بررسی مواضع فعالان دو جناح در نشست با رئیس جمهور/ انتقاد اصلاحطلبان تشویق تندروها
مسعود پزشکیان پس از یکسال و نیم ریاستجمهوری در نشستی سهساعته میزبان جمعی از دبیران کل احزاب، شخصیتهای برجسته و نخبگان سیاسی کشور بود تا درباره «راهکارهای تحقق انسجام ملی و چگونگی عبور از چالشها» به نتایجی برسند.
روز چهارشنبه 26 آذر 1404 مسعود پزشکیان پس از یکسال و نیم ریاستجمهوری در نشستی سهساعته میزبان جمعی از دبیران کل احزاب، شخصیتهای برجسته و نخبگان سیاسی کشور بود تا درباره «راهکارهای تحقق انسجام ملی و چگونگی عبور از چالشها» به نتایجی برسند. پزشکیان در این نشست به دیدگاهها، نقدها و پیشنهادهای حاضران درباره مسائل مختلف کشور گوش سپرد و به سوالات مطرحشده وتشریح شرایط کنونی دولت پرداخت.
پزشکیان درباره علت ننشستن پای میز مذاکره که از سوی برخی از حضار مطرح شده بود، تاکید کرد: «من در نیویورک با مکرون و اروپاییها بر سر یک راهحل به توافق رسیدم، اما آمریکاییها آن را نپذیرفتند. آنها میخواهند همه چیز را از ما بگیرند و من تن به این ذلت نمیدهم. اگر ما سیستم موشکی خودمان را تعطیل کنیم، درصورت حمله مجدد به کشور چه کاری از دستمان بر میآید جز آنکه بنشینیم و شاهد نابودی کشور باشیم.»
او درباره کاهش برد موشکی و غنیسازی صفر به عنوان پیششرطهای ترامپ برای مذاکره با آمریکا هشدار داد: «... بنده حاضر نیستم زیر بار ذلت و ظلم بروم... بهدنبال دعوا و درگیری با کسی نیستیم؛ دوست داریم با همه با صلح به گفتوگو بنشینیم؛ اما مقابل کسی که قلدری میکند میایستیم. ایران به دنبال سلاح هستهای نیست؛ حاضریم تعامل کنیم، اما اینکه بگویند موشک نداشته باشید و بعد رژیم تا دندان مسلح اسرائیل به ما حمله کند که نمیشود. برای اینکه رئیسجمهور بمانم، باج نمیدهم. روی اعتقادی که دارم ایستادهام و به کسی باج نخواهم داد. با تمام وجود میخواهم که مردم ایران ما با عزت و سربلندی زندگی کنند و از این موضوع کوتاه نخواهم آمد.»
نیاز به تغییر نگرشها در میان حاکمان

در این نشست 17 نفر از حاضران به نمایندگی از طیفهای مختلف سیاسی دیدگاههای خود را به صراحت با مسعود پزشکیان در میان گذاشتند. یکی از آنها محمدحسین بنیاسدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران است که در این دیدار خطاب به پزشکیان تاکید کرد: «همه درباره وجود بحرانها و مشکلات آگاه هستیم و بهتر است به جای پرداختن به تکتک آن موارد، راجع به ریشههای آن بحرانها صحبت کنیم. بحرانهای حال حاضر کشور همه از یک نوع سیاست و نگرش خاص نشأت میگیرد و آن نگاه خودی و غیرخودی به مردم و نیروهای اجتماعی است. وجود چنین نگاهی مانع مشارکت گسترده مردم و فرار سرمایههای اجتماعی در تمامی حوزهها میشود؛ وجود گزینشها در دانشگاهها، مجلس و تمام نهادهای دولتی و عمومی، نشأت گرفته از چنین نگاهی است. با همان تفکری که خود منشأ بهوجود آمدن بحرانها و مشکلات بوده است، نمیتوان به دنبال راهحل آنها گشت؛ به یک پارادایم شیفت و تغییر در الگوها و نگرشها در میان حاکمان نیاز داریم. جامعه ایران مانند بیماری است که هم دچار تب و التهاب درونی است و هم دچار یک التهاب بیرونی و مانند فردی است که در یک بیایان مورد حمله حیوانات وحشی قرار گرفته است.»
او افزود: «ابتدا باید این التهابات بیرونی را رفع کرد و سپس به مشکلات درونی پرداخت. باید دست از سیاستهای مرگخواهی برداشت و از جنگهای نیابتی دست کشید؛ همچنین، تعلیق موقت غنیسازی با هدف شروع مجدد مذاکرات امری ضروری است. تنها پس از رفع بحرانها و حل مسائل خارجی، میتوان درباره چگونگی وفاق ملی در داخل و شکلدهی به انسجام و همبستگی ملی بهعنوان یک پروژه بلندمدت و مستمر اندیشید.»
مردم نباید قربانی وفاق شوند

آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران با اشاره به اینکه کشور در شرایط بسیار خطیری قرار دارد، تاکید کرد: «با توجه به این شرایط، باید دید چگونه میتوان انسجام ملی را تقویت کرد. به باور من، این موضوع بهطور مستقیم با امنیت ملی کشور گره خورده است. اما در همینجا باید پرسید لوازم تأمین یا تقویت امنیت ملی چیست؟ این پرسش ما را به اصل مشروعیت سیاسی میرساند و اینکه چه عواملی میتواند به ارتقای آن کمک کند. بخش مهمی از اقتدار نظام نیز دقیقاً در همین نقطه معنا پیدا میکند. [...] اردیبهشتماه انتخابات شوراها برگزار میشود. اگر همین روند فعلی ادامه پیدا کند، از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که با چه نوع انتخاباتی مواجه خواهیم بود. در اینجاست که اصل مهم معناداری و اثربخشی انتخابات به مجموعه عملکرد دولت شما و چهبسا کل حاکمیت پیوند میخورد.
وفاق صرفاً به معنای توزیع پستها میان رقبای انتخاباتی شما و منصوبان آنها نیست. اگر قرار است وفاقی شکل بگیرد، باید بر سر فهم مشترک از بحرانها و شرایط خطیر کشور و نیز دستیابی به راهحلهای مورد توافق برای عبور از این بحرانها باشد. [...] نرخ دستمزدها، بهویژه دستمزد کارگران و حقوقبگیران، هیچ تناسبی با نرخ تورم ندارد. این یعنی فقیرتر شدن جامعه، کوچکتر شدن سفرههای مردم و در نتیجه افزایش ناامیدی نسبت به سازوکارهای موجود برای اصلاح امور. وقتی وعده رفع فیلترینگ داده میشود و سپس اعلام میشود که این کار ممکن نیست، پیامد آن چیزی جز افزایش ناامیدی مردم نسبت به کارآمدی همین سازوکارها نیست. سبک زندگی مردم نیز که امروز به یکی از پرمناقشهترین موضوعات میان حاکمیت و جامعه تبدیل شده، همچنان محل تعارض و تنش است.»
او افزود: «قربانی این وفاق نباید مردم باشند. وفاق، اگر قرار است معنایی داشته باشد، باید به توافق بر سر همین چالشها و به ترمیم شکافهای موجود میان حاکمیت و مردم منجر شود.»
جلسه بیثمر با رئیسجمهور
برخی از حضار در این نشست هم پس از آن به سخنان پزشکیان واکنش نشان دادند. احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی پس از دیدار با رئیسجمهور در یادداشتی تلگرامی نوشت: «مسعود پزشکیان در دیدار دیروزش با جمعی از سران احزاب و فعالان سیاسی مذاکره با آمریکا را رد کرد و شرایط آن را تحقیرآمیز دانست. حتی به فرض همدلی با رئیسجمهور، این رویکرد وی، حل کردن مسئله نیست؛ بلکه پاک کردن صورت مسئله است. اگر این حرف آقای پزشکیان را بپذیریم که آمریکا «نامرد» است، آیا عدم مذاکره با آن موجب خنثی کردن «نامردی»اش میشود یا اینکه به عکس، کشور را تحت چنان فشاری میگذارد که اقتصاد مملکت به کلی مضمحل شود؟ به نظرم جلساتی مانند جلسه دیروز نه کمکی به حاضران و نه کمکی به رئیسجمهور است. اینکه بیش از ۶۰نفر دور میزی جمع شوند و جمعی از آنها چند دقیقه از زاویای متضاد از هر دری سخن بگویند، نهفقط مخرج مشترکی ندارد؛ بلکه عین اتلاف وقت و متأسفانه بعضاً نوعی نمایش از سوی برخی حاضران است. اگر دم و دستگاه ریاستجمهوری واقعاً خواهان اطلاع بلاواسطه از نظرات و دیدگاههای جریانهای مختلف سیاسی است، به جای این نوع برنامهها بهتر است از هر جریان بخواهد که یک نفر آدم صاحب دید و صاحبنظر و مسلط به مسائل کشور را معرفی کنند تا در یک جمع بسیار کوچک، ضمن طرح نظرات خود امکان یک بحث اقناعی با رئیسجمهور را پیدا کنند.» او در ادامه تاکید کرد: «متأسفانه آقای پزشکیان در این وضعیت گویی در دام پارهای امور جزئی و اجرایی افتاده است و تصویر کلان را بهدرستی نمیبیند. این برای شخص وی، دولت و مجموعه کشور بسیار خطرناک است.آیا این یادداشت که خطابش به طور مشخص آقای پزشکیان است، به اطلاع یا رؤیت وی میرسد؟ پیش از این تصور میکردم که چنین مطالبی به نحوی به رئیسجمهور منتقل میشود؛ اما الان میدانم که ممکن است روح او هم از چنین نقدی خبردار نشود.»
پزشکیان را تشویق کردیم!
یاسر جبرائیلی، فعال سیاسی راست رادیکال و دبیرکل حزب تمدن نوین اسلامی در کانال تلگرامی خود نوشت: «در میانه صحبتهای آقای پزشکیان، یکی از آقایان اصلاحطلب حرف رئیسجمهور را قطع کرد و گفت بروید تحریمها را بردارید. آقای پزشکیان گفت «من در سازمان ملل با مکرون رئیسجمهور فرانسه توافقاتی کردم اما آمریکاییها نپذیرفتند. آنها میگویند موشک نباید داشته باشید. موشک نداشته باشیم که اسرائیل بیاید ایران را شخم بزند و ما فقط نگاه کنیم؟ من زیر بار این ذلت نخواهم رفت.» به اتفاق چند تن دیگر از حاضرین، رئیسجمهور را تشویق کردیم.»
او که در همایش «سفره مردم» اعلام کرده بود اگر بخواهیم میتوان دلار را به 20 هزار تومان رساند، حالا به سراغ حوزه انرژی رفته و از پزشکیان در این مورد انتقاد کرده است: «پس از جلسه، به زبان ترکی به ایشان گفتم همه کارهایی که میکنید خوب است، غیر از حوزه ارز و انرژی. گفتند شما بگوئید چکار کنیم. گفتم وقت بگذارید تا بگوئیم. منتظرم که وقتی تعیین کنند تا مسئله را برایشان شرح دهم و بسته جامع سیاستی حزب برای مسئله آب، افزایش منابع مالی دولت، حوزه شهرسازی و همچنین بحث تقویت ارزش پول ملی را با ایشان در میان بگذارم.»
اصلاحطلبان فقط انتقاد کردند
حسین کنعانیمقدم، دبیرکل حزب سبز ایران نیز با اشاره به اینکه به چند تن از حضار تذکر دادم، تاکید کرد: «برخی اصلاحطلبان که با ادبیاتی نامناسب، رئیسجمهور را مورد انتقاد تند قرار میدادند و حتی نوعی تهدید سیاسی مطرح میکردند؛ از جمله اینکه چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید یا چرا تحریمها را برنمیدارید. رئیسجمهور پاسخ قاطع و دندانشکنی به این اظهارات دادند و همانطور که در رسانهها هم منتشر شد، «نه» بزرگی به این نوع راهکارها گفتند و از موضع قدرت، عزت، حکمت و مصلحت نظام سخن گفتند. اصولگرایان نیز صحبتهای خوبی مطرح کردند؛ هم مطالبات مردم بیان شد و هم راهکارهای اجرایی. رئیس کمیسیون اصولگرایان، یک طرح اقتصادی آماده کرده بود که به رئیسجمهور ارائه شد. میتوان گفت جریان اصولگرایی با بستههای پیشنهادی و راهکارهای مشخص وارد جلسه شده بود. در مقابل، اصلاحطلبان بیشتر رویکرد انتقادی داشتند و حتی صراحتاً به آقای پزشکیان گفتند که انتخاب مطلوب آنها نبوده، اما چارهای جز انتخاب او نداشتند؛ که این نوع سخنان، جنبه تضعیفکننده نسبت به رئیسجمهور داشت. نمایندگان مستقل عملاً صحبت خاصی نداشتند. فضای جلسه بیشتر تحت تأثیر انتقادهای تند اصلاحطلبان بود؛ از جمله درباره فیلترینگ و وعدههایی که بهزعم آنها عملی نشده بود. برخی از اصلاحطلبان با ادبیات نامناسبی رئیسجمهور را مورد خطاب قرار دادند. بنده تذکر دادم و گلایه کردم که ما به این جلسه نیامدهایم مچگیری کنیم؛ آمدهایم به دولت در همه زمینهها کمک کنیم. متأسفانه بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان با رویکردی تهاجمی نسبت به رئیسجمهور صحبت کردند.»
اصلاحطلبان بد صحبت کردند

حبیبالله بوربور، دبیرکل جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی و رئیس فراکسیون اصولگرایان خانهی احزاب نیز در گفتوگو با هممیهن به تشریح جزئیات این جلسه و موضوعاتی که مطرح نکرده است پرداخته و تاکید کرد: «این دومین جلسه احزاب با رئیس جمهور بود و جلسه اول سال گذشته برگزار شد. این یک امر طبیعی است که آقای رئیسجمهور باید دغدغه جریانهای سیاسی با تفکرات مختلف را بشنود و بعد بتواند این دغدغهها را در تصمیمگیریهای خود لحاظ کند. اصل برگزاری این جلسه، مناسب و قابل دفاع است.»
او با انتقاد از اینکه مشخص نبود چه کسانی باید در این جلسه صحبت کنند، افزود: «ابتدا اعلام شد که قرعهکشی انجام شود اما برخی نقد کردند که قرعهکشی روش درستی نیست و رؤسای سه فراکسیون باید وقت بدهند. آقای حسین کمالی از طرف اصلاحطلبان، آقای قدرتعلی حشمتیان از جانب اعتدالیون و بنده از سوی اصولگرایان روسای فراکسیونها بودند و قرار شد که ما سخنرانان را انتخاب کنیم. به همین دلیل از نظر اخلاقی درست نبود که خودمان را در سخنرانان بگنجانیم و ناچار شدیم که فرصت را به دوستان دیگر واگذار کنیم. بنابراین ما نتوانستیم صحبت کنیم. اما پیش از این جلسه با هم به توافق رسیده بودیم که بنده درباره مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم صحبت کنم. به همین دلیل کمیته اقتصادی جمعیت وفادار انقلاب اطلاعات بهروز را جمعآوری کرده بود تا بنده بتوانم درباره دغدغههای واقعی مردم صحبتهای مستندی ارائه کنم. قرار بود آقای کمالی درباره مسائل سیاسی کشور و موضوع خانه احزاب صحبت کنند و آقای حشمتیان نیز درباره مسائل اجتماعی.»
بوربور با اشاره به اینکه افرادی بهصورت فیالبداهه صحبت کردند، تاکید کرد: «طبیعتاً اگر جلسه جهتدهی میشد، نتیجه بهتری داشت، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد. اصولگرایان با توجه به توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر این که «موفقیت دولت آقای پزشکیان موفقیت نظام است و بالعکس» آمادگی همکاری و هر نوع کمک به دولت را اعلام کردند. همچنین تأکید شد که نقد ما منصفانه است تا دولت در جریان واقعیات قرار بگیرد. در این میان، به ناکارآمدی بانک مرکزی و همچنین ناکارآمدی وزیر کشاورزی اشاره کردند. معتقدیم که امروز کار در حدی رها شده است که وزیر کشاورزی بیپرده اعلام میکند که «کنترل قیمتها به انصاف مردم در شب یلدا بستگی دارد.» پس دولت چه نقشی دارد؟ شما چه کاره هستید؟ اگر اینکاره نیستید استعفا بدهید. دلیلی ندارد که هم مسئول باشد و هم بگوید قیمتها به انصاف مردم بستگی دارد. دوستان بهصورت فیالبداهه به مشکلات معیشتی اشاره کردند. گفتار اصولگرایان این بود که برای اصلاح مسیر فعلی، باید تغییراتی در کابینه صورت بگیرد.»
دبیرکل جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی افزود: «وزیر کشاورزی به جای دخالت مؤثر، کنترل بازار و همکاری با تولیدکننده و مصرفکننده، اعلام میکند که قیمتها به انصاف فروشنده بستگی دارد. این نوع اظهارنظر حاکی از آن است که بیبرنامه هستند و کاری به معیشت مردم ندارند. به عنوان مثال برنجی که با ارز ۲۸هزار تومانی وارد کشور میشود، ده برابر قیمت به مردم فروخته میشود. در حقیقت دستمزدها با ریال و هزینههای زندگی مردم با دلار است. فشار مستقیم اختلاف قیمت ریال و دلار بر زندگی مردم است. این موضوعات در جلسه مطرح نشد، اما از زمانی که دولت چهاردهم دولت را تحویل گرفته است تا امروز قیمت دلار حدود ۱۳۰ درصد افزایش یافته است. اگر رشد حقوق کارکنان و بازنشستگان را ۲۳ یا ۳۰ درصد در نظر بگیریم، میتوان گفت که زندگی و معیشت مردم 100درصد مشکل پیدا کرده و سفره و قدرت خرید مردم نصف شده است. مابهالتفاوت این نصف شدن قدرت خرید و سفره مردم به جیب دولت یا تولیدکننده و وارد کننده نرفته بلکه به جیب دلالان و واسطههایی رفته که شاید با بعضی از کارمندان و شاید برخی از مسئولان دولتی ارتباط داشتند. اخیراً محمدحسین روشنک، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی، اشاره کرد که قبلاً موضوع چای دبش مطرح بود، اکنون باید درباره برنج دبش صحبت شود. برنجی حدود ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان تمام میشود اما با قیمتی بالای ۲۳۰ هزار تومان به دست مصرفکننده میرسد. این موضوع نشاندهنده نبود کنترل مؤثر است.»
او با اشاره به اینکه گزارش اصلاحطلبان بیشتر بر این محور متمرکز بود که باید رسانه بیشتری در اختیار دولت قرار بگیرد، تاکید کرد: «برای من مشخص نبود منظور دقیق از این موضوع چیست. اگر منظور صداوسیماست، اخبار از سوی دفتر ریاستجمهوری تهیه و به رسانهها ارسال میشود. برخی جملات نیز حالت تحریکآمیز داشت، از جمله تأکید بر اینکه باید تحریمها برداشته شود و برای این موضوع باید کنار بیایید. اما آقای رئیسجمهور با توضیح سفرش به آمریکا و گفتوگو با رئیس جمهور فرانسه گفت که خواستههای ترامپ غیرواقعی و غیرعقلانی بود و معتقد بود که باید توان دفاعی و موشکهای کشور را تحویل دهیم تا با ما صحبت کنند. یعنی میخواستند ایران را مانند غزه تخریب کنند. آقای رئیسجمهور صراحتاً اعلام کردند که زیر چنین بار ننگی نمیرود. متأسفانه برخی مانند آقای نوروزی و برخی که از مشارکت بودند، برخورد مناسبی نداشتند و چندین بار در حین صحبتهای رئیسجمهور وارد بحث شدند. آقای رئیسجمهور نیز تذکر داد که «بیش از دو ساعت و نیم وقت دادم شما صحبت کردید و من وسط حرف شما نیامدم، اما شما نمیگذارید من صحبت کنم.» اجازه نمیدهند ایشان صحبت کند. قداست جایگاه ریاستجمهوری بالاتر از آن است که هنگام صحبت رئیسجمهور، فردی نظرات شخصی خود را به او تحمیل کند. پس از جلسه هم به آقای نوروزی گفتم شما از دیوار سفارت بالا رفتید و این مشکلات را به وجود آوردید، چرا امروز اصرار دارید به کاری که انجام دادید؟ به هر حال نظام و امام هم در آن شرایط قرار گرفتند که کار شما را تایید کردند. شما عکس آن عمل میکنید. ایشان گفت: «انسان اشتباه میکند.» گفتم: «اشتباه شما به چه قیمتی باید تمام شود؟ اگر کاری انجام شده و حضرت امام آن را تأیید کردهاند، دیگر امروز نباید همان موضوع را دستاویز نقد قرار دهیم و در عین حال طلبکار باشیم.»
بوربور افزود: «به نظر من، برخی از مباحثی که مطرح شد، مناسب نبود و میشد با ادبیات بهتری بیان شود. دخالت در صحبتهای رئیسجمهور که جلسه را تا حدودی متشنج شد، صلاح نیست، فارغ از اینکه دولت در اختیار چه جریانی (اصلاحطلب یا اصولگرا) باشد. در جلسه احزاب با آقای دکتر رئیسی در دو سال پیش هم اصولگرایان این اتفاق را رخ دادند و بحثهایی پیش آمد که نباید مطرح میشد. رئیسجمهور، رئیسجمهور همه ملت و کشور ایران است و نباید آن را به نارضایتی رساند. با وجود این مسائل، جلسه با سعهصدر آقای پزشکیان به خوبی پایان یافت. سخنان ایشان مبنی بر این بود که نباید زیر بار ننگ و خفت برویم که هر زمانی که اسرائیل خواست ایران را شخم بزند.»
هیچ حرف تازهای به رئیس جمهور نزدیم
محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی و معاون کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران، درباره این نشست به هممیهن گفت: «جلسات به شیوهای برگزار میشود که شاید خیلی هم فایدهای نداشته باشد. این نشستها دو وجه دارد؛ یک وجه از سوی رئیسجمهور و وجه دیگر از طرف احزاب و جریانهای سیاسی است.»
او با اشاره به وجه احزاب سیاسی، افزود: «برگزاری این جلسه به لحاظ اجرایی به خانه احزاب سپرده شده و ریاست جلسه با آقای حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار، بود. خانه احزاب یک پدیده عجیبی در نظامهای حزبی است و در هیچ کشوری ندیدهام که احزاب اتحادیه یا صنف داشته باشند. اما خانه اصلاً آمادگی برگزاری جلسه را به این شکل نداشت. یعنی متأسفانه هیچ محور منسجمی از طرف احزاب سیاسیِ موجود در جلسه مطرح نشد. صحبتها پراکنده و حرفها فاقد یک چشمانداز روشن بود. حتی حضار به سه فراکسیون اصلاحطلب، اصولگرا و به قول خودشان مستقل، تقسیمبندی شده بودند که این تقسیمبندی درستی نبود و بسیاری از جریانها را پوشش نمیداد.»
قوچانی با اشاره به اینکه رئیس جمهور دو ساعت حرفها را شنید و هیچ اظهارنظری بین سخنان حضار نکرد، تاکید کرد: «متأسفانه یادداشتی هم از طرف تشکیلات برداشته نشد. واقعیت اینکه اگر جای رئیسجمهور بودم، میگفتم: «اما خب چه حرف مفیدی به من زده شد؟» به عنوان مثال حزب تمدن نوین اسلامی که آقای یاسر جبرائیلی تأسیس و تازه کنگره برگزار کرده، در اولین قدم مدعی شده که ما بزرگترین حزب کشور با 50 هزار عضو هستیم. این موضوع باید راستیآزمایی و مشخص شود که این چه حزبی است که یکشبه پنجاه هزار تا عضو دارد؟ ما همیشه دولت را نقد میکنیم اما باید خودمان را هم نقد کنیم که آیا ما بهعنوان احزاب سیاسی کشور حرف یا دیدگاه تازهای را به رئیسجمهور منتقل کردهایم یا بر سر اینکه چه کسی صحبت بکند، با همدیگر اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه داریم.»
معاون کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران با اشاره به دفتر رئیسجمهور و دولت، گفت: «به نظر میرسد که عناوین کلی، مثل «انسجام ملی» (که تعریف روشن و مضمون مشخصی ندارد) نمیتواند راهگشا باشد. اگر دنبال رسیدن به یک نتیجه هستیم که محتوای آن در اختیار رئیس جمهور قرار گیرد، باید یک دستورالعمل مشخصی با یک گروه یا یک کارگروه کوچکتر، تنظیم و تدوین شود و قبل از جلسه در اختیار افراد و حاضران قرار گیرد تا از آن نکتهیابی بشود. اما این اتفاق رخ نداده بود و جلسه شبیه به جلسهای بود بین نماینده مجلس و مردم یا کنفرانس خبری یک نماینده مجلس و متأسفانه مطالبات از طرف احزاب و تشکیلات، بعضاً در سطح مطالباتی بود که مردم از یک نماینده مجلس دارند یا در حد حل شدن مشکل یک شخص بود.»
او افزود: «قسمت دوم سریال «پایتخت» جایی است که خانواده معمولی میخواهند به رئیسجمهور نامه بنویسند و درخواستهایشان را مطرح کنند. متأسفانه بعضی اوقات جلسات ما شبیه همین صحنه سریال تلویزیونی میشود. یعنی اصلاً نمیدانیم چه موضوعی را از رئیس جمهور مطالبه کنیم و رئیسجمهور هم نمیداند که دقیقاً چه جوابی باید به ما بدهد. نتیجهاش این میشود که بعضی اوقات فقط برگزاری جلسه هدف قرار میگیرد، نه الزاماً دریافت نتیجه.»