تحمیل وضعیت آخرالزمانی بر حوزه تمدنی سیستان
سد بخشآباد با ارتفاع ۸۱ متر، با ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی با سرمایهگذاری ترکیه و مشارکت پیمانکاران این کشور در ولسوالی بالابلوک ولایت فراه، با ظرفیت یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب آب در حال تکمیل است و پیشبینی میشود قریب به یک سال آینده آبگیری و به بهرهبرداری برسد.
حوضه آبریز هیرمند شامل سرشاخههای هیرمند، فراهرود، هاروت رود، خوسپاس و خاشرود، تمدن شهرسوخته را رقم زده و موجب استمرار حیات انسانی و تمدنی تا به امروز شده است. میزان آوردِ رودخانه هیرمند، تغییر طبیعی مسیر رودخانه حاصل از سیلاب و... موجب شده که در بازههای زمانی مختلف شاهد جابهجایی جمعیت حول محور رودخانه هیرمند و دریاچه هامون باشیم، اما رویکرد هیدروپلیتیک افغانستان در دوره جمهوریت و حتی در دوره طالبان، علاوه بر توسعه مبتنی بر کشاورزی، مهندسی اجتماعی یا به روایتی گسترش و پراکنش پشتونها را دنبال میکنند و این امر باعث شده که مسیر طبیعی رود هیرمند را خلاف کنوانسیونهای بینالمللی بهسمت شورهزار گودزره تغییر دهند تا حوزه تمدنی سیستان زیر تلی از ماسه مدفون شود.
دشت سیستان باتوجه به شرایط جغرافیایی بهعنوان کاسه رسوب معروف است و باتوجه به وجود بادهای ۱۲۰ روزه تابستان منطقه که بهعلت تغییر اقلیم، تعداد روزهای وزش باد به حدود ۱۸۰ روز افزایش یافته، ضرورت آبگیری تالاب بینالمللی هامون و اراضی کشاورزی دشت سیستان را برای جلوگیری از گسترش فرسایش بادی دوچندان کرده است. سد بخشآباد با ارتفاع ۸۱ متر، با ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی با سرمایهگذاری ترکیه و مشارکت پیمانکاران این کشور در ولسوالی بالابلوک ولایت فراه، با ظرفیت یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب آب در حال تکمیل است و پیشبینی میشود قریب به یک سال آینده آبگیری و به بهرهبرداری برسد.
رودخانه فراه در بهترین حالت بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون مترمکعب آورده داشته که در سنوات گذشته به حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب تنزل یافته است. آوردِ رودخانه مذکور حدود ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی تالاب هامون سابوری را مرطوبسازی میکند و نقش بسیار مهمی در جلوگیری از افزایش مساحت خاستگاههای گردوغبار و تثبیت کانونهای بحرانی دارد. تکمیل این سد باتوجه به این ظرفیت ذخیره، پیک سیلاب رودخانه فراه در دوره ترسالی را مهار میکند، این مسئله باعث میشود که در سال نرمال آبی و خشکسالی، هیچ آبی وارد تالاب هامون سابوری بخش ایران نشود.
وجود بند انحرافی کمالخان روی رودخانه هیرمند، سیلابهای چندمیلیارد مترمکعبی این رود را به سمت گودزره منحرف میکند و در صورت تکمیل سد بخشآباد روی سرشاخه مهم فراهرود، ورود آب به تالاب بینالمللی هامون و دشت سیستان بهکلی قطع میشود؛ تمام بستر تالاب و دشت سیستان را به محل برداشت گردوغبار تبدیل میکند و یک وضعیت آخرالزمانی را بر منطقه تحمیل خواهد کرد.
باتوجه به سَمت وزش باد غالب منطقه (شمال غربی به جنوب شرقی) گردوغبار تالاب هامون سابوری از جنوب ولایت فراه افغانستان آغاز و پس از در نوردیدن منطقه سیستان مجدد وارد جغرافیای سیاسی افغانستان شده و شرایط اسفناکی را به ولایتهای نیمروز، زابل، هلمند و قندهار تحمیل میکند، سپس وارد جغرافیای پاکستان شده و کیفیت زیست ایالت بلوچستان پاکستان تا بندر گواتر را بهشدت کاهش میدهد.
از طرفی در خاک ایران نیز تودههای گردوغبار تالاب هامون سابوری با غبار تالاب هامون هیرمند تلفیق شده و پس از گذر از آبکندهای شیله، ابر غلیظ گردوغبار را تشکیل خواهد داد و مناطق جنوبیتر ازجمله زاهدان، میرجاوه و حتی بخشهای جنوبی منطقه سرحد را تحتتاثیر قرار خواهد داد؛ بدینترتیب افزون بر نیمی از سیستان و بلوچستان مملو از گردوغبار میشود و باید قید توسعه، نگهداشت جمعیت و سرمایه انسانی متخصص را بزنیم.
تودههای گردوغبار تالاب بینالمللی هامون در حال حاضر باعث شده که حدود ۶ میلیون هکتار تپه ماسهای در جغرافیای سیاسی افغانستان ایجاد شود. سدسازیهای افغانستان در کوتاهمدت روی اقتصاد ساکنان آن مناطق تاثیر مثبتی خواهد گذاشت، اما اهالی این مناطق پس از گذشت حدود سه سال مالیات این سیاستهای آبی ـ اقتصادی را به بدترین نحو به طبیعت خواهند پرداخت.
دستگاه دیپلماسی ایران بهرغم در اختیار داشتن ابزارهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و امنیتی بهدلیل عدم تعریف استراتژی افغانستان در قبال مسئله آب یا بهدلیل تعریف نادرست آن، همواره در مناقشه آبی با افغانستان مغلوب بوده است. مرکز دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه با تشریح سیاست افغانستان درخصوص احداث بندکمالخان مبنی بر گسترش و پراکنش پشتونها در گودزره ولایت نیمروز و تغییر بافت جمعیتی این ولایت و انجام مطالعه پیامدهای زیستمحیطی سدسازیهای افغانستان بهصورت کیفی، کمی و آگاهسازی ساکنان ولایتهای غربی افغانستان، بر سر راه سیاستهای آبی این کشور مانع اجتماعی ایجاد کند یا اینکه اگر ایران در حوزه دیپلماسی سیاسی، توفیقی کسب کرد؛ باتوجه به هویتسازی مسئله آب در افغانستان، ورود حقابه ایران از رودخانه هیرمند و حقابه زیستمحیطی تالاب هامون با مانع اجتماعی مواجه نشود.
سدسازیهای افغانستان روی پنج حوضه آبریز مشترکش با همسایگان باعث بروز مناقشات آبی با ایران، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی بهجز تاجیکستان شده است. وجود درگیریهای امنیتی میان حکام افغانستان با اسلامآباد بر سر خط دیورند و تقویت TTP توسط طالبان، درگیریهای قومی با تاجیکستان و تاثیرات سیاستهای آبی این کشور روی امنیت آبی، غذایی و زیستمحیطی کشورهای مذکور، میتواند به اجماع بینالمللی منجر شود و باتوجه به محصور بودن افغانستان در خشکی، این اجماع در برابر جنگ آب منطقهای که در افغانستان به راه افتاده، نتایج خوبی برای همسایگان به ارمغان میآورد.
وجود معاهده دلتا، قطعنامه ۲۶ جولای سال ۲۰۲۲ مجمع عمومی سازمان ملل و قطعنامه 48/13 شورای حقوق بشر، دست ایران را برای پیگیری حقوقی و سیاسی پر کرده است. نیاز مبرم افغانستان به راههای دسترسی منتهی به آبهای آزاد از طریق ایران و پاکستان برای تامین نیازهای اساسیاش اَظهَرُ مِنَ الشَّمس است، مادامی که امنیت آبی، غذایی و زیستی شرق کشور بهدلیل سیاستهای آبی افغانستان روی هیرمند، هریرود و احداث کانال قوشتپه روی آمودریا به مخاطره افتاده و تابوی تضییع منافع ملی توسط کشوری در قواره افغانستان با حاکمیت گروهی مثل طالبان شکسته شده، بدیهیترین اقدام برای بازگرداندن عزت و اقتدار کشور، بهره بردن از تمام ابزارهای موجود برای احقاقحق است.