قاسم آلکثیر فعال سیاسی و اجتماعی خوزستان: اصلاحطلبان میانجی جامعه معترض و ساختار رسمی بودند
قاسم آلکثیر، فعال سیاسی و اجتماعی خوزستان در گفتوگو با هممیهن میگوید در حادثه خودسوزی احمد بالدی، استاندار خوزستان مدیریت میدانی بحران کرد و فعالان سیاسی اصلاحطلب و چهرههای مدنیِ شناختهشده اهواز نیز نقش قابلتوجهی در تنظیم فضا و کاهش تنشهای احتمالی داشتند.
قاسم آلکثیر، فعال سیاسی و اجتماعی خوزستان در گفتوگو با هممیهن میگوید در حادثه خودسوزی احمد بالدی، استاندار خوزستان مدیریت میدانی بحران کرد و فعالان سیاسی اصلاحطلب و چهرههای مدنیِ شناختهشده اهواز نیز نقش قابلتوجهی در تنظیم فضا و کاهش تنشهای احتمالی داشتند.
استان خوزستان به دلیل شرایط خاصی که دارد آبستن اعتراضات بسیاری است. با این حال اتفاق خودسوزی جوان اهوازی که به دلیل عملکرد اشتباه شهردار به این حادثه ناگوار منجر شد، چطور تبدیل به یک بحران امنیتی نشد؟
خوزستان بهدلیل تجربه طولانیمدتِ فشارهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی و همچنین سطح محرومیتها و نابرابریهای تجمعیافته در سالهای اخیر، با نوعی فرسایش اعتماد عمومی و انباشت نارضایتی روبهرو بوده است. شرایطی که گاهی بستر بروز واکنشهای شدید یا رفتارهای ناهمسازگار اجتماعی را فراهم میکند.
بااینحال، حادثه تلخ مرحوم احمد بالدی، با وجود پتانسیل تبدیلشدن به یک بحران گسترده، بهسرعت در مسیر کنترل و آرامسازی قرار گرفت. این رخداد به باور بسیاری ظرفیت آن را داشت که به یک بحران امنیتی ـ اجتماعی تبدیل شود. همانگونه که پیشتر نیز اشاره کردم بخشی از رفتارهای اعتراضی در جامعه خوزستان را باید در چارچوب کاهش نسبی اعتماد اجتماعی، انباشت نارضایتیها و... تحلیل کرد. وضعیتهایی که معمولاً میتوانند کوچکترین رخداد را به یک بحران بدل کنند.
بااینحال، اینکه این واقعه به بحران امنیتی گسترده تبدیل نشد به نظرم بخشی از آن حاصل مداخله سریع، هماهنگ و پیشگیرانه نهادهای رسمی و اتخاذ رفتارهای مبتنی بر کاهش تنش بود. در همان ساعات اولیه، واکنش مستقیمِ عالیترین مقام اجرایی کشور با صدور پیام تسلیت و دستور فوری برای پیگیری دقیق ماجرا، نقش مهمی در قطع زنجیره گسترش خشم اجتماعی داشت. این اقدام، پیام روشنی به افکار عمومی داد مبنی بر اینکه موضوع نادیده گرفته نخواهد شد و سازوکارهای رسمی برای پاسخگویی فعال شده است.
پس از آن، نماینده دولت در خوزستان با حضور در بیمارستان و ملاقات با مرحوم بالدی در زمان بستریبودن، عملاً نوعی همدلی نهادی را به نمایش گذاشت. امری که در کاهش احساس تنها گذاشتهشدن و بازسازی اعتماد حداقلی در میان جامعه مخاطب تأثیرگذار بود. از سوی دیگر، تماسهای مستمر مقامات دولت و افراد صاحبنام سیاسیِ کشور با خانواده و پیگیری مستقیم وضعیت آنان و همچنین حضور و همدلی افراد شاخص فعال سیاسی و اجتماعی اهوازی همراه با التهاب در افکار عمومی و اقدام شورای شهر در پذیرش استعفای شهردار اهواز، نشان داد که ساختار رسمی در پی پاسخگویی و ترمیم خطای نهادی است.
این رویکرد از تبدیل شدن این ماجرا به یک بحران جلوگیری کرد. در مجموع، ترکیب اقدام سریع، همدلی نهادی، پاسخگویی رسمی و پیگیری فعالان سیاسی و اجتماعی اهواز برای احقاقِ حقوقِ این خانواده باعث شد این واقعه در سطح یک تراژدی اجتماعی باقی بماند و به یک بحران جمعیِ دامنهدار تبدیل نشود.
عملکرد مدیران بهویژه استاندار را در این ماجرا چطور ارزیابی میکنید؟
عملکرد استاندار خوزستان در ماجرای مرحوم احمد بالدی را میتوان در چارچوب مدیریتِ میدانیِ بحران تحلیل کرد. حضور مستمر و پیگیریهای مستقیم ایشان که تنها در قالب یک رفتار اداری نبود بلکه در تلاش بود تا از شکلگیری «فاصله نمادین» میان ساختار رسمی و جامعه جلوگیری کند؛ فاصلهای که در شرایط آنومیک خوزستان میتواند بسیار هزینهساز شود.
استاندار از همان ساعات بستریشدن بالدی در بیمارستان سوانح با حضور و گفتوگوی چهرهبهچهره در کنار بیمار و خانواده، عملاً نوعی همدردی دولتی را به نمایش گذاشت؛ اقدامی که میتواند الگویی بهعنوان مداخله ترمیمی در لحظه حساس شناخته شود. گفتوگو با پدر و بستگان مرحوم و همچنین دستور صریح به کادر درمان برای پیگیری ویژه درمان باعث شد پیام رسمی روشنی به افکار عمومی مخابره شود که این موضوع جدی گرفته شده و دولت در کنار خانواده است.
پس از درگذشت مرحوم بالدی نیز استاندار با تداوم حضور میدانی—از غسالخانه تا نماز میّت، از مراسم تدفین در روستاهای اطراف اهواز تا شرکت در مجالس تسلیت - نقش مهمی در مهار احتمالی خشم جمعی و کاهش بدگمانی اجتماعی داشت. در جامعهای که تجربه فشارهای معیشتیِ انباشتهشده دارد، چنین حضورهایی کارکردی و اثرگذار هستند.
این الگوی رفتاری، از منظر سیاسی نیز نشاندهنده فهم دقیق استاندار از حساسیتهای فرهنگی و هویتی جامعه عرب خوزستان است؛ جامعهای که احترام، حضور و همدلی را بهعنوان نشانههای اعتماد و مشروعیت میشناسد. بنابراین میتوان گفت که عملکرد استاندار در این حادثه، در کنار اقدامات سایر نهادها نقش مهمی در تثبیت آرامش، جلوگیری از تنشزایی و مدیریت روایت داشته است.
آیا انتخاب یک استاندار بومی که آشنا به مسائل استان است در جلوگیری از وقوع چنین اتفاقی اثرگذار بوده است؟
قطعاً بومی بودن استاندار و آشنایی او با ظرافتهای فرهنگی، شبکههای اجتماعی محلی و حساسیتهای هویتی خوزستان نقش مهمی در کنترل این حادثه داشت. در جامعهای که روابط غیررسمی و سرمایه اجتماعی چهرهبهچهره اهمیت بالایی دارد حضور مدیری که فهم درونی از سازوکارهای فرهنگی و الگوهای رفتاری مردم دارد، موجب کاهش سوءتفاهمها، افزایش اعتماد موقعیتی و مدیریت مؤثرتر تنشها میشود. به همین دلیل میتوان گفت انتخاب یک استاندار بومی بهطور مستقیم در پیشگیری از تشدید بحران اثرگذار بود.
احزاب سیاسی تا چه اندازه در آرامسازی فضای استان خوزستان بهویژه در اتفاق اخیر تاثیرگذار بودند؟
در این رخداد، فعالان سیاسی اصلاحطلب و چهرههای مدنیِ شناختهشدهی اهوازی نقش قابلتوجهی در تنظیم فضا و کاهش تنشهای احتمالی داشتند. مداخله آنها را میتوان در چارچوب کنشگری میانجیگرانه تحلیل کرد. کنشی که هدفش جلوگیری از تبدیل یک تراژدی فردی به بحران اجتماعی بود.
این فعالان از یکسو با پیگیری حقوقی و مطالبهگری برای صیانت از حقوق خانواده مرحوم بالدی مانع شکلگیری احساس بیپناهی شدند و از سوی دیگر با دعوت مداوم به آرامش، گفتوگو و پیگیری موضوع در مسیرهای قانونی به جریان اجتماعی حادثه سمتوسو دادند.
همراهی نزدیک آنان با فعالان اجتماعی اهواز نیز نوعی همافزایی مدنی ایجاد کرد که در مهار گسترش خشم جمعی و تبدیل آن به مطالبهگری قانونی مؤثر بود.در مجموع، نقش اصلاحطلبان در این ماجرا را میتوان پیونددهنده میان جامعه معترض و ساختار رسمی دانست.