شکستن سقف شیشهای/تحلیلگران میگویند که ۱۳۶ سال زمان برای پُرکردن شکاف جنسیتی دیجیتال لازم است
«خانمها، حواستان باشد که کفش بپوشید. همهجا پُر از خردهشیشه است.» این جمله اکنون به یک شعار معروف تبدیل شده است، اما فراتر از لحظات امیدبخش تاریخی که سقف شیشهای (استعاره از موانع نامرئی پیشرفت زنان) به کف شیشهای (یعنی ازبینرفتن موانع و هموارشدن راه) تبدیل شده، سالهای اخیر برای برابری جنسیتی، دوران دشواری بوده است.

نویسنده: کارمن انه/منبع: فوربس
«خانمها، حواستان باشد که کفش بپوشید. همهجا پُر از خردهشیشه است.» این جمله اکنون به یک شعار معروف تبدیل شده است، اما فراتر از لحظات امیدبخش تاریخی که سقف شیشهای (استعاره از موانع نامرئی پیشرفت زنان) به کف شیشهای (یعنی ازبینرفتن موانع و هموارشدن راه) تبدیل شده، سالهای اخیر برای برابری جنسیتی، دوران دشواری بوده است.
در طول همهگیری، زنان بهشکل نامتناسبی آسیب دیدند؛ آنها اغلب سرپرست اصلی خانواده بودند، بار مسئولیتهای خانگی و آموزش در خانه را بر دوش میکشیدند و درنتیجه مجبور به وقفه شغلی یا ترک کامل کار شدند. پیامدهای تغییرات اقلیمی نیز در سالهای اخیر بدتر شده و زنان بهطور قابلتوجهی از آن متأثر شدند؛ بهویژه در کشورهای در حال توسعه که بیشتر مسئولیت تأمین غذا و مراقبت از خانوادههایشان برعهده آنهاست.
این عوامل و موارد دیگر دستبهدست هم دادهاند تا بسیاری از زنان را از نیروی کار خارج کرده و شکاف برابری جنسیتی را عمیقتر کنند، طوریکه پیشبینی میشود برای پُر کردن این شکاف، به دستکم ۱۳۶ سال زمان نیاز باشد. ناگفته پیداست که این مدت انتظار، در صورتی است که شکاف جنسیتی در وضعیت فعلی باقی بماند و وخیمتر نشود.
آموزش؛ کلید حل مشکل
فناوری دیجیتال ـ که اکنون در قلب کسبوکارها و جامعه قرار دارد ـ میتواند با فراهمکردن امکان فعالیت از راه دور و انعطافپذیر، دموکراتیزهکردن دسترسی به آموزش و حتی کمک به دولتها برای کاهش تأثیر تغییرات اقلیمی بر مردم، نقش مهمی در پُر کردن این شکاف ایفا کند.
بااینحال، زنان همچنان در بخش فناوری سهم کمی دارند و فقط ۱۷ درصد از کارکنان اروپایی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را تشکیل میدهند. تا سال ۲۰۲۶ نیز، بیش از نیمی از مشاغلی که قرار است با فناوری جایگزین شوند، متعلق به زنان خواهد بود. برای معکوسکردن این روند، باید آموزش در اولویت قرار گیرد. ما نمیتوانیم گذشته را تغییر دهیم، اما زنان میتوانند برای آینده آماده شوند؛ آیندهای که بازار کار آن تحت سلطه مشاغل علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) خواهد بود.
تحقیقات نشان میدهند که برای جلب و حفظ علاقه دختران ۱۱ تا ۱۵ساله به رشتههای STEM، حمایت از آنها در این سنین حیاتی است. البته پشتیبانی در کلاس درس، همچنین فرصت کسب تجربه عملی زودهنگام از سوی کسبوکارها ضروری است. از سویدیگر، این اشتیاقها اغلب در خانه شکل گرفته و تقویت میشوند؛ بههمیندلیل، دسترسی زنان در تمام سنین به فناوری و آموزش دیجیتال نقشی محوری دارد.
اتصالپذیری؛ ضرورتی جهانی
دسترسی دیجیتال همچنان یک چالش بزرگ و جهانی است. آمارهای کنونی نشان میدهد که فقط ۵۷ درصد از زنان در سراسر جهان به اینترنت دسترسی دارند. این شکاف در کشورهای با درآمد کم و متوسط بهمراتب عمیقتر است؛ تا جایی که احتمال مالکیت تلفن همراه در میان زنان بهطور قابلتوجهی کمتر است. دسترسی به اتصالپذیری، دروازهای حیاتی به سوی فرصتهای بیشمار است. این امکان، دسترسی به آموزشهای آنلاین، اطلاعات ضروری درباره خدمات عمومی و اجتماعی و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی را فراهم میکند.
مشاغل برای همه؛ مسئولیت مشترک کارفرمایان
هنگامی که زیربنای اتصالپذیری و آموزش فراهم شود، مسیر سادهتری برای زنان (فارغ از کشور محل تولدشان) بهمنظور ورود به بازار روبهرشد دیجیتال وجود خواهد داشت. بااینحال کارفرمایان نیز مسئول ایجاد محیط کاریای هستند که مشاغل برای زنان در دسترس باشد و استعدادهای زنانه حفظ شود. شرکتهای بزرگ و برجسته فناوری در کاهش این شکاف، پیشرفتهایی داشتهاند، اما خارج از کانون توجه، این پیشرفت در شرکتهای کوچک و متوسط دیده نمیشود؛ تا جایی که اهداف جنسیتی اغلب گزارش نمیشوند.
شرکتها، چه بزرگ و چه کوچک، باید تلاشی هماهنگ داشته باشند؛ آن هم نهفقط برای استخدام زنان، بلکه برای حمایت واقعی از آنها در محیط کار. تحقیقات دیلویت نشان میدهد که پس از همهگیری کرونا، فقط ۳۸ درصد از زنان شاغل در حوزه فناوری احساس میکنند سازمانشان بهاندازه کافی از آنها حمایت کرده است. این وضعیت نگرانکننده باعثشده که ۵۷ درصد از این زنان انتظار داشته باشند ظرف دو سال آینده، کارفرمای فعلی خود را ترک کرده و بهدنبال نقش جدیدی باشند و حتی ۲۲ درصد نیز بهطورکلی به ترک نیروی کار فکر میکنند. این آمارها واقعاً تکاندهنده هستند و بهوضوح نشان میدهند که اقدامات بیشتری باید انجام شود.
اهمیت رویکرد اکوسیستمی
بهعنوان بزرگترین مصرفکنندگان فناوری، کسبوکارها با بازاندیشی در نقش خود در اکوسیستم دیجیتال گستردهتر، فرصت عظیمی برای ایجاد تغییرات مثبت دارند. سازمانهای مسئولیتپذیر درحالحاضر معیارهایی را معرفی کردهاند که تضمین میکند تنوع، برابری و شمول بهعنوان بخشی جداییناپذیر از صلاحیتهای تأمینکنندگان آنها در نظر گرفته شود. بااینحال برای دسترسی واقعی به فناوری، ضروری است که بررسی شود چگونه الگوهای مصرف دیجیتال میتوانند اصلاح شوند تا منافع بیشتری برای همه به ارمغان آورند.
فناوری پیشرفته برای حفظ رقابتپذیری و نوآوری بسیاری از سازمانها ضروری است؛ بااینحال دسترسی به جدیدترین دستگاهها برای همگان الزامی نیست. در چارچوب اقتصاد چرخشی، دستگاههای دیجیتال استفادهشده در محیطهای تجاری، پس از تعمیر، حیات مجددی یافته و در اختیار کاربران جدید قرار میگیرند. این رویکرد ضمن کاهش تأثیرات زیستمحیطی، به ایجاد یک بازار پُررونق دستدوم کمک میکند که دسترسی به فناوری مقرونبهصرفه را برای نیازمندترین افراد فراهم میآورد.
این رویکردهای متمرکز بر اکوسیستم نهتنها برای جامعه خوب هستند، بلکه میتوانند در سطوح مختلف به کسبوکارها نیز سود برسانند. بر مبنای گزارش مککنزی: «توجه به نگرانیهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی به بازدهی لطمه نمیزند، بلکه برعکس است.»
مسیر پیش رو
برای اینکه سقف شیشهای را برای همیشه بشکنیم، مدیران کسبوکار باید جسارت بازنگری در رویکردهای سنتی استخدام کارکنان، مدیریت فناوری و انتخاب تأمینکنندگان را داشته باشند. از سویدیگر، لازم است سیاستگذاران استراتژیهای برابری جنسیتی را به اجرا بگذارند که دسترسی واقعاً دموکراتیک به آموزش را فراهم کرده و از زنان در محیط کار حمایت میکند.
برابری حقیقی ـ یعنی جایی که زنان و دختران به ابزارهای لازم برای یادگیری دسترسی داشته باشند، سپس بتوانند از آموختههای خود در محیطی منعطف و حمایتی برای کسب درآمد استفاده کنند ـ میتواند پایهای محکم برای یک جامعه دیجیتال شکوفا باشد. در چنین جامعهای، کسبوکارها ضمن افزایش تابآوری خود، شهرت و فرصتهایشان برای رسیدن به سودآوری پایدار را نیز بهبود میبخشند. با همکاری همه این بخشها، امید است که دیگر مجبور نباشیم ۱۳۶ سال برای رسیدن به این برابری منتظر بمانیم.