| کد مطلب: ۵۶۸۵۶

حامیان مادورو تا کجا پشتش می‌ایستند؟

«ژورنال دموکراسی» اخیراً در تحلیلی به بررسی این سؤال پرداخته که آیا کشورهایی مثل روسیه،‌ چین و ایران که در سال‌های دولت مادورو، حامی و متحد او بوده‌اند، در بحران اخیر ونزوئلا و در مقابل تهدیدهای آمریکا به حمایت از او ادامه می‌دهند یا با محاسباتی متفاوت، رویکرد متفاوتی نسبت به قبل در پیش می‌گیرند.

حامیان مادورو تا کجا پشتش می‌ایستند؟

آدریانا بورسنر هررا  استاد علوم سیاسی کالج نظامی سیتادل

«ژورنال دموکراسی» اخیراً در تحلیلی به بررسی این سؤال پرداخته که آیا کشورهایی مثل روسیه،‌ چین و ایران که در سال‌های دولت مادورو، حامی و متحد او بوده‌اند، در بحران اخیر ونزوئلا و در مقابل تهدیدهای آمریکا به حمایت از او ادامه می‌دهند یا با محاسباتی متفاوت، رویکرد متفاوتی نسبت به قبل در پیش می‌گیرند. ترجمه بریده‌هایی از این تحلیل را در ادامه می‌خوانید.

دوام نیکولاس مادورو در ونزوئلا بابت شانس یا راهبردهای انطباق‌پذیرانه داخلی برای تحمل چندین و چند بحران نبود. بیش از یک دهه است که چین، کوبا، ایران، روسیه و ترکیه با پول، فناوری، دیپلماسی، کمک‌های امنیتی و اطلاعات، مادورو را نگه داشته‌اند؛ اما دفاع از مادورو و حمایت از او در عرصه کلمات یک چیز است و حمایت از او در مواجهه با خطر درگیری آشکار با ایالات متحده، یک چیز دیگر.

مادورو از زمان نشستن بر کرسی ریاست‌جمهوری با بحران‌های مختلف مواجه بوده است و از پس همه آن‌ها بر آمده است. سؤالی که این وضعیت حالا پیش می‌کشد این است: وقتی فشار شدید می‌شود، آیا حامیان مادورو تعهد خود را به او تشدید خواهند کرد یا به موضع محتاطانه عقب‌نشینی خواهند کرد؟

اعزام نیروهای دریایی ایالات متحده در مقطع فعلی در کارائیب، عزم شرکای اصلی مادورو را به محک گذاشته است. این شرکا بوده‌اند که اجازه داده‌اند او هم در مقابل آشوب‌های داخلی و هم در مقابل انزوای فزاینده بین‌المللی، مقاومت کند. آن‌چه این متحدان را کنار هم قرار می‌دهد، ایدئولوژی نیست، بلکه دغدغه‌ای مشترک نسبت به تقابل با فشارهای غربی است و حفظ جای پایی ضدآمریکایی در نیم‌کره غربی.

شرکای مادورو محکم کنار او می‌ایستند تا حمایت خود را کاهش ‌دهند؟ پاسخ این سؤال، آینده همکاری‌ها بین این نظام‌ها در شرایط فشار را روشن خواهد کرد. همبستگی فرصت‌طلبانه، در میان این‌ها، زمانی که فشار جدی از سوی ایالات متحده وارد می‌شود، تا چه حد پیش می‌رود؟ ایالات متحده در حال تقویت حضور نظامی خود در منطقه کارائیب است، محیط راهبردی که اتحادهای مادورو را حفظ می‌کرد، احتمالاً تغییر خواهد کرد.

هیچ کدام از این شرکای خارجی نمی‌توانند به سرعت با اعمال قدرت ایالات متحده در نیم‌کره غربی، هماوردی کنند و تمامی‌شان دلایلی عملگرایانه برای پرهیز از تشدید تنش دارند. به همین شکل، وجود برخی خودداری‌ها در بالاترین سطوح دولت ایالات متحده درباره حمله به درون ونزوئلا این حس را تقویت می‌کند که این تقابل همچنان رقابت پیام‌هاست و نه عرصه اعمال قوه قهریه. احتیاط واشنگتن، پویه‌شناسی کلی‌تر وضعیت را برجسته می‌کند: قدرت‌ها در هر طرف در حال آزمایش عزم یکدیگر هستند و همزمان از هر گونه تعهد که ممکن است آن‌ها را گرفتار یک درگیری تمام‌عیار کند، پرهیز می‌کنند.

برای روسیه،‌ بحران فعلی بیشترین فرصت برای ارسال پیام‌های نمادین است تا عرصه تقابل نیابتی. مسکو احتمالاً در عرصه کلام از این وضعیت استفاده خواهد کرد تا همچنان تصویر سرکشی در مقابل نفوذ ایالات متحده را نشان دهد؛ اما نه منابع و نه انگیزه راهبردی این را ندارد که ونزوئلا را تبدیل به میدان نبرد کند.

محتمل‌ترین حالت این است که مداخله روسیه محدود به تماس مستقیم با اعضای رژیم ونزوئلا، محکومیت اقدامات ایالات متحده، ارسال قطعات یدکی انتخابی و شاید مانورهای جزئی مشترک باشد، با این هدف که همچنان در صحنه دیده شود، بدون اینکه خطری متوجهش شود. این راهبردی است که روسیه پیشتر هم در کارائیب به کار برده است. بعید است روسیه از ونزوئلا حمایت نظامی کند، حتی اگر ایالات متحده اهدافی را داخل این کشور مورد حمله قرار دهد؛ کاری که روسیه دارد می‌کند، نشان دادن پرچم خود است، نه آماده‌شدن برای جنگ.

برای چین هم انگیزه‌ها به سمت احتیاط هستند. پکن ثبات و افزایش تدریجی نفوذ در آمریکای لاتین و کارائیب را مهم‌ترین هدف خود قرار داده است، نه تقابل مستقیم. ممکن است چین از این بحران استفاده کند تا از نظامی‌گری ایالات متحده در کارائیب انتقاد کند و خود را بازیگری مسئول بنمایاند، اما از هر گونه حرکت که ونزوئلا را به نیروی نیابتی نظامی تبدیل کند، پرهیز خواهد کرد.

مسیر امن‌تر برای پکن، همچنان موضع‌گیری و توافقات تجاری است و نه درگیری عملیاتی. چین البته در حال گسترش جای پای اقتصادی و دیپلماتیک خود در کارائیب است،‌ با سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی، نوسازی بنادر و تجارت؛ اما هدف اصلی‌اش تنوع‌بخشی و دسترسی بلندمدت است، نه تقابل نظامی مستقیم با ایالات متحده در این منطقه.

در نهایت، برای ایران، محاسبات عمدتاً نمادین هستند. ایران، مثل روسیه، از تصویر سرکشی در مقابل واشنگتن در مکانی نزدیک به ایالات متحده، استقبال خواهد کرد. ایران احتمالاً تماس مستقیم دائم را با اعضای دولت مادورو حفظ خواهد کرد و با آن‌ها در عرصه‌های فروش پهپاد، ابزارهای سایبری و فرار از تحریم‌ها، کار خواهد کرد.

این تعاملات، شبکه‌هایی از ظرفیت‌های نامتقارن را حفظ می‌کنند که مقامات ایالات متحده را نگران کرده است، مقاماتی که نفوذ بالقوه بازیگرانی مرتبط با حزب‌الله را به عنوان شاهد جای پای گسترده‌تر تهران می‌بیند؛ با این حال، چنین فعالیت‌هایی همچنان ابعاد محدودی دارند. تعاملات ایران بیشتر به عنوان ابزاری کم‌هزینه برای ارسال پیام سرکشی به کار می‌آیند، تا آماده‌سازی برای تقابلی نیابتی و مداوم.

در مجموع، شرکای رژیم مادورو، به اندازه‌های مختلف، توانایی این را دارند که مستقیم‌تر به او کمک کنند، اما هیچ کدام به نظر مایل به این نمی‌رسند که ونزوئلا را به یک درگیری نیابتی واقعی با ایالات متحده تبدیل کنند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار