مخالفت اسرائیل با برجام واقعاً تظاهر است؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
پاسخی به یکی از مدعاهای مخالفان داخلی توافق هستهای
طیفی از تندروهای جناح اصولگرا اصرار دارند که سود احیای توافقنامۀ برجام عمدتاً به جیب اسرائیل میرود و مخالفت دولت و بسیاری از نهادهای اسرائیلی با احیای برجام، فقط نوعی تظاهر و ریاکاری به قصد گمراه کردن و اغفالِ تصمیمگیران رسمی ایران در این باره است. از همین رو، این طیف افراد، مصرانه تأکید میکنند که مسئولان ایران نباید تحت تأثیر مخالفت رسمی دولت اسرائیل با احیای برجام قرار گیرند و یک بار و برای همیشه، این توافقنامه را راهی سطل زباله کنند. گرچه نهادهای تصمیمگیر تا این اندازه متأثر از توصیههای طیف تندروتر اصولگرایان نیستند که از برجام به کلی دل بکنند، اما ظاهراً بر مبنای تحلیلها و فشارهای آنان، در روند نهایی کردنِ توافقنامه به قدری تردید و بیارادگی و تأخیر از خود نشان دادهاند که اصل احیای آن با خطر جدی روبهرو شده است. در حقیقت، همین تردید و تأخیر بهترین فرصت را در اختیار مقامهای سیاسی و امنیتی اسرائیل قرار داده است تا با تشدید فعالیتهای دیپلماتیک و رایزنیهای پشتپردۀ خود در جهت عقیمسازی برجام تلاش کنند و به موفقیتهایی نیز در این زمینه دست یابند. اینکه موضع اعلامشده و رسمی یک کشور دربارۀ موضوع
یا بحرانی بینالمللی، صرفاً پوششی برای پنهانسازی نیات واقعی آن تلقی شود، از جمله گمانهزنیهای اصطلاحاً ابطالناپذیری است که در علم سیاست و روابط بینالملل جای مستحکم و حتی سستی ندارد. قاعدتاً در روابط بین کشورهای متخاصم و رقیب و حتی متحد، گاه پیش میآید که دو طرف بر سر مسالهای خاص، دست به حیله و نیرنگ میزنند و با درز اطلاعات غلط، کشور مقابلشان را به مسیر اشتباه محاسبه و گمراهی میکشانند. این نوع نیرنگبازیها و گمراهسازیها نیز معمولاً به صورتی بسیار حرفهای، ظریف، پیچیده و غیرمستقیم صورت میگیرد بهطوریکه کشف رمز از آنها مهارت و شامۀ بینهایت تیزی را طلب میکند. اما اینکه یک کشور برای فریب یک کشور دیگر، موضع رسمی انحرافی و غلطاندازی اتخاذ کند و بهطور دائم به تکرار آن مبادرت ورزد و برای به کرسی نشاندن آن به شدت تلاش کند، از همۀ حدود و ثغور دیپلماسی و عقل بشری به دور است. واقعیت این است که به جز بخشی از اطلاعات ارتش اسرائیل، دیگر نهادهای سیاسی و نظامی و امنیتی آن، علیه احیای برجام به اجماع رسیدهاند و برای خنثیسازی این توافقنامه به طور برنامهریزیشده با متحدان غربی خود مشغول چانهزنی و ارائۀ
اطلاعات اصطلاحاً «محرمانه» شدهاند. مقامهای اسرائیلی مدعیاند که احیای برجام نهفقط ایران را از آنچه «دستیابی به سلاح هستهای» مینامند، باز نمیدارد، بلکه با روانه کردن سالیانه دهها میلیارد دلار به خزانۀ آن، سبب تشدید رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و گسترش «فعالیتهای مخرب» در سراسر منطقه میشود. از این رو، اسرائیلیها به صراحت برجام سال 2015 را توافقی کاملاً «منسوخ»شده میدانند و خواهان توافق تازهای هستند که براساسآن، صنعت غنیسازی اورانیوم در ایران به کلی برچیده شود و در عین حال، تمام مسائل و نگرانیهای آنها را در برگیرد. بهزعم مقامهای اسرائیلی با تشدید فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی و استفاده از اهرم تهدید نظامی، میتوان چنین توافقی را بر تهران تحمیل کرد به شرط آنکه «جامعۀ جهانی» با این برنامه همراه شود. اسرائیلیها بر این گماناند که در جهت شکست برجام تاکنون نصف راه را رفتهاند گرچه اذعان میکنند که هنوز موفق به برداشتن توافقنامه از روی میز نشدهاند. حال با چنین وضعی، اینکه محافلِ سیاسی صاحبنفوذی در دستگاههای حاکم بر ایران همچنان مدعی باشند تمام این اقدامات اسرائیلیها به منظور «ردگمکنی» و
«گمراهسازی» مقامهای ایرانی برای پذیرش احیای برجام است، واقعاً به طنز شباهت پیدا میکند. برای روشن شدن ماهیتِ طنزآمیز این نوع تحلیلها کافی است تصور کنیم یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل یا دیوید بارنیا، رئیس موساد در حین گفتوگو با همتایان آلمانی یا آمریکایی خود دربارۀ برجام، ناگهان سر خود را به سمت آنها خم کنند و آهسته در گوش آنها بگویند: «این موضوع را که ما بهطور رسمی و علنی خواهان کنار گذاشتن برجام هستیم، اصلاً جدی نگیرید! ما از قضا خیلی هم از احیای برجام نفع میبریم و خواستار شتاب و عجلۀ شما برای امضای هر چه سریعتر آن هستیم، پس وقت را هدر ندهید و آن را فوری به امضا برسانید!» بعد وقتی طرفهای آلمانی و آمریکایی با دهان باز و چشمان از حدقهبیرونزده خطاب به آنها بگویند: «خب این چه کاری است؟ مگر دیوانه شدهاید؟» مقامهای اسرائیلی پاسخ دهند: «همۀ این کارها برای گمراه کردن تهران به منظور پذیرش دوبارۀ برجام ضروری است!» در آن صورت آیا آلمانیها و آمریکاییها به آنها نخواهند گفت: «شما بهتر است برای گمراه کردن مقامهای ایرانی، راه عاقلانهتری پیدا کنید! با این کارتان که همۀ ما و متحدانمان را گمراه کردهاید!»
واقعاً در عالم دیپلماسی اتفاقی بیش از آنچه گفته شد، مضحکتر به نظر میرسد؟ بدبختانه در کشور ما برخی نیروها وضع جهان را همینقدر مضحک تصور کردهاند و با تصورات خود، امورات کشور را نیز به مضحکه کشاندهاند!