از «بزرگترین بانک ایران» تا «بانکِ راهبردی»: بازتعریف نقش بانک ملی در فصل جدید اقتصاد ایران
در ادبیات اقتصادی، «اندازه» (Size) لزوماً به معنای «نفوذ» (Influence) نیست. اما جهش سرمایه بانک ملی ایران به ۴۲۰ هزار میلیارد تومان، که با عبور منابع آن از مرز ۲۰۰۰ همت همزمان شده، رویدادی فراتر از یک رکوردشکنی عددی ساده در ترازنامه یک بانک است.
در ادبیات اقتصادی، «اندازه» (Size) لزوماً به معنای «نفوذ» (Influence) نیست. اما جهش سرمایه بانک ملی ایران به ۴۲۰ هزار میلیارد تومان، که با عبور منابع آن از مرز ۲۰۰۰ همت همزمان شده، رویدادی فراتر از یک رکوردشکنی عددی ساده در ترازنامه یک بانک است.
این جهش عددی در واقع یک جایابی استراتژیک در نقش بانک ملی ایران و تبدیل آن از «بزرگترین بانک کشور» به «بانک راهبردی ایران» است.
تحلیل این رویداد، که متکی به «واقعیسازی ارزش داراییهای» بود، نباید در لایه سطحی «ثبت دفتری» باقی بماند. ما باید درک کنیم شاهد یک تغییر پارادایم در نظام بانکی هستیم.
فراتر از «تجدید ارزیابی»: خلق اعتبار از داراییهای منجمد
منتقدان ممکن است بگویند که افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی، تزریق «پول جدید» نیست. این تحلیل، سادهانگارانه است. در علم مالی، داراییای که ارزش آن بهروزرسانی نشده، سرمایهای مرده یا «منجمد» (Frozen Capital) هستند.
اقدام بانک ملی، در واقع «آزادسازی ظرفیتهای نهفته» در ترازنامه بانک است. این اقدام، ترازنامه بانک را «شفاف» میکند. یک ترازنامه صادقانه و شفاف، که ارزش روز داراییها را منعکس میکند، ابزار چانهزنی بانک در سطح بینالمللی است. وقتی بانک ملی با سرمایه ثبتی ۴۲۰ همتی (به جای ۱۲۴ همتی) پای میز مذاکره با بانکهای عضو بریکس (BRICS) یا سازمان همکاری شانگهای میرود، «اعتبار» بیشتری برای چانهزنی دارد. این دیگر یک عدد ساده روی کاغذ نیست؛ یک «ابزار چانهزنی دیپلماسی مالی» است.
بازبینی مجدد «سقف تسهیلات»: از پروژههای خرد تا مگاپروژهها
تا پیش از این، سقف قانونی تسهیلاتدهی بانک ملی برای برنامههای بلندپروازیهای کلان اقتصاد ایران کافی نبود. بانک ملی، با وجود منابع عظیم، از نظر قانونی اسیر محدودیتهای سرمایه ثبتی خود بود و نمیتوانست برای تامین مالی پروژههای بزرگ ورود کند.
جهش ۲۹۶ همتی، این محدودیت را رفع میکند و بانک ملی را از جایگاه یک «وامدهنده» به جایگاه «تأمین مالی پروژه»، آنهم پروژههای بزرگ ارتقا میدهد. بانک ملی دیگر تنها حامی صنایع کوچک و متوسط یا حتی بزرگ نیست؛ بلکه بازیگر اصلی مگاپروژههایی است که تا پیش از این نیاز به ورود جدی صندوق توسعه ملی داشتند. حالا بانک ملی میتواند در قامت یکی از مهمترین بانکهای خاورمیانه ظاهر شود و با اتکا به قدرت خود نقش تعیین کنندهای در اقتصاد ایران داشته باشد.
تکیهگاه شبکه بانکی
مجموعه اقدامات اخیر بانک ملی فقط مجموعهای از رخدادهای داخلی ساده نیست بلکه رویداد جریانساز برای شبکه بانکی ایران است. در شرایطی که شبکه بانکی با چالش ناترازی دستوپنجه نرم میکند، یک «اَبَربانک» با نسبتهای مالی اصلاحشده میتواند در نقش تکیهگاه شبکه بانکی ظاهر شود.
بانک ملی قدرتمند، میتواند در بازار بینبانکی نقش تعدیلکننده داشته باشد، به کمک بانکهای کوچکتر بیاید و از سرایت بحرانهای نقدینگی جلوگیری کند. این اقدام، با ایجاد یک متر جدید، رقبا را نیز وادار به تلاش برای اصلاح میکند و میتواند روند سلامت شبکه بانکی را شدت ببخشد.
آخرین گام برای موفقیت: تبدیل ظرفیت به عملکرد
این سرمایه عظیم بانک ملی، اما یک شمشیر دولبه است. تیم مدیریت بانک ملی باید بتواند این ظرفیت و اعتبار عظیم را تبدیل به یک عملکرد ملموس کند. بانک ملی باید جنبههای مختلف این جهش را در عملکرد خود نشان دهد.
بانک ملی باید نشان دهد که این افزایش سرمایه، منجر به «خلق ثروت مولد» و بهبود خدمات در حوزههای مختلف به خصوص بانکداری مدرن میشود. اینجاست که نقش بانک در هدایت اعتبار به سمت بخشهای پیشران اقتصاد و حمایت از فینتک به چشم میآید. اگر این سرمایه به درستی مدیریت نشود، میتواند به جای رشد، به تورم داراییها دامن بزند؛ اما ساختار بانک ملی و سابقه آن در پروژههای ملی، نشاندهنده گرایش به «توسعه» و اقدامات توسعهای است.
جهش سرمایه بانک ملی، حالا آغاز یک مأموریت جدید توسعه محور است. بانک ملی باید بتواند به همه، یعنی به مردم و سیاستگذاران، نشان دهد که امروز از یک بانک عادی تبدیل به یک بانک راهبردی شده است که میتواند در اقتصاد ایران تاثیرات عمیق، مثبت و ماندگار بگذارد.