| کد مطلب: ۲۴۹۱۵
خط‌دهی تندروها برای کشیدن پای کشور به جنگ

از ادعای مصوبه شورایعالی امنیت ملی تا فرمان حمله به نفتکش ها

خط‌دهی تندروها برای کشیدن پای کشور به جنگ

مطرح شدن این سخنان آن هم در زمانی که تلاش‌ها برای پایان جنگ در غزه و کشتار مسلمانان است و بر این موضوع اذعان می‎شود که ایران در مسیری غیرجنگ‌طلبانه به دنبال کاهش تنش در منطقه است؛ به جز اظهارنظر ماجراجویانه که احتمالاً این افراد برای ابراز شجاعت در میان حامیان خود در پی گرفته‌اند؛ چه می‎تواند باشد؟ همانطور که ظریف می‎گوید؛ این سخنان برای کشور عواقب دارد و به‌نوعی علاوه بر سنگ‌اندازی در مسیر دیپلماسی و سیاست خارجی کشور فرصتی را به جنگ‌طلبان می‎دهد که به اشکال گوناگون برای کشور و آینده مردم هزینه مادی و جانی بتراشند.

«در کشور ما اظهارنظرها بدون توجه به عواقب آنها صورت می‎‌گیرد که می‌تواند به‌عنوان یک سند در دادگاه و محکمه بین‌المللی به کار بیاید. دادگاه‌ها در آمریکا که به ناحق ایران را محکوم می‌کنند، مقدار زیادی از مستندات‌شان اظهارنظرها و بیانیه‌های مقامات ایرانی است. ما وقتی صحبت می‌کنیم و به هیجان می‌آییم متوجه نمی‌شویم که اظهارات یک مقام دولتی حرف‌هایش سند است و می‌تواند ایجاد مسئولیت کند.»

این سخنان محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور است که فایل تصویری آن چندی پیش منتشر شد؛ موضوعی که البته از سوی بسیاری از تحلیلگران سیاسی و بین‌المللی نیز پیشتر مطرح شده و این گلایه‌‎مندی، انتقاد و اعتراض بارها به‌ویژه در برهه‌های حساسی مثل مذاکرات برجام، امضای توافقنامه‎‌ها و رخدادهای بین‌المللی به میان آمده و بحث‌برانگیز شده ‎بود. اخیراً البته باردیگر موجی از این دست سخنان و فضاسازی را شاهدش بودیم؛ اظهارنظرهایی درباره حمله به اسرائیل و درگیری مستقیم ایران با اسرائیل و جنگ با آن. 

موضوعی که اگر در آن سوی آب از سوی چهره‎‌های اپوزیسیون ضدحکومت بی‌محابا و بدون توجه به عواقب و هزینه‌های آن برای مردم ایران مطرح می‌شود؛ در این سو و داخل مرزهای کشور از برخی اصولگرایان که البته در دسته تندروها و بنیادگرایان قرار گرفته‌اند، مطرح می‌شود. جریانی که در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر هم نمایندگی‌اش با سعید جلیلی بود؛ آنجا که با قاطعیت در این زمینه به برخی رقبای داخلی توپیده و گفت:«آنها دارند ملت ایران را از جنگ می‌ترسانند!»

جریانی که خاستگاهش به بنیادگرایی ضدتوسعه که در گذشته حامیان آن در تشکل‎‌های حول محمدتقی مصباح‌یزدی(موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی) و منیرالدین حسینی(بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی) جمع شده بودند و الان هم حول محمدمهدی میرباقری، تحت عنوان جریان آکادمی و فرهنگستان علوم اسلامی و امثال او قرار دارند.

طی این روزها از جمله دیگر چهره‌های همسو با آن در میان مسئولان کشور هم بخشی از آن نمایندگان مجلسی است که پس از ترور سیدحسن نصرالله به دولت حمله کردند و به نوعی آن را ناکارآمد و بی‌عرضه خواندند. حالا بماند که محمدمهدی میرباقری در همین بازه زمانی به تلویزیون آمد و از رسانه رسمی کشور اعلام کرد:«حتی اگر نصف عالم کشته شوند برای رسیدن به مقصد، می‌ارزد.»

در این بین البته پس از واکنش موشکی ایران به اسرائیل و اعتراضات به این سخنان اگرچه انتظار می‌رفت دیگر بر طبل جنگ‌خواهی کوبیده نشود؛ اما شاهد آن بودیم که  بار دیگر در همین چند روز گذشته چنین موضوعی از سوی چهره‌های شاخص این جریان که اتفاقاً صدایشان بلند است و تریبون دارند، مطرح شده است.

مثلاً 13 آبان، علیرضا زاکانی، شهردار تهران در مراسم «گرامیداشت روز استکبارستیزی» که از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت برگزار شد، در پاسخ به سوال دانشجویی پیرامون توانایی ایران در مواجهه با دشمنان به رجزخوانی می‎پردازد و به نوعی انگار بی‌علاقه به این زورآزمایی نیست، در این زمینه می‎گوید:«اگر دشمن می‌توانست امروز ایران را نیز مانند غزه می‌کرد اما اسرائیل عرضه مبارزه با ایران را ندارد... جنگ ما با دشمن چندوجهی است و او در این نبرد شکست خورده است، اسرائیل اکنون مانند سگ هاری می‌ماند که هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.»

بعد از آن هم سخنانش را در مسیر ادامه جنگ غزه، ضدصلح و مخالفت با پایان درگیری با این عبارت که «هزینه سازش بیشتر از مقاومت است» پیش می‎گیرد و می‎گوید:«یک سال است که مردم به وسیله سلاح‌های اسرائیلی در غزه کشته می‌شوند؛ اما شما اعتراضی از مردم غزه نمی‌شنوید زیرا آنها به تجربه تاریخی خود دریافته‌اند هزینه سازش بیشتر از مقاومت است.»

در ادامه این اظهارنظرها، سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملی نیز در آیین گرامیداشت 13 آبان و چهلمین روز شهادت دبیرکل حزب‌الله لبنان در دانشگاه فردوسی مشهد به «تنش‌زدایی» به عنوان کلیدواژه جریان مقابلش در انتخابات ریاست‌جمهوری و سخنان دولتمردان و حامیان آن تاخته و گفته است: «مفاهیمی مانند تله‌ جنگ و تنش‌زدایی، دشمن را نسبت به ما دچار خطای محاسباتی و طمع می‌کند.»

به عبارتی او هم بی‌تمایل به شروع یک جنگ فراگیرتر که ایران را درگیر کند نیست و وسعت دید بیشتر درباره نوع نگاه این جریان را باید در سخنان اخیری که از حجت‌الله عبدالملکی، وزیر کار سابق منتشر شده است، جست‌وجو کرد؛ آنجا که در گفت‌وگویی اذعان می‌کند:«آذربایجان، کردستان عراق و برخی کشور‌های اسلامی به اسرائیل نفت خام می‌دهند. این را باید تحریم کنند، البته اگر ادامه بدهند زدن ناوگان حمل نفت خام کشور‌های اسلامی هم مجاز است. فرق ندارد فرانسه باشد یا کشور‌های اسلامی، هر دو اهداف مشروع است.»

مطرح شدن این سخنان آن هم در زمانی که تلاش‌ها برای پایان جنگ در غزه و کشتار مسلمانان است و بر این موضوع اذعان می‎شود که ایران در مسیری غیرجنگ‌طلبانه به دنبال کاهش تنش در منطقه است؛ به جز اظهارنظر ماجراجویانه که احتمالاً این افراد برای ابراز شجاعت در میان حامیان خود در پی گرفته‌اند؛ چه می‎تواند باشد؟

همانطور که ظریف می‎گوید؛ این سخنان برای کشور عواقب دارد و به‌نوعی علاوه بر سنگ‌اندازی در مسیر دیپلماسی و سیاست خارجی کشور فرصتی را به جنگ‌طلبان می‎دهد که به اشکال گوناگون برای کشور و آینده مردم هزینه مادی و جانی بتراشند.

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار