تحلیلی بر اختلافنظرهای اخیر ترامپ و نتانیاهو
در حال حاضر کاملاً مشهود است که رئیسجمهور ایالات متحده در سیاستهایی که در منطقه دنبال میکند توجه چندانی به ملاحظات رژیم صهیونیستی نمیکند، بهطوری که بعضاً گفته میشود روابط واشنگتن – تلآویو دچار مشکل شده است.

در حال حاضر کاملاً مشهود است که رئیسجمهور ایالات متحده در سیاستهایی که در منطقه دنبال میکند توجه چندانی به ملاحظات رژیم صهیونیستی نمیکند، بهطوری که بعضاً گفته میشود روابط واشنگتن – تلآویو دچار مشکل شده است. اظهارات اخیر ترامپ در کاخ سفید مبنی بر اینکه آتشبس وی با انصارالله صرفاً معطوف به این است که آنها به کشتیهای آمریکایی حمله نکنند و دولت او مشکلی با حملات آتی یمنیها به فلسطین اشغالی ندارد، بیشازپیش به این گزاره دامن زده که آمریکا عملاً از رژیم صهیونیستی درخصوص درگیری با انصارالله فاصله گرفته و فراتر از آن، تلآویو را از روندهای تصمیمگیری با محوریت غربآسیا و ایران دور نگه داشته است.
اختلاف بین ترامپ و نتانیاهو عمدتاً ناشی از دیدگاههای متفاوتشان در مورد مسائل کلیدی سیاست خارجی و رویکردهای تاکتیکی در برخورد با چالشهای منطقهای است که دو بازیگر با آن مواجهاند. بهطوریکه ترامپ در مدت کوتاهی و برخلاف گذشته، در مورد سه مسئله مهم یعنی برنامه هستهای ایران، ارتباط با حماس که اخیراً به آزادی یکی از اُسرای آمریکایی منجر شد و همچنین آتشبس با انصارالله یمن در حال انجام اقدامات و تحرکاتی بدون هماهنگی با رژیم صهیونیستی است.
به عنوان مثال، در خصوص جمهوری اسلامی ایران با اینکه آنها نیز با ایران هستهای مخالفاند و آن را تهدیدی علیه امنیت و منافع ملی خود میدانند، لیکن در مواجهه با این مسئله نتانیاهو اغلب از اقدامات پیشگیرانه و قاطعانه، مانند حمله به تأسیسات هستهای حمایت میکند، در حالیکه ترامپ تمایلی به حمله به تأسیسات هستهای ندارد و ترکیبی از فشار حداکثری و دیپلماسی را دنبال میکند که این رویکرد بهشدت مورد انتقاد نتانیاهو است. به بیان سادهتر نتانیاهو معتقد به نابودی برنامه هستهای ایران به هر طریق ممکن است و ترامپ عمدتاً بر این مسئله تأکید میکند که برنامه هستهای ایران نباید دارای ابعاد نظامی باشد و کنار آمدن با یک برنامه هستهای صلحآمیز در ایران را امکانپذیر میداند.
در عین حال، این نکته قابل توجه است که با وجود تمام اختلافاتی که در نگاه بین دولت آمریکا و نتانیاهو وجود دارد، اما این اختلافات، تنها دارای ابعاد تاکتیکی بوده و به نوعی متأثر از نگاههای شخصی و متفاوت ترامپ در مواجهه با چالشهای سیاست خارجی در منطقه است. با وجود اختلافنظرهای یادشده، بهگونهای که نتانیاهو عمداً در حال کارشکنی در برابر سیاستهای ترامپ در منطقه از جمله توافق با ایران است، اما کاملاً روشن است که این امر در سطح کلان آسیبی به بنیانهای راهبردی مناسبات تلآویو – واشنگتن و تعهد راهبردی آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی نمیزند.
نکته قابل توجه اینکه دو طرف هنوز این تفاوت دیدگاهها را با عنوان «اختلاف» به رسمیت نمیشناسند و افرادی همچون دیوید فریدمن سفیر سابق آمریکا نزد رژیم صهیونیستی وجود اختلافات را به طور کامل رد میکنند. نتانیاهو هم در نشست سری کمیته امنیت و امور خارجی کنست اعلام کرده است، شکافی بین ما و آمریکاییها وجود ندارد.
ویتکاف نماینده دولت ترامپ در غرب آسیا هم در گفتوگو با خبرگزاری بریتبارت اظهار داشته است: «اختلافهای کوچک و معمولی را که اصلاً اهمیتی ندارند، به شکلی اغراقآمیز در رسانهها منعکس میکنند و آن را تبدیل به بحرانی بزرگ جلوه میدهند. این مضحک است.» نکته مهم این است که با وجود اختلافات موجود، رژیم صهیونیستی و آمریکا بهویژه در زمینه مقابله با تهدیدات منطقهای و حفظ امنیت رژیم منافع مشترک زیادی دارند. این منافع مشترک همیشه به عنوان عاملی برای حفظ روابط نزدیک بین دو بازیگر، صرفنظر از اختلافات شخصی بین رهبران عمل کرده است.
ترامپ همواره نشان داده که حامی قوی رژیم صهیونیستی است و این حمایت میتواند عاملی برای کاهش تنش با نتانیاهو باشد. البته ترامپ به خوبی میداند که درخصوص مسائل رژیم اسرائیل نمیتواند خارج از چارچوب کلان سیاست خارجی این کشور در قبال این رژیم عمل نموده و یا اقدام کند. حمایت از رژیم صهیونیستی و تلاش برای تأمین و تضمین امنیت آن در هر شرایطی یکی از اصول ثابت و پایدار سیاست خارجی آمریکاست که تمام دولتها از هر جناحی متعهد به اجرای آن هستند و این نشانگر نقش و نفوذ قوی لابی صهیونیستی در آمریکاست.
ترامپ هم از این قاعده مستثنی نیست، بنابراین با وجود اختلافنظرهای شخصی، مجبور است منافع راهبردی آمریکا را در اولویت قرار دهد و روابط با رژیم صهیونیستی را در بالاترین سطح حفظ کند. این در حالی است که نتانیاهو هم به خوبی میداند که حفظ روابط خوب با آمریکا برای این رژیم حیاتی است، لذا چارهای جز حفظ و تداوم مناسبات خوب با دولت ترامپ ندارد.