روایتِ پنج داستان در طبیعت
نگاهی به کتاب کت چرمی
نگاهی به کتاب کت چرمی
سبا دادخواه
خبرنگار فرهنگ
چزاره پاوزه از چهرههای مهم ادبی قرن بیستم ایتالیاست. او از آن دسته نویسندگان ایتالیاست که ادبیات این کشور را متحول کردند. «کت چرمی» مجموعهای است متشکل از پنج داستان کوتاه، از این نویسنده ایتالیایی که بهتازگی با ترجمه صنم غیایی از نشر ققنوس منتشر شده است. داستانهای: کت چرمی، احضار، داستان رازآلود، نظر کرده و گفتوگو در کنار رودخانه، هر یک بیانگر موضوعی است که مخاطب میتواند با آن همراه شود و با فرازوفرود داستان، اخت بگیرد. عنصر پیونددهنده میان این پنج داستان، طبیعت است که به وضوح در هر داستان، نقش ایفا میکند.
«کت چرمی» اولین داستان این کتاب، روایتکننده ارتباط انسانهایی است که هر یک در نقش و جایگاه خود قرار گرفتهاند و در بخشی از زندگی، با یکدیگر سهیم هستند. داستان در یک مهمانخانه ساحلی رقم میخورد که زنی آن را مدیریت میکند. راوی داستان، پسر جوانی است که پدرش او را به مهمانخانه ساحلی فرستاده است تا هم چیزی یاد بگیرد، هم سرگرم شود. اتاقی در طبقه بالای مهمانخانه، متعلق به چرهزاست. مهمانخانه در نزدیکی رود پو واقع شده است که چرهزا، بیشتر وقت خود را به قایقسواری بر آن میگذراند. نورا شخصیت دیگر این داستان است که پیشازاین، بهعنوان پیشخدمت، در مهمانخانه کار میکرده است. چرهزا و نورا حالا، در این برش از داستان، در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و این ارتباط از دید پسرک پیشخدمت در مهمانخانه، روایت میشود. داستان دچار پیچوخمهای زیادی میشود؛ شخصیتهای دیگری، یکبهیک وارد میشوند و پس از ایفای نقش، رنگ میبازند. اما چرهزا، نورا و پسر پیشخدمت، تا آخرین جملات داستان، در پیوند با هم، اتفاقاتی را رقم میزنند که «هرچه کمتر درباره آنها حرف بزنیم، بهتر است.»
داستان دوم، در خواب و بیداری رقم میخورد. «احضار» دومین داستان کوتاه این مجموعه است. انبوه شقایقهایی که از پنجره خانه روستا دیده میشوند، مؤلفه اصلی این داستان است. اول شخص، خوابی را روایت میکند و مازینو، نفر دوم این داستان بیسروصدا و آرام است؛ خوابی که به بیداری میماند، به همان وضوح و شفافیت؛ اما رمز و رازِ خواب را در خود جای داده است و مازینو، نجاتدهندهای است که تنها در خواب، حضورش احساس میشود. گویی این خواب و مازینو، تازه نیستند. آنقدر آشنا که راوی داستان حتی، لحن کلام مازینو را میداند. گویی او، وجه دیگری از خود راوی است که در عالم خواب، او را هدایت میکند. در انتهای این گفتوگو در عالم خواب، دوباره اولین صحنه تکرار میشود. همهچیز به عالم بیداری بر میگردد و شقایقها، درست در مرز خوابوبیداری روییدهاند.
«داستان رازآلود» سومین داستان از چزاره پاوزه در این کتاب است که در قیاس زندگی شهری و روستایی، شکل گرفته است. سرگذشت یک خانواده از زبان یکی از فرزندان، روایت میشود. تنهایی پدر، همسرِ جوان او و فرزند تازهمتولدشدهاش و مواجههِ با زندگی شهری و فخرفروشی با خاطرات روستا و درنهایت وصف دشتها و ذرهذره اجزایِ طبیعت، درونمایه این داستان است که هر خوانندهای را به فکر فرو میبرد.
چهارمین داستانِ این مجموعه اما، رنگ و بوی دیگری دارد. «نظر کرده» فراتر از یک داستان ساده است. درواقع یکگام پیش از داستان بودن است. پاوزه در نظر کرده، بر این باور است که نمادهایی که با خود حمل میکنیم و ناگاه در دنیای واقعی باز میشناسیم و قلبمان برایشان میتپد، خاطرات اصیلاند. همچنین واقعی و برملاشدهاند. باید بدانیم که ما هیچچیزی را برای اولینبار نمیبینیم، بلکه همیشه دومینبار است که میبینیمشان، پس ابتدا آنها را کشف میکنیم و بعد با همدیگر به خاطر میسپاریمشان. درواقع هر فرد براساس سلیقه قبلی، با چیزها آشنا میشود.
و آخرین داستان، «گفتگو در کنار رودخانه»، مرگ و زندگی را، تنها در هفت صفحه، مرور میکند. مرگی که منجر به بازبینی زندگی است. پیرزنی پابرهنه و پسرکی که هنوز لابهلای موهایش یونجه گیر کرده است، با قطار به شهر رسیدهاند و راوی داستان، که در سرگردانی مرگ و زندگی است، با آن دو به گفتوگو میپردازد و باز هم یک عنصر طبیعی، اینبار یک رودخانه جاری در یک چمنزار، در جایجایِ داستان، مشهود است و با هر فرازوفرودی، نمایان میشود و حالات گوناگون را به مخاطب، القاء میکند. ناگاه صدای مبهمی در فضا میپیچد و رودخانه محو میشود و به همهچیز پایان میدهد.