| کد مطلب: ۲۵۹۶۴
اتحاد نفتی

نقش ایران در تاسیس و فعالیت سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک

اتحاد نفتی

هرچند مشهور است که محمدرضا پهلوی در سیاست خارجی تابع آمریکایی‌ها بود اما مواقعی هم که خلاف میل آنها عمل کرده کم نبوده است.

هرچند مشهور است که محمدرضا پهلوی در سیاست خارجی تابع آمریکایی‌ها بود اما مواقعی هم که خلاف میل آنها عمل کرده کم نبوده است. از نزدیکی به شوروی و برقراری روابط اقتصادی و صنعتی تا همکاری در تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک. شاید بتوان گفت اوپک پس از سازمان ملل تاکنون مهمترین سازمانی است که ایران در آن عضو شده و توانسته از عواید آن بهره‌مند شود؛ سازمانی که چه در زمان تاسیس و چه اکنون اعضایی بسیار نامتجانس در سیاست خارجی و رژیم‌های حاکم و علایق و سلایق در عرصه بین‌المللی داشته و دارد اما منفعت مشترک توانسته آنان را به سازمانی موفق بدل کند. 

نفت و منفعت مشترک 

پس از جنگ جهانی دوم که نظم جدیدی در عرصه بین‌المللی حاکم شد و کشورهای کوچکتر و ضعیف‌تر نیز امیدوار شدند بتوانند نقش جدی‌تری در عرصه بین‌المللی ایفا کنند و با قدرت بیشتری از استقلال و منافع‌شان حمایت کنند، جرقه همکاری بر سر نفت میان کشورهای دارنده منابع نفتی زده شد.

در سال 1949، ونزوئلا با دعوت از ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی برای تبادل‌نظر و کشف راه‌هایی برای ارتباط منظم‌تر و نزدیک‌تر بین کشورهای صادرکننده نفت درحالی‌که جهان پس از جنگ جهانی بهبود یافته بود، حرکت به سمت تأسیس اوپک را آغاز کرد؛

در آن زمان، برخی از بزرگترین میادین نفتی جهان به‌تازگی در خاورمیانه وارد تولید شده بودند. ایالات‌متحده درحالی‌که به‌طور همزمان بزرگترین تولید‌کننده و مصرف‌کننده نفت در جهان بود تولید اضافی خود را محدود کرده بود و بازار جهانی تحت تسلط گروهی از شرکت‌های چندملیتی موسوم به «هفت خواهر» بود که مقر پنج تای آنها در ایالات متحده بود. این تسلط آمریکا موجب شد کشورهای صادرکننده نفت انگیزه پیدا کنند تا اوپک را به‌عنوان وزنه تعادلی در برابر این تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی تشکیل دهند.

در فوریه 1959، با در دسترس قرار گرفتن ذخایر جدید، شرکت‌های نفتی چندملیتی به‌طور یکجانبه قیمت‌های اعلام‌شده نفت خام ونزوئلا و خاورمیانه را 10 درصد کاهش دادند. هفته‌ها بعد، اولین کنگره اتحادیه عرب درباره نفت در قاهره، تشکیل شد. کشورهای عربی از کاهش قیمت‌ها خشمگین بودند و خواستار تشکیل «کمیسیون مشاوره نفت» از کشورهای صادرکننده شدند که شرکت‌های چندملیتی را برای طرح‌های تغییر قیمت تحت فشار قرار دهند.

در آگوست 1960، با نادیده گرفتن هشدارهای کشورهای صارکننده نفت و با توجه به اینکه ایالات متحده به دلایل استراتژیک از تولید نفت کانادا و مکزیک حمایت می‌کرد، شرکت‌های چندملیتی دوباره به طور یکجانبه کاهش قابل توجهی در قیمت‌های اعلام‌شده خود برای نفت خام خاورمیانه اعمال کردند.  ماه بعد، طی 10 تا 14 سپتامبر 1960، کنفرانس بغداد به ابتکار وزیر نفت عربستان و نخست‌وزیر عراق، عبدالکریم قاسم، که کشورش از کنگره 1959 حذف شده بود، برگزار شد. 

نمایندگان دولت ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در بغداد ملاقات کردند تا راه‌های افزایش قیمت نفت خام تولیدشده توسط کشورهایشان و راه‌های پاسخ به اقدامات یکجانبه هفت خواهران را مورد بحث و بررسی قرار دهند. به‌رغم مخالفت شدید ایالات متحده، ایران و عربستان سعودی به همراه تولیدکنندگان عرب و غیرعرب، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را تشکیل دادند تا بتوانند از قیمت نفت در مقابل شرکت‌های بزرگ نفتی محافظت کنند.

هدف اوپک هماهنگ کردن و یکسان‌سازی سیاست‌های نفتی بین کشورهای عضو به منظور تضمین قیمت‌های منصفانه و پایدار برای تولیدکنندگان نفت اعلام شد؛ عرضه کارآمد، اقتصادی و منظم نفت به کشورهای مصرف‌کننده؛ و بازگشت عادلانه سرمایه برای کسانی که در این صنعت سرمایه‌گذاری می‌کنند. تشکیل اوپک توسط پنج کشور در حال توسعه تولیدکننده نفت در بغداد در سپتامبر 1960 در زمان گذار در چشم‌انداز اقتصادی و سیاسی بین‌المللی، با استعمارزدایی گسترده و تولد بسیاری از کشورهای مستقل جدید در جهان در حال توسعه رخ داد.

بازار بین‌المللی نفت تحت تسلط شرکت‌های چندملیتی «هفت خواهر» بود و تا حد زیادی از بازار اتحاد جماهیر شوروی سابق جدا بود. در سال 1968 «بیانیه اعلامی سیاست نفت در کشورهای عضو» تصویب کرد که بر حق مسلم همه کشورها برای اعمال حاکمیت دائمی بر منابع طبیعی خود به نفع توسعه ملی تأکید می‌کرد. تعداد اعضا تا سال 1969 به ده عضو افزایش یافت.

اعضای خاورمیانه‌ای در ابتدا خواستار این بودند که مقر اوپک در بغداد یا بیروت باشد، اما ونزوئلا به دنبال یک مکان بی‌طرف بود و بنابراین سازمان ژنو سوئیس را انتخاب کرد. در 1 سپتامبر 1965، پس از اینکه سوئیس از تمدید امتیازات دیپلماتیک خودداری کرد، اوپک به وین در اتریش نقل مکان کرد. در آن زمان، سوئیس در تلاش بود تا جمعیت خارجی خود را کاهش دهد و اوپک اولین نهاد بین‌دولتی بود که به دلیل محدودیت برای خارجی‌ها، کشور را ترک کرد و برعکس اتریش مشتاق جذب سازمان‌های بین‌المللی بود و شرایط جذابی را به اوپک ارائه کرد.

دبیرکل ایرانی در شکاف میان اعضا

در بین شکاف میان ونزوئلا و کشورهای عربی نخستین دبیرکل اوپک، یک ایرانی بود. زمانی که اوپک در سال 1961 دفتر خود را در ژنو تأسیس کرد و سپس به وین رفت، فؤاد روحانی به‌عنوان اولین دبیرکل سازمان انتخاب شد، یک پست اداری که شامل میانجیگری بین جناح‌های متخاصم نیز می‌شد. فؤاد روحانی، مدیر نفتی و حقوقدان و مترجم ایرانی بین 21 ژانویه 1961 تا 30 آوریل 1964 به عنوان اولین دبیرکل اوپک خدمت کرد.

او تنها ایرانی‌ای است که از زمان تأسیس اوپک تا به امروز این سمت را برعهده داشته است و پس از وی کسی به نمایندگی از ایران این سمت را کسب نکرده‌است. فؤاد روحانی ۳۰ مهر ۱۲۸۶ فرزند میرزا علی‌اکبر روحانی میلانی (محب السلطان) و مادری به نام مولود از خانواده‌ای بهائی در تهران به دنیا آمد. روحانی تحصیلکرده حقوق بود و در لندن و پاریس تحصیل کرد.

او در شرکت نفت انگلیس و ایران کار می‌کرد و در سال 1331 به دولت محمد مصدق در مورد ملی کردن صنعت نفت مشاوره داد و البته در زمره منتقدین مصدق درآمد و پس از کودتا نیز موقعیت خود را در صنعت نفت ایران حفظ کرد. او پس از دبیرکلی اوپک از سال 1965 تا 1968 به عنوان مشاور شاه دبیرکل سازمان همکاری منطقه‌ای برای توسعه بود که برای تقویت یکپارچگی اقتصادی بین ایران، پاکستان و ترکیه فعالیت می‌کرد.

در سال 1964 یک عراقی جانشین روحانی شد که از سیاست رادیکال و دین اسلام سخن می‌گفت. فؤاد روحانی در دادگاه محمد مصدق به عنوان کارشناس نفت حضور داشت و بعدها نیز کتابی در نقد سیاست‌های مصدق نوشت. او نهایتاً در ۱۰ بهمن ۱۳۸۲ در سن نودوشش سالگی در یکی از آسایشگاه‌های سالمندان لندن از دنیا رفت. او کتابی با عنوان «تاریخچه اوپک» نیز نوشت و تجربه خود را از حضور در این سازمان بین‌المللی به رشته تحریر درآورد. تاریخ ملی شدن صنعت نفت و زندگی سیاسی مصدق و ترجمه کتاب جمهور افلاطون از دیگر آثار اوست.

موفقیت اوپک

البته موفقیت اوپک مدت‌ها مورد بحث بود و بسیاری از تحلیلگران می‌گفتند که محرک تشکیل این سازمان بیش از همه تمایل عربستان سعودی برای محدود کردن تولید بود اما این سازمان تا زمان تحریم نفتی سال 1973 هنوز جایگاه جدی خود را پیدا نکرده بود. تحریم نفتی 1973 نیز در واقع در اعتراض به اعمال اسرائیل فقط توسط تولیدکنندگان عرب آغاز شد اما در ادامه وقتی سود آن عاید همه تولیدکنندگان نفت شد آنان متوجه اهمیت و شیرینی این ابزار شدند.

خود محمدرضاشاه که در تحریم نفتی 1973 جانب آمریکا و اسرائیل را گرفته بود و موجب خشم کشورهای عربی نیز شد در سال‌های بعد از طرفداران افزایش قیمت نفت شد. اوپک در نهایت با یک سری اقدامات در دهه‌های 1960 و 1970، سیستم جهانی تولید نفت را به نفع کشورهای تولیدکننده نفت و دوری از انحصارطلبی شرکت‌های نفتی مسلط انگلیسی-آمریکایی یا هفت‌خواهران بازسازی کرد.

در دهه 1970، محدودیت در تولید نفت منجر به افزایش چشمگیر قیمت نفت با پیامدهای طولانی‌مدت و گسترده برای اقتصاد جهانی شد. اوپک در این دهه به شهرت بین‌المللی رسید، زیرا کشورهای عضو آن کنترل صنایع نفت داخلی خود را در دست گرفتند و شروع به ایفای نقش بیشتر در بازارهای جهانی نفت کردند. این دهه شاهد چندین رویداد تاثیرگذار بود که باعث شد نوسانات در بازار جهانی نفت به شدت افزایش یابد.

اوپک مأموریت خود را با اولین اجلاس سران کشورها و دولت‌ها در الجزیره در سال 1975 گسترش داد که به وضعیت اسفبار کشورهای فقیرتر پرداخت و خواستار دوره جدیدی از همکاری در روابط بین‌الملل به نفع توسعه اقتصادی و ثبات جهانی شد. این امر منجر به تأسیس صندوق اوپک برای توسعه بین‌المللی در سال 1976 شد. کشورهای عضو طرح‌های توسعه اجتماعی-اقتصادی بلندپروازانه را آغاز کردند. تعداد اعضا تا سال 1975 به 13 عضو افزایش یافت.

از دهه 1980، اوپک تأثیر محدودی بر عرضه جهانی نفت و ثبات قیمت نفت داشته است، زیرا مکرراً توسط اعضا در تعهدات خود به یکدیگر تقلب می‌شود و تعهدات اعضا نشان‌دهنده کاری است که آنها حتی در غیاب اوپک انجام می‌دهند. تشکیل اوپک نقطه‌عطفی به سوی حاکمیت ملی بر منابع طبیعی بود. تصمیمات اوپک نقش برجسته‌ای در بازار جهانی نفت و روابط بین‌الملل ایفا کرد. اقتصاددانان اوپک را به عنوان نمونه کتاب درسی کارتل (گروهی که اعضای آن برای کاهش رقابت در بازار همکاری می‌کنند) توصیف کرده‌اند.

موضع شاه در قبال اوپک

ایران در دوره پهلوی در قبال تاسیس و فعالیت اوپک موضعی دوگانه داشت و با وجود آنکه از ابتدا با شکل‌گیری آن موافقت کرد و به عضویت آن درآمد اما در برهه‌های مختلف از تصمیمات جمعی در اوپک تبعیت نکرد و به نوعی موجب خلل در سیاست‌های اوپک می‌شد. مهمترین اقدام شاه در تحریم نفتی 1973 بود که با وجود افزایش جدی قیمت نفت که شاه بیش از همه از آن منتفع شد و نفت خود را با قیمتی بالاتر به کشورهای غربی ارسال کرد اما در عمل به سیاست واحد در اوپک ضربه زد.

اسدالله علم در خاطرات چهارشنبه، 12 دی 1352 که پس از بحران نفتی 1973 است و قیمت بالای نفت زیر دهان شاه مزه کرده رد و بدل پیام میان شاه و سفیر آمریکا در تهران را اینگونه نقل کرده است: «پاسخ شاه به پیام مورخ 30 دسامبر 1973 نیکسون را به سفیر آمریکا دادم. [اظهارنظرهای دست‌نوشته شاه در حاشیه پیام نیکسون به چشم می‌خورد:]

اول،‌ ونزوئلا و نیجریه و اندونزی و لیبی و الجزایر را مجاب کنید قیمت‌هایشان را پایین بیاورند، آن‌وقت ما هم می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم. 

در حاشیه نامه علم مورخ 9 دی که ملاقاتش را با سفیر آمریکا گزارش می‌دهد،‌ شاه نوشت: [به سفیر بگویید، در صورت لزوم به او بنویسید‌ که نماینده عراق گفت بشکه‌ای 12 دلار خیلی پایین است. زکی یمانی معتقد بود خیلی بالاست. مابقی با ما موافق بودند،‌ با اینکه وزیر نفت کویت وقتی روز بعد به کشورش رسید اظهار داشت که 12 دلار خیلی پایین بود. حتی اگر کلیه نمایندگان عرب گفته بودند که خیلی بالاست ما روی همان 12 دلار می‌ایستادیم.]

از سفیر آمریکا پرسیدم آیا به عقیده او معقول بود که از نیمی از تولیدکنندگان نفت خواسته شود قیمت‌هایشان را پایین بیاورند؟ او پاسخ داد: «حقیقتش این است، البته بین خودمان بماند، که باید بگویم معقول نیست. اما آخر نیکسون چکار می‌تواند بکند؟ خودتان را جای او بگذارید. او با یک مشکل جدی روبه‌روست و می‌خواهد سعی کند آن را حل نماید...»

«شاپور ریپورتر تلفن کرد تا اعلامیه زکی یمانی را گزارش دهد که در اصل بشکه‌ای 6 دلار درآمد را پیشنهاد کرده بود، اما تسلیم تقاضای شاه برای 7 دلار شد. او ادعا می‌کند که ملک فیصل او را به خاطر موافقت با بهای بالاتر شماتت کرده است. ادعای یمانی در مورد ملک فیصل یا اغراق‌آمیز است یا یک مشت دروغ. هیچ پادشاهی علیه منافع خودش بدین شکل عمل نمی‌کند، تا جایی که وزیری را به‌خاطر چیزی که در واقع پیروزی بزرگی است شماتت کند.»

همین گفت‌وگو نشان می‌دهد شاه در عین حال که تلاش دارد رابطه نزدیکش با نیکسون را حفظ کند و او را از خود راضی نگه دارد اما از قیمت بالاتر نفت نیز رضایت دارد. همین دوره بود که جاه‌طلبی‌های نفتی شاه افزایش یافت و منجر به لفاظی‌های او علیه کشورهای غربی و اروپایی شد و رویای حرکت به سوی تمدن بزرگ شد. درآمدهای نفتی هنگفت موقت، شاه را چنان مغرور و مست کرده بود که هم در سیاست‌های اجتماعی کشور را دچار تلاطم و تورم و رکود پس از آن کرد و هم در عرصه بین‌المللی متحدان و حامیان پیشین خود را از دست داد. 

۱۵ اسفندماه ۱۳۵۳محمدرضاشاه پهلوی در نشست پایانی کنفرانس سران کشورهای عضو اوپک در الجزیره به گونه‌ای سخنرانی کرد که گویی رهبر انقلابی یکی از کشورهای استعمارزده است که به تازگی خودش رهبری قیامی ضداستعماری را به نتیجه رسانده است. او در این نشست گفت: «از قاطعیتی که اعضای اوپک در این جلسات نشان دادند قدردانی می‌نمایم. ما توانستیم نشان بدهیم که قاطعیت همراه با عقل و تدبیر تا چه اندازه ضرورت دارد.

همچنین نشان دادیم که مبارزه ما فراموش‌نشدنی است و در عین حال به آینده خود فکر می‌کنیم، زیرا گذشته را پشت سر نهاده‌ایم و این آینده است که اکنون در برابر ما قرار دارد. ما درحالی‌که این کنفرانس را به پایان می‌رسانیم که بیش از هر وقت دیگر متعهد و نیرومند هستیم. ما علاوه بر آنکه در حفظ حقوق خود نیرومند هستیم، در مبارزه حَقه‌ای هم که در پیش گرفته‌ایم احساس قدرت می‌کنیم.

ما هرگز این چنین نیرومند نبوده‌ایم، زیرا جهان سوم نظرات خود را به نحوی کاملاً روشن در کنفرانس داکار در مورد کشورهای دوست خود، یعنی کشورهای تولید‌کننده نفت ابراز داشت، و ما در این محیط آمیخته به اعتماد و قدرت تصمیم گرفتیم که با کشورهای صنعتی و مصرف‌کنندگان عمده نفت مذاکره کنیم، زیرا به عقیده من این مذاکرات از هر جهت مناسب و مطلوب است... تنها مقابله و صف‌آرایی که در جهان می‌تواند وجود داشته باشد، صف‌آرایی و برخورد بین عدالت و بی‌عدالتی، و ثروتمندان و بینوایان می‌باشد و این مبارزه‌ای است که هرگز از میان نخواهد رفت.

برای پیدا کردن راهی به سوی آینده ما حاضریم با کشورهای صنعتی و پیشرفته غرب وارد مذاکره شویم، ولی باید دید که از این گفت‌وگوها چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود. من امیدوارم تمام کسانی که تاکنون درباره همزیستی مسالمت‌آمیز صحبت کرده‌اند بتوانند در آینده با همفکری و همکاری کامل در شرایط مساوی با هم صحبت کنند.»

این سخنان از کسی که با کودتای آمریکایی و انگلیسی 28 مرداد قدرت خود را حفظ کرده بود و در ادامه سیاست‌هایش نیز هم‌پیمان و همراه آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شد، قدری عجیب به نظر می‌رسید. او مغرورانه ادامه داد: «تنها در این صورت است که ما می‌توانیم دنیایی بسازیم که در آن همه کشورها، اعم از کوچک و بزرگ، نه‌تنها زندگی و همزیستی کنند، بلکه با یکدیگر همکاری کامل داشته باشند، تا برای همیشه به خطر هولناکی که تمدن ما را تهدید می‌کند پایان دهند.

این خطر، خطر قحطی است و ما به‌خوبی از آن آگاهیم. تنها با یک کوشش جهانی و با استفاده از آخرین تکنولوژی‌های کشاورزی است که می‌توان این مشکل را از میان برداشت، زیرا جمعیت دنیا تا پایان این قرن از هفت میلیارد نفر تجاوز خواهد کرد، درحالی‌که امروز که جمعیت دنیا فقط چهار میلیارد نفر است عده‌ای از مردم از گرسنگی می‌میرند.

آنچه که می‌گویم تنها حرف نیست، بلکه از وقتی که اوپک درآمدش افزایش یافته، براساس دوجانبه یا چندجانبه کمک‌های مهمی به سایر کشورهای جهان کرده است. از جمله ایران در نخستین سال پس از افزایش قیمت نفت، تقریباً معادل هفت درصد تولید ناخالص ملی خود را صرف کمک به کشورهای در حال توسعه جهان سوم که دچار مشکلات مالی بودند، و همچنین کمک به کشورهای پیشرفته کرده است، کشورهای پیشرفته‌ای که ما مسلماً سقوط آن‌ها را نمی‌خواهیم، بلکه علاقمندیم که باقی بمانند تا آن‌ها هم به نوبه خود به توسعه و رونق کشورهای جهان سوم کمک کنند.»

شاه درحالی‌که در ابتدای تاسیس اوپک از توافق اولیه قائم‌مقام شرکت ملی نفت ایران برای عضویت ایران در چنین اتحادی ناخرسند بود اکنون به درجه‌ای رسیده بود که خرسند از نتایج تاسیس این سازمان به آینده امیدوار بود.

Shahvisitinternationnavaloil

تنها دوسال پیش از این شاه هرگز جسارت بیان نیمی از این سخنان را هم نداشت اما در این کنفرانس از کمک مالی به کشورهای جهان سوم و حتی کشورهای پیشرفته‌ای که دچار مشکل بودند سخن می‌گفت و برای رسیدن به جهانی عادلانه‌تر آرزو می‌کرد؛ آرزویی که چندان به درازا نپایید و کمتر از دوسال بعد با کاهش درآمدهای نفتی غرور او نیز به سرعت فروریخت و سیر سقوطش آغاز شد. 

وضعیت کنونی اوپک

اوپک اکنون بیش از شش دهه عمر دارد و همچنان سازمانی مهم تلقی می‌شود. در حال حاضر سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) بلوکی متشکل از سیزده کشور نفت‌خیز عضو خاورمیانه، آفریقا و آمریکای جنوبی است. در مجموع، این گروه نزدیک به چهل درصد از تولید نفت جهان را کنترل می‌کند. این موقعیت غالب در بازار گاهی به اوپک این امکان را داده است که به‌عنوان یک کارتل عمل کند و سطوح تولید را بین اعضا هماهنگ کند تا قیمت‌های جهانی نفت را دستکاری کند.

در نتیجه، رؤسای‌جمهور ایالات متحده از جرالد فورد گرفته تا دونالد ترامپ، کارتل نفتی را به عنوان تهدیدی برای اقتصاد ایالات متحده مورد انتقاد قرار داده‌اند. اعضای فعلی اوپک عبارتند از الجزایر، گینه استوایی، گابن، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، جمهوری کنگو، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ونزوئلا. در همین حال، آنگولا، اکوادور، اندونزی و قطر اعضای سابق اوپک هستند.

کانادا، مصر، نروژ و عمان هم کشورهای ناظر هستند. گروه بزرگتری به نام اوپک‌پلاس، متشکل از اعضای اوپک به اضافه برخی دیگر از کشورهای تولیدکننده نفت، در اواخر سال 2016 برای اعمال کنترل بیشتر بر بازار جهانی نفت خام تشکیل شد. 

سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) که در کنفرانس بغداد در 10 تا 14 سپتامبر 1960 توسط ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا ایجاد شده بود، بعداً اعضای بیشتری پیدا کرد. قطر در سال 1961 به عضویت این سازمان درآمد و در ژانویه 2019 عضویت خود را خاتمه داد. اندونزی در 1962به عضویت درآمد و در ژانویه 2009عضویت خود را به حالت تعلیق درآورد، در ژانویه 2016 مجدداً آن را فعال کرد، اما تصمیم به تعلیق مجدد آن در نوامبر 2016 گرفت.

لیبی در سال 1962؛ امارات متحده عربی در سال 1967؛ الجزایر در سال 1969؛ نیجریه در سال 1971 و اکوادور در سال 1973به عضویت اوپک درآمدند. اکوادور عضویت خود را در دسامبر 1992 به حالت تعلیق درآورد، در اکتبر 2007 مجدداً آن را فعال کرد، اما تصمیم گرفت عضویت خود را از 1 ژانویه 2020 پس بگیرد. آنگولا در سال 2007 به عضویت اوپک درآمد و از 1 ژانویه 2024 عضویت خود را لغو کرد. گابن در سال 1975به سازمان اوپک پیوست و در ژانویه 1995 عضویت خود را خاتمه داد اما در ژوئیه 2016 مجدداً به آن پیوست.

گینه استوایی در سال 2017 و کنگو در سال 2018 به اوپک پیوست. ایران که از زمان حکومت پهلوی یکی از موسسین سازمان اوپک بوده است پس از وقوع انقلاب اسلامی همراهی بیشتری با سیاست‌های این سازمان برای کنترل و افزایش قیمت نفت داشته و به یکی از اعضای فعال آن بدل شده است. هرچند هیچ‌گاه نتوانست بار دیگر دبیرکلی این سازمان را در اختیار بگیرد.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
یادداشت
آخرین اخبار