| کد مطلب: ۳۱۹۹۷

«نه» به یک زن کمتر / مواضع جدید دولت آرژانتین درباره قوانین مربوط به زن‏‌کشی موجب اعتراض‌‏هایی در این کشور شده است

در ۲۴ ژانویه گذشته، «ماریانو کونئو لیبارونا»، وزیر دادگستری آرژانتین در شبکه X اعلام کرد که رئیس‏‌جمهور این کشور «خاویر میلی» به‏‌دنبال حذف زن‏‌کشی از قانون جزاست، زیرا این اقدام تحریف مفهوم برابری است: «این دولت از برابری در برابر قانون، همانطور که در قانون اساسی ملی ما تصریح شده، دفاع می‏‌کند. هیچ زندگی‏‌ای بیش از دیگری ارزش ندارد.»

«نه» به یک زن کمتر / مواضع جدید دولت آرژانتین درباره قوانین مربوط به زن‏‌کشی موجب اعتراض‌‏هایی در این کشور شده است

غزال فروتن خبرنگار اجتماعی

شبی که «ادگاردو» دخترش را برای بار آخر دید، «کارولینا» 17 ساله بود. در آخرین مکالمه آنها، او از کارولینا خواست که دوست‌پسرش را به‌دلیل رفتار بدی که با او داشت، ترک کند. تقریباً 30 سال بعد، ادگاردو شب بعد را طوری به یاد می‌آورد که انگار همین امروز بوده است: «به مدرسه‌اش رفته بودم چون تماسی مشکوک از طرف او داشتم. وقتی پیدایش نکردم و نتوانستم او را در خانه‌ام پیدا کنم، مستقیم به خانه دوست‌پسرش رفتم.» اما وقتی ادگاردو به آنجا رسید، دخترش مرده بود. او یک‌هفته قبل از تولد 18 سالگی‌اش توسط دوست‌پسرش «فابیان تابلادو»، 113 ضربه چاقو خورده بود.

آن دوشنبه سرد سال 1996، آغاز مبارزه طولانی ادگاردو برای به دست آوردن عدالت برای دخترش بود؛ جنگی که دهه‌ها طول کشید و به شهادت او و نقش مهم‌اش در کمپینی گسترده‌تر برای بازنگری قوانین جزایی آرژانتین برای به‌رسمیت شناختن زن‌کشی به‌عنوان یک عامل تشدیدکننده انجامید. این کمپین که توسط جنبش‌های زنان و سازمان‌های حقوق بشر رهبری می‌شد، سرانجام زمانی که دولت آرژانتین این قانون را در سال 2012 تغییر داد، به موفقیت رسید، اما اکنون که بیش از یک دهه از آن زمان می‌گذرد، بسیاری از مبارزان مانند ادگاردو از خود می‌پرسند که آیا مبارزه آنها بیهوده بوده است؟ 

mariano cuneo libarona copy

در 24 ژانویه گذشته، «ماریانو کونئو لیبارونا»، وزیر دادگستری آرژانتین در شبکه X اعلام کرد که رئیس‌جمهور این کشور «خاویر میلی» به‌دنبال حذف زن‌کشی از قانون جزاست، زیرا این اقدام تحریف مفهوم برابری است: «این دولت از برابری در برابر قانون، همانطور که در قانون اساسی ملی ما تصریح شده، دفاع می‌کند. هیچ زندگی‌ای بیش از دیگری ارزش ندارد.»

منتقدان می‌گویند، این اقدام تازه‌ترین اقدام دولت راست‌گرای میلی برای سرکوب حقوق زنان است. اظهارات وزیر دادگستری آرژانتین پس از آن صورت می‌گیرد که میلی رئیس‌جمهور در مجمع جهانی اقتصاد در داووس علیه مفهوم زن‌کشی و آنچه «فمینیسم رادیکال» می‌خواند، صحبت کرد: «ما حتی به نقطه عادی‌سازی این واقعیت رسیده‌ایم که در بسیاری از کشورهای به‌ظاهر متمدن، اگر یک زن را بکشید، به آن زن‌کشی می‌گویند و این مجازات جدی‌تر از این است که شما مردی را صرفاً براساس جنسیت قربانی بکشید.

از نظر قانونی، ارزش زندگی یک زن از یک مرد بیشتر است.»  منابعی در وزارت دادگستری به سی‌ان‌ان گفته‌اند که «کونئو لیبارونا» در حال کار روی تغییرات پیشنهادی در قانون است که قصد دارد به کنگره ارائه دهد. فعلاً مشخص نیست که اصلاح قانون مجازات پیشنهادی چه زمانی به کنگره ارائه خواهد شد و آیا دولت اقلیت «خاویر میلی» از حمایت کافی برای تصویب این قانون برخوردار خواهد بود یا خیر.

همدستی راست افراطی و زن‌ستیزی 

«فمینیسم رادیکال تحریف مفهوم برابری است، حتی در خیرخواهانه‌ترین شکل آن، زائد است؛ زیرا برابری در برابر قانون از قبل در غرب وجود دارد. هر چیز دیگر جست‌وجوی امتیازات است؛ چیزی که فمینیسم رادیکال واقعاً به‌دنبال آن است و نیمی از جمعیت را در مقابل نیمی دیگر قرار می‌دهد، درحالی‌که هر دو باید در یک طرف باشند. ما حتی به مرحله عادی‌سازی این واقعیت رسیده‌ایم که در بسیاری از کشورهای به‌ظاهر متمدن، اگر یک زن را بکشید، به آن زن‌کشی می‌گویند. این مجازات جدی‌تر از این است که شما مردی را صرفاً براساس جنسیت قربانی بکشید.

از نظر قانونی، ارزش زندگی یک زن از یک مرد بیشتر است و اینکه آنها پرچم شکاف دستمزد مبتنی بر جنسیت را حمل می‌کنند. اما وقتی به داده‌ها نگاه می‌کنید، واضح است که هیچ نابرابری برای کار مشابه وجود ندارد، بلکه بیشتر مردان تمایل دارند حرفه‌های با درآمد بهتری را نسبت به زنان انتخاب کنند. با این حال، آنها از این واقعیت که اکثر زندانیان زندان یا اینکه بیشتر لوله‌کش‌ها یا اینکه بیشتر قربانیان دزدی یا قتل مردند، شکایت نمی‌کنند. تازه چه رسد به اکثر افرادی که در جنگ‌ها کشته شده‌اند. اما اگر این نکات را در رسانه‌ها یا حتی در این انجمن مطرح کنید، صرفاً به‌دلیل دفاع از یک اصل اولیه دموکراسی مدرن و حاکمیت قانون، که برابری در برابر قانون است، یک زن‌ستیز محسوب می‌شوید.

تصادفی نیست که همین گروه‌ها مروج اصلی دستور کار خونین و جنایتکارانه سقط جنین‌اند؛ برنامه‌ای که براساس این فرضیه مالتوسی طراحی شده است که جمعیت بیش از حد زمین را نابود خواهد کرد، بنابراین ما باید نوعی کنترل جمعیت را اجرا کنیم. این انجمن‌ها دستور کار دگرباشان جنسی را ترویج و تلاش می‌کنند این ایده را تحمیل کنند که زنان، مرد و مردان، زن‌اند. آنها اما در مورد زمانی که مردی لباس زنانه می‌پوشد و حریف خود را در رینگ بوکس می‌کشد، یا زمانی که یک مرد زندانی ادعا می‌کند که زن است و درنهایت به زنان در زندان تجاوز جنسی می‌کند، چیزی نمی‌گویند.»

این‌ها بخشی از سخنان خاویر میلی، این پوپولیست راست افراطی در مجمع جهانی اقتصاد در داووس است؛ سخنانی که خشمی سراسری را در میان فعالان زن آرژانتینی و بسیاری از جوانان این کشور در شبکه‌های اجتماعی برانگیخته است.

«ماریلا بلسکی»، مدیر اجرایی عفو بین‌الملل آرژانتین درباره این اظهارنظرهای میلی می‌گوید: «زن‌کشی همیشه یک قتل است، یعنی مرگ یک فرد به دست دیگری. با این حال، قتل یک زن لزوماً یک زن‌کشی نیست. برای اینکه آن را یک زن‌کشی در نظر بگیریم، باید یک خشونت خاص، یک زمینه خاص وجود داشته باشد. زن‌کشی ریشه در سیستمی دارد که تبعیض علیه زندگی زنان را تقویت می‌کند. در عین حال، آنها کلیشه‌های مردانگی مرتبط با قدرت بدنی و قدرت کنترل زنان را بازتولید می‌کنند.» 

ادگاردو، پدر کارولینا ـ که قربانی زن‌کشی به دست دوست‌پسرش شد ـ شروع به زدن درها، گذراندن سال‌ها برای ملاقات با وکلا، حقوقدانان و رؤسای‌جمهور کرد و به جنبش گسترده‌تری از سوی مبارزان برای تغییر قانون پیوست. او می‌گوید: «من مجبور شدم بیرون بروم و بجنگم زیرا قانون از من محافظت نمی‌کند.»

پس از سال‌ها فشار، ادگاردو و مبارزان همکارش در سال 2012 با یک پیروزی تلخ و شیرین پاداش دریافت کردند، زمانی که تغییر در قانون جزا، زن‌کشی را به‌رسمیت شناخت و حداکثر مجازات را به حبس‌ابد افزایش داد و اکنون، بیش از یک‌دهه بعد، تحت حکومت میلی، آن پیروزی سخت در معرض تهدید قرار گرفته است.

یکی از اولین نشانه‌ها در آگوست 2024 رخ داد؛ زمانی که دولت میلی برنامه حمایتی را تضعیف کرد که به قربانیان خشونت مبتنی بر جنسیت یارانه می‌دهد تا مجبور نباشند در محلی بمانند که مورد آزار و اذیت قرار ‌گیرند. این اقدام دولت طول مدت حمایت را از شش‌ماه به سه‌ماه کاهش داد و الزامی را ایجاد کرد که متقاضیان گزارش پلیسی را ارائه کنند که وضعیت خود را تأیید کند.

اما منتقدان می‌گویند، بسیاری از قربانیان خشونت خانگی در وهله اول برای مراجعه به پلیس، بیش از حد احساس ترس می‌کنند. همانطور که بلسکی، از عفو بین‌الملل، می‌گوید: «بسیار نگران‌کننده است که ویژگی این نوع جنایات و تعهدات دولت آرژانتین برای جلوگیری، مجازات و ریشه‌کن کردن خشونت علیه زنان که ریشه‌های قانون اساسی دارد، درک نشود.»

در همین حال، 28 سال و هشت‌ماه بعد، «فابیان تابلادو»، قاتل کارولینا، با گذراندن دوران محکومیت خود، اکنون آزاد است. دادگاه به او یک پابند الکترونیکی و یک دستور منع برای محافظت از شریک سابقش و ادگاردو آلو اختصاص داده است؛ دستوری که او در گذشته نقض کرده است. ادگاردو حالا می‌گوید با یک دکمه ضد وحشت در جیبش زندگی می‌کند. اما زندگی برای ادگاردو در سال 1996 متوقف شد؛ او می‌گوید که هر کریسمس یک لیوان برای دختر مورد علاقه‌اش روی میز خانواده می‌گذارد. 

چرا قوانین مربوط به زن‌کشی مهم‌اند؟

زن‌کشی در سال 2012 به‌عنوان یک جرم خاص به قانون جزایی آرژانتین اضافه شد و مجازات آن حبس‌ابد است. با این حال، به‌گفته فعالان حقوق زنان، تعداد زن‌کشی از آن زمان تاکنون بالا بوده است و صدها مورد از این قتل‌ها هرساله گزارش می‌شود. براساس داده‌های دیده‌بان زن‌کشی دفتر دفاع ملی آرژانتین، حدود ۲۹۵ زن‌کشی در سال گذشته ثبت شد، درحالی‌که این آمار در سال ۲۰۲۳، ۳۲۲ مورد و در سال ۲۰۲۲، ۲۴۲ مورد بود.

ماریلا بلسکی، مدیر اجرایی عفو بین‌الملل آرژانتین در روز چهارشنبه هفته پیش در ایکس نوشت: «حذف زن‌کشی به‌عنوان یک مقوله قانونی، زنان را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد.»

آرژانتین برای مدت طولانی به‌عنوان یکی از مترقی‌ترین کشورهای آمریکای لاتین در رابطه با اقدامات برابری جنسیتی و تنوع در نظر گرفته می‌شود، اما دولت میلی از زمان روی کار آمدن در دسامبر 2023، حقوق زنان را هدف قرار داده است. او وزارت زنان را حذف کرده، معاونت حفاظت در برابر خشونت جنسیتی را منحل کرده است و طرح‌های کمک به زنان قربانی خشونت کاهش یافته است. در ماه نوامبر گذشته، آرژانتین تنها کشوری بود که به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای جلوگیری و از بین بردن همه اشکال خشونت علیه زنان و دختران رأی منفی داد.

دولت میلی همچنین به‌دنبال لغو اقداماتی مانند برابری جنسیتی در فهرست‌های انتخاباتی، سهمیه‌بندی نیروی کار برای اقلیت‌های جنسیتی و اسناد هویتی نان باینری‌هاست. میلی در طول مبارزات انتخاباتی‌اش در سال 2022 گفت: «من به‌خاطر داشتن علائم مردانگی عذرخواهی نخواهم کرد.»

مواضع او علیه آنچه «ایدئولوژی جنسیتی» می‌خواند، در این ماه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، متحد و تحسین‌کننده میلی، شتاب بیشتری گرفت. چند ساعت پس از ادای سوگند در هفته گذشته، ترامپ فرمان اجرایی را امضاء کرد که به برنامه‌های تنوع، برابری و مشارکت در دولت فدرال آمریکا پایان می‌دهد؛ برنامه‌هایی که او آن را «خطرناک، تحقیرکننده و غیراخلاقی» توصیف کرد. 

لغو قانون زن‌کشی در آرژانتین می‌تواند تأثیرات موجی در سراسر منطقه داشته باشد و سایر کشورها را تشویق کند که حمایت‌های قانونی خود را تضعیف کنند. این برای زنان در سرتاسر آمریکای لاتین ویرانگر خواهد بود. تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان باید در آرژانتین و در سراسر جهان در اولویت باقی بماند. 

طبق آمار بخش زنان سازمان ملل، تنها در سال 2023، حدود 85 هزار زن و دختربچه به‌طور عمدی در سراسر جهان کشته شده‌اند. از این تعداد، 60 درصد توسط شریک جنسی یا اعضای خانواده به قتل رسیده‌اند. این معادل کشته‌شدن یک زن یا دختر در هر 10 دقیقه به دست کسی است که می‌شناسند و احتمالاً به او اعتماد دارند.

زن‌کشی به‌طور کلی به‌عنوان قتل براساس جنسیت زنان، معمولاً به‌دلیل زن‌ستیزی، تبعیض یا خشونت شریک جنسی تعریف می‌شود. این قتل به‌دلیل ریشه در نابرابری جنسیتی سیستماتیک و قصد اعمال کنترل یا مجازات بر زنان با سایر قتل‌ها متفاوت است. حداقل 18 کشور از 33 کشور در آمریکای لاتین و دریای کارائیب از سال 2007 قوانین زن‌کشی را تصویب کرده‌اند. قبل از تصویب این قوانین، با قتل زنان در بسیاری از این کشورها تحت مقوله وسیع قتل، با تمرکز بر عمد بودن و نه ماهیت جنسیتی جنایت، رفتار می‌شد.

این قوانین گسترده‌تر نمی‌توانند تشخیص دهند که چگونه نابرابری، سوء‌استفاده و پویایی قدرت اغلب به خشونت علیه زنان دامن می‌زند واغلب الگوهای سوء‌استفاده را نامرئی می‌کنند. قوانین زن‌کشی به دنبال تغییر این موضوع بودند. آنها به‌صراحت تشخیص می‌دهند که چه زمانی زنان به‌دلیل جنسیت‌شان کشته می‌شوند و این جنایات را بخشی از یک الگوی گسترده‌تر خشونت می‌دانند که ریشه در نابرابری دارد. این قوانین اغلب در واکنش به خشم عمومی پس از کشتار زنان و اذعان به بی‌عملی گسترده مقامات وضع شده‌اند. این گامی حیاتی به‌سوی عدالت تلقی شده است؛ به‌ویژه در منطقه‌ای که با خشونت علیه زنان مدت‌هاست با مصونیت نسبی برخورد می‌شود.

قوانین در سراسر آمریکای لاتین به‌طور قابل‌توجهی متفاوت است. به‌عنوان مثال در شیلی، زن‌کشی در مورد قتل توسط شریک فعلی یا سابق اعمال می‌شود. در کاستاریکا، فقط قتل‌هایی را شامل می‌شد که قربانی و مجرم ازدواج کرده یا براساس قوانین عادی با هم مرتبط هستند. اصلاحات در سال 2021، قانون را گسترش داد تا در زمینه‌های دیگر نیز اعمال شود. در مقابل، اکوادور زن‌کشی را به‌طور گسترده‌تری تعریف می‌کند و بر پویایی قدرت و ماهیت جنسیتی جنایت، بدون توجه به رابطه بین قربانی و مجرم تمرکز دارد. در آرژانتین، زن‌کشی نوعی قتل تشدید شده است که به‌عنوان قتلی که توسط مرد علیه یک زن در زمینه خشونت مبتنی بر جنسیت انجام می‌شود، تعریف می‌شود.

کشورهای فراتر از آمریکای لاتین، به‌رغم تلاش‌های حمایتی برای پیروی از این قانون، در اتخاذ قوانین خاص زن‌کشی کندتر عمل کرده‌اند. در سال‌های اخیر، کرواسی، مالت و قبرس همگی قوانین خاصی را برای زن‌کشی وضع کرده‌اند. اثربخشی قوانین زن‌کشی همچنان موضوع بحث و ارزیابی جامع کمی از تأثیر آنها وجود داشته است. یک گزارش در سال 2024 در مورد قانون زن‌کشی مکزیک تأکید کرد که قانون به‌تنهایی از قتل‌های مربوط به جنسیت جلوگیری نمی‌کند.

این گزارش همچنین می‌گوید که در عمل، قوانین مربوط به زن‌کشی اغلب بر قتل‌هایی متمرکز است که توسط شرکای صمیمی یا اعضای خانواده انجام می‌شود. درحالی‌که این تمرکز بسیار مهم است، به‌طور ناخواسته منجر به گزارش ناکافی و نامرئی‌بودن قتل‌های زنانه در زمینه‌های دیگر شده است. اینها شامل قتل زنان مسن و مرگ‌های مرتبط با ختنه زنان و جرائم سازمان‌یافته است.

کشتار زنان بومی هم همچنان گزارش نشده و مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. چنین محدودیت‌های شناخته‌شده‌ای از لغو قوانین زن‌کشی حمایت نمی‌کند، بلکه بر لزوم اجرای مؤثرتر و تعبیه این قوانین در جامعه تأکید می‌کند. درحالی‌که چالش‌ها در اجرا باقی مانده است، قوانین زن‌کشی در کشورهایی که خشونت علیه زنان مدت‌هاست نادیده گرفته شده، تغییرات اساسی ایجاد کرده است. قوانین با اذعان صریح جنسیت، قدرت و کنترل به‌عنوان عاملی در این کشتارها، پیامی قدرتمند می‌فرستند که این خشونت نیازمند راه‌حل‌های هدفمند است. به‌عنوان مثال در چندین کشور، معرفی قوانین مربوط به زن‌کشی منجر به ایجاد واحدهای تخصصی پلیس، برنامه‌های آموزشی قضایی و مجازات‌های سخت‌تر برای این اعمال خشونت‌آمیز شده است.

قوانین زن‌کشی همچنین جمع‌آوری داده‌ها را بهبود بخشیده است. با وجود این قوانین، دولت‌ها می‌توانند دامنه موضوع را بهتر درک کنند و منابع را به‌سمت مکانیسم‌های پیشگیری مبتنی بر شواهد، مداخله زودهنگام و واکنش هدایت کنند. بدون چنین قوانینی، این جرائم ردیابی نمی‌شوند یا به اشتباه طبقه‌بندی می‌شوند. فراتر از قانونی‌شدن مزایا، قوانین زن‌کشی باعث تغییر فرهنگی و آگاهی عمومی شده است. آنها گفتمان قتل‌های مربوط به جنسیت را بالا برده‌اند و نیاز فوری به تغییر سیستماتیک برای حمایت از زنان را تقویت کرده‌اند. 

لغو قانون زن‌کشی آرژانتین، سال‌ها پیشرفت را به‌خطر می‌اندازد. این باعث می‌شود که این جنایات کمتر قابل مشاهده باشند و این پیام را ارسال کنند که مقابله با بحران خشونت علیه زنان در اولویت نیست. این لغو شدن، می‌تواند تأثیر مستقیمی بر منصرف کردن قربانیان از عدالت‌جویی و جرأت بخشیدن به مجرمان داشته باشد.

«نه» به یک زن کمتر

آرژانتین دارای سابقه بسیج قوی زنان است. در سال 2015، موجی از راهپیمایی‌ها علیه زن‌کشی باعث اعتراضات مشابهی در پرو، اروگوئه، ایتالیا و آلمان شد، درحالی‌که جنبش موج سبز این کشور در تامین حقوق سقط جنین ایمن در سال 2020 نقش اساسی داشت. جنبش فمینیستی احیا شده در آرژانتین، مرزهای قدیمی را پشت‌سر گذاشته و خود را با جنبش زیست‌محیطی، اتحادیه‌های کارگری و مبارزات برای گسترش حقوق جنسی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ کرده است. این کشور عملاً در برابر هجوم نئولیبرالی که در اکثر موارد نیروهای مترقی منطقه را خنثی کرده است، مقاومت کرده است.

در سال 2015، قتل «کیارا پائز»، زن آرژانتینی 14 ساله، جنبشی را برانگیخت. پائز که در آن زمان باردار بود، ظاهراً می‌خواست بچه را نگه دارد اما دوست پسر 16 ساله‌اش قبول نکرد، بنابراین او را تا حد مرگ کتک زد. مرگ او، همراه با قتل‌های مشابه دیگر زنان جوان در آن زمان در آرژانتین، نقطه شکستی برای زنان آنجا بود. در هفته‌های پس از قتل پائز، ده‌ها هزار زن در آرژانتین در اعتراض به خیابان‌ها آمدند. زنان پیر و جوان با در دست داشتن تابلوهایی با خواندن Ni Una Menos «نه یک زن کمتر»، گرد هم آمدند تا خواستار تغییرات سیستماتیک شوند.

Ni Una Menos به‌عنوان یک شعار در شبکه‌های اجتماعی شروع شد و درنهایت به یک جنبش در سراسر منطقه تبدیل شد. این پیام پخش شد و در سال‌های پس از آن به گسترش خود ادامه داد. تظاهرات‌ دیگر تحت رهبری زنان هم در برزیل، بولیوی، شیلی، مکزیک، پرو، پاراگوئه، اروگوئه و السالوادور، مناطقی که از نرخ بالای زن‌کشی رنج می‌برند، شروع شد.

در سال 2018، جنبش NiUnaMenos به تظاهرات موج سبز تبدیل شد که خواستار دسترسی قانونی و ایمن به سقط جنین در آمریکای لاتین است. در آن سال معترضان دوباره در آرژانتین با لباس‌های سبز و پرچم‌ها و دستمال‌های سبز رنگ به خیابان‌ها آمدند. این‌بار پیام کلی به دولت آنها این بود: «سقط جنین را قانونی کنید.». در دسامبر 2020 یک تغییر تاریخی رقم خورد و مجلس سنای آرژانتین به قانونی‌شدن سقط جنین در این کشور رأی داد.

اما به گفته «ماریا فلورنسیا آلکاراز»، روزنامه‌نگار آرژانتینی و یکی از اعضای مؤسس NiUnaMenos، که با زنان در سراسر مرزها صحبت کرد، کارهای بیشتری باقی مانده است: «قانون سقط جنین یک نقطه شروع است، نه یک نقطه پایان. اکنون یک لحظه آموزش فمینیستی در مورد این حق فرا می‌رسد که بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم و به هر چه بیشتر مردم توضیح دهیم که این حقی است که ما داریم و ما شهروندانی هستیم که می‌توانیم درباره بدن خود تصمیم بگیریم.»

این موضوع به مکزیک هم سرایت کرد و از آن زمان، فعالان در مکزیک با پوشیدن بند سبز نمادین تظاهرات و راهپیمایی در خیابان‌ها برگزار کردند و در ماه سپتامبر2021، دادگاه عالی مکزیک حکم داد که مجازات سقط جنین به‌عنوان یک جرم خلاف قانون اساسی است. این حکم تاریخی راه را برای قانونی‌شدن سقط جنین در سراسر کشور باز می‌کند. شیلی هم در حال حرکت به سمت جرم‌زدایی از سقط جنین در 14 هفته اول بارداری است.

«سولداد دزا»، وکیل برجسته و رئیس سازمان Mujeres x Mujeres، حالا تصمیم دولت وقت آرژانتین برای لغو قانون زن‌کشی را بیشتر همان زن‌ستیزی‌ای می‌داند که این دولت در مبارزات انتخاباتی خود وعده داده و روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود. 

در سال 2020 زنان در آرژانتین و مکزیک در راستای تداوم اعتراض‌های‌شان برای مقابله با خشونت علیه زنان در اعتصابی عمومی از حضور در ادارات دولتی، دفاتر خصوصی و مدارس امتناع کردند. ورونیکا گاگو، فمینیست برجسته آرژانتینی و از راه‌اندازان اصلی Mujeres x Mujeres در این باره می‌گوید: «بحث پیرامون نئولیبرالیسم به ما کمک می‌کند تا میدان‌های نبردی را ببینیم که در آن سوبژکتیویته‌ها شکل می‌گیرند و زنان از طریق اشکال متعدد بی‌ثباتی در معرض استثمار قرار می‌گیرند.

زاویه دیگری که شایسته توجه ماست، این است که چگونه استثمار مردان در محیط کار در حوزه خانگی به‌عنوان خشونت ظاهر می‌شود. رفقا در سرتاسر آمریکای لاتین اکنون در مورد وقوع زن‌کشی در ارتباط با تصاحب زمین، به‌ویژه در هندوراس و گواتمالا، بحث می‌کنند. ما شاهد قتل‌هایی بوده‌ایم که به‌طور خاص زنانی را هدف قرار می‌دهد که رهبری مبارزه با سرمایه فراملی را برعهده دارند. فراخوان اعتصاب اندکی هرج‌ومرج را در ساختار اتحادیه کارگری موجود ایجاد کرده است. رهبری اتحادیه در تمام فدراسیون‌های بزرگ با قاطعیت و علناً ​​اعلام کرده‌اند که فراخوانی برای اعتصاب نخواهند داشت، زیرا می‌گویند: «اسلحه اعتصاب فقط مال ماست و فقط مال ما».

درحالی‌که این اتفاق می‌افتد، زنان درجه یک جوان در حال تشکیل کمیسیون‌های داخلی‌اند که در آن برای تصاحب روش اعتصاب فشار می‌آورند. برای نسل جوان‌تر زنان در آرژانتین، شرکت در جنبش فمینیستی و فعال‌بودن در سیاست اتحادیه کارگری، بخشی از همین تجربه است. مسلماً برای بخش خاصی از رهبری قدیمی‌تر، نمی‌توان هم رهبر اتحادیه و هم فمینیست بود، اما برای نسل جوان، تلاقی این دو گرایش سیاسی شگفت‌انگیز بوده است. فمینیسم امروزه این پتانسیل را دارد که سطحی از سرکشی و عدم انطباق را به همه انواع سازمان‌ها القا کند. همانطور که می‌توانید تصور کنید، ایده‌های آنجلا دیویس و مفهوم متقاطع بودن هم در اینجا مورد استقبال مثبت قرار گرفته است.»

منابع:

1- Npr

2-Cnn

3- Guardian

4- Euronews

5- Unwomen

6- Niunamenos/Instagram

7- theconversation

دیدگاه

ویژه جامعه
آخرین اخبار