| کد مطلب: ۴۴۴۸۰

کریدور چابهار–زنگزور: چارسوک ایران به جهان

در جهان امروز «آن» که در مسیرها نیست، در معادلات هم نیست. قرن بیست‌ویکم قرن راه‌ها و شبکه‌هاست. راه‌ها قدرت می‌سازند، اتصال‌ها امنیت می‌آفرینند و مسیرها، آینده‌ها را شکل می‌دهند.

کریدور چابهار–زنگزور: چارسوک ایران به جهان

در جهان امروز «آن» که در مسیرها نیست، در معادلات هم نیست. قرن بیست‌ویکم قرن راه‌ها و شبکه‌هاست. راه‌ها قدرت می‌سازند، اتصال‌ها امنیت می‌آفرینند و مسیرها، آینده‌ها را شکل می‌دهند. در این میان، ایران، با همه عمق تاریخی، ژرفای تمدنی و موقعیت جغرافیایی بی‌مانندش، بیش از همیشه نیازمند آن است که از حاشیه‌نشینی استراتژیک خارج شده و به بازساز اتصال‌های جهانی بدل شود. اکنون، همزمان با نزاع‌ها و رقابت‌ها بر سر کریدور زنگزور در قفقاز جنوبی، فرصتی بی‌نظیر پیش روی ایران است: به‌جای مخالفت خام با دالان‌ها و کریدورهایی که بدون مشارکت ایران طراحی می‌شوند، طرحی مکمل و مقتدرانه ارائه شود که ایران را به چهارراه راهبردی جهان تبدیل کند؛ طرحی به‌نام «کریدور چابهار–زنگزور: چارسوک ایران به جهان.»

ایران، چهارراه فراموش‌شده؟

سال‌هاست که نقشه‌های ژئوپلیتیک منطقه، ایران را یا نادیده می‌گیرند، یا از آن عبور می‌کنند. از کریدور چین به اروپا (کمربند و جاده) گرفته تا طرح‌های ترکیه‌محور اتصال آسیای میانه به اروپا. ایران در همه این طرح‌ها جایگاه کشور ثالث، مزاحم یا نظاره‌گر تصویر شده است. این در حالی است که ایران، یگانه کشوری است که هم به خلیج‌فارس و دریای عمان دسترسی دارد، هم به قفقاز، هم به آسیای میانه، هم به ترکیه و اروپا، و هم به افغانستان، شبه‌قاره هند، چین و جنوب آسیا. چرا چنین موقعیتی استثنایی باید در تنگنای تحریم‌ها، بی‌عملی و بی‌راهبردی مدفون بماند؟ ایران اگر طرح ندهد، حذف می‌شود. اگر مسیر نسازد، دور زده می‌شود. زمان آن رسیده که ایران به جای موضع دفاعی، نقش معماری ژئوپلیتیک نوین منطقه را برعهده گیرد.

ایده چیست؟ یک چارسوک راهبردی

ایران می‌تواند با از مبدأ چابهار یا جاسک، یک مسیر ترانزیتی و ارتباطی به سوی شمال‌غرب فعال کند. این مسیر با گذر از قلب استان‌های ایران وارد منطقه زنگزور ارمنستان می‌شود، سپس به ایروان و از آنجا به گرجستان و دریای سیاه می‌رسد. چه چیزی بهتر از این؟در گذرگاه زنگزور، این مسیر به چهار شاخه اصلی تقسیم می‌‌شود:

از غرب: اتصال به ترکیه و از آنجا به اروپای مرکزی ؛ از شمال: پیوند با گرجستان، دریای سیاه و کشورهای اروپای شرقی و شمالی؛از شرق و شمال‌شرق: اتصال به مسیرهای دریای خزر و آسیای میانه؛ از جنوب: باز شدن دروازه به اقیانوس هند، شبه‌قاره، آسیای جنوبی و شرق آفریقا از طریق چابهار و جاسک. این همان چارسوک تاریخی و تمدنی است؛ جایی که ایران، پس از قرن‌ها، دوباره می‌تواند در مرکز تلاقی تمدن‌ها و تبادل‌ها قد برافرازد.

مزایای طرح چابهار–زنگزور

این مسیر فقط راهی برای کامیون‌ها نیست. بلکه خط حیاتی آینده ایران است: مسیر عبور فیبر نوری آسیای جنوبی به اروپا؛ خطوط انتقال برق و انرژی (گاز و هیدروژن) به قفقاز و فراتر؛ راه‌آهن‌های ترکیبی شرق–غرب و جنوب–شمال؛ اتصال بنادر جنوبی ایران به بنادر دریای سیاه؛ توسعه اقتصادی استان‌های شرقی، مرکزی و شمال‌غربی؛ پیوند راهبردی با اروپا، قفقاز، ناتو و هند؛ و حتی بستری برای دیپلماسی صلح و تنش‌زدایی با کشورهای منطقه و جهان.

چالش‌ها و راهکارها

ترکیه و آذربایجان ممکن است با این طرح رقابت کنند، اما ایران می‌تواند با پیشنهاد مسیرهای موازی مثل کریدور ارس، همکاری را جایگزین رقابت کند. روسیه و ناتو نیز با تضمین منافع مشترک می‌توانند شریک شوند. مهم‌تر از همه، این طرح حذف‌پذیر نیست، زیرا هیچ مسیری جز ایران نمی‌تواند چهارسوق جهانی را به هم پیوند دهد.

چگونه آغاز کنیم؟

1.تدوین یک سند راهبردی ملی برای کریدور چابهار–زنگزور؛

2.دعوت از ارمنستان، گرجستان، هند، اتحادیه اروپا، ترکیه، باکو و روسیه برای گفت‌وگو؛

3.تعریف پروژه‌های مشترک: فیبر نوری، برق، خط‌آهن، ترانزیت، بیمه منطقه‌ای؛

4.بهره‌گیری از بندر چابهار و توسعه زیرساخت‌های جاسک به‌عنوان نقطه مبدأ؛

5.استفاده از ظرفیت دیپلماسی اقتصادی فعال برای حمایت از طرح.

طرح «کریدور چابهار–زنگزور» نه یک رویا، بلکه یک ضرورت است. ایران اگر می‌خواهد در قرن بیست‌ویکم زنده، مقتدر و در حال توسعه باقی بماند، باید در نقشه‌های بزرگ حضور فعال داشته باشد، نه‌فقط در بیانیه‌‌‌ی اعتراضی صادر کند. در جهانی که مسیرها تعیین‌کننده آینده‌اند، این ایران است که باید تصمیم بگیرد: آیا می‌خواهد فقط کشور نفت و انرژی بماند؟ یا می‌خواهد چهارسوق اتصال ملت‌ها و تمدن‌ها شود؟

پاسخ این پرسش، آینده ایران را خواهد ساخت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار