| کد مطلب: ۲۳۸۳

کلماتی از جنس اصلاح

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

کلماتی از جنس اصلاح

همین چند روز پیش بود که داشتم به این موضوع فکر می‌‌‌کردم که اصلا چی شد من وارد حرفه مطبوعات شدم. اینکه چرا داشتم به این موضوع فکر می‌کردم، بماند. اما چیزی که بیشتر از همه فکرم را مشغول کرده بود، به خاطر تجریبات و کابوسی بود که در اردیبهشت سال 79 و همینطور در سال‌های بعد برای من رقم خورده بود. روزهای شروع کاری من، همزمان با آغاز جریان اصلاحات بود. برای همین اولین روزنامه‌ای که در آن مشغول شدم، روزنامه «صبح امروز» بود که درآذرماه 77 شروع به فعالیت کردم. بقیه پیشنهادهای کاری من هم طبیعتا در اطراف پروسه جریان اصلاحات شکل گرفت. بهمن 78 تا اردیبهشت 79، در دوره اول روزنامه «هم‌میهن» به عنوان حروفچین مشغول به فعالیت بودم. همان اردیبهشت 79 را می‌‌گویم که حدود 20 روزنامه و مجله به صورت فله‌ای همزمان توقیف شدند. یادم است آن زمان، فضا بسته و امنیتی بود؛ حداقل برای کارکنان مطبوعات. طوری‌که مسئولیت چاپ هر کلمه‌ای، می‌‌توانست برای هر نشریه‌ای سنگین تمام شود. بیشتر کلماتی که در آن زمان روی صفحه کاغذ می‌نشستند، بار داشتند؛ اما منفی نبودند، بیشتر از جنس اصلاح بودند. یادم است هر کدام از دوستان و همکاران در دو شیفت کاری در نشریات مشغول به فعالیت بودیم. خود من صبح‌ها روزنامه «هم‌میهن» بودم، عصرها روزنامه «صبح امروز». آن زمان کار در مطبوعات رونق داشت. رونقی برگرفته از حضور سیدمحمد خاتمی و شور و هیجاناتی که ناشی از جریان اصلاحات در آن فضا پیش آمده بود. تمام پیشنهادهای کاری و ویژه‌نامه‌ها بیشتر در حوزه جریان اصلاحات رقم می‌‌خورد. آن زمان اوضاع اقتصادی‌مان هم اینطور نبود، خیلی بهتر بود، اصلا بهتره بگم از همه طرف برکت بود که می‌بارید. اما با این حال، شغلی که با مطبوعات گره بخورد، باثبات نیست، حال می‌خواهد آن شغل، خبرنگار باشد یا حروفچین. فرقی نمی‌کند.

خیلی کم پیش می‌آید که یک خبرنگار یا روزنامه‌نگاری را دیده باشید که فقط در این حوزه فعالیت داشته باشد، اما از نظر زندگی در وضعیت ایده‌آلی باشد. معمولا اکثر مطبوعاتی‌ها، بیشتر اوقات، هشت‌شان گروه نه‌شان است. حال با این تعاریف، رسیدن به شماره 100 هر نشریه‌ای که در آن مشغول به کار باشیم، برای هر فعالی در مطبوعات خوشحال‌کننده است. در این 24سالی که در مطبوعات مشغول به فعالیت بوده‌ام، شاید تعداد نشریاتی که به شماره 100 رسیده باشد، به تعداد انگشت‌های یک دست هم نرسیده است. اگر توقیف فله‌ای بهار 78 را فاکتور بگیریم، دو روزنامه‌ قابل توجهی که در فواصل سال‌های 88 تا 94 منتشر شد، یکی به 6 رسید و دیگری به 21؛ یکی «آسمان» بود، آن یکی «مردم امروز».

روزی که به من پیشنهاد شد که در روزنامه هم‌میهن مشغول به فعالیت شوم، کلی تئوری انتشار یا زبانم لال، توقیف را در ذهنم بالا و پایین کردم. به این نتیجه رسیدم که فضای امروز ایران را نمی‌شود با فضای آن روز‌های سال 78 مقایسه کرد و یکی دانست. منظور من از فضا دادن به مطبوعات است که این روزها احساس می‌کنم که از آن تنگ‌نظری‌ها و فشاری که در سال‌های 79 تا 88 بر روزنامه‌ها و نشریات می‌رفت، کاسته شده است.

اما بیاییم بد به دل‌‌مان راه ندهیم و امیدوار باشیم که وقتی روزنامه‌ای به شماره 100 رسید، یعنی می‌تواند به 1000 یا شاید هم به 10000 برسد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار