| کد مطلب: ۴۵۳۷۲

مشروطه و مشکله تجدد در ایران

پژوهشگران تاریخ نوین ایران، مشروطه یا مشروطیت را برابر نهادی از واژه constitutionalism معرفی کرده‌اند که شیوه‌ای حکمرانی بر پایه نظام پارلمانی و با محوریت قانون اساسی است.

مشروطه و مشکله تجدد در ایران

علی هادوی، علی حسنی/پژوهشگران تاریخ: پژوهشگران تاریخ نوین ایران، مشروطه یا مشروطیت را برابر نهادی از واژه constitutionalism معرفی کرده‌اند که شیوه‌ای حکمرانی بر پایه نظام پارلمانی و با محوریت قانون اساسی است. واضح است که باتوجه به چنین تعبیری، توقع می‌رود که مسئله مشروطیت در ایران از همین زاویه مورد بررسی قرار گیرد و به این جریان تاریخی به‌مثابه نقطه‌عطفی در نظام تصمیم‌گیری و شیوه حکمرانی کشور نگریسته شود.

بااین‌حال پرسشی اساسی در پیش‌روی ما خواهد بود که آیا مشروطه را صرفاً باید به مطالبه‌ای به‌منظور تحدید قدرت شاه، محدود کرد؟ یا می‌شود مسئله‌ای دیگر را برای آن متصور بود؟ به‌نظر می‌رسد که مسئله اصلی در مشروطیت فراتر از تغییر شیوه حکمرانی در ایران است. مسئله اصلی آن به تلاش ایرانی‌ها برای مدرن‌شدن و رسیدن به تجدد مرتبط است.

تجدد، محوری‌ترین مسئله معاصر ایران

 مسئله تجدد در ایران، اگر نگوییم مهم‌ترین، قطعاً یکی از مهم‌ترین مسائل دو سده اخیر ایران به‌شمار می‌آید. از 1219 که میرزا ابوطالب‌خان، در سفرنامه خود به لندن، عبارت «طرز جدید» ـ -به‌عنوان نخستین ترکیب درباره تجدد در زبان فارسی ـ را برای توصیف تفاوت‌های زیستی و تکنولوژیک در جهان غرب با مشرق‌زمین استفاده کرد و نیز در همان سال‌ها عباس میرزا پرسش معروف خود درباره علل عقب‌ماندگی ایران از غرب را مطرح نمود، تا مبارزات مشروطه‌خواهان و تا همین امروز، تجدد، محوری‌ترین مسئله تاریخ معاصر ایران به‌حساب می‌آید که بسیاری از رخدادهای بزرگ در تاریخ ایران حول آن شکل گرفته‌اند. 

ایرانی‌ها در سال‌های مشروطه، تحت‌تاثیر اتفاقات مختلف داخلی و خارجی، مصمم بر تغییر نظام مطلقه پادشاهی بودند. ایشان در داخل با ناکارآمدی گسترده نظام اداری ایران مواجه بودند و در خارج نیز انقلابات و تحولات بزرگی که در جهان خصوصاً کشورهای منطقه شکل گرفته بود، آنان را بر اصرار بیشتر برای پیروزی مشروطه‌خواهی سوق می‌داد. از انقلاب‌های انگلیس، ایتالیا و اتریش در نیمه‌دوم قرن نوزدهم در اروپا گرفته تا انقلاب 1876 در ترکیه و نیز جنبش‌های متعدد تجددخواهی در مصر و هند، همه‌وهمه بر ضرورت تغییر در ایران و میل به‌سوی تجدد می‌افزودند.

عمده منورالفکران مانند آخوندزاده و طالبوف، عقیده داشتند که پیاده‌سازی کامل تفکر و ابزار غربی در ایران می‌تواند ما را نیز مدرن کرده و از بلای خسارت‌بار عقب‌ماندگی رهایی بخشد. تاکید ایشان بر مشروطیت نیز برخاسته از همین نظرگاه بود و گمان می‌کردند اگر ما نیز طابق النعل‌بالنعل، همان مسیری که اروپاییان رفته‌اند را طی کنیم، به این مهم دست خواهیم یافت. 

جنبه سلبی مشروطیت

البته باید توجه داشته باشیم که مسئله تجدد در جنبش مشروطه، صرفاً جنبه ایجابی نداشت و نقش سلبی را نیز ایفا می‌کرد. مسئله تجدد در گروهی از مشروطه‌خواهان، خاصه در میان علمای مذهبی، کاملاً رانه‌ای منفی و سلبی به‌حساب می‌آمد. درواقع حمایت ایشان از مشروطه‌خواهی برای جلوگیری از تجدد ـ دست‌کم به‌معنای فرنگی‌شدن ـ بود.

عبدالهادی حائری در رساله تشیع و مشروطیت خود اشاره می‌کند که برخی رهبران مذهبی مانند سیدمحمد طباطبایی با آن‌که اطمینان داشت یک نظام مشروطه، علما را از حقوق و مزایا و اختیارات سنتی آنان مانند تصدی بر امور داوری و قضاوت، محروم خواهد کرد، اما حاضر شد برای وارد کردن شکست در نظام استبدادی که کشور اسلامی ایران را به غرب می‌فروشد، به گروه مشروطه‌خواهان بپیوندد و از ایشان حمایت تام و تمام کند. یا چنانچه به نقش جمال‌الدین اسدآبادی بنگریم ـ که تلاش می‌کرد میان منورالفکران مشروطه‌خواه و علمای مذهبی پلی برقرار کند ـ

شاهد هستیم که او نیز از رانه سلبی تجدد برای به‌وجد آوردن علما بهره می‌برد. او در کتاب مهم خود با عنوان «حقیقت مذهب نیچری»، تلاش می‌کند به علمای مذهبی و به‌طورکلی متدینان گوشزد کند که تجدد با تمام مزایایی که دارد اما مردم جهان را به‌سمت ناتورالیسم و مادی‌گرایی سوق داده است و چنانچه علمای دینی در ایران و جهان اسلام در برابر این روند نایستند، هم سنت از بین می‌رود و هم مردمان به ماده‌گرایی روی می‌آورند. او تلاش می‌کند تا نشان دهد، می‌توان با دین و خصوصاً اسلام به‌سوی تعالی و پیشرفت گام برداشت بی‌آن‌که نیاز باشد به ناتورالیسم تمسک جست. افغانی تاکید دارد که اسلام تمام شرایطی را که برای پیشرفت ملت‌ها و احراز سعادت در دنیا و آخرت وجود دارد، داراست.

او در پایان کتابش این آیه از قرآن را آورده است: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» و بیان می‌کند که قوم مسلمان باید تحرکی برای پیشرفت خود انجام دهد و تجدد مدرن را با «محکمات عقلی و متقن» پیوند بزند. درنهایت می‌توانیم این‌گونه صورتبندی کنیم که آن‌چه از مشروطیت تا عصر حاضر همچنان در ایران و کشورهای منطقه باقی مانده است، همان مسئله تجدد است. ما همچنان موفق به حل نسبت خود با مدرنیته و تجدد نشده‌ایم و در این کشمکش پرتعارض و معرکه‌آرا، گیر افتاده‌ایم که یا باید کاملاً غربی شویم یا به‌طور کامل به مخاصمه با جهان مدرن و غربی بایستیم و حتی برای شکست دادن جهان غرب، تمام ابزار غربی را به‌کار بگیریم!

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار