خرمشهر؛ یک روز مانده به آزادی
روایتی از وقایع دومخرداد۱۳۶۱ در جبهه خوزستان

روایتی از وقایع دومخرداد1361 در جبهه خوزستان
مهران موسویخوانساری
کارشناس ارشد تاریخ
بعدازظهر دوم خرداد 1361 که روزنامههای عصر کشور از زیر چاپ بیرون آمدند، در صفحات اول آنها هیجان یک پیروزی قریبالوقوع موج میزد. از ساعت 22 و 30 دقیقه شبِ قبل از آن، چهارمین مرحله عملیات بیتالمقدس وارد سرنوشتسازترین ساعات خود میشد و آنطور که از خبرها بر میآمد، یکی از مهمترین پیروزهای ایران در جنگ تحمیلی 8ساله در آستانه تحقق بود. تیترهای درشت دو روزنامه مهم کشور - کیهان و اطلاعات- در بعدازظهر دومخرداد1361 از همین ظفرِ نزدیک خبر میداد. اطلاعات، پیشروی ایران از سمت شلمچه و در اختیار گرفتن پلهای تدارکاتی عراق بر روی اروندرود را به صفحه اولش آورد و کیهان، محاصره کامل خرمشهر از راه خشکی را مهم ارزیابی کرد. همین روزنامه در تیتر درشت صفحه اول خودش مقدمه جشن بزرگ پیروزی را هم برنامهریزی کرد. این روزنامه نوشت: «نیروهای اسلام در راههای منتهی به خرمشهر پیروزمندانه پیش میروند.»
آغاز اردیبهشت، آغاز پیروزی
خرمشهر سومخرداد1361 به طور کامل آزاد شد. اما عملیات بزرگ نظامی برای پایان بخشیدن به 19 ماه اسارت این سمبل مقاومت کشورمان، از 10 اردیبهشت 1361 آغاز شد. اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در خاطرات روزشمار خود از این سال، ذیل روز جمعه 10 اردیبهشت مینویسد: «صبح زود خبر دادند که نیمهشب عملیات وسیع نیروهای ما علیه عراقیها در جنوب خوزستان شروع شده است. میخواهند خرمشهر را بگیرند و آنها را از خوزستان بیرون کنند. آزادی خرمشهر برای ما خیلی مهم و سرنوشتساز است. همه امکانات را بسیج کردهایم که نیروها بتوانند این شهر استراتژیک را از چنگ دشمن آزاد کنند. اطمینان دارم که در این عملیات خرمشهر را آزاد خواهیم کرد. فکر میکنم با آزادی خرمشهر سرنوشت جنگ به نفع ایران رقم خواهد خورد.» همان روز رادیو با قطع برنامههای عادی خود، مارش نظامی پخش کرد و روزنامههای بزرگ کشور بهرغم تعطیلی روز جمعه، ویژهنامههای فوقالعاده حاوی اخبار و گزارشهای عملیات بزرگ نظامی در جبهه جنوب را به زیر چاپ بردند. تیتر بسیار درشت ویژهنامه فوقالعاده روزنامه کیهان در روز 10 اردیبهشت1361 خلاصهای از همه آن چیزی است که در این روز در حال وقوع بود. در قسمتی از آن آمده بود: «خوزستان در آستانه آزادی / نیروهای اسلام به سوی خرمشهر با سرعت پیش میروند».
گام اول برای آزاد کردن خرمشهر
ساعت 14 و 30 دقیقه روز نهم اردیبهشت 1361، جلسه مهمی در قرارگاه مرکزی کربلا برگزار میشود. در این جلسه، محسن رضایى و شهید على صیادشیرازى، فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا و در حضور فرماندهان چندین قرارگاه اصلی و فرعی به بررسی آخرین هماهنگیها برای اجرای عملیات بسیار مهمِ پیش رو میپردازند.
هدف این عملیات آزادسازى خرمشهر و غرب رودخانه کارون بعد از نزدیک به دو سال اشغال توسط ارتش بعث عراق در محدودهای به ابعاد شش هزار کیلومتر مربع بود. عملیات قرار بود همان شب برگزار شود و هدف جلسه علاوه بر تعیین ساعت مناسب برای آغاز یورش به مواضع دشمن، موافقت بر سر ریزترین مراحل پیشرفت نیروها به سمت خرمشهر بود. جلسه ساعت 16 و 30 دقیقه به پایان میرسد و بعد از آن جلسه خصوصی محسن رضایی و شهید صیادشیرازی بهمنظور جمعبندی مصوبات جلسه دوساعته با فرماندهان آغاز میشود. بعد از جلسه دوم، زمان آغاز درگیرى با دشمن ساعت 30 دقیقه بامداد دهم اردیبهشت تعیین میشود. برای عملیات نام «بیتالمقدس» را برمیگزینند و رمز آغاز آن «یا علىبنابىطالب(ع)» انتخاب میشود. این نتیجه 20 روز تلاش و برنامهریزی و به قول هاشمیرفسنجانی «بسیج همه امکانات» بهمنظور اجراى عملیات آزادسازى منطقه غرب رودخانه کارون و خرمشهر بود. ساعت 30 دقیقه بامداد روز جمعه 10 اردیبهشتماه 1361، فرماندهان سه قرارگاه عملیاتى قدس، فتح و نصر که از غروب روز نهم اردیبهشت با استقرار در مواضع پیشبینى شده به انتظار فرمان حمله از قرارگاه کربلا نشسته بودند، از بیسیمهایشان این جملات را شنیدند: «...توجه فرمایید... به کلیه واحدها.... بسماللهالرحمن الرحیم.... یا علىبنابىطالب(ع).... یا علىبنابىطالب(ع)....».
ساعتشمار روز پیش از فتح
دومخرداد 1361 روز مهمی در تاریخ ایران است. در این روز آخرین سنگرهای ارتش بعث در محدوده خرمشهر یکی پس از دیگری فرو پاشید و یگانهاى قرارگاههاى حاضر در عملیات (فتح، فجر و نصر به همراه قرارگاه پشتیبانی قدس) گام به گام به خرمشهر نزدیکتر شدند. در بیستوچهارمین روز از آغاز عملیات بیتالمقدس و در طول مرحله چهارم این عملیات، روز دومخرداد1361 رزمندگان سپاهی و ارتشی به پیشروى خود در منطقه شمالغربى خرمشهر ادامه دادند و با رسیدن به جاده خرمشهر - شلمچه و سپس اروندرود، خرمشهر را محاصره و آماده ورود به این شهر شدند. چهارمین مرحله عملیات بیتالمقدس با رمز «یا محمدبنعبدالله(ص)» از ساعت 22 و 30 دقیقه روز اولخردادماه آغاز شد. از همان نخستین دقایق بامداد دوم خردادماه، شکست ارتش بعث حتمی مینمود. 45 دقیقه از نیمه شب گذشته، پست شنود قرارگاه مرکزى کربلا اعلام میکند فرماندهى دشمن به نیروهاى خودی که در مقابل حمله رزمندگان ایران با ترك خاکریزهاى دفاعىشان درحال فرار هستند، دستور داده مقاومت کنند تا نیروهاى کمکى به یاری آنها بیایند. 15 دقیقه بعد تیپ نجف اشرف (به فرماندهی شهید احمد کاظمی) و تیپ امامحسین(ع) (به فرماندهی شهید حسین خرازی) در قالب قرارگاه فتح، سه کیلومتر خط اول مقدم دشمن را شکسته و به عمق میزنند.
ساعت 3 بامداد تیپ امام حسین(ع) به جاده خرمشهر - شلمچه میرسد و یک ساعت و 15 دقیقه بعد تیپهای متشکل در قرارگاه فجر از محور دیگری به همین جاده رسیده و بر پل نو در پنج کیلومترى غرب خرمشهر مسلط میشوند. این یگانها به تانکهاى عراقى که از روى این جاده به طرف غرب درحال فرار بودند، هجوم برده و تعدادى از آنها را به آتش میکشند.
ساعت 8 و 15 دقیقه صبح با تصرف جاده شنى (مرزى) کنار اروندرود از ادامه فرار نیروهاى عراقى به طرف پل روى نهر خین جلوگیرى میشود. تیپ نجف اشرف هم تا ساعت 11 و 15 دقیقه پیش از ظهر دومخرداد به شمال ایستگاه راهآهن خرمشهر و گمرک شهر میرسد و در حاشیه غربی خرمشهر با نیروهای عراقی درگیر میشود. حالا دروازههای خرمشهر در دسترس رزمندگان قرار گرفته است. از سویی تیپهای متشکل در قرارگاه نصر هم بعد از نبردهای سنگین با نیروهای ارتش عراق از محوری دیگر به اهدف از پیشتعیینشده دست پیدا کرده و به این ترتیب تا پایان روز دوم خردادماه محاصره خرمشهر بهطور کامل برقرار میشود.
وضع دشمن در داخل شهر
این لحظات حساس در حالی سپری میشود که سربازان دشمن هنگام عقبنشینی از مواضعشان، در جایجای خرمشهر سنگر میگیرند. یک سند منتشرشده توسط «مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ» به نقل از شهید حمید معینیان، مسئول واحد اطلاعات عملیات سپاه در قرارگاه کربلا، گزارشی است که او بعدازظهر دومخرداد 1361 درباره آخرین وضعیت دشمن در داخل خرمشهر به فرماندهى این قرارگاه میدهد: «تیپهاى 283، 501 و 48 پیاده لشکر 11 [ارتش عراق] بعد از عملیات صبح همه فرار مىکنند و به داخل شهر خرمشهر مىآیند. تعدادى از اینها به داخل ساختمانهاى بلند کنار رودخانه مىروند. البته عدهاى هم توى شهر پراکنده مىشوند. تعداد آنها حدود 5 تا 6 هزار نفر است... اینها شدیداً ترسیدهاند و آخرین بارى که به آنها غذا رسیده، دیروز ساعت 5 بعدازظهر بوده که بعد از آن غذاى چندانى به آنها نرسیده است. درواقع آنها الان آب، غذا و مهمات ندارند و خیلى هم وحشت کردهاند که تنومه به وسیله ما تصرف شده و هیچ راه فرارى ندارند و بهطور کامل محاصره شدهاند. یک تعداد از آنها ازطریق آب [اروندرود] فرار کرده و به آن طرف رفتهاند. ساعت 2 بعدازظهر امروز، سرگردى که داخل شهر بود بهوسیله بىسیم با فرمانده خود تماس گرفت. به او دستور داده شد که باید مقاومت کنى تا نیروهاى کمکى برسند و جاده شلمچه را باز کنند و شما هم بتوانید از محاصره نجات پیدا کنید. امروز بعدازظهر هم رادیو عراق برنامهاش را قطع کرده و اطلاعیهاى به زبان عربى و فارسى صادر کرده است. در این اطلاعیه گفته که نیروهاى ایرانى خرمشهر را محاصره کردهاند و نیروهاى المنصور، که همان تیپ 10 زرهى است، در راه هستند که بروند این محاصره را بشکنند و آنها را نجات بدهند.... پس از آن ما گفتیم چه کار کنیم که این پنج، شش هزار نفر که در شهر هستند، پناهنده شوند؛ گفتیم هیچ راهى ندارد مگر اینکه به وسیله بلندگو اعلام کنیم که شهر کاملاً محاصره شده و اگر شما در اینجا بمانید از گرسنگى و تشنگى مىمیرید و اگر بیایید خودتان را تسلیم کنید، در پناه اسلام هستید و هیچ مسئلهاى براى شما پیش نمىآید. بنابراین مىتوان آنها را به این وسیله تسلیم کرد.»
خسارت سنگین به دشمن
چهارمین مرحله عملیات بیتالمقدس در روز دوم خرداد 1361 یک پیروزی بزرگ برای نیروهای ایران محسوب میشود. استقرار تیپهای مختلف چهار قرارگاه در اطراف خرمشهر و تکمیل محاصره این شهر، آزادسازی آن را قریبالوقوع کرده است. تیپهای پیروز ایرانی ضمن درگیرى با باقیمانده دشمن که همچنان مقاومت مىکنند، آماده میشوند عملیات خود را براى ورود به خرمشهر و پاكسازى آن آغاز کنند. حلاوت این پیروزی وقتی بیشتر میشود که خسارات واردشده به ارتش عراق بسیار سنگین و تعداد شهدا و خسارات به قوای ایران بسیار اندک گزارش میشود. اکبر هاشمیرفسنجانی در خاطرات روز دومخرداد 1361 به همین موضوع اشاره کرده است: «اول وقت از جبهه اطلاع گرفتم. گزارش دادند که عملیات را دیشب آغاز و جاده خرمشهر - شلمچه را تصرف کردهایم و به طرف پل امالرصاص پیش مىرویم. ساعت 7 به جلسه علنى مجلس رفتم. خبر عملیات پس گرفتن خرمشهر در فضاى مجلس پیچیده بود و همه خوشحال بودند. هنگام تنفس با جبهه تماس گرفتم. معلوم شد که خرمشهر کاملاً محاصره شده و دشمن در حال تسلیم شدن است... تا شب بهطور مرتب خبر از کثرت اسرا مىرسد و هم از قلت شهداى ما. دشمن، هم کشته و زخمى زیادى داشته و هم غنیمت فراوان بهجا گذاشته است...» یک سند مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ به نقل از راوى قرارگاه مرکزى کربلا، اولین آمارى که از تعداد شهدای عملیات روز دومخرداد ثبت شده است را به این شرح اعلام میکند: «تعداد شهیدان قرارگاه فتح 160 نفر و قرارگاه نصر 228 نفر.»
از اسارت تا رهایی
«خونینشهر با آخرین فشنگها هنوز مقاومت میکند».
بعدازظهر دوشنبه پنجم آبانماه 1359 که مردم پایتخت این تیتر درشت صفحه اول روزنامه کیهان را مرور میکردند، یک چشمشان اشک بود و یک چشمان آه. خرمشهر محبوب ایران، یک روز قبلتر، بعد از 34 روز مقاومت سقوط کرده بود. 18 ماه بعد، جمعه دهم اردیبهشتماه 1361، همان مردم با شور و امید به تیتر اول ویژهنامه فوقالعاده روزنامه کیهان مینگریستند و برای آزاد شدن شهر اسیرشان لحظهشماری میکردند: «خوزستان در آستانه آزادی». و بالاخره بعدازظهر سوم خردادماه 1361، پانصد و هفتاد و پنج روز بعد از افسوس بزرگ از دست رفتن پاره تن ایران، تیترهای درشت ویژهنامههای فوقالعاده همه نشریات کشور در دست مردان و زنان خوشحالی دیده میشد که از ساعت 11 همان روز جشن بزرگی را در خیابانهای شهرهای دور و نزدیک به راه انداخته بودند: «خرمشهر آزاد شد».