| کد مطلب: ۲۳۳۴۲
راهبرد شرایط شبه‌جنگی

راهبرد شرایط شبه‌جنگی

در یک سال آینده در به‌کارگیری توان نظامی دست‌باز عمل نکنیم و به‌جای آن دو ستون پایه قدرت نرم (کاهش فاصله مردم و دولت) و دیپلماسی را فعال کنیم. دیپلمات‌های ورزیده ما مثل جواد ظریف دائم باید با اختیارات کامل در سفر باشند و کلیشه‌هایی را که علیه ایران شکل گرفته، خنثی کنند. متاسفانه در شرایط فعلی در جنگ تبلیغاتی نتانیاهو علیه ایران، در داخل خالص‌گرایان متصل به رسانه‌های حکومتی در حال تخریب سیاست «نه تعلل و نه شتاب‌زدگی» رهبری و حتی فرماندهان نظامی هستند و در خارج سیمای ویرانی‌طلب و اسرائیلی «اینترنشنال» در حال تخریب است.

در شرایط فعلی و تا پس از انتخابات آمریکا و یا تا آتش‌بس در غزه و لبنان به نظر می‌رسد و شایسته است مواردی مورد توجه قرار گیرد. اجمالاً باید بدانیم چرا به اینجا رسیدیم؟ می‌دانیم به تدریج جمهوری اسلامی پس از جنگ برای دفاع از نظام سیاسی و ایران پنج کار را انجام داده است:

١- کسب رضایت مردم پس از جنگ از طریق بازسازی خرابی‌ها و احترام به شهروندان (این مسیر تا سال ٨۴ ادامه داشت، پس از آن سیاست بازدارندگی، سیاست توسعه کشور را به حاشیه برد و توازن میان «میدان» و «دیپلماسی» به نفع «میدان» تمام شد و متاسفانه این خطای راهبردی پرضرری بود).

٢- تقویت صنعت هسته‌ای.

٣- تقویت توان موشکی و پهپادی.

۴- تقویت شبکه مقاومت در دو دهه اخیر که محور اصلی آن حزب‌الله لبنان است.

۵- تقویت نیرو‌های انتظامی در داخل برای کنترل اعتراضات شهری.

اما در شرایط فعلی به کجا رسیده‌ایم؟

١- به‌خاطر کندی در توسعه کشور، جامعه ایران را با انواع بحران‌ها و ناترازی‌ها و نارضایتی‌ها روبه‌رو کردیم.

٢- از پنج محور فوق، محور چهار یا یکی از ارکان محور مقاومت، یعنی حزب‌الله، ضربه خورده است و دولت اسرائیل روحیه گرفته است و قصد دارد به بقیه ارکان مقاومت که در رأس آن ایران است ضربه بزند.

٣- در دو دهه گذشته مجموعه نظام در کسب رضایت مردم، موفق نبوده است. الان، شکاف میان دولت و ملت جدی است و اوضاع مثل دهه شصت نیست. این خطاست که عده‌ای به این ویژگی شکاف توجه نکنند و بخواهند دهه شصت را احیا کنند و مثلاً شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» را بدهند.

۴- اگر بحران اقتصادی موجود در شرایط جنگی تشدید شود، عنصر پنجم هم ضعیف می‌شود. یعنی، ایران از یک طرف با دشمن نسل‌کش اسرائیل-آمریکا روبه‌روست و از طرفی دیگر، در صورت تضعیف هیمنه نیروهای امنیتی (خدایی‌ناکرده به‌خاطر حملات هوایی و الکترونیکی دشمن) احتمال بروز اعتراضات کور شهری (نه اعتراضات صنفی و مدنی) وجود دارد که این از قدرت نیروهای امنیتی می‌کاهد.

۵- ارتقای صنعت هسته‌ای هم پدیده‌ای چندبعدی و پیچیده است و بعید است که در کوتاه‌مدت بازدارنده باشد.

ویژگی شرایط فعلی

امروز کشور در شرایط پارادوکسیکال (شرایطی که نه می‌تواند به عقب برود و نه می‌تواند به جلو برود) قرار دارد. زیرا اگر قرار باشد آفندی و فعال پاسخ اسرائیل-آمریکا را بدهد، وارد موازنه نابرابر می‌شود و حتی ممکن است توان موشکی‌اش هم ضعیف شود و مردم بیشتر ناراضی می‌شوند و نیروی امنیتی در داخل کشور ضعیف‌تر می‌شود و اگر قرار باشد منفعل شود و بترسد، تهاجمات اسرائیل متوقف نمی‌شود.

چه باید کرد؟

مدیریت کشور در ادامه و در رویارویی با اسرائیل مثل یک سال گذشته نباید امکانات خود را (مثل حزب‌الله را) بی‌دریغ به‌کار ببرد و خیلی باید احتیاط داشته باشد. مهمترین علت تداوم جنبش مقاومت فلسطین و جنبش مقاومت شیعیان لبنان و محور مقاومت، مسئله «اشغال» است و تا «اشغال» هست، مقاومت در منطقه هست (علت مقاومت در منطقه اشغالِ اشغالگر است نه اراده جمهوری اسلامی).

حل مشکل «اشغال» اولاً، با شعار نابودی اسرائیل ممکن نیست و تداوم این شعار به نفع راست‌های افراطی اسرائیل است. ثانیاً، راه‌حل «اشغال» طرح‌های «یک‌دولتی» یا «دودولتی» است. ثالثاً، اسرائیل در برابر راه‌حل حتی «دودولتی» با تکیه بر قدرت نظامی خود و آمریکا دارد مقاومت می‌کند. رابعاً، شکستن قدرت اسرائیل-آمریکا (با توجه به منطق موازنه قوا) فقط کار شبکه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه فرایندی است که به همکاری کشورهای عربی-اسلامی و جامعه جهانی نیاز دارد. (متاسفانه در سال گذشته حماس، حزب‌الله و ایران «یک‌تنه» بار مقابله با جنایات اسرائیل را به دوش کشیدند، در ادامه، کشیدن این بار باید «چند‌تنه» باشد).

درحالی‌که پس از هفت اکتبر و در یک سال گذشته بیشتر شبکه مقاومت و ایران با ماشین جنگی اسرائیل-آمریکا روبه‌رو شد و در این نبرد نابرابر حزب‌الله به‌عنوان ستون پایه شبکه مقاومت ضربه سخت خورد. در ادامه و در سال جاری نباید این مسیر به ضرر حزب‌الله ادامه پیدا کند. ادامه مسیر یک سال پیش در یک سال آینده ممکن است به یکی دیگر از ستون‌های دفاعی کشور (یعنی قدرت موشکی و پهپادی) ضربه بزند. چه به نام و چه به ننگ، ایران در ادامه مسیر به‌جای تکیه اصلی بر قدرت موشکی-پهپادی و به‌کار بردن بی‌دریغ آن باید بی‌وقفه بر دو ستون پایه دیگر قدرت خود تکیه کند.

یکی، ستون پایه کسب رضایت مردمی و دومی، احیای دیپلماسی است. اولین آن بازسازی قدرت نرم جمهوری اسلامی و کم کردن شکاف دولت -ملت است. اتفاقاً حل این شکاف با رفع فیلترینگ و نحوه مقابله با حجاب شروع می‌شود، ولی به کارهای اساسی‌تر نیاز هست. بدین‌معنا که ورود ایران به جنگ تهاجمی، در بین مردم ناراضی می‌تراشد. ساختار سیاسی کشور باید به مردم خودش و جهان اعلام کند ما دنبال محو اسرائیل نبوده و نیستیم؛ بلکه ما در کنار کشورهای اسلامی به دنبال حمایت از حقوق فلسطینیان هستیم.

باید به مردم خودش اعلام کند که ما دنبال جنگ با هیچ کشوری نبوده و  نیستیم (همان سیاست «نه به جنگ» مقام رهبری)؛ ولی هر کشوری به خاک ما حمله کند، به او محکم پاسخ می‌دهیم (نوعی دفاع بازدارنده). به نظر می‌رسد مردم ایران از «جنگ تهاجمی» حمایت جدی نخواهند کرد، ولی بخش قابل‌توجهی از مردم در برابر جنگی که خدایی‌نکرده به مردم «تحمیل» شود، دفاع می‌کنند. مسئله دوم، احیای دیپلماسی است که البته کار سختی است.

احیای دیپلماسی یعنی اینکه ما در یک سال آینده در رویارویی با اسرائیل فقط نمی‌خواهیم از نیروی نظامی -موشکی خود بهره بگیریم، بلکه می‌خواهیم از طریق تقویت روابط دیپلماتیک به کشورهای عربی، چین، اروپایی و آمریکا بباورانیم که ما دنبال احقاق حقوق فلسطینیان از طریق نظم موجود بین‌الملل هستیم. من می‌دانم ایران هیچ‌وقت جنگ‌طلب نبوده و هیچ‌وقت دنبال محو یهودیان نبوده، ولی از زمان شعارهای بی‌جای احمدی‌نژاد شعار «محو اسرائیل» به جمهوری اسلامی وصله شده و نتانیاهوی نسل‌کش بیشترین استفاده را از این شعار کرده است. تا جایی‌که هم‌اکنون می‌تواند در غزه و لبنان قتل‌عام کند و جهان هم تماشا کند. همچنین، دیپلمات‌های ما در یک سال آینده باید در برابر راه‌های موردنظر اسرائیل (نقشه جدید خاورمیانه نتانیاهو) از راه‌های موردنظر ایران دفاع کنند.

نتیجه‌گیری

در یک سال آینده در به‌کارگیری توان نظامی دست‌باز عمل نکنیم و به‌جای آن دو ستون پایه قدرت نرم (کاهش فاصله مردم و دولت) و دیپلماسی را فعال کنیم. دیپلمات‌های ورزیده ما مثل جواد ظریف دائم باید با اختیارات کامل در سفر باشند و کلیشه‌هایی را که علیه ایران شکل گرفته، خنثی کنند. در مورد کاهش شکاف مردم و دولت در جریان انتخابات پیشنهادهای متنوع و موثری ارائه شد، که اینجا تکرار نمی‌کنم.

متاسفانه در شرایط فعلی در جنگ تبلیغاتی نتانیاهو علیه ایران، در داخل خالص‌گرایان متصل به رسانه‌های حکومتی در حال تخریب سیاست «نه تعلل و نه شتاب‌زدگی» رهبری و حتی فرماندهان نظامی هستند و در خارج سیمای ویرانی‌طلب و اسرائیلی «اینترنشنال» در حال تخریب است.

دیدگاه

سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار