مسعودی خمینی: از رهبری میخواهم عفو عمومی بدهد
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: این بندۀ ضعیف از مقام معظم رهبری تقاضای عاجزانه داشته و دارم که اکنون زمان آن است که ایشان لطف کنند و یک عفو عمومی اعلام بفرمایند.

به گزارش هممیهن آنلاین و به نقل از جماران؛ عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به وحدت ایجاد شده میان مردم پس از جنگ تحمیلی 12 روزه، گفت: همۀ اینها اگر یک روز ببینند که پای ایران در خطر است، همگی به میدان جنگ میآیند؛ حتی منتقدین نظام. منتقدین نظام، به من، به آن آقا یا به فلان شخص انتقاد دارند، باشد؛ اما به اصل اسلام انتقاد ندارند، به قرآن انتقاد ندارند، به کارهای علمی انتقاد ندارند. نظرشان این است که این آقا بد فروخته، بد خریده یا بدعمل میکند. این هم هست، بله. ولی آنچه ما باید حفظ کنیم این است که خدا را نباید فراموش کنیم. ملت ایران باید با خدا باشند و هستند.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله مسعودی خمینی تولیت اسبق حرم حضرت معصومه(س) در پی آید:
آیتالله مسعودی خمینی، ضمن سلام و تشکر از فرصتی که به ما اختصاص دادید، مقاومت 12 روزۀ مردم و نیروهای مسلح در مقابل تجاوز اسرائیل و آمریکا، موضوع بحث ما است. حضرتعالی این مقاومت و پایداری را چگونه دیدید؟
من اگر بخواهم صحبت بکنم، یک یا دو مسألۀ دیگر نیز وجود دارد که مایلم پیش از ورود به بحث، مطرح شود.
نخست اینکه ما در مقابل دشمن و کسانی که میدانیم با انقلاب، با ایران و با تمام ایرانیان مخالف هستند، بلافاصله پس از مدت کوتاهی، این معنا از یاد ما میرود و متوجه نیستیم که این دشمن منحرف، برای امروز و فردا کار نمیکند؛ آنها برای پنجاه سال آینده فکر میکنند و ما ایرانیها متأسفانه برای پنجروز آینده فکر میکنیم. این یکی از مسائلی است که باید بزرگان و علما دربارۀ آن بحث و صحبت کنند.
اکنون شما جریان سوریه را که دیدید، این جریان نباید اینگونه رقم میخورد. آنها از 20 سال قبل برای آن فکر کردهاند و اکنون نیز برای بیست سال آینده میخواهند از آن نتیجه بگیرند. ما باید اینگونه فکر کنیم و واقعیت نیز همین است؛ یعنی نسبت به دشمنانمان، آینده را ببینیم؛ آینده را تا پنجاه سال دیگر، نه تا پنج سال و دو سال دیگر. متأسفانه ما خیلی زود آینده را رها میکنیم و اطرافیان خودمان را میسنجیم تا ببینیم اوضاع چگونه است. این مسألهای است که بزرگان باید بهخوبی دربارۀ آن صحبت کنند. ما باید جریان را برای پنجاه سال آینده برنامهریزی کنیم، نه برای پنجروز، پنج ماه یا پنج سال آینده. این مسألهای است که آنها این کار را میکنند و همینطور برای آینده میاندیشند؛ اما ما تنها جلوی پای خود را میبینیم و پیش میرویم، درحالیکه باید بسیار دورتر را نگریست. این مسئلهای است که باید روی آن کار و اقدام شود.
مسألۀ بعدی این است که در جریان واقعهای که رخ داد و به شهادت و کشتهشدن رؤسای ما منجر شد، باید اکنون آقایان بنشینند و بررسی کنند که چرا اینگونه شد که در آنِ واحد و در یک شب، همه را در هر کجا که هستند، هدف قرار میدهند. چه کسی این اطلاعات را داده است؟
چه اتفاقی افتاده که اینچنین شده است؟ چرا نباید متوجه باشیم که دشمن در هر لحظه، هر زمان و در هر کاری در حال تفکر است که چگونه میتواند خرابکاری کند.
باید متوجه باشند که ممکن است یک نفر از خود آنها حضور داشته باشد و گِرا بدهد و همینطور هم شد که هدف قرار گرفتند. حال، ما نسبت به این مسائل، نمیدانم بگویم چه کسی مقصر است یا نیست، چه کسی فکر میکند یا نمیکند. این مسألهای است که باید دربارۀ آن اندیشید. بالاخره باید برای رفع این غفلت، چارهای بیندیشیم. بله، این موارد بسیار مهم است، بسیار مهم. بله. خب، اکنون که این افراد [جدید] هستند، بایستی فکر کنند تا دیگر آنطور نشود که یکشبه تمام مسئولین ما را هدف قرار دهند و...
با توجه به اخباری که میرسد، اسرائیل مرتباً در حال واردکردن تسلیحات است و آلمان و آمریکا مرتب برایش تسلیحات ارسال می کند، آینده را چگونه ارزیابی می فرماید؟
این یک موضوع است که باید روی آن فکر کنند. موضوع دیگری که دربارۀ آن صحبت میکنیم، سلاحهایی است که در اختیار داریم و میسازیم. ما سلاحهای بسیاری ساختهایم و همچنان میسازیم و این آقایان، واقعاً این موشکهایی که ساختهاند، کار هر کسی نیست و کار بسیار مهمی است؛ ولی عرض من این است که نباید حتی این موارد را در مجامع خصوصی خودشان نیز موردبحث قرار دهند که مثلاً چه کنیم تا این [فناوری] پیشرفت کند. در جلسات دونفره، در یک مکان مخصوص، بنویسند و اصلاً صحبت نکنند، بلکه مطالب را به طور مکتوب به یکدیگر بدهند که مثلا فلان کار باید اینگونه باشد. صحبتها را میتوان منتقل کرد، اما نوشتههای روی کاغذی را که به شما میدهند، دیگر نمیتوان منتقل کرد.
نظر من این است که تمام مسئولین ما در سخنگفتن سکوت کنند و آنچه را که میدانند، روی کاغذ بنویسند و بهطرف مقابل بدهند. او نیز جوابش را بنویسد و بهطرف مقابل بدهد.، مقام معظم رهبری واقعاً در این مسائل امروزی، به نظر من، بسیار کار کردهاند و من یکی دو مورد از سخنرانیهای اخیر ایشان را دیدم که یکی از آنها بسیار، بسیار جالب و مهم بود. علی ایّحال، رؤسای ما، بزرگان ما، آنهایی که هستند، باید از خودشان صددرصد محافظت کنند. نگویند که ما میخواهیم برویم شهید بشویم. شهید بشوی که چه بشود؟ باید شهید نشوی و بایستی برای اسلام کارکنی و اسلام را پیشرفت بدهی. این یک موضوع بسیار دامنهداری است که تکتک افرادی که به آنها نیاز داریم، باید خودشان را از جهات مختلف حفظ کنند؛ حتی در حرفزدن. شما میخواهید با شخصی صحبت کنید؛ هر چه میخواهید را بنویسید، او مطالعه کند، سپس آن را پاره کنید و دور بریزید. اگر هم میخواهد جواب بدهد، او نیز بنویسد و بدهد و یا اصلاً بدون اینکه حرفی بزند، عمل کند. باید اینگونه باشد و اکنون این چهار پنجنفری که از دست دادیم، کم نیستند و کم نبودند.
اینها انسانهایی بودند که واقعاً برای انقلاب کار کردند. این یک موضوع بسیار مفصلی است که انشاءالله، بهخصوص دربارۀ مقام معظم رهبری، باید واقعاً فکر کنیم که بهترین راه برای حفظ و محافظت از ایشان چیست. باید فکر کنیم، صحبت کنیم، یکدیگر را ببینیم و بعد به یک بزرگی هم بگوییم. این یک موضوع است.
موضوع بعدی، جریان این پهپادها، ریز پرندهها و امثال اینهاست. من میخواهم عرض کنم این آقایانی که این پهپادها را ساختهاند و میسازند، در تلویزیون و رادیو صحبت نکنند و چیزی نگویند. نگویند ما چه چیزی ساختهایم و چه چیزی میسازیم؛ هیچ نگویند. یعنی اسرار نظامی را مخفی نگه دارند. حتی اینکه ما از اینجا میخواهیم به فلانجا برویم و چه کاری داریم. کار و عمل باید بدون حرف باشد. جریانها، جریانهایی است که باید مخفیانه باشد. میدانید که چه تعداد افراد همینالان در مملکت ما هستند که دقیقاً در حال جاسوسیکردن هستند و مسائل را برای خارج از کشور میفرستند و اینها مسائلی است که اکنون منِ طلبه اینها را میفهمم، آنها که بهتر از من میفهمند. من فکر میکنم حتی باید مراقب «بله قربان» گفتنشان نیز باشند.
به سراغ انسجام و وحدت ملی برویم. آیا شما نیز معتقدید که پس از این اتفاق، بین مردم و گروهها وجریان های سیاسی انسجام و وحدتی به وجود آمده است؟ این انسجام را چگونه ارزیابی می فرمایید و چگونه باید آن را تقویت و حفظ کرد؟
این جریان، جریانی است که واقعاً نهتنها ملت ایران، بلکه ملتهای غیرایرانی نیز متوجه شدند که با ایران نمیتوان به این زودیها طرف شد. فکر نکنند که شخصی مانند آقای ترامپ، مثلاً، خیال کند که با یک روز و ده روز و پنجروز و بیست روز میتوان ایران را گرفت. خیر، اینها خیالهای بسیار خامی است. ما باید افراد سطح بالای علمی، سطح بالای فنی و سایر سطوح را ببینیم و در نظر بگیریم. همۀ اینها اگر یک روز ببینند که پای ایران در خطر است، همگی به میدان جنگ میآیند؛ حتی منتقدین نظام. منتقدین نظام، به من، به آن آقا یا به فلان شخص انتقاد دارند، باشد؛ اما به اصل اسلام انتقاد ندارند، به قرآن انتقاد ندارند، به کارهای علمی انتقاد ندارند. نظرشان این است که این آقا بد فروخته، بد خریده یا بدعمل میکند. این هم هست، بله. ولی آنچه ما باید حفظ کنیم این است که خدا را نباید فراموش کنیم. ملت ایران باید با خدا باشند و هستند.
حاجآقا، برای اینکه این انسجام و وحدت حفظ شود، باید چهکار کنیم؟
باید کلیۀ علما، بزرگان و مسئولان، حرف اولشان خدا باشد. اگر مردم خداپرست بودند و خداپرست شوند و خدا را بشناسند و یقین کنند که خدایی هست، پیغمبری هست، روز حساب و کتابی هست و بهشت و جهنمی وجود دارد، اگر اینها را باور کنند که باور هم دارند؛ ولی بعضی عمل نمیکنند به نظر من، این باور در جریانهای ما بسیار کارساز است که مردم ما باور کنند خدایی هست و خدا جهنم و بهشت دارد، امربهمعروف و نهیازمنکر دارد، و خوب و بد را میپذیرد. وقتی خدا را قبول کنیم، مسألۀ چندانی نداریم. مشکل این است که ما از این جریان عقب رفتهایم. همهاش فکر میکنیم که [پیروزی] با تفنگ و پهپاد و اینهاست. اینها کار بسیار خوبی و لازمی است، اما پهپاد را باید برای خدا رها کنی، نه برای اینکه به تو بگویند بارکالله یا برای حفظ خودت. در تمام امور ما، چه در جنگ و چه در غیر جنگ، باید خدا حضور داشته باشد و اگر باشد، پیروزیم و اگر خدا نباشد، اینها پیروزی نیست. پیروزی آن زمانی است که خدا ما را قبول کند.
حضرت آیتالله، زمانی فرمودید که برای انسجام ملی لازم است که یک عفو عمومی وجود داشته باشد، زندانیان سیاسی آزاد شوند و فضایی [متفاوت] در کشور ایجاد شود. کمااینکه بسیاری از زندانیان سیاسی نیز در این ایام از دل زندان پیام دادند که مردم باید در برابر اسرائیل بایستند و یک وجب از خاک میهن را رها نکنند. نظر حضرتعالی چیست؟
من این را قبلاً هم گفتهام و اکنون نیز عرض میکنم. به نظر من، 99 درصد از ایرانیان ما انسانهایی هستند که حرف حساب را قبول میکنند. اولاً، این بندۀ ضعیف از مقام معظم رهبری تقاضای عاجزانه داشته و دارم که اکنون زمان آن است که ایشان لطف کنند و یک عفو عمومی اعلام بفرمایند. تقدیر ایشان از کسانی که واقعاً رفتند، جنگیدند و کشته شدند که بسیار خوب است. بنده بهعنوان یک طلبۀ کوچک، این تقاضا را از مقام معظم رهبری دارم که عفو عمومی اعلام بفرمایند؛ بهخصوص پس از آنکه الحمدلله در جنگ پیروز شدیم. فرمایشات مقام معظم رهبری در این اواخر، بسیار، بسیار عالی بود.
من واقعاً خوشحال شدم از اینکه در یک سخنرانی، تمام مطالب را دستهبندی کرده و بیان فرمودند و من باز همعرضم این است: خدا هست، خدا هست و خدا هست. خدا دروغ نیست. ما باید کاری بکنیم که خدا از ما راضی باشد. خدا نیز راضی است به اینکه شما به قرآنش، به روایاتش، به پیغمبرش و به امامش عمل کنید و لذا از مقام معظم رهبری تقاضا دارم که عفو عمومی را اعلام بفرمایند و نتایج آن نیز انشاءالله خوب خواهد بود و نتیجه خواهیم گرفت.
و بههرحال قرآن کریم که «رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» را مطرح میکند، میفرماید تمام بغض شما باید نسبت به دشمنان اسلام باشد، ولی بین خودتان با مهربانی برخورد کنید.