راه سخت مدرسه
گزارش هممیهن از شرایط دشوار تردد دانشآموزان و معلمان مناطق دورافتاده به مدارس و حوادثی که برایشان رخ میدهد
طعمه گرگشدن در برف و بوران، مرگ براثر سرمازدگی، تصادف و مصدومیت در حوادث جادهای و در یک جمله «ایستادن بر سر دوراهی علم و جان» قصه تلخ دانشآموزان و معلمان بسیاری از مناطق محروم و دورافتاده کشور است که ناچارند برای حضور در مدرسه جادههای صعبالعبور و غیراستاندارد را پشت سر بگذارند. ماجرا تنها حکایت یکی، دو سال اخیر نیست. سالهاست که دانشآموزان مناطق کمبرخوردار روستایی و معلمان آنها در طول سال تحصیلی ناچارند از مسیرهای غیرمتعارف خود را به مدرسه برسانند. فعالان حوزه آموزش میگویند که اسکان معلمان در روستای محل تدریس، موضوعی است که چندان هم موردتوجه آموزشوپرورش قرار نگرفته و هزینه ایاب و ذهاب دانشآموزان و معلمان از محل سکونت تا روستای محل مدرسه هم در بیشتر مناطق به دست فراموشی سپرده شده است. «اعتبارات آموزشوپرورش گاهی برای پرداخت حقوق معلمان هم کفایت نمیکند، چه رسد به اختصاص اعتبارات برای حل این نوع مشکلات.» این جمله جان کلام وضعیت آموزشوپرورش در مناطق محروم است که پیامدهای آن درنهایت سرنوشت دانشآموزان این مناطق را با چالش جدی مواجه میکند؛ دانشآموزانی که یا باید طعم محرومیت از تحصیل را کشیده و بهدلیل ناامنی مسیر تردد با ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر برای همیشه خداحافظی کنند یا اینکه ریسک به خطر افتادن سلامتشان را در جادههای ناامن بهویژه در فصل سرد، به امید آیندهای بهتر و امنتر به جان بخرند. وقوع حوادث پرتکرار در مسیر تردد البته طی یکی، دوسال گذشته کم شده و آنطور که معلمان این مناطق میگویند، دلیل این کاهش نه بهبود جادههای مواصلاتی، بلکه کاهش بارشهای سالانه است. دانشآموزان و معلمان درصورتیکه ناچار به تردد جادهای از خانه به مدرسه و برعکس باشند، همچنان با بارش سنگین برف و باران با خطرات ناشی از حوادث جادهای مواجه خواهند شد.
محرومیت از عدالت آموزشی
دانشآموزان و معلمان کردستانی در جرگه همین گروههای در معرض خطر قرار میگیرند؛ کردستان که در منطقهای سردسیر و کوهستانی واقع شده و جادههای مواصلاتی آن صعبالعبورند. این وضعیت، بهویژه در فصل سرد سال با بارشهای سنگین سختتر میشود. آموزشوپرورش منطقه زیویه از توابع شهرستان سقز به مرکزیت شهر صاحب، یکی از مناطقیاست که رد زخمهایی عمیق از معضل تردد معلمان و دانشآموزان به مدارس در فصل سرد بر تن دارد. آمارهای ارائهشده توسط معلمان این منطقه حاکی از آن است که زیویه 126 روستا دارای سکنه و دانشآموز دارد و حدود 90 درصد مدارس این منطقه، روستاییاند.
در راهماندن
درصد بالایی از مدارس استان کردستان در مناطق کوهستانی واقع شده و جادههای این مناطق صعبالعبور هستند. در فصل سرد و بارندگی، مشکلات بسیاری برای معلمان و دانشآموزان ایجاد میشود. بیشتر معلمان این مناطق چارهای جز تردد در این جادهها ندارند به این معنی که صبحها برای تدریس به مناطق روستایی میروند و بعد از پایان ساعت کاری، به محل زندگی خود در شهر بازمیگردند.» اینها را انور فرجزاده، معلم بازنشسته این منطقه به هممیهن میگوید. جز مشکل جدا بودن معلم از محیط روستا و دانشآموزان، تردد معلمان به مدارس ـ بهویژه در فصل سرد سال ـ چالش دیگری است؛ موضوعی که فرجزاده به آن اشاره میکند: «نبود جادههای استاندارد و آسفالت شده، همچنین خاکیبودن محورهای مواصلاتی باعث بروز مشکلاتی در مسیر تردد معلمان شده است. نتیجه این اتفاقات، تعطیلی مدارس و عقبافتادن دانشآموزان و معلمان از درسهاست؛ موضوعی که برای معلم و دانشآموز آسیبزاست؛ چراکه معلم باید بهموقع و مطابق جدول زمانبندی، تدریس را به پایان برساند و تعطیلی یکی، دو روزه مدرسه باعث قطعشدن روال معمول کلاسها میشود.» او میزان عقبافتادگی دانشآموزان از درس و مدرسه را بسته به میزان مسافت روستا تا شهر میداند: «اگر روستا نزدیک به شهر یا راههای مواصلاتی اصلی باشند، معمولاً مدرسه یک روز تعطیل میشود و بعد از آن باتوجه به برفروبی جادهها معلمان دوباره سر کلاس حاضر میشوند. اما در روستاهایی که در نقطهای دورتر از جادههای مواصلاتی اصلی قرار دارند، این مسئله چند روزی طول میکشد. در سالهای گذشته پیش آمده که معلمان حدود یک هفته نتوانستند خودشان را به مدرسه برسانند، البته امسال این مشکل تنها یکبار و بهمدت دو روز پیش آمد. در سالهای گذشته اما این معضل بیشتر رخ میداد و گاهی در طول سال تحصیلی، مدارس بهصورت متناوب بیش از 10 روز تعطیل میشدند.»
معلمانی که طعمه گرگ شدند
این معلم بازنشسته بهیادمیآورد که در سال 1384 یا 1385، یکی از معلمان منطقه زیویه هنگام تردد به مدرسه جان خود را در تصادف از دست داد: «در سالهای گذشته حدود 20 حادثه برای معلمان در مسیر تردد رخ داده که آخرین آن در سال گذشته پیش آمد. مثلاً در منطقه «اوباتو» مواردی از حمله گرگ به معلم در برف و بوران را شاهد بودیم، دلیل این حوادث هم نبود وسیله مناسب برای تردد معلم از محل زندگی به مدرسه بوده است. حتی در چند حادثه، معلم طعمه گرگ شده و جان خود را از دست داده است. آخرین حادثه به این شکل حدود 10 سال پیش رخ داد. برخی معلمان هم در سالهای گذشته دچار سرمازدگی شدهاند و جان خود را در برف و بوران از دست دادهاند. علت رخندادن این حوادث در یکی دو سال اخیر همانطور که گفتم، نباریدن است، نه بهبود مسیرها. درباره دانشآموزان مشخصاً حادثهای را بهیاد نمیآورم اما باتوجه به صعبالعبور و غیراستاندارد بودن جادهها احتمالاً حوادثی مانند واژگونی خودرو و... رخ میدهد. گاهی نیز بهدلیل ضعف در امکانات رسانهای، کسی از حوادث رخداده آگاه نمیشود.» این معلم حرفهای دیگری هم دارد: «البته دانشآموزان مقطع متوسطه اول مناطق روستایی نیز برای تردد، مشکل دارند. بهایندلیل که تعداد این دانشآموزان در روستاهای مختلف به حد نصاب نمیرسد و برایشان کلاس درس تشکیل نمیشود، درنتیجه دانشآموزان چند روستا چارهای ندارند جز اینکه برای درس خواندن در این مقطع به روستای دیگری بروند که مقطع متوسطه اول در آن ایجاد شده است. بعد از کلاس هم به روستای محل سکونت خود بازگردند. در این مسیر هم برخی از دانشآموزان با مشکل مواجه میشوند.»
نبود عدالت آموزشی
آیا شرایط مسیرهای مواصلاتی تغییری کرده و اگر برف و باران سنگین ببارد، دوباره شاهد تعطیلی مدارس در مناطق روستایی خواهیم بود؟ این معلم بازنشسته پاسخ میدهد: «بله، برای بهبود شرایط جادهها تاکنون هیچ اقدام مثبتی انجام نشده. جادهها همان جادههای قدیمی است و اگر بارشها مانند قبل سنگین شوند، بار دیگر مدارس با تعطیلی مواجه میشوند. بسیاری از این دانشآموزان وسیله حملونقل مناسبی برای تردد ندارند، تعدادی از آنها پیاده تردد میکنند و گروه دیگری نیز با ماشینهای کشاورزی مانند تراکتور و... به مدرسه میروند. این مشکل بچهها نیز به نبود عدالت آموزشی بازمیگردد. در سالهای گذشته بودجهای در آموزشوپرورش وجود داشت تحت عنوان «بودجه تردد دانشآموز» این بودجه در اختیار والدین دانشآموزان قرار میگرفت تا برای بچههایی که برای ادامهتحصیل به روستایی دیگر میروند، سرویس ایاب و ذهاب بگیرند. اما مدتی است که این بودجه هم به اولیاء پرداخت نمیشود.»
این وضعیت سببشده تا دانشآموز یا ترک تحصیل کند یا با هزینه شخصی خود رفتوآمد کند. بهجز مسائل مالی، موضوع امنیت جانی دانشآموزان هم مطرح است: «اگر هیچ حادثهای هم برای آنها رخ ندهد، این دانشآموزان ناچارند صبح بسیار زود بهسمت روستای محل تحصیل حرکت کنند و بعد از کلاس نیز مسیری نسبتاً طولانی برای رسیدن به روستای محل سکونت خود طی کنند؛ وضعیتی که بهشدت آنها را خسته میکند.» او برقراری عدالت آموزشی را یکی از معضلات لاینحل آموزشوپرورش میداند: «حتی اگر برف و باران و تعطیلی مدارس هم نباشد ما عدالت آموزشی نداریم. شرایط تحصیل دانشآموز شهری و روستایی بسیار متفاوت و فقدان عدالت آموزشی کاملاً مشخص است. کیفیت پایین کلاسهای درس، کمبود و قدیمیبودن امکانات آموزشی و کمکآموزشی و فقدان دسترسی یا دسترسی کم به اینترنت معضلی است که معلمان و دانشآموزان در مناطق روستایی و کمبرخوردار با آن مواجهاند. تلاش کردیم نقض عدالت آموزشی به حداقل برسد، بااینحال از سوی مسئولان محلی، مسئولان بالاتر و برنامهریزان آموزشی کشور تلاشی را دراینخصوص شاهد نبودیم.»
نبرد با جادهها و کلاسهای غیراستاندارد
تحصیل و تدریس در برخی مناطق استان محروم لرستان هم روایت دیگری است؛ استانی که از نظر شاخص فلاکت در کشور رتبهای قابلتوجه دارد و از نظر شاخصهای آموزشی، آخرین رتبههای کشوری را به خود اختصاص داده است. وضعیت سخت تردد در جادهها ناشی از همین محرومیت است که در رابطهای علی و معلولی بسترساز افت آموزش در کشور شده است.
شهرستان الیگودرز، ازنا و دلفان دارای مناطق و روستاهایی بهشدت برفگیر و راههای روستاییشان باریک و غیراستاندارد است و با هر بارش سنگین برف، راههای روستایی مسدود میشوند. یکی از فعالان آموزشی استان که نخواست نامش در گزارش بیاید، دراینباره به هممیهن میگوید: «در شهرستانهای چگینی و پلدختر نیز بارندگی و سیلاب باعث ایجاد حادثه، ریزش پلها و مسدودشدن راههای مواصلاتی روستایی میشود.» چندسال پیش معلمی بهنام کاظم صفرزاده از شهرستان چگینی حین ردکردن تعدادی از دانشآموزان خود از جاده گرفتار سیلاب شد و جان خود را از دست داد؛ خاطره تلخی که این معلم، آن را به یادمیآورد و میگوید: «منطقه ضرون و هومیان واقع در کوهدشت شمالی نیز از مناطق عشایری است که از نظر تردد دانشآموزان و معلمان به مدرسه بهویژه در زمان بارشها با مشکلات زیادی مواجه است. معلمان بیشتر این مناطق ناچارند برای تدریس از محل زندگی خود به این مناطق تردد کنند و از نامناسب بودن جادههای این مناطق بهشدت گلایه دارند، زیرا با کوچکترین بارندگی تردد در جادههای این مناطق مشکل میشود و تنها با تراکتور و خودروهای شاسیبلند میتوان به این مناطق تردد کرد. در سایر مناطق استان این نوع مشکلات کمتر است.» به گفته این فعال فرهنگی، بارشها باعث وقفههای چندروزه در روند آموزشی شده و تا بازشدن مسیرها مدارس تعطیل میشوند. این تعطیلیها هم افت تحصیلی دانشآموزان را دنبال دارد: «مشکلات دانشآموزان و معلمان در طول فصل سرد به همین موضوع ختم نمیشود، بلکه استاندارد نبودن وسایل گرمایشی در روستاهای محروم عشایری بهشدت حادثهآفرین است. اگرچه امروز وضعیت کمی بهتر است اما در سالهای گذشته در سطح استان شاهد سوختگی دانشآموزان بهدلیل استفاده از لوازم گرمایشی غیراستاندارد بودهایم. مدارس کانکسی استان نیز خطرآفریناند. در فضای کوچک و سرد این کلاسها، گاهی 15 تا 20 دانشآموز حضور دارند. استفاده از هر نوع وسایل گرمایشی در این کلاسهای غیراستاندارد، میتواند بر آموزش دانشآموزان تاثیری منفی بر جای گذارد. مواردی بوده که بهدلیل اتصالات برقی و گازی موجود در کانکس، حادثه رخ داده است. مدارس کانکسی باید جمعآوری شوند اما این مسئله بهدلیل کمبود اعتبارات با کندی پیش میرود.»
او این وضعیت را یکی از مهمترین علل ترکتحصیل دانشآموزان در این مناطق میداند: «البته بسیاری از معلمان نیز رغبت ندارند در مدارس دورافتاده تدریس کنند که علت آن هم همین سختیها و خطرات تردد است. گاهی سهماه از آغاز سال تحصیلی میگذرد و هنوز یکی از مدارس روستایی، معلم ندارد. بسیاری از مدارس روستا بهدلیل صعبالعبور بودن مسیر و نبود معلم، منحل میشوند و اگر در چنین روستاهایی تعداد دانشآموزان کم باشد و امکان مهاجرت هم برای خانواده وجود نداشته باشد، غالباً دانشآموز ناچار به ترک تحصیل میشود.»
او ادامه میدهد: «وضعیت کلی نسبت به 10سال پیش بهتر است، بارندگیها هم کاهش یافته اما در مناطق الیگودرز و دلفان مشکلات مسدود شدن مسیرها و سختی تردد محصلین و معلمان هم بیشتر است.» این فعال آموزشی عملکرد نمایندگان لرستان در مجلس را ضعیف توصیف میکند و میگوید: «اگر راههای روستایی استانداردسازی میشدند و مدارس مناطق دورافتاده و محروم، استانداردسازی میشدند، شرایط به این شکل نبود که استان لرستان ازنظر شاخصهای تحصیلی و معدل همواره در رتبههای آخر کشوری قرار دارد و قطعاً سختی مسیر و مشکلات فصل سرد در این موضوع بیتاثیر نیست. اما از نظر شاخص فلاکت، رتبه اول کشوری را داریم که قطعاً این موضوع نیز بر افت آموزشی در استان ما تاثیرگذار بوده است.»
ترک تحصیل دختران
علیرضا دمساز، یکی از معلمان استان کهگیلویه و بویراحمد است. در این استان روستاهایی که مقطع متوسطه دارند، بسیار پراکندهاند و سختیهای تردد به این مدارس، آمار ترک تحصیل دانشآموزان، بهویژه دختران را بالا برده است. دمساز به هممیهن میگوید: «استان کهگیلویه و بویراحمد دارای مناطق سردسیری و گرمسیری است. هر سال دامنههای کوه دنا در حوزه شهرستان بویراحمد و مناطق مارگون، دیشموک، لوداب و زیلایی شاهد بارشهای شدید باران و برف در جادههای صعبالعبور خود هستند. بارش برف شدید یا بارانهای سیلآسا در این مناطق باعث بستهشدن جادهها میشود و معلمان و دانشآموزان این مناطق را برای تردد از محل زندگی به مدرسه و برعکس با مشکل مواجه میکند.»
در کهگیلویه و بویراحمد نزدیک به 2 هزار روستا و آبادی وجود دارد، بهطوریکه این استان، یکی از استانهای دارای پراکندهترین مدارس روستایی از یکنفره تا 5نفره بهویژه در مقطع ابتدایی است؛ موضوعی که این معلم به آن توجه میکند: «در مناطق عشایری مانند زیلایی بهدلیل فاصله بسیار زیاد خانهها و آبادیها از یکدیگر و صعبالعبور بودن و خاکیبودن مسیرها، در زمان بارشهای سنگین، معلمان و دانشآموزان با مشکلاتی جدی برای تردد مواجه میشوند و مدارس این مناطق از دو روز تا یکهفته تعطیل میشوند. حتی در منطقه کالوس واقع در 12 کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان هم مشکل تردد در فصل سرد وجود دارد، البته امسال تعطیلی مدارس بهدلیل بارش بهصورت رسمی اعلام نشد، زیرا تنها در ارتفاعات برف آمده بود. اما در سال گذشته که بارشها زیاد بود در چند دوره زمانی مدارس روستایی تعطیل شدند.» این معلم تعطیلیها را بسترساز افت کیفیت آموزش، عقبافتادن تحصیلی دانشآموزان و ایجاد مشکل برای تدریس براساس بودجهبندی دروس، میداند: «بهدلیل صعبالعبور بودن جادهها که در فصل سرد بیشتر هم میشود و پراکندگی روستاهای دارای مدرسه در مقطع متوسطه اول، بیشترین تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل را داریم. در مناطقی که دانشآموزان امکان دسترسی به مقطع متوسطه اول را ندارند، دختران بهشدت ترک تحصیل میکنند. در مقطع متوسطه دوم نیز جمعیت دانشآموزی کم و بسیاری از مدارس روستایی این مقطع تعطیل و منحل شدهاند. تراکم مدارس متوسطه اول نیز کاهش یافته و تعداد دانشآموزان کم است. یکی از دلایل بازماندگی بچهها از تحصیل در مقاطع متوسطه اول و دوم همین نبود دسترسی بهدلیل دورافتاده بودن مناطق است.»
مدارس فرسوده
ماجرا اما به اینجا ختم نمیشود. مشکل تنها دوری مسیر نیست: «مدارس سنگی، کانکسی و فرسوده از اساسیترین مشکلات مدارس استان است حتی مدارس در مرکز استان هم فرسوده و غیرقابل استفاده هستند اما دانشآموزان ناچارند در آنها درس بخوانند. استان ما با فرسودگی لوازم آموزشی، مشکل تامین لوازم سرمایشی و گرمایشی استاندارد و استفاده از سوخت ممنوعه نفت در فصل سرد مواجه است. همچنین تراکم دانشآموزان در مرکز استان و خالیشدن روستاها از دانشآموز بهدلیل نبود شغل در روستاها باعث اختلال در توازن آموزشی در مناطق مختلف استان شده است.» اینها را همان معلم میگوید. استان ایلام نیز استانی کوهستانی است که مناطق سردسیری آن سالهای بسیاری را با بارشهای سنگین برف و مسدودشدن راهها سرکردهاند؛ شرایطی که قطعاً برای تردد هر روزه معلمان و دانشآموزان خطرآفرین و طاقتفرساست. یک معلم اهل استان ایلام که نمیخواهد نامش در گزارش بیاید و چندباری هم در جادههای نامناسب برفی دچار حادثه شده است، از وضعیت جادهها بهویژه در فصل سرما گلایه میکند و به هممیهن میگوید: «در فصل سرما و با مسدودشدن مسیرهای کوهستانی قطعاً در روند آموزش نیز اختلال ایجاد میشود. مدتی طول میکشد تا مناطق مسدودشده برفروبی شوند، برخی جادهها هم بهدلیل آسفالت نبودن، گلآلود شده و مشکلاتی را برای تردد دانشآموزان ایجاد میکند. در مواردی که معلم باید از محل سکونت خود به مدرسهای در یک روستا برود، در مسیر دچار مشکل میشود. دانشآموزانی هم که برای ادامهتحصیل ناچارند از روستای محل زندگی خود به مدرسه واقع در روستای مرکزی تردد کنند، از مشکلات مستثنی نیستند و با وجود سنوسال کم، با مشکلات تردد دست به گریبان هستند.» او ادامه میدهد: «با تعطیلی مدرسه بهدلیل برف و باران و مشکلات تردد، روند آموزش برای چند روزی متوقف میشود. ازطرفدیگر معلمان و دانشآموزان گاهی ناچارند در جادههای غیراستاندارد و کوهستانی با موتورسیکلت تردد کنند که این شیوه میتواند به حادثه منجر شود. من هم چنین تجربهای داشتم؛ در سالهای گذشته برای تدریس در یکی از همین مناطق روستایی و صعبالعبور، چارهای نداشتم جز اینکه با موتور، خودم را به محل تدریس برسانم و چندینبار در شرایطی برفی و در جادههای نامناسب دچار حادثه شدم؛ اتفاقی که برای سایر همکارانم هم رخ داده است.» این معلم ایلامی با اشاره به اینکه استانداردسازی مسیرها توقعی است که از وزارت راه دارند، در پاسخ به این سوال که آیا نمایندگان استان در مجلس برای بهبود شرایط جادهها بهویژه در مسیر تردد معلمان و دانشآموزان اقدام یا طرحمسئله کردهاند؟ میگوید: «مشخصاً اقدامی که در این راستا انجام شده باشد را ندیدهایم. بعضاً اداره راه بهصورت کلی اقداماتی انجام داده است اما اینکه از سوی نمایندگان استان در مجلس پیگیری انجام شده باشد، مسئلهای است که ندیدیم و همچنان مناطق دارای مدارس عشایری و عشایر کوچرو مانند دهلران، آبدانان و هلیلان، با مشکل جادههای نامناسب کوهستانی مواجه هستند.»
قربانیان جادههای صعبالعبور
محمد فاضل، مشاور دو وزیر آموزشوپرورش در دولت روحانی (فانی و حاجیمیرزایی) هم برای هممیهن از نامناسببودن جادههای مواصلاتی در بسیاری از استانهای کشور میگوید و تاکید میکند که تهران هم از این موضوع مستثنی نیست: «مناطقی مانند روستاهای اطراف مناطق لواسان، روستاهای صعبالعبور منطقه امامزاده داوود و سولقان در همین گروه قرار دارند. اما استانهای کوهستانی مانند کردستان، لرستان، بخشهایی از استان زنجان، استانهای آذربایجان غربی و شرقی و... هم در گروه استانهای دارای جادههای صعبالعبور هستند که دسترسی به آنها آسان نیست. اما نمیتوان از اعزام معلم به این مناطق خودداری و دانشآموزان را از تحصیل محروم کرد.» او با اشاره به اینکه برای حل مشکل تردد آموزشوپرورش راهکارهایی را در نظر گرفته است، میگوید: «گاهی روستایی که دسترسپذیری بهتری دارد، تحت عنوان «روستای مرکزی» انتخاب و با ایجاد مدرسه شبانهروزی، دانشآموزان سایر روستاها برای تحصیل به این مدارس گسیل میشوند و معلمان نیز در همین مدرسه مستقر میشوند. گاهی نیز وسیله ایابوذهاب برای تردد مهیا میشود یا هزینه آن پرداخت میشود. اما اجرای این راهکارها همهجا مقدور نیست و گاهی معلمان ناچارند مسیر سختی را طی کنند. متاسفانه در این مسیر، تلفات هم دادهایم و معلمانی جان خود را از دست دادهاند که این شرایط در فصل سرما سختتر هم میشود.»
شورای آموزشوپرورش استان چه میکند؟
او درباره مکاتبه و پیگیری احتمالی آموزشوپرورش با نهادهای مربوطه درراستای بهسازی مسیر تردد دانشآموزان و معلمان، توضیح میدهد: «در تمام استانها، شورای آموزشوپرورش استان تشکیل شده که ریاست آن با استانداران بهعنوان بالاترین مقام اجرایی هر استان است. چنین مسائلی باید در این شورا بررسی و ارائه راهکار شود. استاندار این اختیار را دارد که به شهرداریها یا مدیران کل ادارات راه، بخشداریها، فرمانداریها و... تکلیف کند که دراینزمینه همکاری کنند. در برخی استانها برای تسهیل تردد معلمان و دانشآموزان اقدام و همکاری لازم صورت گرفته است و در برخی استانها نیز عملکرد دراینخصوص ضعیف بوده است. آموزشوپرورش بهصورت مشخص و مستقل دراینخصوص تمهید ویژهای ندارد، اما در احکام معلمان بدی آبوهوا و دوری از مرکز وجود دارد اما برای سختی تردد در فصل سرما باید در خود استانها تمهید در نظر گرفته شود.»
نبود بودجه برای رفتوآمد
درباره علت توقف اختصاص «بودجه تردد دانشآموزان» که پیشتر توسط فرجیزاده، معلم بازنشسته اهل کردستا، اعلام شده بود، فاضل هم توضیح میدهد: «تا جایی که مطلع هستم بهصورت متمرکز بودجه تردد دانشآموز را نداشتهایم، اما برای جلوگیری از بازماندگی تحصیلی دانشآموزان اعتباراتی به استانها اختصاص مییافت که متناسب با شرایط استان بود. بخشی از این اعتبارات میتوانست در قالب موضوع ایابوذهاب یا ایجاد مدارس متمرکز استفاده شود. این اعتبارات هنوز هم وجود دارد و اگر متوقف شده باشد، علتش را نمیدانم. متاسفانه مشکل بودجه آموزشوپرورش مسئلهای است که همواره وجود داشته، اما گاهی ممکن است اختصاص اعتبار انجام نشود.» این کارشناس آموزشی ادامه میدهد: «همواره در آموزشوپرورش این مشکل را داشتهایم که برخی مواقع اعتباراتمان کفاف پرداخت حقوق معلمان را هم نمیدهد. این مسئله باعث میشود معلم حقالتدریس یا معلمی که اضافهکار میکند، حقوق خود را با چندماه تاخیر دریافت کند. درنتیجه ممکن است مسئله تردد در اولویت قرار نگیرد اما تمهیداتی که پیشتر گفته شد در این رابطه وجود دارد. » فاضل درباره تاثیر سختیهای تردد بر ترک تحصیل یا بازماندگی بچهها از تحصیل، میگوید: «بخشی از ترک تحصیل دانشآموزان ناشی از مسائل فرهنگی است که بهویژه درباره دختران مصداق بیشتری دارد، اما بخش دیگر از این پدیده ناظر بر ضعف زیرساختهاست. وقتی خانواده احساس کند که فرزندش بهراحتی و در سلامت به مدرسه میرود و بازمیگردد، معمولاً همراهی میکند، در غیراینصورت شرایط فرق میکند، بهویژه برای فرزند دختر شرایط فرهنگی هم مداخله کرده و از ادامه تحصیل ممانعت میشود.» مشاور وزرای سابق آموزشوپرورش معتقد است، سهولت تردد به مدارس در مناطق صعبالعبور کاری نیست که از این وزارتخانه به تنهایی ساخته باشد، بلکه نیاز به عزمی ملی و همراهی دستگاههای متولی وجود دارد. او تاکید میکند که برای «اسکان معلمان»، اعتبارات خاصی وجود ندارد زیرا مطالبه آنی جامعه رسیدگی به این مسائل نیست درحالیکه این نبود اسکان معلمان میتواند تاثیری منفی بر کیفیت تحصیلی دانشآموزان بگذارد.