| کد مطلب: ۲۸۱۹

راوی ایران در روزگار نو

راوی ایران در روزگار نو

در جستجوی هویت ملی در سینمای علی حاتمی که از تاریخ می‌گفت اما فیلم‌هایش را در ژانر تاریخی نمی‌دانست

در جستجوی هویت ملی در سینمای علی حاتمی که از تاریخ می‌گفت اما فیلم‌هایش را در ژانر تاریخی نمی‌دانست

اگرچه درباره سینمای ملی مناقشات نظری و عملی زیادی وجود دارد، اما برای بسیاری از منتقدان و اهالی سینما با شنیدن نام سینمای ملی، بیش از هركس، نام علی حاتمی تداعی می‌شود. شاید مهمترین عنصر و علت دراماتیك برای این ذهنیت، توجه علی حاتمی به تاریخ به‌ویژه تاریخ معاصر باشد. گویی تاریخ در آثار حاتمی، نمادی از هویت ملی ماست كه موجب می‌شود سینمای علی حاتمی نسبت به فیلم‌سازان دیگر بیشتر به نماد سینمای ملی تبدیل شود. نگارنده می‌كوشد تا در این یادداشت با ردیابی و بازخوانی المان‌های تاریخی، مفهوم سینمای ملی را در آثار علی حاتمی مورد بررسی قرار دهد.
سینما به‌عنوان هنر هفتم، تنها با هنر‌های دیگر ارتباط ندارد، بلكه با ساحت‌‌های گوناگون زندگی بشری در ارتباط بوده و میان آنها نسبتی معنی‌دار برقرار است. یكی از این مقوله‌‌های مهم كه هیچ‌گاه از قاب دوربین پنهان نبوده و اصلا به تولد ژانری تازه در سینما انجامیده است را «تاریخ» می‌دانیم. ژانری كه هم دارای جاذبه‌‌های سینمایی زیادی بوده و هم دغدغه‌‌های حقیقت‌جویانه كه موجب شده است تا نسبت به روایت تصویری از آن، حساسیت زیادی وجود داشته باشد. حساسیتی كه بیشتر از سوی دو قشر ممتاز از طبقات اجتماعی صورت گرفته است؛ یكی سیاستمداران و دیگری پژوهشگران تاریخ. این توجه و حساسیت بالا نسبت به روایت سینما از تاریخ، بیش از آنكه به اهمیت خود واقعیت تاریخی برگردد به نقش سینما و تصویر در شكل‌گیری حقیقت تاریخی در ذهن مخاطبان مربوط می‌شود. چه‌بسا تأثیری كه یك سكانس سینمایی از یك واقعه تاریخی دارد، بیش از انواع كتاب‌هایی است كه در این زمینه نگاشته شده است. اگر تعصبات و دغدغه‌‌های ایدئولوژیك را در نظر نگیریم، بیش از هر دوره تاریخی، این تاریخ معاصر است كه مورد نقد و نظر منتقدان قرار می‌گیرد. هیچ شكی نیست كه اگر بخواهیم ردپای تاریخ را در آثار سینمایی ایران پیدا كنیم از هر راهی كه برویم، در نهایت به سینمای علی حاتمی بر خورد می‌كنیم كه تاریخ، به‌ویژه تاریخ معاصر، در آثار او بیش از هر موضوع و سوژه دیگری مورد توجه قرار گرفته و برجسته شده است. این توجه، صرفا به طرح كلیات یك دوره تاریخی ختم نشده و تا بازنمایی جزئیات تاریخی نیز پیش می‌رفت. او سعی می‌كرد تا نگاه حداكثری به تاریخ داشته باشد و در به تصویر كشیدن آن، به‌نحوه لباس پوشیدن، آداب و رسوم، ادبیات گفتاری و نوشتاری و حتی ثبت اشیا و لوازم یك دوره تاریخی توجه داشت كه مظهر این تاریخ‌گرایی و اهتمام به آن را می‌توان در پایه‌ریزی شهرك سینمایی غزالی جست‌وجو كرد. شهركی كه اثر ارزشمند هزاردستان در آن به ثبت رسید و در حافظه هنری مخاطبان باقی ماند و خود به یك تاریخ، مجسم بدل شد. روایت او از تاریخ صرفا به بازتعریف وقایع و حوادث سیاسی محدود نمی‌شد و به روایت فرهنگ و هنر آن دوره بسط می‌یافت. هنر نقاشی در فیلم «كمال‌الملك»، موسیقی در فیلم «دلشدگان» و هنر خوش‌نویسی در مجموعه «هزاردستان»، تنها بخشی از این روایت هستند. ضمن اینكه او به شخصیت‌‌های تاریخی نیز توجه ویژه‌ای داشت و بسیاری از آثار تاریخی خود را حول شخصیت آنها بازسازی می‌كرد. كمال‌الملك، شاهان قاجار، میرزا تقی‌خان امیركبیر، ستارخان، حاجی‌واشنگتن و... از جمله این مردان تاریخی هستند كه در تصویر‌های علی حاتمی نمایان شدند و برای تاریخ سینما باقی ماندند. در حقیقت می‌توان علی حاتمی را بافنده تاریخ ایران در تار و پود هنر سینمای ملی قلمداد كرد كه حتی در ظریف‌ترین میزانسن‌هایش هم از اسباب، وسایل، لباس و گریم‌‌های مربوط به دوران مورد علاقه‌‌اش بهره می‌برد. علی حاتمی در میان ادوار گوناگون تاریخی، بیش از همه به تاریخ مشروطه و زمان قاجار توجه داشته است؛ دورانی كه ریشه بسیاری از حوادث و وقایع كنونی به آن برمی‌گردد و درواقع ما همچنان در گفتمان تاریخی آن به‌سر می‌بریم. او تصورات ما را درباره تاریخ و شخصیت‌‌های تاریخی به تصویری ماندگار بدل كرد. به‌طوری‌كه هر وقت نام اشخاصی همچون امیركبیر، كمال‌الملك، شعبان‌استخونی، ستارخان و... را در كتاب‌های تاریخی یا مقالات روزنامه‌ها می‌خوانیم، چهره كاراكتر‌های او در ذهن‌مان زنده می‌شود. در واقع او ذهنیات تاریخی ما را مصور كرد و به‌این واسطه قدرت سینما را نیز به رخ‌مان كشید. یكی از نقد‌هایی كه به آثار علی حاتمی می‌شود، اتفاقا از همین نقطه برمی‌خیزد. به این معنی كه او تاریخ را تعریف می‌كند و روایتی شخصی از آن ارائه می‌دهد. البته حاتمی این مسئله را انكار نمی‌كرد و آثار خود را تاریخ به روایت علی حاتمی می‌دانست و حتی معتقد بود كه ژانر تاریخی را نمی‌توان بر آثار او اطلاق كرد. حاتمی در جایی به‌صراحت گفته است: «هیچ‌وقت ادعا نكرده‌ام مورخم، بلكه تنها براساس وقایع تاریخی، درام می‌نویسم.» به اعتقاد احمد طالبی‌نژاد منتقد سینما، كار هنرمند و فیلم‌ساز، ضبط تاریخ و نقل عینی آن نیست و اگر هنرمندی این كار را انجام دهد، فقط تاریخ را به تصویر كشیده است و اثر او اثری ماندگار و خلاقانه نخواهد بود. درواقع نگاه علی حاتمی به تاریخ، یك نگاه هنری و سینمایی است، نه رویكردی علمی و مورخانه. مثلا او شخصیت «شعبان بی‌مخ» را در دوره قاجار و پهلوی اول به تصویر كشیده است درحالی‌كه او به دوران پهلوی دوم تعلق داشت. در عین‌حال آنقدر این شخصیت قدرتمندانه به تصویر كشیده شده است كه همواره در ذهن مخاطب ماندگار می‌ماند. ضمن اینكه باید توجه داشت كه تاریخ شفاهی، بیش از تاریخ مكتوب در جامعه ما اهمیت داشته و متناسب با فرهنگ ایرانی بوده است. لذا بسیاری از روایت‌‌های تاریخی علی حاتمی با ارجاع به این منابع صورت گرفته است. ضمن اینكه باید پذیرفت بنا بر فلسفه تاریخ، این روایت‌‌های تاریخی است كه تاریخ را می‌سازد نه خود وقایع و حوادث. این نگرش «سوژه» به وقایع و رخدادهاست كه «ابژه» تاریخ را می‌سازد و لذا ما شاهد روایت‌‌های متفاوت و گاه متضادی حتی از سوی خود مورخان، درباره یك حادثه مشترك تاریخی هستیم. پس همه مورخان و كتاب‌های تاریخی، یك تعریف یا تحلیل از رخداد‌های تاریخی ارائه نمی‌دهند. از سوی دیگر توجه حاتمی صرفا به تاریخ كلان نبوده است و در آثار او می‌توان نشانه‌‌های زیادی از فرهنگ عامه، رفتار‌های روزمره مردم و شیوه و سبك زندگی آنها را رصد كرد كه می‌تواند مرجعی بصری برای مورخان و مردم‌شناسان باشد. شاید بهتر باشد كه در آثار علی حاتمی بگوییم كه «آثار وی تصویری از تاریخ است،
نه تاریخی تصویری.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی