| کد مطلب: ۲۵۱۶

قدرت‌نمایی قطـر

دوحه با برگزاری جام‌جهانی 2022 به‌دنبال اثبات نفوذ خود در منطقه است

دوحه با برگزاری جام‌جهانی 2022 به‌دنبال اثبات نفوذ خود در منطقه است

کشوری کوچکتر از ایالت کانکتیکت آمریکا میزبان بزرگترین تورنمنت فوتبال جهان در حاشیه خلیج‌فارس شده است. معتبرترین رویداد فوتبالی جهان در حالی در قطر آغاز شده که انتقادهای بسیاری در زمینه برخورد با کارگران مهاجر و آزادی رسانه مطرح شده است. پیش از آن نگرانی‌ها از شیوه رفتار با هواداران هم‌جنس‌گرا افزایش پیدا کرده بود و بیانیه‌ای جمعی در انتقاد به سابقه حقوق بشری قطر منتشر شد. سوال‌های مهمی درباره میزان فراگیر بودن این مسابقات، به‌کارگیری رویکردهای سازگار با محیط زیست و دستمزد کارگران مهاجر مطرح شده بود. گزارش‌ها نشان می‌دهند که قطر برای برگزاری رقابت‌های جام‌جهانی 2022 دست‌کم 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده و پرهزینه‌ترین دوره از رقابت‌های جام‌جهانی در تاریخ را رقم زده است؛ گران‌ترین شرط‌بندی‌ای که یک کشور برای یک تورنمنت فوتبالی می‌تواند سرمایه‌گذاری کند. سوال اینجاست که چرا قطر حاضر است خطر بالای میزبانی جام‌جهانی 2022 را به جان بخرد؟ چرا جام‌جهانی اینقدر برای قطر مهم است؟‌
رقابت‌های جام‌جهانی یکی از گران‌ترین تورنمنت‌ها برای میزبانی است. اما میزان دقیق هزینه‌ها از هزینه ساخت چندین استادیوم گرفته تا اقامتگاه و هتل را به سختی می‌توان به‌دست آورد. برخی از منابع تخمین می‌زنند که برزیل برای جام‌جهانی 2014، 15میلیارد دلار هزینه کرده بود. روسیه در سال 2018، بین 12 تا 15 میلیارد دلار هزینه کرد و تخمین‌های نوامبر امسال نشان می‌دهند که قطر بیش از 200 میلیارد دلار هزینه کرده است. قطر امیدوار است که با میزبانی این رقابت‌ها بتواند در صحن جهانی اثری از خود بر جای بگذارد. عبدالله آل‌آریان استادیار تاریخ در دانشگاه جرج‌تاون قطر در گفت‌وگوی ویدئویی با اکونومیست می‌گوید که برگزاری جام‌جهانی برای قطر حس پرستیژ، قدرت نفوذ و هویت‌اش را در برابر همسایگان قدرتمند و مدعی خود به رخ می‌کشد.
پیش‌بینی‌های فیفا نشان می‌دهند که حدود پنج میلیارد هوادار در سراسر دنیا رقابت‌های جام‌جهانی را تماشا می‌کنند و رسانه‌های جهان تحولات مربوط به قطر را از زیر ذره‌بین نگاه می‌کنند. اخیرا گزارشی در روزنامه گاردین منتشر شد که نشان می‌داد بیش از شش هزار و پانصد کارگر مهاجر اهل هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سری‌لانکا جان خود در قطر از دست داده‌اند. مرگ آنها در راه احداث پروژه‌های ساخت‌وساز جام‌جهانی اتفاق افتاده است. تعداد جانباختگان و رسیدگی به حقوق کارگران مهاجر، قطر را برای پیشبرد پروژه‌های آماده‌سازی زیرساخت‌ها برای جام‌جهانی با چالش روبه‌رو کرده بود.
برای اینکه درک کنیم چرا جام‌جهانی برای قطر اهمیت دارد، باید تاریخ و روابط قطر با همسایگانش در حاشیه‌خلیج فارس را درک کنیم. جمعیت قطر به سه میلیون نفر هم نمی‌رسد. تا زمان اکتشاف نفت در دهه 50میلادی، اقتصاد قطر بر پایه صید مروارید می‌چرخید، اما پس از آن از نظر درآمد سرانه به یکی از پولدارترین کشورهای دنیا تبدیل شد. نفت جان خیلی از غواصان مروارید را نجات داد.
سایه دیگر همسایگان حاشیه خلیج‌فارس، تحمیل حکومت بریتانیا و در نهایت استقلال قطر در سال 1971 باعث شد تا این کشور تلاش بیشتری برای اثبات جایگاه خود در جامعه جهانی انجام دهد. طریق یوسف، یکی از کارشناسان ارشد شورای خاورمیانه در روابط جهانی می‌گوید، توسعه، مدرنیزاسیون و متحول شدن قطر بسیار دیر شروع شد، اما ذهنیتی متفاوت‌تر از رساندن خود به سطح دیگر کشورهای همسایه داشت. همسایگان قطر منابع کافی، نهادها، تجربه و دستورالعمل‌های لازم برای توسعه کشورهای خود را خیلی جلوتر داشتند.
گرگ کارسلتروم، خبرنگار حوزه خاورمیانه در اکونومیست می‌گوید: «بسیاری از اتفاقاتی که در خلیج‌فارس می‌افتد به کاراکتر آن کشورها بستگی دارد. سیستم‌های سلطنتی موروثی اداره این کشورها را برعهده دارند که در آن عده‌ای از افراد و قطعا از یک خانواده بر این کشورها حکومت می‌کنند.»
زمانی که قطر تمرکز خود را از نفت به اکتشاف میدان‌های گسترده گاز طبیعی تغییر داد، به یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی مایع در جهان تبدیل شد. ثروت کلانی که از فراوانی نفت و گاز به دست آمد، رقابت شدیدی را در منطقه پدید آورد. تمام کشورهای حاشیه خلیج‌فارس تلاش می‌کنند تا از نحسی این موضوع که صرفا تولیدکننده نفت و گاز باشند، بپرهیزند. قطر سعی می‌کرد با سرمایه‌گذاری در دیگر صنایع غیرنفتی تمایزی بین خود و همسایگانش قائل شود. این کشور همچنین می‌خواست تصمیمات متفاوتی در زمینه سیاسی بگیرد که گاهی مخالف آن چیزی بود که کشورهای همسایه می‌خواستند یا انتظار داشتند یا اینکه تحمل می‌کردند. ثروت فراوان در کشوری که جمعیت بسیار کمی دارد، به معنای در اختیار داشتن منابع نامحدودی است که می‌توان برای هر نوع پروژه‌ای که به ساخت پرستیژ قطر در سراسر جهان کمک می‌کند، خرج کرد. آل‌آریان می‌گوید: «سرمایه‌گذاری‌های فراوانی در پروژه‌هایی مانند تاسیسات تولید داروهای ورزشی، موزه‌ها، دانشگاه‌ها، آموزش و برنامه‌های فرهنگی انجام شد. به نظر می‌رسید طرح‌های توسعه‌ای قطر به خوبی در حال اجرا بودند.»
مرحله بعدی رقابت در عرصه رسانه بود. تاسیس شبکه خبری الجزیره، چهره‌ای از شفافیت قطر را در منطقه‌ای نشان داد که آزادی بیان سرکوب می‌شود. الجزیره که به سی‌ان‌ان دنیای عرب مشهور شده، دیدگاه‌های مختلف را منعکس می‌کرد، مذاکرات درون جامعه عرب را پوشش می‌داد و در نهایت در رویدادهایی مانند حمله آمریکا به افغانستان و عراق یا انتفاضه فلسطینی‌ها یا بعدها خیزش مردمی جهان عرب مشهور به بهار عربی در سال 2010 در خط‌ مقدم خود را نمایان می‌کرد. شبکه خبری الجزیره در خط مقدم این رویدادها حضور داشت و قطر می‌خواست جایگاه متمایزی را در منطقه، متفاوت از ایران و عربستان‌سعودی یا امارات متحده عربی برای خود کسب کند.
تمرکز رسانه‌های قطر روی همسایگانش باعث افزایش تنش‌ها در منطقه شد، اما این تنها شروع جاه‌طلبی‌های قطر بود.
گرگ کارلستون، خبرنگار اکونومیست می‌گوید که سال 2009 قطر مهم‌ترین کارت بازی خود را رو کرد و در شرایطی امتیاز میزبانی را به دست آورد که فقط یک استادیوم مطابق با استانداردهای فیفا داشت و آب و هوایش آنقدر گرم است که چمن زمین‌ها نیاز به خنک‌کننده مخصوص به خود را دارند. اتفاقی که خیلی‌ها را بسیار متحیر کرد. حیرت دنیا نه‌تنها از این بود که چرا چنین کشور کوچکی میزبان شده، بلکه چگونه قرار است خود را برای یک ماه هجوم میلیون‌ها هوادار فوتبال آماده کند، آن هم برای کشوری که فقط دو میلیون نفر جمعیت داشت.
اما این رویداد برای قطر یک فرصت آشکار بود. آل‌آریان می‌گوید که میزبانی جام‌جهانی سرمایه‌گذاری‌های کلانی را به دنبال داشت که تمرینی آگاهانه و حساب‌شده برای تنوع اقتصادی قطر بود. سرمایه‌گذاری در این بخش در آینده نتیجه خود را پس می‌دهد. از زمانی که قطر برنده قرعه‌کشی میزبانی جام‌جهانی شد، تغییر و تحولات عظیمی در کشور رخ داد. هشت استادیوم جدید ساخته شدند و فرودگاه‌ها، جاده‌ها، هتل‌ها، بیمارستان‌ها و سیستم قطار داخل شهری نیز برای این رویداد بزرگ ساخته شدند. آل‌آریان می‌گوید: «هزینه قابل توجهی که برگزاری این تورنمنت در نظر گرفته شده باعث توسعه، پیشرفت و شکوفایی کشور می‌شود و چهره کشور را در چشم جهانیان شکل می‌دهد که به نظر شرط‌بندی خوبی است.»

qatar map world location
اما قمار قطر برای تثبیت جایگاه خود به‌عنوان یک بازیگر مهم در منطقه با واکنش خوبی از سوی همسایگانش مواجه نشد. در 5 ژوئن 2017، عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر تمام راه‌های زمینی، هوایی و دریایی خود را به سمت قطر مسدود کردند. کارلستون می‌گوید که محاصره اقتصادی و سیاسی، قطری‌ها را غافلگیر کرده بود و برای خیلی از آنها اتفاقی سازنده بود. او می‌گوید:‌«آنها یک روز از خواب بیدار شدند و فهمیدند تنها مرز زمینی‌شان با عربستان سعودی بسته شده است.» احساس نارضایتی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس که قطر را محاصره کرده بودند، از این حقیقت که قطر میزبان جام‌جهانی شده است، نمادی از مشکلات و رقابت‌های اساسی در این منطقه است که قدمت طولانی دارد. کشورهای محاصره‌کننده فهرستی را منتشر کردند که 13درخواست از جمله پایان روابط قطر با گروهک‌های تروریستی را شامل می‌شد. تمام این موارد در رابطه با سیاست خارجی قطر مرتبط بودند که با رویکرد سیاست‌ خارجی عربستان سعودی و امارات‌متحده‌عربی، دو وزنه بزرگ منطقه، مشترک نبودند. خواسته آشکار آنها قطع حمایت‌های قطر از اسلام‌گرایان مخالف و دیرینه عربستان و امارات در سراسر منطقه مانند اخوان‌المسلمین بود. این لیست همچنین از قطر می‌خواست که روابطش با ایران را قطع کند. اما وقتی که حجم بزرگی از ثروت قطر به میدان‌های گازی مشترک با ایران بستگی داشت، چاره‌ای جز دور زدن تحریم‌ها برای قطر باقی نمانده بود. درنتیجه راه‌های تجاری جدیدی عمدتا با ترکیه برقرار شد. آل‌آریان معتقد است که یکی از پیامدهای غیرمستقیم تحریم قطر، هدف قرار گرفتن یکپارچگی منطقه بود. قطر خودکفاتر شد و توانست مکانیسم جدید اقتصادی را راه‌اندازی کند.
در 5 ژانویه 2021، سه سال‌ونیم پس از بحران دیپلماتیک قطر، تحریم‌های اعمال‌شده با وجود آنکه قطر با هیچ‌کدام از 13 مورد موجود در فهرست توافق نکرده بود، ناگهان لغو شدند. به گفته کارلستون وقتی که از مقامات جهان عرب بپرسید که چرا تصمیم گرفتند تحریم‌ها را لغو کنند، پاسخ‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. یکی از آنها این است که برخی از کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدند که تحریم‌ها کارکردی نداشته و هزینه دیپلماتیک گزافی را بر جای گذاشته‌اند. بسیاری از کشورهای غربی نیز از وقوع این بحران راضی نبودند و از کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس درخواست کردند تا اختلافات‌شان را کنار بگذارند. در آن زمان جام‌جهانی نزدیک بود و تمام کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌توانستند از آن نفعی ببرند. از هوادارانی که دوست دارند در کشورهای دیگر مانند دوبی اقامت کنند، گرفته تا تماشاگرانی که پس از پایان بازی‌ها و گردش در دوحه بخواهند به کشور دیگری در منطقه سفر کنند. مزیت اقتصادی جام‌جهانی برای کشورهای همسایه قطر به‌قدری است که نمی‌خواستند با حفظ محاصره قطر آن را از دست بدهند.
اینکه درگیری و تنش میان کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس پس از سوت پایان آخرین بازی برمی‌گردد یا نه هنوز مشخص نیست. بسیاری از مشکلات اساسی همچنان باقی می‌مانند؛ چه اختلالات سیاسی منطقه‌ای باشد چه بن‌بست روابط با ایران.
اما همانطور که کشورهای عرب روی خوشی به غنایم میزبانی جام‌جهانی قطر نشان داده‌اند به این منزله است که قطر هم‌اکنون موفقیت‌هایی به دست آورده است. آنها مانند یک تیم فوتبالی عمل کردند که مالک بسیار ثروتمندی دارند که حاضر است برای دریافت یک ستاره فوتبال پول بسیار زیادی هزینه کند و نمی‌داند آن بازیکن قرار است چه کاری انجام دهد.
اگر همه‌چیز به خوبی پیش رود، قطر می‌تواند تصویری از خود به عنوان یک هاب جهانی ورزشی بسازد، اما انتقادات مطرح‌شده به‌ویژه در مورد مسائل و حقوق مهاجران هیچ‌وقت پاک نمی‌شوند. ممکن است زمانی که جام‌جهانی تمام شود و توجه دنیا به نقاط دیگری متمرکز شود، تمام این سروصداها خاموش و فراموش شوند. جهان که حالا نه‌تنها روی فوتبال بلکه روی میزبانی رقابت‌های جام‌جهانی متمرکز شده، مشخص نیست که هزینه‌های آماده‌سازی جام‌جهانی به صرفه بوده‌اند یا نه. آیا قطر تمام جاده‌ها، بزرگراه‌ها، هتل‌ها و هزینه‌هایی که برای ساخت‌وساز کرده بعد از جام‌جهانی نیز به کارش می‌آیند یا نه؟ ممکن است کاربرد آنها برای یک سال دیگر نباشد، اما 5 سال یا 10 سال دیگر نشان می‌دهد که قطر نمایشی برای یک ماه اجرا کرد که میلیاردها دلار هزینه داشت. از دیدگاه قطر برگزاری جام‌جهانی بخشی از طرح عظیم مدرنیزاسیون ملی است که می‌تواند توانایی خود نه‌تنها برای میزبانی چنین رقابت‌هایی، بلکه برای رقابت‌های المپیک در آینده آماده کند.
قطر چگونه می‌تواند میراث جام‌جهانی‌اش را نجات دهد؟ آزادی رسانه به روزنامه‌نگاران این امکان را می‌دهد تا درباره قوانین اصلاحی کارگری از داخل کشور گزارش دهند تا اینکه روایت‌های خسته‌ای را از خارج کشور منتشر کنند. به گزارش اندیشکده فارن‌پالیسی قطر جای سختی برای روزنامه‌نگاری است و مشکلاتی را برای خبرنگاران داخلی و خارجی به‌وجود می‌آورد. در سال 1995، قطر به سانسور مطبوعات داخلی پایان داد و وزارت اطلاعات این کشور در سال 1998 منحل شد. هم امیر و هم وزیر امور خارجه قطر در رخدادهای مهمی در خارج از کشور در مورد تعهد به آزادی بیان صحبت کردند.
الجزیره یک شبکه خبری در سطح جهانی است، اما با این حال هیچ گزارش انتقادی درباره قطر یا جنجال‌های پیرامون جام‌جهانی منتشر نکرده است. نهادهای رسمی مانند بنیاد قطر در مجامع بین‌المللی به‌طور مرتب از بحث‌های علمی و عمومی درباره آزادی بیان و پرسش‌های انتقادی حمایت می‌کنند. اما تعریف واقعی آزادی رسانه در داخل قطر معنی دیگری دارد. قانون 1979 رسانه قطر برگرفته از قوانینی است که پیش از دوران استقلال از بریتانیا وضع شدند و شامل ممنوعیت‌های بی‌حدوحصر در مورد سخنرانی‌هایی است که دولت از آنها خوش‌اش نمی‌آمد، الزامات دریافت مجوز برای انتشار و مجازات کیفری برای تقریبا هر جرمی از جمله افترا می‌شود.
قطر با بازبینی در قوانین رسانه‌ای خود می‌تواند به حفظ میراث جام جهانی کمک کند. موضوعی که جهان به آن اهمیت می‌دهد: اصلاح سیستم کارگران مهاجر در قطر. هیچ انتقادی نسبت به قطر خشمگینانه‌تر از برخورد این کشور با نیروی کار مهاجر که عمدتا از جنوب آسیا و آفریقا هستند و بیش از 50درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، نبوده است.
در طول بیش از سه سال محاصره، قطر از فرصت استفاده کرد و قوانین جدیدی برای حمایت از کارگران خانگی مثل رانندگان، خدمتکاران و پرستاران کودک وضع کرد. این کشور در سال 2018 از سازمان بین‌المللی کار ILO دعوت کرد تا دفتری در دوحه تاسیس کند. از آن زمان، مجوز خروج تقریبا برای تمام کارگران خارجی لغو شد. سال 2020 کف حقوق برای کارگران مشخص و به آنها آزادی عمل بیشتری برای تغییر شغل داده شد.
جام جهانی 2022 آخرین باری نخواهد بود که قطر یا دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس در صحن مسابقات بزرگ ورزشی حضور دارند. در آگوست گذشته، صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرد که درآمد نفت و گاز کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در طی چهار سال آینده به 3/1هزار میلیارد دلار می‌رسد. جنگ روسیه علیه اوکراین که باعث جهش قیمت انرژی شده از عوامل آن است. این افزایش درآمد، بودجه صندوق دارایی‌های خارجی بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را به شدت افزایش می‌دهد. در نتیجه این احتمال وجود دارد که این کشورها نقش بیشتری در رقابت‌های جهانی ورزشی مانند جام‌جهانی و المپیک داشته باشند. روسیه منزوی و تحت تحریم تا آینده نامعلومی از میزبانی چنین رقابت‌هایی محروم است. چین با انقباض‌های اقتصادی خود دست‌وپنجه نرم می‌کند و بقیه کشورهای جهان با تورم بالا، جهش قیمت انرژی و نگرانی از رکود اقتصادی زندگی می‌کنند. چند دوره بعدی رقابت‌های جام‌جهانی و المپیک (که مکان برگزاری آنها پیشتر مشخص شده) در اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا برگزار می‌شوند. اما پس از آن، احتمالا کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس خواهند بود که میزبانی این رویدادهای پرهزینه را برعهده بگیرند. به همین ترتیب مسئله حقوق بشر اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی