سفر ترامپ و نشانههای بد برای نتانیاهو
در آستانه سفر ترامپ، آوای تیم او هم در حال تغییر به نظر میرسد. ویتکاف ناگهان بابت طولانیکردن جنگ در غزه از اسرائیل انتقاد میکند و میگوید آتشبس و توافق بر سر گروگانها گام درست بعدی هستند.

سال گذشته وقتی رئیسجمهور ترامپ دوباره برنده انتخابات شد، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و مشاورانش، نفس راحتی کشیدند؛ اما حالا که ترامپ به کاخ سفید برگشته، وضعیت دیگری پیش روست. درست است که نتانیاهو مدتی در غزه دست بازتری داشت، اما این دو رهبر چندان درباره دیگر مسائل همنظر نیستند. سفر سهروزه ترامپ به منطقه خلیج[فارس] هم ممکن است این را مشهودتر کند. رئیسجمهور آمریکا اول در عربستان سعودی توقف میکند، سپس قطر و سپس امارات متحده عربی. هیچ سفری به اسرائیل در برنامه نیست.
طبق روال ترامپ، این سفر هم تماماً تراکنشی خواهد بود. او به دنبال پیروزیهای سریع است و توافقات چند میلیارد دلاری نفتی و تجاری و سرمایهگذاریهایی که بتواند در بازگشت به خانه تبلیغشان کند. این وضعیت یک مشکل پیش روی نتانیاهو میگذارد: برای ترامپ، صدای پول از همه چیز بلندتر است و رهبران این منطقه هم به دنبال بدهبستان خواهند بود.
پایاندادن به جنگ در غزه بالای فهرستشان خواهد بود، همان جنگی که نتانیاهو، عمدتاً برای حفظ ائتلاف غیرقابلکنترلش و پرهیز از انتخابات، مصمم است ادامه، بلکه گسترش دهد. این کشورها دوباره و دوباره هم تأکید کردهاند که بازگشت به مذاکرات دودولتی لازم است؛ مثلا رهبران سعودی اصرار دارند که بدون حرکت واضح دیپلماتیک به آن سمت، هیچ «عادیسازی» روابط با اسرائیل در کار نخواهد بود.
بالاخره و برخلاف ۲۰۱۷، این رهبران حالا خواستار توافق هستهای با ایران هستند، از آنجا که همگی عطش ثبات منطقهای دارند. آنها در حال حاضر فرصتی پیش رو میبینند برای برقراری کمی آرامش، حالا که نیابتیهای ایران، حماس و حزبالله آسیب جدی دیدهاند و بشار اسد، متحد تهران در سوریه، سقوط کردهاست. سعودیها در سال ۲۰۱۵، علیه حوثیهای مورد حمایت ایران جنگ راه انداخته بودند اما این بار، آنها میخواهند درگیری در یمن خاتمه یابد. از این رو بود که از توافق ترامپ برای توقف بمباران حوثیها در مقابل قول آنها برای توقف هدفگیری کشتیهای ایالات متحده در دریای سرخ حمایت کردند.
اعلام این توافق اسرائیل را غافلگیر کرد، چون اندکی پس از حمله موشکی حوثیها به فرودگاه بنگوریون انجام شد، حملهای که باعث لغو پرواز بسیاری از خطوط هوایی بینالمللی به اسرائیل شد. این تحول کلافگی فزاینده نتانیاهو را بیشتر هم کرد، از آنجا که این رهبر اسرائیلی اخیراً در سفرش به واشنگتن، در دو جبهه دیگر هم پس زده شد، او از واشنگتن دست خالی برگشت، بدون دریافت حمایت برای حمله به ایران و بدون توافق بر سر تعرفهها. نتانیاهو و مشاورانش این را هم به خوبی میدانند که برخی در اردوگاه «ماگا»، شامل معاون اول جیدیونس و نماینده ویژه استیو ویتکاف، نسبت به هر گونه ماجراجویی با پایان باز که ممکن است خطر گرفتارکردن واشنگتن را داشته باشد، تردیدهای جدی دارند.
نابودکردن تأسیسات هستهای ایران هم قطعاً چنین نتیجهای خواهد داشت. ونس در مصاحبهای پیش از ادای سوگند معاون اول رئیسجمهور گفته بود: «منافع ما کاملاً در این است که به جنگ با ایران نرویم. هدررفت عظیمی از منابع خواهد بود. بهشدت برای کشور ما گران از کار در خواهد آمد.»
با این حال، به نظر میرسد نتانیاهو هنوز بر این امید مانده که بتواند ترامپ را به حمله به ایران قانع کند یا این که لااقل، ترامپ اجازه دهد که او خودش این کار را بکند؛ اما در شرایطی که سعودیها وعدههایی به ارزش چند میلیارد دلار میدهند و قطریها آمادهاند، هواپیمای روبهکهنسالی رئیسجمهور را جایگزین کنند، به نظر میرسد این امید نابهجایی باشد.
در آستانه سفر ترامپ، آوای تیم او هم در حال تغییر به نظر میرسد. ویتکاف ناگهان بابت طولانیکردن جنگ در غزه از اسرائیل انتقاد میکند و میگوید آتشبس و توافق بر سر گروگانها گام درست بعدی هستند. طبق گزارش کانال ۱۲ اسرائیل، او به خانوادههای اسرای اسرائیلی که هنوز دست حماساند گفت: «ما میخواهیم گروگانها را به خانه بیاوریم اما اسرائیل آماده پایاندادن به جنگ نیست.» حتی ترامپ خودش هم برای اولین بار به صراحت خواستار پایان جنگ شده است. بنابراین به نظر میرسد نتانیاهو به زودی چیزی را خواهد آموخت که ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین هم با تجربهای تلخ آموخت: برای ترامپ، غزه و اوکراین برنامههای حاشیهای هستند و او نمیخواهد اینها مزاحم برنامه دیپلماتیک بزرگتر او برای بازنشانی روابط و ابرتوافقات تجاری شوند.