخت است؛ پیمانکار میگوید ترجیحش این است که کارگر ایرانی سر پروژه ببرد اما کارگران ایرانی تا روزی که پولشان تمام نشود، سر کار نمیآیند. کارگری اینها را میشنود، جلو میآید و میگوید کار یکماهه و روبهراهی داشته که مستقیم از خانه سرکار میرفته، صاحبکار همینجا سوارشان کرده و مزد 300هزار تومان برای هشتساعت را پرداخت میکرده. هرچند آنقدر بیارزش بوده که 50هزار تومانش را ساندویچ سرد گرفته و یکششم مزدش را همان روز خورده، اما باز هم اگر این روال برقرار باشد راضی است.
ایستکار چه بود؟
سال 1399، 12 ایستکار در مناطق مختلف مشهد با مجموع دوهزار و 421متر مساحت و ظرفیت پذیرش 1250نفر احداث شد. عملکرد تجمعی ایستکارهای ساماندهی کارگران ساختمانی و موقت از تاریخ 10/02/1399 تا 20/06/1401، برای افراد ثبتنام شده نسبت به افراد اعزامشده 74درصد بود و درمجموع از 12 ایستکار در حال فعالیت 31هزار و 762نفر اعزام شدند. هرچند این طرح برای شهرهای دیگر در حال پشتیبانی و اجراست و مسئولان اجرایی این طرح را موفق میدانند اما حضور پررنگ کارگران در میدانها و حاشیه بلوارها و نبودنشان در ایستکارها این موفقیت را نشان نمیدهد.
محمدجواد مشیری، مدیرعامل سازمان ساماندهی مشاغل شهری و فرآوردههای کشاورزی شهرداری مشهد در این باره به هممیهن میگوید: «سامانه کارگران گذری برای اولینبار در کشور در شهر مشهد انجام شد. در دوسال راهاندازی شده، این طرح با کاهش احتمال سرقت و ریسک در 18رسته شغلی کارگری ابتدا در چهارمنطقه اجرا شد و بعد از دریافت بازخورد مثبت سازهها، دائمی شد.» مشیری درباره «ایستکارها» میگوید، طرح در دورهقبل اجرا شده، جزو سیاستگذاریهای مدیریتشهری بوده و براساس آن در مناطق شناساییشده برای حفظ کرامت، زیبایی چهرهشهر و تقسیم عادلانه ساخته شد: «ساماندهی در حوزه کارگران ساختمانی وظیفه ماست و دوهفته یکبار از «ایستکارها» بازدید داریم.» او میگوید، شهرداری بیشتر تعهداتش را انجام داده و اختلال در کارایی این طرح به دلیل کمکاری 12دستگاه دیگر است که مهمترین آنها اداره کار بهعنوان متولیکار درخصوص مشاغل ساختمانی است: «تمام پیمانکاران طرف قرارداد شهرداری باید از کارگران ایرانی استفاده کنند، چراکه بخشی از روند برای پرداخت لیست بیمه و صورتوضعیت است.»
رضا محمدی، مدیر پروژه ساماندهی کارگران ساختمانی اما درباره مشکل بیکاری این کارگران میگوید: «تلاشهایی برای ساماندهی و هدایت این افراد به بازارهای موقت انجام دادیم تا با حداقلسرمایه، فعالیت کنند و از حالت کارگری دربیایند که برخی تمایلی به این کار نداشتند. همچنین با احرازهویت اتباع سعی در محدود کردن فعالیت غیرقانونی آنها داشتیم. با اپلیکیشن اسنپ، جهت اعزام کارگر مذاکراتی انجام شد، اما اولویت برای کارگران ساختمانی، پیگیری بیمه و امکانکار در پروژهای عمرانی است که در سال 99 تا زمانیکه بیمه کارگری انجام میشد از وضعیت خوبی برخوردار بود و بعد از بسته شدن بودجه، وضعیتفعلی پیش آمد. نمایندگان درباره این طرح هماکنون در کمیسیون اجتماعی مجلس در حال رایزنی هستند. پیمانکاران شهرداری باید ملزم به گرفتن کارگر از «ایستکار» شوند که نیازمند دستور بالادستی و تامین منبعمالی است که این هم طرححمایتی محسوب می شود و وظیفه شهرداری نیست.»
او درباره توقف اعزام کارگر برای پروژههای عمرانی شهرداری میگوید: «تعداد کارگر برای پروژههای شهرداری از قبل مشخص و اعزام میشد، اما معضل پرداخت روزانه دستمزد، بروکراسی اداری و مالی در این روند اختلال ایجاد کرد. همچنین این پروژهها بهعنوان کار موقت، روند بیمه را پیچیده میکرد. اگر اتفاقی برای کارگر بیفتد چه کسی باید پاسخ بدهد. شهرداری یا پیمانکار؟»
شکوری، نماینده شورای صنفی کارگران هم میگوید: «بیمه اجتماعی کارگران ساختمانی هفتدرصد حقبیمه را پرداخت میکنند و 20درصد (از هزینه پروانهها) و توسط تامین اجتماعی پرداخت میشود. اگر کارگری برای کار موقت، بیمه میشد، بیمه خودشان قطع میشد.»
تعهدات اداره کار در برابر این کارگران هم بحثاش جداست. مدیر امور اجتماعی در اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی مشهد میگوید: « نرخ بیمه براساس دستمزد محاسبه میشود. 54هزار نفر از کارگران ساختمانی، بیمه تامین اجتماعیاند. البته دوسال است که سهمیهای اعلام نشده است. به این کارگران بیمه بیکاری تعلق نمیگیرد چون مشمول پرداخت سهدرصد حقبیمه بیکاری نیستند، مگر قانونش در مجلس تغییر و تصویب شود.» او روند بیمه را اینطور توضیح میدهد: «هر کارگر با شرکت در دوره آموزش فنیحرفهای، گواهینامه مهارت را دریافت میکند، در انجمن صنفی و در رسته خودش تشکیل پرونده میدهد، در سامانه رفاهی ثبتنام میشود و بعد از استعلام، اگر مجوزی برای کسبوکار نداشته باشد، در نوبت سهمیه قرار میگیرد. تا زمانی که منابع اعتباری کارگران ساختمانی، تامین و بیمه شوند.»
در خراسانرضوی 14هزار نفر در صف انتظار بیمهاند و درباره سهمیه بیمه آنها کشمکش وجود دارد. مدیر امور اجتماعی در اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی مشهد در این باره میگوید: «با افزایش پروانههای ساختمانی شهرداری و مسکن و شهرسازی، تامین اجتماعی با دریافت 20درصد پروژه از کارفرما، ورودیهای بیمه را باز میکند. هرچند این انتظار بیحاصل بهنظر میرسد، چراکه تامین اجتماعی درحالحاضر مقروض است.» او مواردی مثل تاخیر در پرداخت حق پروانه به شهرداری را هم از موارد ناکارآمدی این سیستم میداند که نتیجهای جز پایمال شدن حق کارگر ندارد. او درباره اختصاص وام به کارگران میگوید: «برای حمایت از مشاغل خانگی از وامهایی تا سقف یکمیلیاردتومان تعیین شده که در اینصورت کارگر تبدیل به کارفرما شده و نامش از سامانه خارج میشود.»
کارگران بیکار
سوار اتوبوسی به مقصد میدان امامحسین میشوم و در بینراه مردانی با پوشش مندرس و کیسههایی دردست، سوار میشوند. دنبالشان میکنم و به میدان میرسم. میدان امامحسین جنب رینگ ورودی، «ایستکاری» ساخته شده که کارگران جوان و مسنتر بهردیف منتظر کار نشستهاند. داخل ایستگاه، چند نفر درازکشیده روی صندلیها معترضند؛ یکی سرش را میآورد جلو و فریاد میزند که نانی برای خوردن ندارد و هوا گرم است. مردی با کیسهاش پا روی زمین میکشد و با صورتی که هالهای از گچ آن را پوشانده، نزدیک میشود. علی در روز دوبار سرکار میرود، دو فرزند دارد و در هفته 800هزار تومان مزد میگیرد. ناگهان 15کارگر دورم را میگیرند؛ «کارگر میخواهی؟»
از «ایستکار» به سمت خروجیسوم راه میروم؛ ساختمان پیشساختهای که کارگران شبها در آن میخوابند، متکدیانی که از مناطق مختلف میآیند، سیم تلفن میدزدند، زبالهگردهایی که جلوی در خانهای منتظرند تا بازیافتهایشان را به پول و بعد به مخدری برای نشئگی بدل کنند؛ این مبادله در کمتر از 30ثانیه انجام میشود. کنار کیوسک پلیس راهنمایی رانندگی، چند مرد کیسههایشان را روی زمین گذاشتهاند؛ مردی 26ساله با کارت شناسایی اتباع میگوید، هشتصبح به کلانتری برده شده و بقیه کارگران میگویند در صورت اصرار برای ماندن در کنارگذر، با اعمال زور متفرقشان میکنند.
عباسی، نماینده شهرداری در «ایستکار» میدان امامحسین درباره اعتراض کارگران به نوبتدهی میگوید: «براساس نوع کار، لیست متفاوت است. کارگر روزمزد (8 ساعته) تا چهارعصر سرکار میرود و اجارهکار برای تخریب و اسبابکشی بهکار گرفته میشود که چند ساعته است و بعد از مراجعه، اسمش آخرلیست برای کاربعدی نوشته میشود.» برخی کارگران با این توجیه که شهرداری پورسانت میگیرد، شهروندان را از مراجعه به «ایستکار» بازمیدارند. برخی دیگر از شهروندان به دلیل ترس از نظارت شهرداری ترجیح میدهند سمت «ایستکار» با آرم شهرداری نروند و ساختوساز مخفی و غیرقانونیشان را تا حدامکان از ریسک دور کنند. عباسی دراینباره میگوید: «ما تحتنظر پلیس ساختمان نیستیم و این فرضیه صحت ندارد. بسیاری از کارفرمایان هم شماره و آدرس دروغین ثبت میکنند، چون از این بابت میترسند.»
یکی از کارگران میگوید از ساعت 9 دیشب اینجاست و به پراید سفیدی اشاره میکند: «شب اینجا میخوابم. کار هم که نیست. سهروز سر کار میروم، 10روز بیکارم.» عکسهای گوشیاش را نشان میدهد که حدود 9نفر مرد با پتو جلوی «ایستکار» میدان امامحسین خوابیدهاند.
یکی دیگر از کارگران میگوید، ساعت هفت صبح امروز رسیده، نفر چهلم صف بوده و تاالان نوبتش نرسیده است: «زمانی که بیرون از «ایستکار» باشی، انتظاری هم از ایستگاه نداری. چندنفر از دوستانم هر روز کنار گذر میایستند، اگر همراه آنها باشم قطعا بهم کار میخورد.» کارگر دیگری به هممیهن میگوید: «در یکماه اخیر سرکار نرفتم. کارگران افغان یا شهرستانی با یکسوم مزد راضی به انجام کار میشوند و کارفرما هم راضی است. از طرفی دستگاههای مختلف مثل سدمعبر و نیروی انتظامی بهجای بررسی و حل مشکل، مارا از دور میدان و حاشیه بلوار جمع میکنند. آنها در شرایطی که رنگ صورتشان زرد از بیکاری، استرس، فشار و گرسنگی است، باید با کلانتری درگیر شوند. مردانی در سن سالمندی که یا ورشکست شدهاند یا از نامردی پیمانکاران سراغ کارهای ساختمانی آمدند.» مردی با سنی که به ظاهر فرسودهاش نمیآید، میگوید هر شب که خالی به خانه میرود چندسال بهسنش اضافه میشود: «هر روز ریشهایم را میزنم! باید بنیه بالایی داشته باشیم، با دیدن محاسن و موی سفید از سرکار بردنمان اجتناب میکنند.»
خانههای این کارگران در حاشیه یا مناطق دورافتاده است و آنطور که میگویند، حتی اگر راس ساعتشش به «ایستکار» برسند، باز هم افراد بیخانهای هستند که شبها با پتو میآیند، میخوابند و اسمشان را اوللیست برای کار مینویسند.
یکی از کارگران میگوید، از «ایستکار» دلاوران در روز 10نفر را سرکار میبرند درحالیکه آمار نماینده شهرداری میگوید: «این تعداد 70نفر هستند؛ 25نفر ثابت و30نفر هم تا انتهایروز سرکار میروند.» مردی مسن که تا بهحال چندینبار توسط نیروی انتظامی به پاسگاه منتقل شده، میگوید: «در شأن من نیست با این سن و سال هر روز به کلانتری بروم، اما کار در میدان بیشتر است.» او مثل بقیه پیرمردهایی است که از یک عمر کارگری، بیماری و زانوهای آب آورده برای شان مانده و مزد روزانهای که به خرید یک حلب روغن هم نمیرسد. مرد60سالهای با اشاره به هزینههای بالای گرفتن کارت مهارت میگوید: «سنمان بالاست و مهارتمان در زمینههای مختلف را اثبات کردیم، الزام داشتن کارت مهارت روند مشغول بهکار شدن را پرهزینه و کندتر میکند.» هزینه برای ثبتنام کارت مهارت 90هزار تومان و برای صدور کارت 50هزار تومان است.
حالا ساعت 10ونیم صبح است و تا الان 75نفر سرکار رفتهاند، جدا از 37نفری که از روزهای قبل مشغولند؛ هیچ اجارهکاری تا این ساعت سرکار نرفته و 21نفر در صف هستند. دور میدان امامحسین پسر 21سالهای با یکساک در دست، میگوید در «ایستکار» رجا درازای سپردن کاری با مزد 1100تومان در ساعت، از استادکار 300تومان گرفته.
پاسخ مسئولان
هیچیک از این کارگران اما تا بهحال مسئولی را ندیدهاند که پاسخ سوالهایشان را بدهد. پاسخی به این سوال که چرا باوجود آن همه تبلیغات، «ایستکارها» بهداد کارگران نرسیدند. فرامرز ذوقی، مشاور سازمان فنی مهندسی خراسان رضوی درباره تعهدات سازمان نظام مهندسی در تفاهمنامه براساس ماده30 برنامه چهارم توسعه کشور برای بهکارگیری کارگران آموزشدیده از جایگاهها برای پروژههای عمرانی و شرکتهای انبوهساز میگوید: «در مبحث دوم مقررات ساختمان نظام مهندسی و دفترچه اطلاعات فنی ساختمان مهندسین، مجری و ناظر مکلفند از کارگر و استادکار ماهر استفاده کنند و معیارشان هم گواهینامه مهارت است، اما جزئیاتی درباره دستور استفاده از کارگران «ایستکار» نداریم و هدایت مهندسین به این ایستگاهها انجام نمیشود. در انتهای کار باید شماره گواهینامه مهارت را در دفترچه اطلاعات فنی ساختمان درج کنند که جزو استناد ملزم است که بر آن اساس شناسنامه فنی و ملکی صادر میشود. با این حال آمادگی داریم مجددا برای عمل در تعهدات مفاد تفاهمنامه را اطلاعرسانی کنیم.»
مدیر روابط عمومی سازمان کار و رفاه اما میگوید، این تفاهمنامه در زمان آقای سنجری امضا شده است: «برای اولینبار است که این تفاهمنامه را میبینم. متولی این طرح ما نیستیم، شهرداری است. ما هیچ تعهدی درباره این«ایستکارها» نداریم؛ اجرای مفاد با فنیحرفهای است. البته بازرسی برای شناسایی اتباع، در کارگاه و پروژههای ساختمانی انجام و جریمه اعمالشده که آمار تعداشان، جزو اطلاعات محرمانه است.» او ادامه میدهد: «ما برای خطتولید کارخانه نیازمند کارگر هستیم، اما کارگران «ایستکار» اصلا اهلکار نیستند، سنشان بالاست، مدرک تحصیلی ندارند و فقط منتظرند غذا بگیرند.»
اگر بیمه بیکاری به کارگران ساختمانی تعلق نمیگیرد، چرا در تعهدنامه مربوط به اشتغال این افراد در «ایستکارها»، جزو تعهدات این سازمان ذکر شده است؟ رضازاده، معاون روابط اداره تعاون و کار در پاسخ به این سوال و بیمه کارگران میگوید: «کارگران بدون ثبت کارگاه، کد بیمه ندارند، ویژگی بیمه را به شکل عام ندارند، کارگاه و کارفرما مشخص نیستند، در تعاریف ما از کارگر نمیگنجند و فقط بیمه تامین اجتماعی شاملشان میشود. سازمان ما در حوزه اجتماعی مباحث رفاهی و بهداشتی را حمایت میکند، البته خلأقانونی دلیلی برای معیوببودن سیستم بوده.»
ابراهیمی، مسئول امور بهرهبرداری «ایستکارها» هم میگوید: «مسئولان کشوری از «ایستکارها» بهعنوان یکی از بهترین طرحهای اجراشده در کشور یاد میکنند. این جایگاهها برای مردان از 18 تا 80سال از ششصبح مشغول خدمترسانی است و ششعصر تحویل حفاظت فیزیکی شهرداری میشود.»
او با اشاره به بودجه کلانی که صرف ساخت و احداث این جایگاهها شده، میگوید: «هزینهها دغدغه ما هم هست. این جایگاهها در سال 99 با دستور شهردار وقت آقای کلایی و مصوبه شورای شهر با چهارایستگاه موقت احداث شد، تبلیغات و مصاحبهها انجام شد و همزمان با پاندمی کرونا و بیکاری، کارگران زیادی ثبتنام شدند. بستههای معیشتی و کمکهای گهگاهی که از این طریق میشد مسکن قویای برای شهر بود. بقیه سازهها بعد از جانمایی و مشورت براساس ثبتنام حدود 11هزار و 195نیرو در سامانه ساخته شد. از تاریخ 10/2/99 (پنجایستکار) تا الان (12 ایستکار) 624هزار و 729نفر در روز نوبتدهی شدند که 459هزار و 121نفر سرکار رفتند. 73درصد کارگران نوبتدهی شده، اعزام شدند. کارگران اعزامشده تا تاریخ 31/5 از دلاوران2300نفر بودند.»
او درباره بهکارگیری اتباع میگوید، در سال اخیر با متشنج شدن وضعیت کشور افغانستان، مهاجران بدون هیچ شغلی و در قالب کارگران غیرقانونی در کشور مشغول شدند؛ ایندسته چون سرمایه ندارند و وابسته به مزد روزشان هستند، با دستمزدی کمتر حاضر بهکار میشوند. از سمتی افزایش تعداد کارگر نسبت مستقیم با بیکاری دارد و اولویت نداشتن کارگر ایرانی به افغان، منجر شده در بازار کارهای ساختمانی، عرضه به تقاضا هماهنگ باشد.
او درباره حاشیههای این طرح به مافیای کارگری که درازای کار، درصد میگیرند، اشاره میکند: «حاشیه میدان فردوسی، افراد کارگری را شناسایی کردند که قمارباز، فروشنده مواد مخدر و سارقین مسلح به قمه هستند و در فیلمبرداریهای نامحسوس مشخص شد غذا، جنس و نذورات را مبادله یا خرید و فروش میکنند. برخی ستونهای حاشیه بلوار را شبی 700هزار تومان به کارگران اجاره میدهند. این افراد خونشان را پای این کار میدهند و چیزی بهجز ساکدستیشان برای ازدستدادن، ندارند.»
برای اخذ پروانه ساختمانی باید 15درصد آن به حساب تامین اجتماعی واریز شود که مختص بیمه کارگری است. بیمه در سال 1400 از همین منبع 500میلیارد تومان پول دریافت کرده که فقط صرف هزینههای جاری شده و به بیمه هیچ کارگری اختصاص داده نشده.
ابراهیمی، مسئول امور بهرهبرداری «ایستکارها» درباره ایجاد انگیزه جهت ورود کارگران به «ایستکار» میگوید: «بارها مطالبه کردیم و به ارگانهای دولتی و بازرسی برای پیگیری روند بیمه، نامه زدیم. مسئولان اجرایی این طرح را موفق میدانند. به ترتیب از «ایستکار» دانشجو و از بین 57نفر ثبتنامی 39نفر سرکار رفتند. از دلاوران و از بین 48نفر 42نفر، توس و از بین 70نفر 53نفر، هدایت و از بین 52نفر 40نفر، آوینی و از بین 67نفر 57نفر، «ایستکار» سیدرضی و از بین 143نفر 121نفر، رجا از 121نفر 112 اعزام شدند و از «ایستکار» امامحسین از 189ثبتنامی160نفر اعزام شدند. ثبت و اعزام کارگران از «ایستکار» امکان پیگیری سلامت و حقوق کارگر از طریق کارفرما را به ما میدهد و بارحقوقی سنگینی دارد.»
او این طرح را در سطح خاورمیانه بیهمتا میداند و میگوید: « از 15 استان بازدید داشتند تا با همین نام در گیلان، انزلی، اصفهان و آبادان هم احداث کنند. تعداد زیادی از کارگران بدون کارت مهارت، خودشان را گچکار، کاشیکار و... جا میزنند و کار شهروند را خراب میکنند که با نظارت و اعزام باتوجه به نیاز و کارتمهارت، ریسک اینکار کاهش مییابد.»
نظرهای من