نگرانی از بازگشت بنزین پتروشیمیها
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

ریفورمیتهای پتروشیمی دوباره به پالایشگاهها برگشت
این روزها شایعه کاهش تولید بنزین در پالایشگاههای کشور خبرنگاران نفت را درگیر خود کرده است. کاهش تولید بنزین میتواند دلایل مختلفی از جمله بهروزرسانی و تعمیرات پالایشگاهها و همچنین بالا و پایین شدن تولید داشته باشد، این خیلی خبر خاصی نیست. اما باز شدن پای ریفورمیت پتروشیمیها به پالایشگاه بسیار خبری عجیب و نگرانکننده است و مهمتر آنکه؛ مدیرعامل شرکت پالایش و پخش، مجری طرح ضربتی بنزین پتروشیمیهاست؛ طرحی نسبتا عجیب که در سالهای 89 تا 92 در کشور اجرا شد و میزان ابتلا به سرطان به گفته مسئولان محیطزیست و انجمن سرطان کشور، در آن دوره بهشدت بالا رفت، متهمان اصلی دو ماده بودند؛ «آروماتیک و بنزن» که در ریفورمیت پتروشیمیها درصدشان خیلی بالاست. جلیل سالاری مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش کشور گفته است: «تولید بنزین بر مبنای تعداد پالایشگاههایی که در بخش عملیات هستند و دوره تعمیرات، ممکن است دچار نوسانهایی شود، اما اینکه گفته شود تولید بنزین به۷۰ یا ۸۰میلیون لیتر رسیده است صحت ندارد، ما در برخی موارد به تولید ۹۴، ۹۷، ۱۰۰ تا ۱۰۴ میلیون لیتر بنزین هم رسیدیم.» سالاری عدد دقیق تولید را بیان نمیکند اما در ادامه گفتههایش جملهای را اظهار میدارد که نگرانی خبرههای پالایشگاهی و کارشناسان مربوطه را برمیانگیزد. وی میگوید: «دریافت «ریفورمیت» از پتروشیمیها توسط پالایشگاهها به معنای تولید بنزین پتروشیمی نیست؛ برنامهای برای تولید بنزین پتروشیمی نداریم.»
از این ریفورمیت تا آن ریفورمیت
برای رازگشایی از این نگرانی باید ریفورمیت را دقیقتر شناخت. بنا به گزارش شانا سایت رسمی اطلاعرسانی وزارت نفت ریفورمیت یعنی: «اصلاح کاتالیستی یک فرآیند شیمیایی برای تبدیل نفتای مقطر پالایشگاهی از نفت خام، با میزان اکتان پایین، به فرآوردههای مایع با اکتان بالا به نام ریفورمیت است، ریفورمیت حاصل برای تولید بنزین با اکتان بالا استفاده میشود.» ریفورمیت در دو جا اتفاق میافتد، با دو مقصد کاملا از هم جدا. در پالایشگاهها برای بالا بردن اکتان بنزین در پتروشیمیها برای تولید محصولات پاییندستی در صنایع پلاستیکسازی. در پالایشگاهها سعی میکنند میزان آروماتیک و بنزن را در فرایند ریفورمیت پایین نگه دارند (آروماتیک زیر سی درصد و بنزن زیر یک درصد) تا در استخر تولید بنزین که با دیگر محصولات مانند نفتای سبک ترکیب شد، بنزینی با بنزن کم و آروماتیک پایین تولید شود که سرطانزا و آلودهکننده نباشد. اما در مجتمعهای پتروشیمی برخلاف مجتمعهای پالایشگاهی سعی میکنند آروماتیک را به سطح 60 درصد و بنزن را به ده درصد برسانند چراکه محصول این مجتمعها سوخته و در هوا پراکنده نمیشود و صرفا صرف پلاستیکسازی میشود. برای کنترل آلودگی و ایمنی و بهداشت محیط شهری باید بنزن و آروماتیک بنزین پایین باشد. (آروماتیک زیر سی درصد، بنزن زیر یک درصد)
جدال بر سر تفاوت ریفورمیتها؛ فرق دارند یا ندارند؟
از این توضیحات فنی فاصله بگیریم. به جمله جلیل سالاری، معاون وزیر نفت برگردیم. وی میگوید: «دریافت ریفورمیت از پتروشیمیها به معنای تولید بنزین پتروشیمیها نیست.» به معنا و سابقه تاریخی این ماجرا میپردازیم اما تا اینجای کار آقای سالاری قبول کرده است که پالایشگاههای بنزین کشور که خودشان ریفورمیت در واحد خود دارند، مجبور شدهاند یا دستور آمده است که ریفورمیت از پتروشیمیها بگیرند. این یعنی زنده کردن خاطره بنزینهای پتروشیمی در سالهای 89 تا 92. فریبرز پناهی اسمی آشنا برای خبرنگارانی است که مساله بنزین پتروشیمیها را دنبال میکردند. وی مبدع و مبتکر این روش تولید بنزین بود. چراکه ایران تحریم شده بود و پالایشگاههای مختلف در دنیا به ما بنزین نمیفروختند و کشور هم کمبود تولید بنزین داشت و در صورت عدم تهیه بنزین وارد بحران میشد. پناهی که شاغل پتروشیمی بود طرحی داد که اگر صنایع پاییندستی پتروشیمی را تعطیل کنیم و از سود آن بگذریم میتوانیم با مخلوط کردن نفتای سبک با ریفورمیت تولیدی در پتروشیمیها بنزین تولید کنیم. در طرح پناهی این لحاظ شده بود که آروماتیک و بنزن تولیدی پتروشیمیها را کاهش میدهیم و با نفتای بیشتری مخلوط میکنیم تا به بنزینی پاک و استاندارد برای مصرف برسیم. به طور کلی باید بنزن در بنزین خیلی پایین باشد چراکه بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی بنزن یک کارسینوژن گرید A است؛ یعنی یک سرطانزای قطعی است و میزانش در بنزین نباید بیش از یک درصد باشد. برگردیم به طرح تولید بنزین از پتروشیمیها؛ راهکاری برای مقابله با تحریم بنزینی ایران. این طرح شامل تعطیلی واحدهای پاییندستی پتروشیمی و گذشتن و نادیده گرفتن سود حاصله از آن بود، اما مساله تحریم و کمبود بنزین در کشور را حل میکرد. مدیران ارشد نفت کشور در آن سالها (89 تا 92) بین دو انتخاب بودند. یا ادامه تولید پاییندست پتروشیمیها و پلاستیکسازیها یا حل بحران بنزین. اما چه شد؟ جلیل سالاری به گفتهی خودش ابتکار و خلاقیت به خرج داد. وی آن موقع مدیرعامل شرکت پخش فرآوردههای نفتی بود. یک پله پایینتر از جایی که امروز هست. وی راه میانهای برگزید که مثلا هم پاییندست کار کند و هم بنزین تولید کنیم. این مساله، مستلزم این بود و این شد که آروماتیک و بنزنهای تولیدی در پتروشیمیها دست نخورد. سالاری در گفتوگو با سایت «نفتون» یک جمله کلیدی بیان کرد که امروز هم قابل فهم است. «ریفورمیت که ریفورمیت است، فرقی نمیکند.» او در همان گفتوگو میگوید حاضر است با هر کسی که ادعایی غیر از این دارد مناظره کند. وی صریحا با رد ادعای فریبرز پناهی مبنی بر تفاوت در خروجی واحدهای ریفورمیت پالایشگاهها و پتروشیمیها میگوید: دامنه خوراک و محصول خروجی واحدهای CCR در مجتمعهای پتروشیمی و پالایشگاهی یکسان است، به همین دلیل ریفورمیت این دو با هم تفاوتی ندارد. سالاری راهکاری هم پیشنهاد میدهد و میگوید: از پتروشیمی نوری آنالیز ریفورمیت بگیرید و از پالایشگاه ستاره خلیجفارس هم بگیرید، خواهید دید که محصول این دو هیچ تفاوتی با هم ندارند. این سخنان سالاری را پناهی در گفتوگو با سایت مردمسالاری رد کرد و بیان داشت که «اجرای اشتباه این طرح، نیمی از تولید سه مجتمع آروماتیکسازی (برزویه، بوعلی سینا و واحد آروماتیک بندرامام) را بهعنوان محصول پتروشیمی به بازار مصرف (پلاستیکسازیها) ارسال و نیمی دیگر بهعنوان ریفورمیت (با همان مشخصات ناسالم) برای اختلاط با بنزین روانه پالایشگاههای کشور شد. آقای سالاری به عنوان مسئول ستاد افزایش تولید بنزین این طرح را بهطور اشتباه اجرا کردند و خسارت جبرانناپذیری به محیط زیست و سلامت مردم وارد کردند و به شرایط کاملا متفاوت واحدهای سیسیآر (CCR) در پتروشیمیها و پالایشگاهها بهایی ندادند.» جدال سالاری و پناهی را سایت نفتون به این شکل حل میکند که ریفورمیتهای پالایشگاهی و پتروشیمیها را میفرستد آزمایشگاه و آنالیز میگیرد. نتیجه برخلاف چیزی بود که جلیل سالاری ادعا میکرد. نفتون گزارش داد که «آنالیز فنی مربوط به ریفورمیت دو واحد پتروشیمی را که در سالهای ۹۰ و ۹۱ بخش اصلی راهکار بنزینی پتروشیمی بود و سالاری هم در مصاحبهاش به دریافت ریفورمیت از آنها اشاره کرده بود به دست آوردیم. جداول نشان میدهد آروماتیک ریفورمیت هر دو واحد نوری (برزویه) و بندرامام روی اعداد ۷۰ و ۶۷ و بنزن ریفورمیت هر دو واحد هم روی عدد ۱۰ بوده است.» این یعنی رد ادعای سالاری که معتقد بود ریفورمیت پالایشگاهی با ریفورمیت پتروشیمی فرقی ندارد. در حالی که بنزن یکی از خطرناکترین مولفهها در فرآوردههای نفتی است و اساسا شاخص «بنزن» اصلیترین عامل تعیین کیفیت بنزین است، بهگونهای که بنزین مرغوب باید بنزنی حوالی نیمدرصد داشته باشد که کشور در سال ۹۰ در بنزین پتروشیمیها با ریفورمیتی مواجه بود که ۲۰ برابر حد مرغوبیت حاوی بنزن بود.
اتهام زنی برای فرار از پاسخگویی
در این میان باید به تحرکات معصومه ابتکار از سال 89 در این خصوص، زمانی که در شورای شهر تهران بود و بعد نیز به سازمان محیط زیست برگشت نیز نگاهی داشته باشیم. ابتکار در گفتوگویی با خبرآنلاین ماجرا را اینگونه شرح میدهد که «ما از شهرداری تهران (سال 89) خواستیم که شرکت کنترل کیفیت هوا باید وضعیت بنزن را در شهر تهران اندازهگیری کند. شرکت کنترل کیفیت هوا در ابتدا اعلام کرد که تجهیزات لازم را برای اندازهگیری ندارد و بعد از آن آقای قالیباف دستور دادند و تجهیزات خریداری شد. شرکت کنترل کیفیت هوا به طور جامع وضعیت آلاینده بنزن در شهر تهران را اندازهگیری کرد و در نهایت گزارش بسیار نگرانکننده بود و بر نگرانیهای ما افزود. این گزارش نشان داد که بنزن به میزان خیلی زیادی در سطح پمپ بنزینها و همینطور در سطح هوای آزاد شهر تهران منتشر شده است. ما این گزارش را منعکس کردیم ولی متاسفانه نتیجهای نگرفتیم و حتی به گونهای من را تهدید کردند و گفتند وارد این موضوعات نشوید. چون بحث امنیت ملی است که من گفتم سلامت مردم مهم است.» ابتکار بعدا با شروع به کار دولت روحانی به سازمان محیط زیست رفت و این مساله را جدیتر پیگیری کرد و از دانشگاه شهید بهشتی هم گزارشی از وضعیت آلودگی هوای تهران دریافت کرد. به همراه گزارشی از انجمن سرطان ایران که رشد سرطان در کشور را نگرانکننده دانسته بود. ابتکار در دولت این را مطرح میکند و خواهان توقف تولید بنزینی از ریفورمیتهای پتروشیمی و در نتیجه متوقف میشود. اما این آغاز ماجرایی بود که به شایعه پراکنی و ایراد اتهامهایی به او و شوهرش ختم شد. تا جاییکه شایعه شده بود که محمد هاشمی همسر معصومه ابتکار در واردات بنزین دست دارد و به خاطر همین دنبال تعطیلی بنزین پتروشیمیهاست. ابتکار این موضوع را صریحا رد کرد و گفت اتفاقا در تولید این مدل بنزین منافع اقتصادی باندی و گروهی در میان است. با توقف تولید بنزین پتروشیمی در اوایل دولت روحانی آلودگی هوای تهران به شدت کاهش پیدا و نگرانیها در خصوص سونامی سرطان در کشور فروکش کرد. با تنشزدایی از سیاست خارجی و امضای برجام واردات بنزین به طور ساده و معمول در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت و از طرحهای عجیب بنزین پتروشیمی فاصله گرفته شد تا اینکه با افتتاح پالایشگاه ستاره خلیجفارس در دولت روحانی، ایران به خودکفایی بنزین و حتی صادرات بنزین رسید.
بازگشت ریفورمیت پتروشیمی به پالایشگاهها
اما امروز دوباره سالاری به پالایش و پخش برگشته است؛ در مقامی بالاتر. به خاطر برنامهریزی های بعضا مشکلدار مانند آنچه در پالایشگاه آبادان رخ داد و گرد کاتالیستی شهر را در برگرفت و همچنین طولانی شدن اورهال پالایشگاهها، تولید بنزین کشور به زیر صد میلیون لیتر رسیده است که با مصرف 105 میلیون لیتری کشور دچار کمبود بنزین شدیم. این طور به نظر میرسد که این روزها، کشور از ذخیرههای بنزینی خود بهره میبرد و فاصلهی ده تا پانزده میلیون کمبود را جبران میکند اما گویا این ذخائر تا پایان شهریور کفاف میدهد و اگر تولید بنزین به سامان سابق خود برنگردد ایران محتاج واردات بنزین میشود که با این وضع تحریم به نظر خیلی مشکل میشود. در این هاله نگرانیهاست که شنیده میشود دوباره پای ریفورمیتهای پتروشیمی به پالایشگاهها باز شده است، سالاری اما هنوز هم بر همان گمان پر از سوال و ابهام خود است که ریفورمیت پالایشگاهی با پتروشیمی فرقی ندارد. گزارش مرکز آلودگی هوای شهر تهران، گزارش سازمان محیط زیست، گزارش انجمن سرطان ایران، گزارش دانشگاه شهید بهشتی در این خصوص، هیچکدام سالاری را راضی نکرد که ریفورمیت پتروشیمی برای تولید بنزین مناسب نیست و به تازگی نیز که دوباره پالایشگاهها ریفورمیت پتروشیمی دریافت کردهاند میگوید این برای تولید بنزین نیست. اما توضیح نمیدهد برای چیست؟ او قبلا هم میگفت اینها اصلا با هم فرقی ندارند. ولی ثابت شد فرق دارند و این ثابت شدن بهایی بسیار گزاف داشت؛ اما سالاری قبول نکرد و گویا قبول هم نمیکند.