| کد مطلب: ۵۴۰۶

چالش یا احراز

درنگی درباره هنر انقلابی

درنگی درباره هنر انقلابی

بعد از شهادت سیدمرتضی آوینی در سال 72، بیستم فروردین‌ماه به «روز هنر انقلاب اسلامی» گره خورد و از سال 93 به «هفته هنر انقلاب اسلامی» گسترش یافت، گرچه مفهوم «هنر انقلابی» ریشه در تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر دارد و رخدادهای گوناگونی را حول محور خود شکل داده است. هنر انقلاب اسلامی که روایتی از«هنر متعهد» تعریف می‌شود، یکی از آنهاست. مفهومی که مقارن با انقلاب ۱۳۵۷ در ایران شکل گرفت و متأثر از اندیشه‌های روشنفکرانی همچون جلال آل‌احمد و علی شریعتی، رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و تجارت نهضت‌های ضداستعماری و چپ‌گرا بود. این هنر طی دهه ۱۳۶۰ و با بروز جنگ ایران و عراق با هنر موسوم به هنر دفاع مقدس، درآمیخت و ساحت انضمامی‌تری برای بازنمایی پیدا کرد. ریشه‌های تاریخی «هنر انقلابی» را باید در جنبش چپ و اندیشه‌های کمونیستی دانست که هنر را در خدمت آرمان‌ها حزبی و سیاسی بازتعریف می‌کرد و مخالف با گزاره« هنر برای هنر» بود. در یک خوانش تاریخی باید بگویم، به موازات «هنرهای مردمی» که در شوروی، چین، کوبا و مکزیک هنگام انقلاب شکل گرفت، هنرمندان هوادار تغییر سیاسی در ایران نیز در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ اقدام به آفرینش پوسترها، دیوارنگاری‌ها و گرافیتی‌هایی کردند که در جهت بسط و پیشبرد انقلاب و آرمان‌های آن بودند. تعدادی از هنرمندان انقلابی و پس از انقلاب نیز دنبال تعریف جدیدی از هنر ایرانی-اسلامی و دوری از هنر نوگرای غربی بودند. زهرا رهنورد و میرحسین موسوی -که خود از انقلابیان نامدار بودند- به تقلید از هنر نوگرای غربی تاختند و در تلاش برای ارائه نقدی اسلامی از هنر، رهنورد در مانیفستی که ۳سال پس از انقلاب در فصلنامه هنر به‌چاپ رساند، «واقع‌گرایی» را نکوهید و «آیه‌گرایی» را - که بر مبنای مکاشفه و یافتن در ورای واقعیت‌ها بود - وظیفه هنرمند مسلمان دانست. فارغ از چیستی این مفهوم و نقد و تحلیل نسبت هنر و ایدئلوژی، به‌نظر می‌رسد مفهوم «هنر انقلابی» و کاربردهای آن، به مصادیق جناحی و سیاسی تقلیل‌یافته است و آنقدر دایره هنر انقلابی محدود شده که خیلی‌ها بیرون از دایره قرار می‌گیرند. چه‌بسا می‌توان گفت که این مفهوم به یک شاخص برای تعیین هنرمندان خودی و غیرخودی تبدیل شده است. این البته پیش از سویه هنری این مفهوم، به تعریف وجوه انقلابی آن مربوط می‌شود. به‌این‌معنا که مفهوم نیروی انقلابی در خوانش‌های جناحی و سیاسی دچار استحاله شده و به‌تبع‌آن، هنر انقلابی یا هنرمند انقلابی هم به طیف خاصی از آثار یا خالقان آثار اطلاق می‌شود که وابسته به این طیف و گفتمان فکری و زیبایی‌شناسی آن باشند. درباره مفهوم «هنر انقلابی» خوانش‌ها و چالش‌های نظری و عملی متعددی مطرح شده که پرداختن به آن در مجال و حوصله این یادداشت نیست و به بهانه برگزاری نهمین دوره هفته هنر انقلاب اسلامی، به طرح یک‌نکته از این معنا بسنده می‌کنیم. این نکته که «هنر انقلابی» از حیث تاریخی بیشتر به دورانی ارجاع می‌شود که هنرمندان در یک وضعیت انقلابی قرار دارند و از هنر در خدمت اهداف خود بهره می‌برند. به‌همین‌دلیل یکی از مولفه‌های اصلی هنر انقلابی را اعتراضی بودن آن می‌دانند و حتی گاهی «هنر انقلابی» و «هنر اعتراضی»، مترادف لحاظ می‌شوند. حال پرسش این است که هنر در وضعیت پساانقلابی چه ویژگی‌ها و کارکردی پیدا می‌کند. آیا به استقرار و استمرار گفتمان انقلابی می‌پردازد و لحن و رویکرد انتقادی و اعتراضی خود را از دست می‌دهد که دراین‌صورت بیشتر به «تبلیغات» و «پروپاگاندا» نزدیک می‌شود یا اساسا از معنا و کارکرد خود تهی شده و دیگر ضرورت وجودی ندارد. اگر انقلاب و انقلابی‌گری را یک پروژه کوتاه‌مدت پیشا‌استقراری بدانیم، طبیعتا هنر انقلابی تا دوران پیروزی و استقرار، تداوم دارد اما اگر آن را پروسه‌ای تدریجی بدانیم، همواره در بستر زمان بازتولید شده و کارکردهای تازه پیدا می‌کند. براساس این تعریف دوم، «هنر انقلابی» می‌تواند کارکردهای انتقادی و اعتراضی خود را حفظ کند تا آرمان‌های انقلابی از ایده به دیده بنشیند. در این موقعیت شاید مهمترین چالشی که در فهم‌پذیری «هنر انقلابی» شکل بگیرد، قبض و بسطی است که در درک مفهوم انقلابی به‌وجود می‌آید. به‌نظر می‌رسد مفهوم «هنر انقلاب اسلامی»، چند دهه است که در چنین وضعیتی قرار دارد و به موازات جدل‌های سیاسی بر سر مفهوم انقلابی، دچار تشکیک و تشتت‌آراء شده است. کافی‌است نگاهی به هنرمندان برگزیده ادوار مختلف بیاندازیم تا دریابیم که چقدر مفهوم «هنر انقلابی»، مصادره به مطلوب سیاسی و حزبی شده و بیش از آنکه یک خوانش هنری از انقلابی‌بودن باشد، به چالشی در احراز انقلابی‌بودن تبدیل شده است. حالا انگار هنرمند و هنرمند انقلابی به گروه ویژه‌ای اطلاق می‌شود که با نهادهای ویژه‌ای همکاری کرده و دست به تولید آثار هنری می‌زنند! آثاری که بیشتر بازنمایی و روایت ایدئولوژیک یا استراتژیک یک گفتمان خاص است، نه روایت‌هایی که می‌تواند در ذیل «هنر انقلابی» قرار بگیرد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی