روایت محمد جواد غلامرضا کاشی از این روزهای ایران
ما در حال تجربه جمعی یک فاجعه بزرگ هستیم...
محمد جواد غلامرضا کاشی در کانال تلگرامیاش نوشت:
سهم فرزندان ما
هوای آلوده، مشکل آب و برق و تورم و فرونشست زمین و سوختن جنگلها و فضای مبهم جنگ، گسیختگیهای روانی و شکافهای اجتماعی همه نشانگان فاجعهاند. ما در حال تجربه جمعی یک فاجعه بزرگ هستیم. ما ساکنان امروز این سرزمین رنج میبریم اما ذخیرهای درون مخیله جمعی ما رسوب میکند که به کار آیندگان خواهد آمد.
امروز ما حاصل خودشیفتگیهای دیروز ماست. خودشیفتگیهای فرقهای و دینی و ملی این گمان باطل را پرورده بود که ما منجی مسلمانان هستیم اگر منجی کل بشریت نباشیم. خیال میکردیم خدا از میان همه مردمان جهان چشم به دست و اراده ما دوخته تا تمنیات قدسی او را محقق کنیم. باد این خودشیفتگی از ما آغاز نشد. محمد رضا پهلوی نیز هنگامی که از رسیدن به تمدن بزرگ سخن میگفت تحت تاثیر باد همین خودشیفتگی در سرزمین ما بود. خودشیفتگی عقل را زائل میکند، چشمها را کور و گوشها را کر.
فاجعه امروز نقطه پایانی بر باد خودشیفتگیهای ملی و دینی در سرزمین ما خواهد نهاد. نسلهای بعدی خواهند دید، گوش شنوا خواهند داشت و خردهایی افزونتر از ما.
جمع خودشیفته اقلیت و اکثریت میسازد. اقلیت خود را نماینده همگان میداند و در مقام متولی اکثریت مینشیند. اکثریت به حاشیه میروند و نقش هورا کشان را بر عهده میگیرند. چندانکه گویی سیاست به صحنه نمایشی تقلیل پیدا میکند که یک اقلیت ایفای نقش میکند و مردم کف و سوت میکشند و فریاد پیروزی سر میدهند.
فاجعه جمعی که امروز تجربه میکنیم، به این نمایش مضحک نقطه پایان نهاده است. آیندگان ما بعید است دوباره دست به گریبان چنان سوداهای جمعی شوند. از ما عبرت خواهند گرفت، هم در دین ورزیشان هم در احساس هویت جمعی و ملیشان متواضعتر خواهند بود.
در پرتو یک تواضع جمعی، همه چیز رنگ و لعاب تازهای پیدا میکند. حکومت به جای آنکه از شدت باد نخوت، مردمان را فراموش کند، قدر و قیمت تک تک مردمانش را خواهد شناخت. وظیفهشناسی یک خصیصه مردمی خواهد شد. تک تک مردم قدر دیگران و سامان و نظم و همیاری جمعی را خواهند شناخت. بیش از آنکه که به دین و ملت و فرهنگمان افتخار کنیم، کمی کاستیها را به دید خواهند آورد. به جای آنکه خیال کنند مرتب باید تحسین دیگران را برانگیزند، به فکر یاد گرفتن از دیگران خواهند بود.
آیندگان ما از این توهم باطل بیرون خواهند آمد که خدا در گنجینه ثروتهای ما ذخیره شده است. چشم باز میکنند میبینند خدا به خورشید شبیهتر است به همگان به یکسان میتابد. معنویت در نسلهای بعدی ما بیشتر است. عشق و دوستی را در عرصه حیات جمعی و سیاسی بیشتر تجربه میکنند.
خودشیفگی فرهنگ و دین و سیاست فروبسته میسازد، تواضع گشودگی خلق میکند: گشودگی به خویش، به دیگری، گشودگی به تجربههای گذشته و افقهای پیشامدی فردا. تواضع خصیصه ایرانیان فرداست. آنها ضمن گشودگی به دیگران به طبیعت و خاک این سرزمین نیز گشوده خواهند بود. به آب و منابع و هوا و جنگلها به دید عطیه مقدس خواهند نگریست.
تجربه جمعی فجایع امروز تاوان گذشته ماست. تاوان میدهیم تا آیندگان راه خود را بیابند.