سیاستمدار
باید کنار مردم ایستاد

باید کنار مردم ایستاد
سیدمحمدخاتمی، رئیس دولت اصلاحات در دیدار با شورای مرکزی کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب گفت: «باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد.»
او با بیان اینکه طبقه متوسط موتور حرکت جامعه به سمت پیشرفت است، گفت: «طبقه متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر مهاجرت کردند و بخشی هم که ماندهاند گرفتار انواع مسائل هستند. مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد.»
او ادامه داد: «انقلابی که از جمله شما بذرش را کاشتید یک جنبه سلبی داشت که همه گروهها با آن همراه بودند و در تغییر سلطنت اشتراکنظر داشتند. همگان عقبماندگی، استبداد و استعمار را نمیخواستند و این خواست سلبی از زمان مشروطه مطرح بود. متناظر این وجوه سلبی، وجوه ایجابی آن قرار دارد؛ در مقابل استبداد، آزادی و حاکمیت مردم، در مقابل استعمار، استقلال و در مقابل عقبافتادگی، توسعه و پیشرفت. مسئله عدالت نیز شاهبیت خواست مردم بود.»
خاتمی افزود: «انقلاب اسلامی، نظام جانشین را جمهوری اسلامی پیشنهاد داد؛ جمهوری، به همان معنی که در جهان هست و اسلام. اگر آن روز که همهپرسی شد میگفتیم اسلامی که کنار این جمهوری مینشانیم، رای مردم و حق حاکمیت مردم و توسعه را قبول ندارد و برای مجلس هیچ اصالتی قائل نیست و...؛ آیا مردم به این رأی میدادند؟ آیا جمهوری ما همان است که در دنیاست؟ آیا اسلام که از آن دم میزنند، همان اسلام سازگار با جمهوریت است؟ این اسلام با جمهوریت و با دموکراسی و مردمسالاری سازگار نیست، سبب اصلی ناکارآمدیها است.»
خاتمی تصریح کرد:«خبرگان اگر در جایگاه واقعی خود باشد کارش نصب و عزل رهبری و نظارت بر رهبر و دستگاههای منسوب به ایشان است و شورای نگهبان باید مراقبت کند که رای مردم دزدیده نشود و رای مردم را نخورند؛ نه اینکه قیمومیّت بر مردم داشته باشند. نه از انقلاب پشیمانیم و نه جمهوری اسلامی را رد میکنم اما حرفمان این است که آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد. برگردید به جمهوری اسلامی و خوداصلاحی کنید. حکومتی که هدف آن توسعه و رفاه و عدالت به معنای واقعی کلمه و امنیت نباشد، پایدار نخواهد بود. قبلا گفتهام اگر خوداصلاحی نکنید نابودی حتمی است. قانون اساسی عیبهای زیادی دارد اما الان نمیگویم عوض شود بلکه باید در فضایی دموکراتیک بنشینیم و بحث کنیم و اصلاحات لازم را بهعمل آوریم و اینک با همین قانون اساسی هم میتوان اصلاحات کرد.»
خاتمی درباره انتخابات گفت: انتخابات برای مردم است؛ باید واقعاً انتخابات صورت گیرد. نمیشود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن! وقتی همه درها بسته میشود و بخشهای زیادی از مردم اصلاً نامزد مورد نظر خود را ندارند که بتوانند رای دهند، به چه چیز رأی بدهند.
او ادامه داد: «چرا نمیگذارید همین احزاب نیمبند که مجوز هم دارند نامزدها را تعیین کنند. مردم هم رأی بدهند. حال اگر اشتباه هم شد خود مجلس سازوکاری دارد که آن را جبران کند. یک عده اسلام و انقلاب را قبول دارند اما راه و روش جاری را قبول ندارند و میگویند شیوه حکومت باید عوض شود. این یعنی اپوزیسیون. باید مشخص شود که آیا اپوزیسیون مورد قبول حاکمیت است یا نه؟ اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود مخالف است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل دیکتاتوری است. اگر کسی بگوید با قانون شما و در چارچوب آن کار میکند ولو آن را قبول ندارد، چه؟ حال حرفهای جذاب پیش از انقلاب که کمونیستها و حتی خداناباوران هم شهروند و آزادند مگر اینکه توطئهآمیز دست به خشونت و به هم زدن نظم کنند، پیشکش! از نهضت آزادی و بازرگان و ملیمذهبیها و سحابیها نجیبتر کسی را داریم؟ و اگر بنا باشد اپوزیسیون قانونی حضور داشته باشد چه کسی از اینها بهتر.»
او ادامه داد: «صاف بگوئید اپوزیسیون و مخالف قانونی را قبول ندارید. در این کشور عملاً چیزی به نام جرم سیاسی به رسمیّت شناخته نمیشود و یا همه چیز و همهکس به اتهام ضدیت با انقلاب به اتهام ضدیّت با امنیت برخورد میشود. وقتی ۷۰ درصد مردم نامزد مطلوب خود را نداشته باشند طبیعی است که علاقهای به رأی دادن نداشته باشند. با ضرب و زور هم کار درست نمیشود.»