شلیک به مغز القاعده
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

ایمن الظواهری، با شلیک پهپادهای آمریکایی کشته شد
گروه بینالملل:رئیسجمهور آمریکا کشته شدن ایمنالظواهری، رهبر القاعده و هماهنگکننده حملات یازده سپتامبر را در حمله هوایی سازمان سیا تایید کرد. جوبایدن، رئیسجمهور آمریکا روز گذشته اعلام کرد که ایمن الظواهری، رهبر القاعده در حمله پهپادی سازمان سیا (سازمان اطلاعات مرکزی) در کابل، پایتخت افغانستان کشته شده است. با گذشت 11 سال از کشته شدن اسامهبنلادن، کشته شدن الظواهری شکست بزرگی برای القاعده محسوب میشود. بایدن در سخنرانی تلویزیونی خود که از یکی از بالکنهای کاخ سفید انجام داد، گفت: «عملیات اجرا شد و این رهبر تررویستی دیگر وجود ندارد.» بایدن گفت که اوایل امسال نیروهای اطلاعاتی آمریکا محل سکونت خانواده الظواهری در کابل را شناسایی کرده بودند. هیچیک از اعضای خانواده یا شهروندان عادی در این حمله هوایی کشته نشدند.کشتن در کابل
ایمنالظواهری، جراح مصری که از زمان حمله یازده سپتامبر، جایزه 25 میلیون دلاری برای پیدا کردنش تعیین شده بود، نقش هماهنگکننده در حملات یازده سپتامبر در خاک آمریکا را برعهده داشت که باعث کشته شدن نزدیک به 3هزار نفر شد. پیش از این، مقامات آمریکایی به شرط آنکه نامشان فاش نشود در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کردند که سازمان سیا با استفاده از دو موشک، یک حمله پهپادی در کابل را به انجام رسانده است. آنها همچنین گفتند که الظواهری در آن لحظه در بالکن خانه حضور داشته است. کالین کلارک، مدیر تحقیقات در گروه Soufan که یک شرکت امنیتی جهانی است در گفتوگو با الجزیره کشته شدن الظواهری را «ضربه مهمی» خواند و تاکید کرد که حضور این رهبر القاعده در کابل هم موضوع جالبی بود که گویای نکات بسیاری درباره رابطهاش با طالبان است. کلارک میگوید: «این موضوع به ما میگوید که از یک سال پیش و از زمانی که طالبان روی کار آمده، الظواهری احساس امنیت بیشتری میکرده است». طالبان افغانستان نیز حمله به کابل را بدون اشارهای به نام الظواهری تایید و محکوم کرد و آن را با قوانین بینالمللی مغایر دانست. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در بیانیهای حمله هوایی سازمان سیا به خانهای مسکونی در محله شیرپور کابل را تایید کرد؛ این حمله در منطقهای دیپلماتیکنشین انجام شده که بسیاری از رهبران طالبان در آن زندگی میکنند. مجاهد گفت: «اقدامات اینچنینی تکرار تجربیات شکستخورده 20 سال گذشته است که با منافع آمریکا، افغانستان و منطقه تعارض دارد». آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا نیز اعلام کرد که حضور الظواهری در کابل نقض فاحش توافقنامه دوحه و تضمین مکرر این موضوع به دنیاست که آمریکاییها به تروریستها اجازه نمیدهند برای تهدید امنیت کشورهای دیگر از خاک افغانستان استفاده کنند. سال 2020 واشنگتن و طالبان توافقنامهای را امضا کردند که در ازای خروج نیروهای آمریکایی و ناتو، طالبان نباید به گروههایی مانند القاعده و داعش اجازه عملیات در خاک افغانستان را بدهد. نیروهای آمریکایی قبل از موعد مقرر یعنی 31 آگوست در شرایطی بسیار آشفته افغانستان را ترک کردند. بلینکن گفت اینکه طالبان به رهبر القاعده اجازه داده تا در افغانستان پناه بگیرد، خیانتی بود، هم به مردم افغانستان و هم به تمایل طالبان برای به رسمیت شناخته شدن و عادیسازی روابط با جامعه بینالمللی. علی لطیفی، خبرنگار الجزیره در کابل گفت که حمله پهپادی در منطقهای کاملا مسکونی در کابل صورت گرفته. او میگوید که این منطقه «نزدیک به یک مغازه، یک بانک و یکی از خیابانهای اصلی بوده است. منطقهای که فرماندههای سابق ارتش، فرمانداران و وزرای دولت پیشین در آن زندگی میکردند. اینجا مکان پنهانی نیست». لطیفی با اشاره به اینکه طالبان نیز آمریکا را به نقض پیمان دوحه متهم کرده، میگوید «سوالی که وجود دارد این است که رهبر کنونی القاعده چگونه میتواند بدون اطلاع دولت وارد کابل شود و این همان چیزی است که آمریکا از آن به عنوان نقض توافقنامه دوحه اشاره میکند».
تصمیم حمله چطور اتخاذ شد؟
جو بایدن قبل از اینکه دستور کشتن ایمن الظواهری را بدهد، میخواست بداند که رهبر القاعده در کجا پنهان شده است. عملیات حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکا که الظواهری را در بالکنی و در مرکز شهر کابل کشت، محصول ماهها برنامهریزی بسیار محرمانه بایدن و حلقه تنگ مشاوران ارشد او بود. در میانهی آمادهسازیها، ماکت کوچکی از خانه امن الظواهری توسط مقامات اطلاعاتی ساخته شد و در اتاق عملیات کاخ سفید قرار گرفت تا بایدن حین بحث درباره گزینهها، توان تجزیه تحلیل بیشتری به دست آورد. برای بایدن، فرصت از میان برداشتن تحت تعقیبترین تروریست جهان و یکی از طراحان حملات 11 سپتامبر 2001، خطر کشتهشدن تصادفی غیرنظامیان در کابل را نیز به همراه داشت. جزئیات حمله و برنامهریزی آن توسط یک مقام ارشد دولت، قبل از اینکه بایدن این حمله را در روز گذشته اعلام کند، فاش شد. در طول تلاش چندماهه برای برنامهریزی این حمله که آخر هفته گذشته انجام شد، بایدن بارها از مقامات خود خواست تا اطمینان حاصل کنند که غیرنظامیان - از جمله اعضای خانواده الظواهری - کشته نمیشوند. به گفته کاخ سفید، هیچکدام کشته نشدهاند. بایدن که به دلیل ویروس کووید-19 در طول جریان مذاکرات نهایی و صدور مجوز حمله در قرنطینه به سر میبرد، در نهایت روز قبل در بالکن کاخ سفید موفقیت حمله را اعلام کرد. سازمان سیا برای اولین بار در ماه آوریل در مورد حضور الظواهری در خانهای امن در کابل به بایدن اطلاعرسانی کرد. مقامات آمریکایی از ماهها پیش از حضور شبکه حامی الظواهری در پایتخت افغانستان مطلع بودند و همسر، دختر و فرزندانش را از طریق رابطهای اطلاعاتی متعدد شناسایی کرده بودند. این زنان برای رفت و آمد به خانه الظواهری از تکنیکهای امنیتی خاص تروریستها استفاده میکردند. آمریکاییها اطمینان حاصل کردند که الظواهری پس از ورودش به خانه، آنجا را ترک نکرده است. با گذشت ماهها، مقامات امنیتی آمریکا سعی کردند الگوی رفتاری حضور الظواهری در خانه امن را بهدست آورند. از جمله اینکه الظواهری به طور منظم برای مدت زمان طولانی در بالکن خانه ظاهر میشد. در حالی که مقامات آمریکایی به نظارت بر فعالیتهای وی ادامه میدادند، تلاشهایی به صورت کاملاً مخفیانه برای تجزیه و تحلیل ساخت و ساز ساختمان در جریان بود تا روند برنامهریزی برای از بین بردن تروریست شماره یک جهان، بدون به خطر انداختن جان دیگران و تخریب کل ساختمان انجام شود. مهمترین نکته برای بایدن و اعضای تیمش اجتناب از مرگ غیرنظامیان، از جمله اعضای خانواده الظواهری که در ساختمان زندگی میکردند بود. تحلیلگران مستقل از نهادهای مختلف دولت آمریکا در شناسایی سایر ساکنان خانه مشارکت داشتند. اینکه این ساختمان در مرکز شهر کابل قرار داشت، چالشهای خاص خود را داشت. مقامات اطلاعاتی آمریکا به شدت مراقب درز اطلاعات بودند. فقط یک گروه بسیار کوچک و گزینششده در مجموعهای از آژانسهای اطلاعاتی آمریکا از طرحهای مربوط به حمله مطلع بودند. بایدن همچنین نگران این بود که آیا این حمله بر تلاشهای آمریکا برای بازگرداندن مارک فریکس، شهروند آمریکایی که بیش از دو سال پیش در افغانستان گروگان گرفته شده بود، اثر منفی خواهد داشت یا خیر. یک مقام ارشد دولت بایدن به سیانان گفته:«بایدن تیم خود را برای کاهش خطرات ناشی از این تلاشها، همراه با تلاشهای مداوم برای جابهجایی افغانهایی که در طول جنگ به ایالات متحده کمک کردند، تحت فشار قرار داد.» او گفت:«ما طالبان را در قبال اقداماتشان پاسخگو خواهیم دانست و در روزهای گذشته صراحتا به آنها گفتیم که انتظار داریم آنها هیچ اقدامی که به مارک فریکس آسیب میرساند، انجام ندهند.» با پایان ماه مه و ژوئن، بایدن در جریان تحولات جدید قرار گرفت. در اول جولای، او مقامات کلیدی امنیت ملی را در اتاق عملیات کاخ سفید جمع کرد تا در مورد عملیات پیشنهادی توضیحاتی دریافت کند. ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا، آوریل هاینس، مدیر سازمان اطلاعات ملی، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی و جان فاینر، معاونش، و لیز شروود راندال، مشاور امنیت داخلی، دور میز اتاق عملیات نشستند. یک مقام ارشد کاخ سفید به سیانان گفته:«بایدن عمیقاً درگیر جلسه توجیهی و غرق در اطلاعات بود. او سوالات مفصلی درباره آنچه میدانستیم و اینکه چگونه آن اطلاعات را بهدست آوردهایم، پرسید.» ماکتی از خانه الظواهری که مقامات اطلاعاتی آن را ساخته بودند و برای بررسی رئیسجمهور به کاخ سفید آورده بودند، مورد توجه ویژه بود. به گفته این مقام، بایدن از چگونگی روشن شدن خانه توسط خورشید، مصالح ساختمانی و چگونگی تأثیر آب و هوا بر عملیات سوال کرد. بایدن از تیم خود خواست تا اطلاعات بیشتری در مورد طرحهای ساختمان و چگونگی تاثیر حمله بر ساختمان داشته باشند و بعدازظهر همان روز به کمپ دیوید پرواز کرد. تیم بایدن در کاخ سفید باقی ماند و چندین بار در اتاق عملیات تشکیل جلسه داد تا برنامهریزی خود را تکمیل کند، به سؤالات رئیسجمهور پاسخ دهد و اطمینان حاصل کند که همه موارد احتمالی را برای به حداقل رساندن خطرات انجام داده است. تلاشهای موازی توسط وکلای ارشد دولت برای بررسی اطلاعات مربوط به الظواهری و ایجاد زمینههای قانونی برای اجرای عملیات در جریان بود. در 25 جولای، در حالیکه بایدن به واسطه ابتلا به کرونا در قرنطینه به سر میبرد، تیم خود را برای دریافت آخرین اطلاعات، فراخواند. بایدن مجدداً روی جزئیات ریز تمرکز کرد و در مورد گزینههای دیگری که میتواند تلفات غیرنظامیان را به حداقل برساند سوال پرسید. او در مورد چیدمان خانه - جایی که اتاقها پشت پنجرهها و درهای طبقه سوم قرار گرفتهاند سوال پرسید. او به هر یک از اعضای تیمش رو کرد و نظر هر یک را جویا شد و در پایان مجوز «حمله هوایی دقیق» را برای از بین بردن هدف صادر کرد. پنج روز بعد، دو موشک هلفایر در ساعت 6:18 صبح به وقت محلی به بالکن خانه امن در کابل شلیک شد. نهادهای مختلف اطلاعاتی آمریکا کشته شدن الظواهری را تایید کردند. هیچیک از اعضای خانواده الظواهری که در سایر اتاقهای خانه بودند، آسیبی ندیدهاند. بایدن که هنوز در اقامتگاه کاخ سفید به دلیل ابتلای مجدد به کووید در قرنطینه بود، از زمان شروع و پایان عملیات مطلع شد.
پزشکی که تروریست شد
ایمنالظواهری، رهبر القاعده که در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در افغانستان کشته شد، ایدئولوگ و استراتژیست اصلی این گروه و مغز متفکر شبکه جهانی آن و برنامهریز حملات به ایالات متحده بود. این چشمپزشک 71 ساله مصری نقش اصلی در حملات به سفارتخانههای ایالات متحده در کنیا و تانزانیا در سال 1998 و حملات 11 سپتامبر در واشنگتن دیسی و شهر نیویورک را بر عهده داشت. در حملات 11سپتامبر نزدیک به 3000 آمریکایی کشته شدند. او دو ماه پس از کشته شدن بنیانگذار القاعده، اسامه بنلادن، توسط ایالات متحده در سال 2011 به عنوان رهبر این گروه معرفی شد. در حالی که بنلادن از یک پیشینه ممتاز در یک خانواده برجسته سعودی برخوردار بود، الظواهری تجربه رهبری یک انقلابی زیرزمینی را داشت. بنلادن کاریزما و پول برای القاعده فراهم کرد، اما این الظواهری بود که تاکتیکها و مهارتهای سازمانی را به القاعده تزریق کرد. بروس هافمن، استاد و کارشناس مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت:«نگاه بنلادن همیشه به الظواهری بود». الظواهری که در سال 1951 در خانوادهای سرشناس در قاهره به دنیا آمد، نوه امام اعظم مسجد الازهر است. او در حومه سرسبز «معادی» در قاهره بزرگ شد. مکانی که مورد علاقه مهاجران کشورهای غربی بود که او علیه آن انتقاد میکرد. بنا بر گزارشها، الظواهری پسر یک استاد رشته فارماکولوژی بود که در 15سالگی به دلیل پیوستن به اخوانالمسلمین دستگیر شد. او همچنین از ایدههای انقلابی نویسنده مصری سیدقطب که در سال 1966 به اتهام تلاش برای براندازی دولت اعدام شد، الهام گرفت. افرادی که در دهه 1970 با الظواهری در دانشکده پزشکی دانشگاه قاهره تحصیل کردند، مرد جوانی سرزنده را توصیف میکنند که به سینما میرفت، موسیقی گوش میداد و با دوستانش شوخی میکرد. اما او در محافل مخالفان مسلح نیز فعال بود. او سعی کرد با ارتباط گرفتن با افراد مختلف گروه جهاد اسلامی را تشکیل دهد و شروع به تلاش برای نفوذ به ارتش مصر کرد. حتی در یک مقطع زمانی اسلحه در کلینیک خصوصی خود ذخیره کرد. الظواهری برای اولین بار زمانی که در قفس دادگاه ایستاد و با اتهامات مربوط به ترور انورسادات، رئیسجمهور مصر در سال 1981 روبهرو شد، به شهرت رسید. الظواهری در حالی که ردای سفیدی بر تن داشت، در حالی که متهمان دیگر با خشم در واکنش به پیمان صلح سادات با اسرائیل شعار میدادند، فریاد زد: «ما فداکاری کردیم و هنوز هم برای فداکاریهای بیشتر تا پیروزی کامل اسلام آمادهایم». الظواهری به دلیل نگهداری غیرقانونی اسلحه به سه سال زندان محکوم شد، اما از اتهامات اصلی این ترور تبرئه شد. در طول دوران زندان، او به شدت شکنجه شد. برخی معتقدند که این شکنجهها در رادیکالتر شدن الظواهری بسیار موثر بوده است. دکتری که با الظواهری درس خوانده و از ذکر نامش خودداری کرده است، به خبرگزاری رویترز گفته: «وقتی او از زندان بیرون آمد، فرد کاملاً متفاوتی بود.» الظواهری پس از آزادی به پاکستان رفت و در آنجا با هلال احمر در درمان مجاهدین زخمی شده در افغانستان در حال نبرد با نیروهای شوروی همکاری کرد. در همین زمان بود که او با بنلادن که به جریان مقاومت افغانستان پیوسته بود، آشنا شد. الظواهری با به دست گرفتن رهبری جهاد اسلامی در مصر در سال 1993، یکی از چهرههای برجسته در این کارزار بود که در اواسط دهه 1990 برای سرنگونی حکومت فعالیت میکرد. در این کارزار بیش از هزار و 200 مصری کشته شدند. مقامات مصری پس از سوءقصد نافرجام به حسنی مبارک در ژوئن 1995 در آدیس آبابا، جهاد اسلامی را سرکوب کردند. الظواهری در واکنش، دستور حمله به سفارت مصر در اسلامآباد پاکستان در سال 1995 را صادر کرد. دو خودرو مملو از مواد منفجره از دروازههای محوطه عبور کردند و 16 نفر را کشتند. او همچنین با حمله به گردشگران خارجی در شهر الاقصر مصر در سال 1997 که منجر به کشته شدن 62 نفر شد، ارتباط داشت. در سال 1999، دادگاه نظامی مصر الظواهری را غیابی به اعدام محکوم کرد. در آن زمان، او به بنلادن برای تشکیل القاعده کمک میکرد و سالها تصور میشد که در امتداد مرز بین پاکستان و افغانستان پنهان شده است. وقتی حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001، پناهگاه امن القاعده را ویران کرد و اعضای آن را پراکنده کرد یا کشت و یا اسیر کرد، این الظواهری بود که بقای القاعده را تضمین کرد. او رهبری القاعده را در منطقه مرزی افغانستان و پاکستان بهدست گرفت و متحدان خود را با عنوان در مناصب کلیدی منصوب کرد. او همچنین به چهره عمومی جنبش تبدیل شد. در این زمان بنلادن عموما در اختفا به سر میبرد و این الظواهری بود که مدام پیامهای ویدئویی منتشر میکرد. او با ریش پرپشت، عینک لبهدار و کبودی برجسته بر پیشانی ناشی از سجدههای طولانی در نماز، جلوی دوربین ظاهر میشد. او مدام با منتقدانش در درون اردوگاه جهادیها وارد دعواهای ایدئولوژیک میشد و در ویدئوهایش انگشت خود را به شکل هشدارآمیزی تکان میداد. حتی برخی از شخصیتهای کلیدی در رهبری القاعده او را بیش از حد کنترلکننده، مرموز و تفرقهانگیز خواندند. درست برخلاف بنلادن، که بسیاری از شبهنظامیان القاعده حضور آرام او را تحسین کرده و تقریبا معنوی توصیف میکردند. با این حال او سازمان القاعده را از یک برنامهریز متمرکز حملات به رأس یک زنجیره گسترده تغییر داد. او ایجاد شبکهای از شاخههای خودمختار در سراسر منطقه از جمله عراق، عربستان سعودی، یمن، شمال آفریقا، سومالی و آسیا را رهبری کرد. در دهه اول پس از 11 سپتامبر 2001، القاعده الهامبخش حملاتی در تمام این مناطق و همچنین اروپا، پاکستان و ترکیه بود. از جمله بمبگذاریهای قطار در سال 2004 در مادرید و بمبگذاریهای ترانزیتی در لندن در سال 2005 نیز کار القاعده بود، گروه وابسته به القاعده در یمن با تلاش برای بمباران یک جت مسافربری آمریکایی در سال 2009 و تلاش برای بمبگذاری سال بعد، ثابت کرد که قادر به طراحی حملات در خاک آمریکا است. پس از کشته شدن بنلادن در حمله آمریکا به محل اقامت وی در پاکستان، القاعده کمتر از دو ماه بعد الظواهری را رهبر اصلی خود معرفی کرد. الظواهری در سخنانی ستایشآمیز درباره بنلادن، با یادآوری تهدید بنیانگذار این گروه مبنی بر اینکه «تا زمانی که ما را جدی نگیرید و سرزمین مسلمانان را ترک نکنید، خواب امنیت را هم نخواهید دید» وعده داد که به حملات علیه غرب ادامه خواهد داد. اما او با ناراحتی شاهد بود که القاعده عملاً توسط شورشهای عربی در سال 2011 که عمدتاً توسط فعالان طبقه متوسط و روشنفکران مخالفِ دههها استبداد راهاندازی شد و ظهور گروه داعش در سالهای 2014-2019 در عراق به حاشیه رانده شده و سوریه توجه جهانی را به خود جلب کرد. کالین کلارک، مدیر تحقیقات گروه سوفان، یک شرکت امنیتی جهانی، به الجزیره گفت که مرگ الظواهری «ضربه مهمی» برای این گروه خواهد بود و حضور او در کابل سوالاتی را در مورد رابطه او با طالبان ایجاد کرده است. کلارک گفت: «این مسئله به ما میگوید که او در طول سال گذشته از زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، خیلی راحتتر رفت و آمد میکرده.»