همچنان: برجام و تلگرام/هیچ راه آسانی وجود ندارد
برجام و تلگرام که مهمترین دستاورد دولت اول حسن روحانی بود، همچنان مهمترین مسئله پیش روی دولت پزشکیان است. دو مسئلهای که یکسوی آنها، اقلیتی است برخوردار از منافع نامحدود از تداوم وضع موجود؛ و سوی دیگر، اکثریتی خواستار خروج از این وضعیت و بازگشت به شرایطی که قبل از اردیبهشت ۱۳۹۷ بود. در این مواجهه فرسایشی و دشوار، هیچ میانبر و راه آسانی هم وجود ندارد.

فکر میکنم اواخر پاییز بود که به همراه چند تن از مدیران مسئول و سردبیران روزنامهها، به وزارت ارتباطات رفتیم و با وزیر به گفتوگو نشستیم. آن دیدار در ایامی انجام گرفت که وزیر ارتباطات مخاطب اصلی نقدها و سوژه اصلی مطالبات نخبگان و رسانههای حامی دولت بود و با این انتقاد و اتهام مواجه که به مسئولیت خود در مسیر برداشتن فیلترینگ شبکههای اجتماعی عمل نکرده است.
در آن نشست، اغلب بحثها بر این محور استوار بود که یکی از معدود موضوعاتی که مسعود پزشکیان در جریان رقابتهای انتخاباتی بهصراحت درباره آن سخن گفته است و میتوان آن را بهعنوان «وعدههای رئیسجمهور» یاد کرد، همین مسئله رفع فیلترینگ است که هرچه در آن تاخیر شود، ناامیدی و انتقاد بدنه جامعه از دولت افزایش مییابد.
طبعاً، این نقدها و مطالبات و انتظارات درست و بجا بود. اما چه در نشست آن شب و چه در یکی دو جلسه دیگر هماندیشی سردبیران و روزنامهنگاران، از زاویه انتقادی برخی همکارانم انتقاد کردم. نه به این جهت که مخالف رفع فیلترینگ شبکههای اجتماعی باشم (که طبیعتاً نیستم)؛ بلکه از این جهت که این نقدها و زیر سوال بردنها را، از انصاف لازم و جامعیت تحلیلی دور میدیدم و آن را متناسب با واقعیتهای سیاسی-اجتماعی نمیدانستم.
سخنم چه در نشست آن شب با وزیر و چه نشستهای همفکری با همکاران روزنامهنگار و چه امروز که سه ماهی از آن روزها میگذرد، این بوده و هست که فیلترینگ صرفاً یک اقدام فنی یا مکانیکی یا ارادهگرایانه نیست که با زدن یک کلید برقرار یا لغو شود. فیلترینگ یک پدیده چندبُعدی است که باید ابعاد و ریشههای محکم آن را در جامعهشناسی سیاسی و اقتصادسیاسی امروز ایران یافت.
از این منظر، فیلترینگ پدیدهای است واجد پشتوانههای محکم در قدرت سیاسی-اقتصادی که حداقل از زمان فیلتر شدن تلگرام در بهار ۱۳۹۷ تا امروز، مدام بر قدرت و نفوذ حامیان آن افزوده شده است و صرفاً در سطح پیدای قدرت، دولت سیزدهم و بخش مهمی از مجالس یازدهم و دوازدهم را در اختیار گرفته است.
برای روشن شدن ابعاد ماجرا، بد نیست چند سالی به عقب بازگردیم؛ به تابستان سال۱۳۹۵. یعنی، آخرین سال دولت اول حسن روحانی. زمانی که توافق برجام حاصل شده بود و پیامدهای اقتصادی آن، از جمله افزایش صادرات نفت تا دو میلیون بشکه، تورم تکرقمی و رشد جدی درخواستها برای سرمایهگذاری خارجی در کشور، آشکار شده بود.
نیروهای تندرو مخالف دولت (که آن روزها به «دلواپسان» معروف بودند)، در موضع انفعال قرار داشتند و کاری جز مصاحبه و هیاهو و توهینهای معمول از دستشان برنمیآمد. آن روزها هنوز اعجوبهای به نام دونالد ترامپ هم انتخاب نشده بود و همه گمانهزنیها از تداوم حضور دموکراتها در کاخسفید با پیروزی هیلاری کلینتون حکایت داشت.
در چنین روزهایی بود که مطلبی در هفتهنامه «صدا» نوشتم با عنوان «برجام و تلگرام»؛ و در آنجا آوردم که اگر تنها دستاورد حسن روحانی در چهار سال نخست دولت او، همین برجام و تلگرام باشد؛ وظیفه دلسوزان کشور بهویژه اصلاحطلبان آن است که به حمایت جدی از او برخیزند و زمینه انتخاب مجدد او در انتخابات۱۳۹۶ را فراهم آورند.
در آن مطلب نوشتم و همچنان به آن معتقدم که، اگر برجام زمینه گشایش خارجی، رفع تحریم و گفتوگو با جهان را فراهم آورد؛ تلگرام نیز ارزشی در همین حد داشت، چراکه زمینه گشایش داخلی، رفع سانسور و گفتوگو در میان نیروهای سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی و فراتر از آن، آحاد مردم را فراهم ساخت. در واقع، تلگرام که از اواخر سال۱۳۹۴ بهعنوان یک شبکه اجتماعی جدید، پرمخاطب شده بود؛ نقشی در روند تحولات سیاسی-اجتماعی داشت که حتی میتوان آن را از مطبوعات پرتیراژ اصلاحطلب در دو سه سال نخست پس از دومخرداد۱۳۷۶ بیشتر و جدیتر دانست. بنابراین، طبیعی و بدیهی بود که نیروی مقاومت در برابر تداوم و تثبیت تلگرام شکل گیرد که البته، گرفت.
در اردیبهشت۱۳۹۷ تقریباً همزمان با خروج ترامپ از برجام، حکم فیلتر تلگرام نیز از سوی قوهقضائیه صادر شد. نتیجه آنکه، همچون مدعیان دور زدن تحریم که از پاره شدن برجام و خروج آمریکا سود میبردند؛ کاسبان فیلترینگ هم از ممنوعیت تلگرام (و در سالهای بعد، اینستاگرام و کلابهاوس و گوگلپلی و واتسآپ و...) کسب منفعت کردند.
اگر کاسبان تحریم در مسیر انزوای ایران و بستن مسیر توسعه کشور، با ترامپ و نتانیاهو منافع مشترک دارند؛ فروشندگان فیلترشکن و بهرهبرداران از وضعیت موجود اینترنت نیز با مسدودسازان داخلی و نیز تهدیدکنندگان خارجی امنیت سایبری ایران منافع و اهداف یکسانی یافتهاند. جالب آنکه، هر دوی این جریانهای مخالف برجام و تلگرام را در صحنه سیاسی، همان طیف راست افراطی نمایندگی میکند که خود را وفادارترین و خودیترین نیرو به رأس ساختار سیاسی معرفی میکند؛ اما در عمل، بیشترین منافع و اهداف مشترک را با تندترین طیفهای ضدگفتوگو و تعامل با ایران در آمریکا و اسرائیل و نیز جریانها و نیروهای ضدامنیت سایبری کشور از خود نشان میدهند.
اگر بخواهیم با ادبیات آن روزنامه رادیکال سخن بگوییم، باید گفت که رویکردهای این جریان (چه در ضدیت با برجام و چه در بستن تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی)، یا از «حماقت» است یا «خیانت». اما نگاهی دقیقتر نشان میدهد که از هیچیک نیست؛ صرفا از «منفعت» است. اقتصادسیاسی امروز ایران سالهاست نیرویی را شکل داده و در گذر زمان طی دو دهه چنان پروبال بخشیده که چه در زمان تاسیس و چه در روند تثبیت و تسلط، برآمده از اهداف و منافع کاملاً ضدملی و همسو با اهداف و منافع تندترین نیروهای مخالف ایران است؛ نیرویی که در فضای دوقطبی پس از انتخابات۱۳۸۸ شکل گرفت و در شرایط تحریمی پس از ۱۳۹۰ تا امروز (جز دو سه سال پس از برجام) بالید و از نهالی گلخانهای به درختی ستبر رسید که بر همه نهادهای زمین قدرت سایه افکند.
بر مبنای این منافع، همچنان که محمدجواد ظریف دشمن مشترک راست افراطی ایران و آمریکا و اسرائیل است؛ آزادی، سرعت و کیفیت اینترنت نیز دشمنان مشترکی از راست افراطی ایران گرفته تا مهاجمان به امنیت سایبری کشور دارد. در واقع، مسیری که از اردیبهشت ۱۳۹۷ با خروج آمریکا از برجام در عرصه سیاستخارجی شکل گرفت و با دستاندازی و کارشکنی راست افراطی حتی در دولت بایدن نیز امکان احیا نیافت و تورمهای بالای ۴۰درصد را بر زندگی واقعی ایرانیان مسلط ساخت؛ با فیلتر شدن تلگرام در اردیبهشت ۱۳۹۷ بر زندگی مجازی ایرانیان نیز سایه مشابهی انداخت.
همانگونه که زندگی واقعی ایرانیان پس از برجام، هر روز سختتر، گرانتر، کمکیفیتتر و ناامیدانهتر طی میشود؛ زندگی مجازی ایرانیان پس از فیلتر تلگرام نیز، هر روز سختتر، گرانتر، کمکیفیتتر و ناامیدانهتر میگذرد. البته، در ماههای اخیر رفع فیلتر دو اپلیکیشن (واتسآپ و گوگلپلی) روزنهای کوچک به روی کاربران اینترنت در ایران گشود؛ همانطور که پیروزی مسعود پزشکیان با محوریت محمدجواد ظریف، روزنهای کوچک به روی ایرانیان برای ازسرگیری مذاکره و رفع تحریم مینمود.
اما روشن است همان نیرویی که بر صحنه واقعی زندگی ایرانیان سایه انداخته و مانع حل مسائل خارجی و پایان تحریم میشود و از تداوم این وضعیت منافع کلان میبرد، در مقابل گشایش در زندگی مجازی ایرانیان و کاستن از منافع سیاسی-اقتصادی حاصل از فیلترینگ نیز، تا جایی که بتواند ایستادگی میکند. بنابراین، همانطور که گشایش مسیر مذاکره را کسی آسان نمیبیند، گشایش در اینترنت نیز با مقاومتهای جدی روبهروست که نمیتوان در مقام نقد و مطالبه، با آن بهسادگی برخورد کرد.
در آن دیدار شبانه سردبیران و مدیران روزنامهها، وزیر ارتباطات بهصراحت این پیچیدگیهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی را تشریح کرد و گفت که این وزارتخانه از منظر فنی و کارشناسی، مذاکرات مفصلی را با دستگاههای مختلف حاکمیت و نیروهای حامی فیلترینگ انجام داده است و در جهت اقناع آنان کوشیده است. تلاشهایی که نهایتاً به رفع فیلتر دو اپلیکیشن با آرایی شکننده در شورایعالی فضای مجازی انجامید.
در شرایط کنونی هم، باید واقعبینانه در مطالبه رفع فیلتر سایر اپلیکیشنها سخن گفت. آنهم در شرایطی که دولت زیر ضرب راست افراطی است و بخشهایی از محافظهکاران نیز بنا بر آنچه مصلحت یا منفعت سیاسی خود میپندارند و یا عافیتطلبی پیش گرفتهاند، بهرغم همه سخنان همدلانهای که میدهند، عملاً با راست افراطی همراه شدهاند.
آرای بالای استیضاحکنندگان عبدالناصر همتی که جز با همراهی و حمایت طیف قالیباف حاصل نمیشد و کنار رفتن محمدجواد ظریف که با مشورت غلامحسین محسنیاژهای صورت گرفت، نشانههای بارز و عینی این همراهی و همگرایی است. طبیعتاً، در این شرایط تا دولت ابتکارعملی جدی برای تغییر صحنه سیاست از خود نشان ندهد و از کنج رینگ درنیاید، نمیتوان انتظار گشایشی در حوزه فیلترینگ را هم داشت؛ چراکه آرایش نیروها برهم خورده است.
همانطور که رفع تحریم، با یک نشستوبرخاست و مذاکره ساده محقق نمیشود و برای تحقق آن باید آرایش سیاسی داخلی و مناسبات خارجی پشتپرده را به نفع حامیان مذاکره برهم زد؛ رفع فیلترینگ نیز با فشار دادن یک دکمه محقق نمیشود و برای تحقق آن باید آرایش سیاسی داخلی و معادلات اقتصادی پشتپرده را به نفع حامیان آزادی اینترنت برهم زد.
بدون فهم این پیچیدگیها، هر تحلیل و مطالبهای سادهانگارانه و ناواقعبینانه است. مسیر گشایش، پرسنگلاخ و منفعتطلبی کارشکنان نامحدود است. بااینحال، برای پیش رفتن و حتی برای بقای ایران و ایرانیان، چارهای نداریم جز روزنهای در این سدهای سکندر گشودن و معبری به سوی نور نمودن. چه در فضای واقعی؛ چه در فضای مجازی.
آری؛ برجام و تلگرام که مهمترین دستاورد دولت اول حسن روحانی بود، همچنان مهمترین مسئله پیش روی دولت پزشکیان است. دو مسئلهای که یکسوی آنها، اقلیتی است برخوردار از منافع نامحدود از تداوم وضع موجود؛ و سوی دیگر، اکثریتی خواستار خروج از این وضعیت و بازگشت به شرایطی که قبل از اردیبهشت ۱۳۹۷ بود. در این مواجهه فرسایشی و دشوار، هیچ میانبر و راه آسانی هم وجود ندارد...