سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلب: اصلاحطلبان باید از جامعه «وحشتزدایی» کنند
اصلاحطلبان در حاضر بهدلایل قهری ناچارند بهشکل سلبی با مسائل مواجه شوند. یعنی در حوزه سیاست خارجی، باید تلاششان این باشد که با تولید گفتار سیاسی، و تا حد امکان تأثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز تنش و درگیری و جنگ جلوگیری کنند.

سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلب در گفتوگو با خبرآنلاین درباره مهمترین چالش پیشروی اصلاحطلبان برای تأثیرگذاری بر سیاست کشور در سال 1404 گفت: «اصلاحطلبان در حاضر بهدلایل قهری ناچارند بهشکل سلبی با مسائل مواجه شوند. یعنی در حوزه سیاست خارجی، باید تلاششان این باشد که با تولید گفتار سیاسی، و تا حد امکان تأثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز تنش و درگیری و جنگ جلوگیری کنند. البته، تنشزایی و جنگطلبی مختص نیروهای بیگانه نیست.
واقعیت آن است که در پس ذهن جنگطلبهایِ وطنی ایدههایی خطرناک وجود دارد؛ یعنی زیست در فضای تحریم و جنگ مطلوب آنهاست. درحالیکه توجه ندارند در صورت وقوع درگیری و جنگ لزوماً منطق جنگطلبهایِ وطنی حاکم نمیشوند و ممکن است از جعبه جنگ «پل برمر» و فرستادههای ویژه خارج شود. کار اصلاحطلبی اما محدود به سیاست خارجی نیست و باید به مسئله «عدالت اجتماعی» توجه ویژه شود.
واقعیت موجود و آمار به ما میگوید که ۳ دهک جامعه با فقر شدید دست به گریبان هستند و علاوه بر آن سایر دهکهای جامعه هم بیافق شدهاند و دائماً چشموگوششان به نوسانات است. از این رو اصلاحطلبان باید بهسهم خود از جامعه «وحشتزدایی» کنند؛ طبعاً بخشی از این وحشتزدایی از طریق تولید ایده و فکر سیاسی صورت میگیرد و بخش دیگر از طریق نقد صریح سیاستهایی که جامعه را به چنین وضعیتی کشانده است.»
حجاریان درباره چگونگی استفاده ایران از دیپلماسی برای حفظ ثبات داخلی و جایگاه بینالمللی گفت: «من با اصل این سوال مشکل دارم. اولاً، «دیپلماسی» در کشور ما آنگونه که باید عمل نمیکند. بخشی از این معضل ذاتی دستگاه دیپلماسی بوده که دلیل اصلی آن جذب نیروهای کمکیفیت و ایدئولوژیک است. بخش دیگری از این معضل، تحمیلی است؛ یعنی زمانیکه وزارت امور خارجه تلاش میکند کاری را به سرانجام برساند، یکباره چندین صدای گوشخراش و چندین عمل تخریبی بر سر آن آوار میشود.
اگر بناست دیپلماسی بهقاعده شود باید با قید فوریت این عوامل مخرب را کنترل کنند تا دستکم توان دستگاه دیپلماسی در این جهت مستهلک نشود. البته همزمان باید توجه داشت که نباید به بهانه سیاستهای کلان کشور، باب نقد را ببندیم و منتقدان را خاموش کنیم. ثانیاً، گزاره «حفظ ثبات» صحیح نیست.
ثبات فقط ناظر به جنگ نشدن نیست، وضعیت غیرجنگی شرط لازم است و شرط کافی تلاش برای تغییر جهت نظام سیاسی به سمت توسعه پایدار است. بنابراین نباید پشت ایده «جنگ نمیشود» متوقف بمانیم و باید گامهای بعد را ببینیم که متأسفانه معدل گفتار سیاسی حاکمیت چنین تصویری بهدست نمیدهد.»
تئوریسین اصلاحطلب درباره استراتژیها برای تقویت خودکفایی اقتصادی ایران گفت: «خودکفاییدر همه چیز اساساً نسخهای عقلانی و عقلایی نیست. جهان امروز، جهان ائتلاف و همکاری است. هر کشوری مزیتی نسبی دارد، و میبایست از آن به بهترین شکل استفاده کند.
در اینجا دو مسیر پیشروست؛ یا تن دادن به ائتلافهای موثر جهانی که از طریق نرمال شدن و پیوستن تدریجی به شبکههایِ مالیِ جهانی انجام میگیرد، و یا تن دادن به ائتلافهای کوچک که شاید اثرگذار باشند، اما برای شرایط ما مانند مخدر عمل میکنند و درمانگر نیستند.»
حجاریان در پاسخ به سوالی درباره نقش نسل جوان و شبکههای اجتماعی در شکلدهی به افکار عمومی ایران گفت: «واقع امر این است که همین فضای مجازی، که حتماً به آن نقدهایی وارد است، باعث شده جامعه در همه ساحات از وضعیت تکمنبعی خارج شود.
میخواستند فضای مجازی را محدود کند و از ریخت بیندازد تا ماهی خود را صید کند، حال آنکه جوانان طور دیگری برخورد کردند و سر سفره ایدئولوژیک صداوسیما و پلتفرمهای داخلی ننشستند. یعنی بازی حاکمیت با فضای مجازی دو سر باخت شد.»
او درباره سیاستهای ایران در سال جدید پیرامون آمریکا و چین گفت: «درباره آمریکا و مسئله مذاکره باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همهجانبه و مستقیم وجود ندارد. اگر در مذاکره فعالانه برخورد شود، اولاً ایده مذاکره تحمیلی و طراحیشده شکست میخورد و ثانیاً، ایران میتواند از وضعیت انفعال خارج شود.
اما درباره چین؛ این کشور یک ایده مرکزی دارد و آن اینکه جایی میرود و میماند که چشمانداز امنیت و مسیر توسعه روشن باشد والا کجدار و مریز رفتار میکند. بنابراین اگر میخواهیم از فرصت چین استفاده کنیم، باید ایرانِ امن و در جهت توسعه را تصویر کنیم.»