ترومای مهاجرت نیروی کار متخصص
در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی، کمبود نیروی کار ماهر خواهد بود
در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی، کمبود نیروی کار ماهر خواهد بود
«اگر متوسط جهانی را در نظر بگیریم، حدود یکسوم نیروی کار ماهر پس از آنکه کشور خود را ترک کردند، به کشور خود برمیگردند.» این را چندی پیش امیر کرمانی، دانشیار مدرسه تجارت هاس دانشگاه برکلی و پژوهشگر حوزه اقتصاد مطرح کرد. اما نکته اینجاست که آنچه در ایران شاهد آن هستیم، رویکردی کاملاً متفاوت است. کرمانی در این باره گفته: «نرخ بازگشت نیروی انسانی ایران بهشدت کمتر از متوسط جهانی است. در سال ۲۰۰۰ نرخ بازگشت سالیانه ایرانیان در آمریکا حدود ۲درصد بود که این عدد به زیر یکدرصد در سال ۲۰۲۱ رسید.» پیشتر گفته میشد که ایران بین سایر کشورها، کمترین آسیب را از مهاجرت نیروی کار متخصص میدید؛ امری که به نظر میرسد امروز با گذشته متفاوت است. چندی پیش پدرام سلطانی، فعال سرشناس اقتصادی کشور در توئیتی نوشته بود: «...هشدار میدهم که کارآفرین و سرمایهگذار ایرانی، به غیر از تولیداتی که با ممنوعیت واردات کالای مشابه برایشان بازار انحصاری درست شده، در حال سوق دادن تولید خود به کشورهای همسایه و دارای ثبات است. چهره صنعت ایران در حال تبدیل به پایگاه انبوهی کارخانه فرسوده و مشتی کارخانه منتفع از انحصار است و صادرات صنعتی به سراشیبی افتاده.» از دید کارشناسان، بیثباتی، نااطمینانیهای حاکم بر فضای اقتصادی کشور در تمامی ابعاد سیاسی و اجتماعی، نبود چشمانداز روشن، ریسک بالای فعالیت تولیدی، قوانین خلقالساعه و فضای پیچیده و ناهموار کسبوکار در ایران از اصلیترین دلایل مهاجرت نیروی کار متخصص از کشور به شمار میرود.
پیشتر گزارش شامخ (ارزیابی مشکلات بنگاههای اقتصادی از نگاه شاخص مدیران خرید) هم تأکید بر این نکته داشت که مهاجرت نیروی کار ماهر و تکنسینها به کشورهای همسایه از سال گذشته به یکی از مشکلات بزرگ بنگاههای اقتصادی تبدیل شده است؛ موضوعی که رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی و حاکمیتی شرکتی اتاق ایران نیز در گفتوگو با «هممیهن» بر آن تأکید میکند. به گفته او، یکی از چالشهای اساسی که گریبانگیر اقتصاد ایران بهویژه بخش خصوصی شده، عدم وجود نیروهای متخصص در زمینههای مختلف برای کار در بنگاههای اقتصادی به دلیل مهاجرت است. متأسفانه باوجود همه تذکرهایی که از چند سال قبل داده شده، دولت هیچ توجهی به آن نمیکند و هیچ سیاست مشخصی در این حوزه ندارد. او یادآور میشود: «در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی ما، بدون تردید، کمبود نیروی کار متخصص خواهد بود.»
چرا مهاجرت؟
این روزها مهاجرت و مفاهیم مربوط به آن به کلمه پرتکراری تبدیل شده است. این در حالی است که در روزگاران گذشته مهاجرت کار سادهای نبود. حتی هنوز هم با وجود تمام سهولتی که در حملونقل پدید آمده، مهاجرت ساده نیست. تعداد مهاجران در جهان در سال 2020 حدود 281 میلیون نفر تخمین زده میشوند که چیزی معادل 6/3درصد از جمعیت جهان است. این موضوع نشاندهنده آن است که همچنان بخش بسیار بزرگی از جمعیت کشورها در درون مرزهای آن زندگی میکنند. با این همه، عواملی روی مهاجرت و رفتن از یک سرزمین به سرزمین دیگر تاثیر میگذارد. جاذبهها و دافعههایی که در مقاطع مختلف پدید میآیند، افراد را به تصمیماتی میکشانند که آیا بهتر است در سرزمین خود بمانند یا کشور دیگری را برای زندگی انتخاب کنند. این موضوع هم بر مهاجران، هم بر کشور مبدأ و هم بر سرزمین مقصد تاثیراتی دارد که یکی از این تاثیرات، اقتصادی است.
نگاهی به روند مهاجرت در جهان
گزارش سال 2022 سازمان ملل در خصوص مهاجرت، چشماندازی کلی در مورد چهره امروز آن در دنیا به ما نشان میدهد. براساس این گزارش، میزان مهاجران در سال 2020 حدود 9 میلیون نفر نسبت به سال 2019 بیشتر شده است. از میان 281 میلیون مهاجر در سال 2020، حدود 146 میلیون نفر را مردان و 135 میلیون نفر را زنان تشکیل میدهند. مهاجرت کاری، بخش بزرگی از مهاجرت را تشکیل میدهد، به نحوی که 169 میلیون نفر در جهان در سال 2019 به نوعی مهاجران کاری به حساب میآیند. با این حال، شروع کرونا و شیوع آن، باعث شد تا مهاجران کاری در سال 2020 با مشکلاتی روبهرو شوند. بهعنوان مثال، بخشی از مهاجران، نیروی کاری هستند که در یک کشور کار میکنند و درآمد خود یا بخشی از آن را به کشور محل زندگی خود میفرستند. مجموع این مبالغ در سال 2020 در دنیا حدود 702 میلیارد دلار است که در مقایسه با سال 2019 حدود 17 میلیارد دلار کاهش یافته است. از این میان، سهم کشورهای کمدرآمد و متوسط در سال 2020 حدود 540 میلیارد دلار است که نسبت به سال 2019 حدود 8 میلیارد دلار افت داشته است. به نظر میرسد با اتمام همهگیری کرونا، این درآمدها دست کم تا حدودی احیا شود.
جمعیت ایرانیان مهاجر در کدام کشورها بیشتر است؟
شمار زیادی از ایرانیان در حال حاضر به دلیل مهاجرت، در خارج از مرزهای کشور زندگی میکنند. در مجموع جمعیت ایرانیان مهاجر در دنیا دو میلیون و 62 هزار نفر برآورد شده است. براساس آمار سالنامه مهاجرتی ایران در سال 1401، بیشترین کشوری که ایرانیان را در خود جای داده، امارات متحده عربی است. در سال 2018 تعداد ایرانیان ساکن در این کشور به 454 هزار نفر رسیده است. رتبه دوم متعلق به ایالات متحده آمریکا است که نزدیک به 398 هزار ایرانی در آن سکونت دارند. کانادا نیز 213 هزار ایرانی را در خود جای داده و سومین کشور پذیرنده ایرانیان است. در ردههای بعدی نیز به ترتیب آلمان با 203 هزار، ترکیه با 155 هزار، بریتانیا با 83 هزار، سوئد با 81 هزار، استرالیا با 78 هزار، اسرائیل با 51 هزار و کویت با 46 هزار ایرانی قرار دارند.
نگاهی به جمعیت دانشجویان ایرانی در دنیا
خروج ایرانیان از کشور بهعنوان دانشجو در سالهای اخیر رشد زیادی داشته است. در سال 2010 جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور 44523 نفر بوده که به مرور افزایش یافته و در سال 2020 به 66701 نفر رسیده است. این در حالی است که تنها 2003 نفر از این فارغالتحصیلان در سال 2020 به ایران بازگشتهاند. بیشترین جمعیت دانشجویی ایران در دنیا با 9319 نفر در آلمان است و در رتبه دوم نیز آمریکا با 9295 نفر، مقصد دوم دانشجویان ایرانی است. ترکیه هم سومین محل انتخابی دانشجویان ایرانی است و 8876 دانشجوی ایرانی در آن زندگی میکنند. در رتبههای بعدی مقاصد دانشجویی ایرانیان نیز به ترتیب کانادا با 7854 نفر، ایتالیا با 2965 نفر، مجارستان با 2024 نفر، استرالیا با 1953 نفر، روسیه با 1836 نفر، فرانسه با 1809 نفر و بریتانیا با 1533 نفر قرار دارند.
چقدر از ایرانیان مایل به بازگشت هستند؟
طبق آماری که سالنامه مهاجرتی ایران در سال 1401 منتشر کرده، تصمیم به بازگشت در میان مهاجران ایرانی بسیار کمرنگتر از گذشته شده است. به نظر میرسد این موضوع به شرایط سالهای مختلف بستگی داشته باشد. در سال 1393، در پیمایش صورتگرفته، عدم بازگشت قطعی از سوی ایرانیان مهاجر خارج از کشور 32درصد بود. این در حالی است که 21درصد قصد بازگشت قطعی به ایران را داشتند و 47درصد نیز تصمیشان نامشخص بود. در سال 1396 نتایج پیمایش تغییرات قابلتوجهی کرده است. در سال پس از امضای توافق هستهای، طبق پیمایش انجام شده، تصمیم عدم بازگشت قطعی 10درصد شده و تصمیم به بازگشت قطعی 42درصد بوده است. آخرین پیمایش در سال 1401 نیز که در سال گذشته و پس از تحریمهای شدید سالهای اخیر و تبعات آن انجام شده، تصمیم عدم بازگشت قطعی به 62درصد رسیده است. این در حالی است که تصمیم بازگشت قطعی تنها در 14درصد افراد دیده میشود و 24درصد نیز تصمیم مشخصی نداشتهاند.
البته برای کسانی که هنوز مهاجرت نکردهاند، اما میل به مهاجرت دارند، آمار و ارقام تا حدودی متفاوت است. طبق پیمایشهای صورتگرفته از سوی رصدخانه مهاجرت ایران، در سال 1397 حدود 37درصد از مهاجرین بالقوه تمایلی به بازگشت نداشتند. این در حالی است که سهم بازگشت قطعی 16درصد افراد بود و 46درصد نیز در حال حاضر تصمیم مشخصی برای پس از مهاجرت نداشتند. در سال 1399 این نسبت تغییر کرده و سهم عدم بازگشت قطعی به 36درصد رسیده است اما سهم کسانی که در صورت مهاجرت مایل به برگشتن به کشور هستند، به 6درصد کاهش یافته است. سهم افرادی که تصمیم نامشخصی در این زمینه دارند، در سال 1399 رشد داشت. شرایط سال 1401 اما متفاوت است. مهمترین موضوع رشد چشمگیر افرادی است که در صورت مهاجرت تمایلی به بازگشت ندارند. سهم این افراد براساس پیمایش به 51درصد رسیده و سهم افرادی که میخواهند در صورت مهاجرت به کشور برگردند تنها 10درصد است.
چه کسانی بیشتر مهاجرت میکنند؟
بررسیهای انجامشده در مورد میل مهاجرت در میان گروههای مختلف مردم حاکی از آن است که دانشجویان تمایل بسیار زیادی به مهاجرت دارند. حدود 44درصد از دانشجویان و فارغالتحصیلان کشور میل بسیار زیادی به مهاجرت دارند. در بخش سلامت شامل پزشکان و پرستاران نیز میل به مهاجرت در سال 1401 نسبتاً بالا است. حدود 28درصد از این بخش، میل شدیدی به مهاجرت دارند، در یکچهارم آنها میل به مهاجرت متوسط و در یکچهارم دیگر میل به مهاجرت زیاد است و به این ترتیب کمتر از یکچهارم نمونه این بخش میل کمی به مهاجرت دارند. بخش مهم دیگری که تمایل به مهاجرت دارند، فعالین کسبوکار هستند. از نمونهگیری انجام شده، 42درصد کارآفرینان و مدیران ارشد و همچنین 48درصد از مدیران میانی تمایل زیادی به مهاجرت دارند. این در حالی است که تمایل شدید به مهاجرت در میان کارکنان کسبوکارها به نزدیکی 50درصد میرسد. تمایل نداشتن یا عدم تمایل به مهاجرت در میان فعالان کسبوکار از بخش دانشجویان و بخش سلامت بسیار کمتر است و تمایل زیاد و بسیار زیاد به مهاجرت نیز در آن بخش، بیشتر از دو بخش اخیر است. این به معنای آن است که تمایل به مهاجرت در بخش کسبوکارها و کارآفرینان شدید است و این موضوع میتواند پیامدهای اقتصادی زیادی داشته باشد.
مهاجرت از ایران چه هزینههای اقتصادی دارد؟
مهاجرت نیز مانند هر پدیده دیگری میتواند معایب اقتصادی داشته باشد. سرزمینی که بهطور گسترده دچار مهاجرت شود، با چند مشکل مهم روبهرو میشود. اولین نکته مهم در مورد خروج سرمایه از کشور است. این سرمایه فیزیکی میتواند قابل توجه باشد. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داد و اخبار آن نیز بهطور گسترده پخش شد، رشد خرید خانه از سوی ایرانیها در ترکیه بود. این اتفاق که از سال 1397 به این سو رخ داد، موجب خروج ارز از کشور به مقصد کشور همسایه شده است. با این حال، سرمایهگذاری در بخش مسکن ترکیه تنها یک نمونه از خروج سرمایه از سوی ایرانیان بوده است.
تغییرات سرمایهگذاری مسکن در ترکیه
پیش از خروج از برجام و تغییر برخی قوانین اقامت در ترکیه در سال 2018، وضعیت سرمایهگذاری ایرانیان در مسکن ترکیه چندان قابل توجه نبود. در سال 2015، ایرانیان هشتمین کشور خارجی خریدار مسکن در آن کشور بودند و درمجموع آن سال 744 خانه در ترکیه خریدند. این وضعیت در سال 2016 و 2017 هم با خرید 664 و 794 خانه ادامه یافت. با این حال، دو عاملی که در ابتدای این بخش اشاره کردیم باعث شد تا خرید خانه از سوی ایرانیان در این کشور همسایه شدت بگیرد. ایرانیان که تا دسامبر سال 2017 ماهانه 100 خانه هم در ترکیه نمیخریدند و هشتمین خریدار خارجی مسکن در ترکیه بودند، به رکورد خرید 557 خانه تنها در ماه اکتبر 2018 رسیدند و در مجموع پس از عراق دومین خریدار خارجی شدند. در کل سال 2018 ایرانیان 3652 خانه در ترکیه خریداری کردند و رکورد خرید ماهانه هم بالا رفت. در مجموع ایرانیان در سال 2019 هم 5423 خانه خریدند. سال 2020 ایرانیان به بزرگترین خریدار خارجی مسکن در ترکیه تبدیل شدند و در سالهای 2020 و 2021 به ترتیب 7189 و 10056 خانه در آن کشور خریداری کردند. رکورد ماهانه خرید خانه در ترکیه از سوی ایرانیها به 1462 واحد در دسامبر سال 2021 نیز رسید. البته در دو سال اخیر و بهویژه در سال 2023 خرید ایرانیان به دلایلی مانند وضعیت نامساعد تورم ترکیه و عواملی دیگر کاهش یافته است و روسها در حال حاضر بزرگترین خریداران مسکن ترکیه هستند. ایرانیان در سال 2022 اقدام به خرید 8223 خانه در آن کشور کردند و در 9 ماه سپریشده از سال 2023 نیز تعداد واحدهای خریداری شده از سوی ایرانیها به 3598 واحد میرسد. این تنها بخشی از سرمایههای ارزی خارج شده از کشور در سالهای اخیر است.
فرار دو سرمایه از ایران
علاوه بر سرمایه فیزیکی که به دلیل تلاشهای ناشی از مهاجرت صورت گرفته، سرمایههای انسانی و خروج آنها نیز میتواند هزینههای اقتصادی برای کشور در پی داشته باشد. در بخشی از این مطلب دیدیم که براساس پیمایشهای صورتگرفته، بخش سلامت در کشور و بهخصوص فعالین کسبوکار تمایل زیادی به مهاجرت دارند. این موضوع درصورت وقوع گسترده میتواند فرصتهای شغلی، بازار کار و توسعه را تحت تاثیر قرار دهد. نگاهی به فعالیت ایرانیان مهاجر در آمریکا گویای چند نکته مهم است. در سال 2021 حدود 30درصد از ایرانیان آمریکا در بخش خدمات آموزشی، مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی فعال بودهاند و بیش از 16درصد نیز جزو متخصصین، دانشمندان، مدیران و خدمات اداری مدیریت پسماند به شمار میآیند. کارآفرینان نیز در صورتی که شرایط را مساعد نیابند، اقدام به مهاجرت میکنند و به نوعی کسبوکاری را در کشورهای دیگر راه میاندازند. این موضوع در نهایت به تقویت اقتصادهای میزبان کمک میکند. شاهدی از این اتفاق را میتوان رشد شرکتها و سرمایه شرکتهای ثبتشده با همکاری اتباع ایرانی در ترکیه دانست. این شرکتها در سال 2017 تنها 357 مورد بودند اما در سال 2021 به 936 مورد افزایش یافتهاند. سرمایه این شرکتها نیز در همین مدت 3/6برابر شده است. این در شرایطی است که طبق آمار رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1401، حدود 41درصد از مدیران چالشهای موجود برای سازمانشان را که بر اثر مهاجرت نیروی کار پیش میآید، در سطح متوسط ارزیابی کردهاند، 6/32درصد این چالشها را بالاتر از متوسط میدانند و بیش از 26درصد هم این چالشها را کمتر از متوسط برآورد میکنند. در آخرین مورد نیز به بررسی آثار مثبت مهاجران و سرمایه ورودی آنها به کشور مقصد میپردازیم. نگاهی به شرکتهای میلیارددلاری تاسیسشده در آمریکا از سوی مهاجرین حاکی از آن است که هندیها با 66 شرکت بیشترین مشارکت را در میان خارجیها داشتهاند. ایرانیان نیز 8 شرکت میلیارددلاری در آمریکا تاسیس کردهاند. ایرانیان از این نظر در رتبه دهم قرار دارند. همین موضوع نشاندهنده اهمیت ایرانیان مهاجر در این کشور است. برخی از کشورها برای جذب مهاجران و استفاده از مهارتهای آنها، امتیازات ویژهای اختصاص میدهند. به عبارتی سیاست آنها جذب استعدادها در حوزههای مختلف از کشورهای مختلف است؛ از متخصصان هوش مصنوعی گرفته تا کادر درمان و مشاغل دیگر. کشورهای حوزه خلیجفارس به ویژه قطر، اردن و عربستان به سمتی پیش میروند که بتوانند از مهاجران بازگشتی و جذب استعدادها استفاده کنند. همچنین عراق و امارات در کنار ترکیه، از کشورهایی هستند که باب طبع نیروهای متخصص ایرانی هستند.
نگاه کارشناس
محمود اولیایی رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق ایران در گفتوگو با «هممیهن» مطرح میکند
تعطیلی قریبالوقوع کارخانهها به علت کمبود نیروی کار
واژه «مهاجرت» در سالهای قبل، عمدتاً با واژه «نخبگان» همراه بود، اما حالا «متخصصان»، «نیروی کار ماهر» و بعضاً «نیروی کار با مهارت متوسط» هم در کنار این واژه مینشیند. براساس هشدارهایی که ازسوی فعالان اقتصادی به گوش میرسد، اکنون با کمبود نیروی کار متخصص و ماهر در کشور روبهرو هستیم که عمده این کمبود به علت مهاجرت آنها به خارج از کشور ناشی میشود. البته به گفته محمود اولیایی، رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اتاق ایران در گفتوگو با «هممیهن» این مهاجرت در درون کشور نیز چالشهایی را به همراه داشته و با مهاجرت نیروی کار (حتی نیروی کار متوسط رو به پایین) به شهرهای بزرگ ازجمله تهران، استانهای کمترتوسعهیافته با بحران مواجه شده و در ادامه این روند احتمالاً در سالهای آتی با تعطیلی کارخانهها به علت کمبود نیروی کار روبهرو خواهیم شد.
خبرهای پراکنده اما هشدارآمیزی درمورد مهاجرت نیروی کار متخصص میشنویم. این چالش جدید تا چه اندازه جدی است؟
یکی از چالشهای اساسی که گریبانگیر اقتصاد ایران بهویژه بخش خصوصی شده، عدم وجود نیروهای متخصص در زمینههای مختلف برای کار در بنگاههای اقتصادی است. یکی از معضلاتی که در این بخش داریم، موضوع مهاجرت نیروهای متخصص به کشورهای دیگر است. این چالش زمانی بیشتر میشود که ما به مناطق کمترتوسعهیافته میرسیم. متأسفانه باوجود همه آماری که در این حوزه منتشر میشود و همه تذکرهایی که از چند سال قبل هشدار میدهند، دولت هیچ توجهی به آن نمیکند و هیچ سیاست مشخصی در این حوزه ندارد. به نظر میرسد در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی ما، بدون تردید، کمبود نیروی کار متخصص خواهد بود.
آیا آماری از مهاجرت نیروی کار متخصص در کشور وجود دارد؟
آمار دقیقی از اینکه بهصورت مشخص کدام بخشهای صنعت مخصوصاً در رشتههای مهندسی و فنی، متخصص از دست میدهند، نداریم، اما در حوزه استارتاپ و دانشبنیان، بسیاری از جوانان دارای ایده و متخصصان که میتوانستند ایدههایشان را در کشور بپرورانند یا حتی تبدیل به شرکتهای دانشبنیان کنند، بهصورت دستهجمعی مهاجرت میکنند. کانادا در حال حاضر مجموعه این افراد را با ایدههایشان جذب میکند و از آنها حمایت میکند که کسبوکارشان را راه بیندازند. در حال حاضر فارغالتحصیلان دانشگاهی زیادی داریم که متأسفانه براساس نیاز تربیتنشده و الان بیکار هستند، اما نیروی متخصص و ماهر که مهارتهای خاص دارند در تمام بنگاهها برای جذبشان با چالش روبهرو هستیم.
بیشتر در کدام بخشها؟
در رشتههای مهندسی صنایع، مدیریت کیفیت، حوزههای مرتبط با مهندسی مکانیک، مهندسی برق و... جدای از رشتههای حوزه پزشکی، سهم بالایی از چالش نیروی متخصص را در کشور شامل میشوند. شاید در دهه گذشته خیلی از جوانان نخبه مهاجرت میکردند، الان بچههای متوسط هم که اینجا مهارت کسب کردهاند، میروند. این را در کنار پیر شدن جمعیت و عدم تعادل منطقهای و مهاجرت درونکشوری بگذاریم، متوجه میشویم که چقدر بحران جدی است. در برخی مناطق کشور که کمترتوسعهیافتهاند و منابع درست توزیع نشده، مثل لرستان، سیستان و بلوچستان، کردستان و... نیروی مهاجر به سمت تهران میآید و عدم تعادل منطقهای باعث میشود در آن مناطق چالشهای بیشتری داشته باشیم. علاوه بر مهاجرت به خارج از مرزها، مهاجرتهای داخلی هم چالش را برای بسیاری از بنگاهها ایجاد کرده و هرچه دیرتر به فکر بیفتیم و سیاستهایی در این حوزه تنظیم کنیم، چند سال آینده بسیاری از کارخانهها به خاطر نبود نیروی کار حتی نیروی کار در سطح پایین، به سمت تعطیلی خواهند رفت.
عمدهترین دلایل مهاجرت نیروی کار متخصص در کشور چیست؟
ترکیبی از عوامل اجتماعی و اقتصادی منجر به مهاجرت میشود، اما از نظر اقتصادی طبیعتاً محیط کسبوکار ما محیطی نیست که فعالان اقتصادی بتوانند بدون دغدغه فعالیت و رشد کنند. عوامل متعددی از جمله خودتحریمی یا عدم شفافیت در محیط کسبوکار داخلی ازجمله مواردی است که برای فعالان اقتصادی دغدغه میآفریند. تحریمها هم میتواند پاشنه آشیلی برای محدودشدن فعالیتهای اقتصادی باشد، اما در داخل کشور سیاستهای اشتباه در حمایت از کسبوکارها، دستورالعملهای خلقالساعه، قوانینی که در هر حوزه مثل بیمه یا مالیات با آن روبهرو هستیم، ازجمله مواردی است که این چالشها را عمیقتر و جدیتر میکند. هر لحظه یک قانون و دستورالعمل هست که باعث میشود محیط کسبوکار آشفته باشد و طبیعتاً ریسکهای سرمایهگذاری و فعالیت برای جوانانی که میخواهند تازه به کار اقتصادی روی بیاورند، در این محیط بسیار بالاست. وقتی زمینه حرکت و رشد در کشور دیگری فراهم باشد، قطعاً ترجیح میدهند ریسکها را کنار گذاشته و وارد فضایی شوند که مورد حمایت قرار گیرند. از حوزه سیاستگذاری و راهبردها باید شروع کرد و به دستورالعملها و قوانین زیرمجموعه رسید. اگر اینها اصلاح شود، تازه به غول تحریمها میرسیم. یک شرکت فناوری برای آوردن یک قطعه باید راهکار ساده را تبدیل به راهکار پیچیده کند، تحریمها را دور بزند، انتقال پول بسیار مشکل است و اینها هم مزید بر علت میشود. بهطور کلی میتوان گفت سیاستگذاری و راهبردهایی که در حوزه حمایت از کسبوکار در کشور ما وجود دارد، بسیار ایراد دارد که باعث میشود علاقهای برای سرمایهگذاری در کشور وجود نداشته باشد. بدین ترتیب هم فرار سرمایه و هم فرار متخصصان را تجربه میکنیم. همه این موارد در کنار هم، شرایطی را ایجاد میکند که منابع کشور در بخشهای مختلف در حال خروج از کشور باشند که واقعیتی انکارناپذیر است و نمیدانم چرا مسئولان که قطعاً در جریان هستند، اقدام فوری و جدی نمیکنند.