روز خبرنگار، مشکلات همیشگی و هشدارهای تکراری
دولت چهاردهم حقوق روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسد
دوباره روز خبرنگار رسید و اهالی رسانه یک بار دیگر عزیز شدند. طبق روال مألوف دشواریهای کار خبرنگاری برجسته میشود. مقامات و مسئولان از جایگاه ویژه خبرنگاران میگویند و ضرورتهای رفع مشکلات اهالی رسانه مورد تاکید قرار میگیرد؛ یک کلیشه تکراری مثل همه سالهای گذشته. درحالیکه مشکلات مطبوعات و رسانهها و به تبع آن مشکلات خبرنگاران سالهاست که لاینحل باقی مانده و نهتنها از شدت آن کاسته نشده که به مقدار آن نیز افزوده شده است.
واقعیت این است که مطبوعات، روزنامهها، خبرنگاران و اهالی رسانه سالهاست که به حال خود رها شدهاند. انگار عمدی در این مسئله وجود داشته باشد،چون هیچ وقت مشکلات شان رفع نشده است. حتی اگر یک روز در سال همه از حرفه خبرنگاری تعریف کنند و فعالیت آزادانه روزنامهها و قلم زدن روزنامهنگاران را به نفع جامعه بدانند. اما از حرف که بگذریم درعمل هیچوقت رسانههای ایران حال و روز خوبی نداشتهاند.
کدام سال بوده که رسانهها بهخصوص رسانههای مستقل با انواع مشکلات ریز و درشت روبهرو نبودهاند؟ فقط یک سال را نام ببرید که روزنامهنگاران کشور با مشکلات فراوان معیشتی، مسائل صنفی بسیار، وضعیت بیمه، وضعیت آزادی بیان، برخوردهای قضایی و امنیتی، دسترسی آزاد به اطلاعات، امنیت شغلی مناسب، خطرات برخورد با فساد و... مواجه نباشند؛ هیچوقت و هیچ زمان. در بیشتر کشورهای جهان بهخصوص کشورهای توسعهیافته خبرنگاران بیشترین دستمزد را دریافت میکنند، ولی در ایران وضعیت دستمزدها یک شوخی است.
فرقی هم نمیکند در چه روزنامه، سایت، خبرگزاری یا نشریهای کار کنید، وضعیت درباره بیشتر آنها یکسان است. دستمزد ناچیز و کار پراسترس. برخی از روزنامهها نیز با وجود صرفهجویی فراوان در مرز ورشکستگی و تعطیلی هستند. حقیقت این است که تکرار کردن یک موضوع لاینحل و بینتیجه بودن هشدارها وضعیتی خستهکننده و فرسایشی به وجود میآورد. وقتی رسانهها سیر نزولی به خودشان میگیرند و به سمت زوال به معنی نقصان و کاهش میروند و از سوی دیگری میبینند مطبوعات به سمت سراشیبی سقوط میروند، اما انتهای این مسیر خطرناک برای مسئولان و متولیان مهم نیست، حق داریم نگران و پریشان شویم حتی عصبانی باشیم. چون چنین مسیری که به سقوط ختم میشود یک زیان بزرگ برای کل کشور خواهد بود.
طبیعی است وقتی رسانهای نباشد، روزنامهنگاری هم نخواهد بود. پس لازم است که برای تغییر این مسیر اقدامی صورت گیرد، اما بخش عمده این تغییر مسیر برعهده نهادهای حاکمیتی، سیاستگذاران و دستگاههای نظارتی است و قطعاً از عهده مطبوعات به تنهایی بر نمیآید. چون تغییر این مسیر نیازمند تصمیمگیریهای مهمی است که در نهایت باید منجر به کاهش دخالت نظام سیاسی در فعالیت رسانهها شود. سیاست ضعیف نگه داشتن مطبوعات از لحاظ اقتصادی جای خودش را به تقویت اقتصادی مطبوعات بدهد و برخوردهای قهری با روزنامهنگاران نیز متوقف شود.
همچنین است تصمیمهای دیگری که میتوان برای تغییر مسیر لیست کرد. یکی از آنها کوچک شدن نهادهای دولتی و واگذاری اختیارات به نهادهای صنفی است. چون انجمنهای صنفی، دائمی نیستند، انتصابی نیستند و با رای اعضا برای مدت مشخص انتخاب میشوند، مجبور به پاسخگویی مقابل همکارانشان هستند، فعالیتهایشان شفافیت بیشتری دارد، مطالبات همکارانشان را بهتر میتوانند منعکس کنند و دهها نکته ریز و درشت دیگر.
امروز یکی از مهمترین خواستهها میتواند این مسئله باشد که دولت به نهادهای صنفی فضای بیشتری برای کار و پیشبرد فعالیتهایشان بدهد. احیای انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران میتواند یکی از آنها باشد که سالهاست اهالی رسانه چشمانتظار آن هستند.
روز خبرنگار فرصت مناسبی برای آقای پزشکیان، دولت و همفکرانشان است که سیاست تقویت نهادهای مدنی و رسانههای مستقل را در پیش بگیرند. سیاست تقویت رسانهها و نهادهای مدنی نهتنها برای کشور که برای خود دولت هم حائز اهمیت خواهد بود. چون در غیاب نهادهای مدنی فعال و پویا، تفکری در کشور ابتکار عمل را به دست میگیرد که میتواند هر لحظه یک بحران و یک داستان جدید درست کند. در غیاب نهادهای مدنی و تضعیفشده، فضا برای جولان تفکری که دائم به دنبال محدودیت و مانع ایجاد کردن هستند باز خواهد بود.
در یک کلام اگر به رسانههای آزاد توجه نشود، شرایط برای مردم و دولت چهاردهم که تصریح کرده میخواهد صدای مردم باشد، بسیار سخت و دشوار میشود. پس بیایید امسال و همزمان با شروع به کار دولت چهاردهم امیدوارم باشیم که حقوق روزنامهنگاری به رسمیت شناخته شود. حق انتشار آزاد اطلاعات، حق استمرار انتشار، حق کسب خبر، حق انتشار خبر، حق امنیت شغلی و حرفهای، حق دادرسی خاص که تمام این حق و حقوق به شدت کمرنگ شده است دوباره مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان قرار بگیرد. در غیر این صورت روزنامهنگاری ایران نحیف و ضعیف میماند و به تدریج مرجعیت خودش را از دست میدهد.
البته که خود متولیان امر با تضعیف روزنامهنگاری کشور، افکار عمومی را دودستی در دامن رسانههای خارجی قرار میدهند. در پایان ببینیم تا سال آینده چه مقدار از مشکلات رسانهها رفع خواهد شد، و شاید هم برعکس به فهرست مشکلات خبرنگاری موارد دیگری نیز اضافه میشود.