آذر منصوری: اکنون بهترین زمان برای رفع فیلترینگ است
رئیس جبهه اصلاحات ایران نوشت: حساسیت جامعه پس از افشای خط سفیدها، نه یک موج گذرا، بلکه یک مطالبه عمیق و ریشهدار است که نشان میدهد مردم در برابر هر نشانه تبعیض، واکنشی گسترده، سریع و احساسی خواهند داشت—و رفع فیلترینگ یکی از کمهزینهترین و مؤثرترین راهها برای ترمیم این زخم اجتماعی است.
به گزارش هممیهن آنلاین، آذر منصوری در کانال تلگرامیاش نوشت:
در ماجرای اینترنت طبقاتی آنچه بیش از هر چیز افکار عمومی را دچار شوک، خشم و احساس بیعدالتی کرد، بُعد تبعیضآمیز ماجرا بود. جامعه ایران سالهاست انواع فیلترها، محدودیتها و کیفیت پایین اینترنت را تحمل کرده و بسیاری از فعالان اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و حتی زندگی روزمره خود را با این محدودیتها تنظیم کردهاند. در چنین فضایی، افشای اینکه گروهی خاص بدون هیچکدام از این محدودیتها از اینترنت آزاد استفاده میکردهاند، بهمثابه باز شدن زخمی بود که سالها پنهان و انباشته شده بود.
برای روشنتر شدن حساسیت جامعه، چند لایه مهم واکنش اجتماعی قابل توجه است:
۱. تجربه مشترک رنج و احساس نادیدهگرفته شدن
فیلترینگ و اختلالات اینترنتی تجربهای است که تقریباً همه مردم، تأکید می کنم همه مردم بدون استثنا، بارها با آن مواجه بودهاند:
کسبوکارهایی که آسیب دیدهاند، والدینی که برای آموزش فرزندانشان دچار مشکل شدهاند، دانشجویانی و پژوهشگرانی که نتوانستهاند به منابع لازم دسترسی پیدا کنند، افراد کمبرخورداری که حتی هزینه VPN مناسب ندارند، و میلیونها نفر که هر روز با سرعت پایین و دسترسی محدود دستوپنجه نرم میکنند.
وقتی در چنین شرایطی آشکار میشود که برخی افراد این رنج مشترک را تحمل نکرده و از امتیاز پنهانی برخوردار بودهاند، جامعه احساس میکند که سالها رنجش نه از ضرورت، بلکه از تبعیض بوده است—و این احساس، از رنج اصلی دردناکتر است.
۲. واکنش انفجاری ناشی از شکستن تصور عدالت حداقلی
حتی در جوامعی که با مشکلات اقتصادی و سیاسی روبهرو هستند، مردم معمولاً حداقلی از عدالت را انتظار دارند؛ یعنی اینکه اگر محدودیتی وجود دارد، برای همه باشد.
ماجرای خط سفیدها این تصور حداقلی را فروریخت. افکار عمومی با خود گفت:
«اگر اینترنت آزاد برای گروهی خاص ممکن بوده، پس چرا برای مردم عادی نه؟»
این پرسش ساده اما بسیار قدرتمند، باعث شد جامعه مسئله را نه یک خطای اداری، بلکه نشانهای از بیعدالتی ساختاری بداند.
۳. ضربه مستقیم به اعتماد عمومی
اعتماد عمومی زمانی آسیب میبیند که مردم احساس کنند سیاستها نه بر اساس مصلحت جمعی، بلکه بر اساس امتیازبخشی به گروههای خاص اجرا میشود. در ماجرای خط سفیدها، مردم حس کردند که:
• فیلترینگ برای آنان «اجباری» است،
اما برای عدهای «اختیاری» و قابل حذف.
این دوگانگی ضربهای جدی به رابطه مردم و سیاستگذاران وارد کرد و موجب شد مطالبه رفع فیلترینگ از یک خواسته رفاهی به یک مطالبه عدالتخواهانه و حتی حیثیتی تبدیل شود.
۴. تقویت حس تحقیرشدگی اجتماعی
وقتی جامعه میبیند که گروهی بدون توضیح و شفافیت، از امتیازات پنهان برخوردار بودهاند، این مسئله تنها احساس تبعیض ایجاد نمیکند؛ بلکه نوعی احساس تحقیرشدگی بهوجود میآورد. مردم احساس میکنند شأن و کرامتشان نادیده گرفته شده است—بهخصوص وقتی سختیهایی را تحمل کردهاند که گروهی دیگر از آنها معاف بودهاند.
این احساس، موتور اصلی خشم اجتماعی است.
۵. تبدیل شدن رفع فیلترینگ به نماد عدالتخواهی
در چنین فضایی، رفع فیلترینگ تنها یک سیاست ارتباطی یا تکنیکی نیست؛ به نمادی تبدیل میشود از اینکه:
• قانون و محدودیت برای همه یکسان است،
• تبعیض پذیرفته نیست،
• و مردم شایسته احترام و شفافیتاند.
به همین دلیل است که حساسیت جامعه پس از افشای خط سفیدها، نه یک موج گذرا، بلکه یک مطالبه عمیق و ریشهدار است که نشان میدهد مردم در برابر هر نشانه تبعیض، واکنشی گسترده، سریع و احساسی خواهند داشت—و رفع فیلترینگ یکی از کمهزینهترین و مؤثرترین راهها برای ترمیم این زخم اجتماعی است.
بنا به همه دلایل گفته شده، اکنون بهترین زمان ممکن برای رفع فیلترینگ است.