شما را به تپش قلب هر آزاده وصیت میکنم/درباره «انس جمال الشریف» خبرنگاری که در بمباران چادر خبرنگاران شهید شد
اگر وصیت «انس جمالالشریف» ۲۸ ساله را بخوانی، مو بر تنات راست میشود. اگر وصیت این پسر را بخوانی، اشک آرام آرام چارهای ندارد جز اینکه راه خروجش را از گوشه چشم پیدا کند.

مرگ آگاهی خوب است بر منکرش لعنت. خیلی از آدمها همین که گرد پیری روی سرشان مینشیند، همین که ماشین تن به سراشیبی عمر برسد فکر نوشتن وصیت میکنند. اما گاهی چرخ روزگار بیآنکه به روزهای رفته عمر عنایتی کند، جوانی را به نوشتن وصیت وا میدارد.
هنگام عجیبی است، هنگامه بالانشینی پستی است. اگر وصیت «انس جمالالشریف» ۲۸ ساله را بخوانی، مو بر تنات راست میشود. اگر وصیت این پسر را بخوانی، اشک آرام آرام چارهای ندارد جز اینکه راه خروجش را از گوشه چشم پیدا کند.
«انس» وصیت میکند اما قرار نیست مثل آدمهای معمولی در وصیتاش بین فرزندان و نوههایش ارث تقسیم کند. او خیلی جوانتر از آن است که نوه داشته باشد. یک پله بالاتر، مگر چیزی دارد که بخواهد بعد از مرگش به کسی ببخشد؟
مگر کسی دور و برش مانده که بخواهد تکلیف روزهای بعد از مرگش را روشن کند. مگر حسابی مانده که صاف نکرده باشد قبل از آنکه به حسابش رسیده شود؟ ماترکش همان جلیقه است که به شکل خندهداری ضدگلوله است. ضد کدام گلوله وقتی قرار است جسد بیجانش را از زیر آوار چادر خبرنگارها بیرون بکشند؟
اصلاً وصیت انس خط و نشان با انسانیت است. او در وصیتاش نوشته که درد را با تمام جزئیاتش زیسته، رنج و فقدان را بارها چشیده، با این همه هرگز در رساندن حقیقت کوتاهی نکرده.
او ما را به فلسطین، که گوهر تاج مسلمانان و تپش قلب هر آزادهای در جهان است وصیت کرده. ما را به کودکان کوچک ستمکشیدهای وصیت کرده که عمر و روزگار به آنها اجازه نداد که رؤیا ببافند و در امان و در سلام زندگی کنند.
بدرود آقای انس جمالالشریف، ما را ببخش که تنها وصیتات را خواندیم و در تنهاییمان اشک ریختیم.
عکس:WASHINGTONPOST