| کد مطلب: ۶۴۵۶

خودآموخته مستقل

خودآموخته مستقل

عبدالوهاب احمدی مترجم و پژوهشگر فلسفه سیاسی آقای آشوری چند ویژگی مهم دارد؛ یک اینکه خودآموخته است به این معنا که اگر درس دانشگاهی را ادامه می‌داد، استادی در ب

ahmadi abdolvahab

عبدالوهاب احمدی

مترجم و پژوهشگر فلسفه سیاسی

آقای آشوری چند ویژگی مهم دارد؛ یک اینکه خودآموخته است به این معنا که اگر درس دانشگاهی را ادامه می‌داد، استادی در بهترین دانشگاه بود. او جدای از تحصیلات آکادمیک، خودش در زمینه‌های گوناگون پژوهش کرد. دوم اینکه او بخش‌هایی از مسائل جامعه ایران را تحلیل می‌کند و به دنبال راه‌حل مشکلات جامعه است که کمتر کسی به‌صورت ریشه‌ای دنبال آن بود. جدای از اینها او غرب‌زده نیست. او همیشه استقلال فکری خودش را حفظ کرد. ویژگی دیگر او این است که برخورد ایدئولوژیک نداشت و همین موضوع باعث شد تا نگاه بازتری داشته باشد. آشوری در 5 زمینه اساسی فعالیت مفیدی داشته است؛ اول در زمینه سیاسی و فعالیت‌های سیاسی، دوم جامعه‌شناسی و فلسفه، سوم زبان و زبان‌شناسی، چهارم ترجمه و پنجم عرفان. آشوری در دهه 40 در دوره جوانی نقد اساسی بر کتاب غرب‌زدگی آل‌احمد نوشت که هنوز می‌توان گفت از بهترین نقدهایی است که در این زمینه نوشته شده است. در آن زمان که آل‌احمد برووبیایی داشت و فضای روشنفکری ایران را تحت‌تاثیر قرار داده بود، آشوری یک‌تنه نقدی نوشت و او را مورد چالش قرار داد. سپس آشوری سراغ شناخت مدرنیته و دو گوهر آن، اندیشه فلسفی و اومانیسم رفت و دریافت که فردیت و علم مدرن و دموکراسی و ایده پیشرفت و خردگرایی از این گوهرها برخاسته‌اند و تا اینها را درنیابیم و به امپریالیسم و استعمار و... بسنده کنیم، به بیراهه رفته‌ایم. این خط فکری را او از دهه 40 دنبال کرد و اندیشید. او از اولین کارهایش از دهه 40 تا امروز، استقلال فکری خودش را حفظ کرده و به‌هیچ‌عنوان غرب‌زده نشده است. بحث دیگری که ایشان مطرح کرده و اهمیت دارد، مسئله روشنفکر جهان‌سومی است. روشنفکری جهان‌سومی چه ویژگی‌هایی دارد؟ یکی از ویژگی‌های آن سیاست‌زدگی است که او می‌گوید مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه باید سراغ آن برویم که ببینیم مشکل چیست، نه اینکه از سیاست فرار کنیم. «میرزا ملکم‌خان» گفته بود همانطور که ما تلگراف را از غربی‌ها خریدیم، کارهای دیگرشان مثل پارلمان، دموکراسی و قانون را نیز می‌توانیم وارد کنیم. او به این سادگی فکر می‌کرد چنین چیزهای مدرنی را می‌توان خرید و وارد کرد. در یک دوره‌ای می‌گفتند مشکل ما راه‌آهن است و اگر راه‌آهن داشته باشیم تمام مشکلات ما حل می‌شود. خط راه‌آهن نیز کشیده شد اما مشکل حل نشد. زمان ما گفته شده بود اگر ذوب‌آهن داشته باشیم مشکلات حل می‌شود. بعدها گفتیم شاید مشکل جامعه ما سیاسی است، پس انقلاب کردیم. به این جهت، بحث اساسی این است که باید ریشه مشکلات را درک کنیم و میراثی را که در گذشته به ما رسیده است، اصلاح کنیم. نکته آخر را به‌عنوان پرسش مطرح می‌کنم که از سال‌های 1980 به‌بعد چین و برخی کشورهای آسیای شرقی از وضعیت بحرانی خارج شدند ولی کشور ایران و خاورمیانه به‌نوعی در گرفتاری سهیم هستند. سوال این است: آیا دلیلش این است که این تمدن‌ها به لحاظ متافیزیکی مشکل ما را ندارند؟ یا اینکه این امر علل دیگری دارد؟

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی