| کد مطلب: ۳۰۵۴

اژدهـای خامـوش

اژدهـای خامـوش

نگاهی به رمان ژنرال ارتش مرده نوشته اسماعیل کاداره

نگاهی به رمان ژنرال ارتش مرده نوشته اسماعیل کاداره

اسماعیل کاداره سال‌ها قبل در گفت‌وگویی بعد از برنده شدن جایزه ‌بوکر و در پاسخ به آماج حملاتی که در معرض‌اش قرار داشت و ازآن‌جمله اتهام دورویی همکاری با یک دیکتاتور در زمان قدرت و نقدش در هنگامه مر‌گ جمله‌ای گفت با این مضمون:
«تمام تلاش من این بود که در یک کشور غیرعادی، ادبیات عادی را خلق کنم».
به تمام 35کتاب منتشرشده کاداره دسترسی وجود ندارد اما بی‌شک بین کتاب‌های ترجمه‌شده از این نویسنده آلبانیایی، هیچ کتابی به‌اندازه «ژنرال ارتش مرده» موید این تلاش نویسنده نیست. «ژنرال ارتش مرده»، رمانی عادی با موقعیتی غیرعادی است. ژنرالی ایتالیایی، دو دهه بعد از اتمام جنگ جهانی دوم، به آلبانی فرستاده می‌شود تا جسد سربازان ایتالیایی را پیدا کرده و آنها را به وطن بازگرداند. در این راه او با کشیشی کج‌خلق و خشن همراه می‌شود. این دو در برف و باران، شروع به کندن مکانی روستایی در آلبانی می‌کنند که زمانی میدان جنگ بوده و اکنون به گورستان تبدیل شده است. آنها با بررسی دندان‌های اجساد و نشان سگ‌ها، ارتشی از مردگان را گرد هم می‌آورند.
ژنرال در طول سفر در موقعیتی که در یک مراسم عروسی شکل گرفته، باید به‌خاطر جنایات کشورش در حمله به آلبانی و کشتن مردم این کشور جواب پس بدهد. سوالاتی که طبعا تمام جواب‌هایش پیش او نیست و شاید از همین‌رو است که ژنرال از خلال تلاش‌های غیرمعمول‌اش برای یافتن اجساد سربازان که به‌نوعی مواجه‌ای است با عالم انتزاع و سورئالیسم و بعد اجبارش به پاسخ دادن به پرسش‌ زند‌گان که مواجهه‌ای ‌است کاملا رئالیست، به شهودی دست می‌یابد که کاداره آن را در جمله‌ای از زبان ژنرال اینطور توصیف می‌کند: «فقط شیطان می‌داند ملت‌ها با آوازهای‌شان چه می‌خواهند بگویند، به‌راحتی می‌شود زمین‌شان را حفر کرد و واردش شد اما نفوذ به روح‌شان محال است».
«ژنرال ارتش مرده»، رمانی جذاب است درباره مرده‌ها، پیرها، سربازها، افسران و جوان‌هایی که در جنگ در کشوری خارجی کشته شده‌اند. در قسمتی از کتاب «ژنرال سراپا کوفته از خواب بیدار» می‌شود، برخاسته و کرکره‌ها را باز می‌کند. «صبحی
سرد بود. ابرها در اوج آسمان خاکستری بی‌حرکت بودند». به شیشه تکیه می‌کند و دست‌خوش سرگیجه‌ای خفیف با خود می‌گوید: «حالم خوب نیست. به بیرون نگاه کرد. اواخر پاییز بود. درختان پارک، مقابل هتل، به‌کلی عریان بودند.
بی‌شک مدت‌ها بود که کسی روی آن نیمکت‌های
سبز ننشسته بود، مگر برگ‌های خشک. اما آنها هم به‌زودی می‌پوسیدند.» رمان در ۲۷فصل نوشته شده که ۲۵فصل آن با شماره نامگذاری شده‌اند و دو فصل پایانی،‌ «فصل یکی‌مانده به آخر» و «فصل آخر» نام دارند.
اسماعیل کاداره، نویسنده آلبانیایی‌تبار ساکن در فرانسه است که در سال ۱۹۳۶ در جیروکاستر به‌دنیا آمد. در تیرانا، پایتخت آلبانی و مسکو تحصیل کرد و پس از بازگشت به کشورش، نویسنده و روزنامه‌نگار شد. بعدتر به یکی از شناخته‌ شده‌ترین اعضای اتحادیه‌ نویسندگان آلبانی و حزب سوسیالیست این کشور شناخته شد و حتی توانست به مقام معاونت مجلس خلق در دوران حکومت انور خوجه دست پیدا کند اگرچه درنهایت و با انتشار شعری علیه دیکتاتور نه‌تنها مزایای در قدرت بودن را از دست داد، بلکه به‌مدت سه‌سال از فعالیت ممنوع شد.
اگرچه هیچ‌وقت کارش به زندان، اردوگاه‌های کار اجباری و سایر اشکال مرسوم مجازات در کشور آلبانی نرسید که مجموع تمام این اتفاقات همواره در رمان‌های او نقشی موثر را ایفا کرده‌اند.
او درنهایت و در سال 1990 با انتشار بیانیه‌ای از فرانسه، تقاضای پناهندگی کرد. به‌گفته او، دیکتاتوری و ادبیات هیچ‌گاه با یکدیگر سازگاری ندارند.
به‌گفته پیتر کنستانتین مترجم، «کاداره تعدادی از درخشان‌ترین آثار تولیدشده در اروپای شرقی را نوشته است. «ژنرال ارتش مرده» را که پیش‌تر از چاپ در قالب رمان، به‌شکل یک ‌داستان ۴۰صفحه‌ای در مجله ننتوری منتشر شده بود، درواقع رمانی است که موفقیت‌های جهانی کاداره را رقم زده است.
این کتاب هم‌اکنون و پس از خرید حق امتیاز ( کپی‌رایت) آن توسط نشر افق و در 296صفحه منتشر شده است. کتاب را محمود گودرزی ترجمه کرده است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی