| کد مطلب: ۱۶۳۶۵

تعریف موفقیت در اوکراین

تعریف موفقیت در اوکراین

ریچارد هاس

استراتژیست

سه ماه قبل در یک یادداشت این سوال را مطرح کردم که «آیا اوکراین می‌تواند جان سالم به در ببرد؟». خوشبختانه برای ادامه سال جاری پاسخ به این سوال مثبت است چراکه هم عزم و اراده جنگیدن در اوکراینی‌ها وجود دارد و هم ایالات متحده کمک‌های نظامی خود را برای این کشور ارسال می‌کند.

همزمان روسیه یک کارزار تهاجمی را از شمال شرق اوکراین آغاز کرده و شهر خارکیف (دومین شهر بزرگ اوکراین) را تهدید می‌کند. روس‌ها به تجدید قوای نیروهای خود پرداخته‌اند و این مسئله یک سوال مهم ایجاد می‌کند: با کمک‌ها و تجهیزات جدیدی که در اختیار اوکراین قرار گرفته، اوکراین و حامیانش در غرب باید انتظار دستیابی به چه چیزهایی را داشته باشند؟ چه چیزی به معنای موفقیت خواهد بود؟

برخی معتقدند پاسخ صحیح به این سوال باید آزادسازی تمام مناطق اشغالی اوکراین و بازگشت مرزهای این کشور به مرزهای سال ۱۹۹۱ میلادی باشد.

براساس گفته‌های جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا انتظار می‌رود ۲۰۲۵ سالی باشد که اوکراین بتواند طی آن یک ضدحمله بزرگ علیه نیروهای روسیه ترتیب دهد. این تعریف از موفقیت یک اشتباه بزرگ است.

بازگشت به مرزهای قانونی و رسمی هدفی بسیار شایسته است اما سیاست خارجی باید علاوه بر شایسته بودن هدف به عملی بودن آن نیز بیاندیشد و اوکراین واقعاً در موقعیتی نیست که بتواند کریمه یا مناطق شرقی را از طریق قوای نظامی آزاد کند.

باید منطق ریاضی را در نظر گرفت. روسیه سربازان بسیار زیادی دارد و اقتصاد این کشور در دوران جنگ قادر است با تولید حجم زیادی مهمات و تسلیحات از ارتش این کشور پشتیبانی کند. به‌رغم تحریم‌ها، روسیه توانسته تولیدات نظامی خود را افزایش دهد و به مهمات و تکنولوژی‌های سایر کشورهای دوست خود نیز دسترسی دارد.

یک فاکتور دیگر این است که حمله موفق به نیروی انسانی و تجهیزات بیشتر نسبت به موقعیت دفاعی برای موفقیت نیاز دارد. این مسئله به‌ویژه در زمانی که خطوط دفاعی طرف مقابل قوی باشد، حائز اهمیت است و روس‌ها زمان زیادی برای ساخت خطوط دفاعی مستحکم داشته‌اند.

در چنین وضعیتی، بازگشت اوکراین به وضعیت تهاجمی می‌تواند به معنای از دست رفتن تعداد زیادی سرباز و تجهیزات باشد و در شرایطی که ارتش اوکراین از نظر نیروی انسانی و تجهیزات در مضیقه است، جبران این منابع ازدست‌رفته عملاً ناممکن خواهد بود.

این باعث می‌شود حتی دفاع از مناطقی که هنوز تحت کنترل اوکراین است سخت‌تر شود. شکست ضدحمله اوکراین می‌تواند شرایط را به نفع کسانی که در پایتخت‌های غربی با ارسال کمک به این کشور مخالفند تغییر دهد.

پس اوکراین باید چه استراتژی مشخصی را اتخاذ کند؟ اول، اوکراین باید بر رویکرد دفاعی متمرکز باشد و روسیه را فرسوده کند.

دوم، اوکراین باید تجهیزات و آزادی لازم برای حمله به مواضع کلیدی در خاک روسیه و همچنین ناوگان روسیه در دریای سیاه را داشته باشد. روسیه باید هزینه جنگ را درک کند.

سوم، باید تضمین ارسال کمک برای طولانی‌مدت به اوکراین داده شود. هدف اصلی باید ارسال این پیام به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه باشد که روسیه نمی‌تواند اوکراین را در خود هضم کند.

اوکراین و متحدانش باید یک کار دیگر هم انجام دهند: پیشنهاد یک آتش‌بس بر روی مرزها و خطوط مقدم فعلی. احتمالاً پوتین این پیشنهاد را نخواهد پذیرفت اما این مسئله این فرصت را در اختیار غرب قرار می‌دهد که به‌ویژه زمانی که ممکن است شخصی چون ترامپ در آمریکا بر سر کار بیاید، دلایل کافی برای ادامه ارسال تسلیحات به اوکراین را داشته باشد.

ترکیبی از این موارد می‌تواند در بلندمدت روسیه را به یک توافق موقت صلح راضی کند. اوکراین باید در شرایط فعلی حفظ هسته‌ اصلی کشور را به‌عنوان هدف و موفقیت در نظر بگیرد و متحدان و حامیان این کشور نیز باید تضمین کمک‌های بیشتر و برای زمان طولانی‌تر را هدف قرار دهند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی