دستاورد پوچ
برگزاری جشنواره با این شرایط کدام هدف را دنبال میکند؟
برگزاری جشنواره با این شرایط کدام هدف را دنبال میکند؟
فرشید ذاکری
کارشناس موسیقی
جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران یکی از چندین اقدام مهم استاد محمدرضا درویشی در زمینۀ موسیقی اقوام و مناطق مختلف ایران است. دهۀ 80 شروع این جشنواره در شهر کرمان است. سالها دبیری جشنواره توسط استاد درویشی، این اتفاق موسیقایی را در ردۀ معتبرترین برنامههای سال موسیقایی کشور قرار داد. کرمان از همان ابتدا توانست میزبان موفق این جشنواره باشد و نام جشنواره با نام شهر کرمان پیوند گرفت. وقتی اتفاقی هنری در سالهای متمادی با موفقیت برگزار میشود، شهر برگزاری نیز از اِلمانهای جداییناپذیر آن میشود و حتی جشنوارههای مهم هنری دنیا را با نام آن شهر میشناسند. مثلاً وقتی میگویند جشنواره کن در ناخودآگاه همه، اتفاق سینمایی در گونۀ خاص خود شکل میگیرد.
وقتی اتفاقی هنری در جایی موفق است و شهر برگزاری با کل رویداد عجین میشود قطعاً وظیفۀ دولتمردان حمایت و تقویت آن است. اما در جامعۀ ما با تغییر مدیران و شوراهای ارزیابی، انگار وظیفهای بر دوش آنان است که اتفاقات گذشته را شخم بزنند و برتری وجود و نظرشان را به رخ همگان بکشانند. در این میان رویدادهای موفق نیز قربانی این سردرگمی تصمیات مدیران میشوند. حال آنکه جریانات موفق باید بهصورت ملی و رسمی باشند و با تغییرات مدیریتی دستخوش تصمیمات ناآگاه قرار نگیرند. در زمینه جشنواره موسیقی نواحی، کرمان باید تقویت میشد و دبیرخانه دائمی آن مورد تایید مدیران جدید کشوری و استانی قرار میگرفت و حمایت از برگزاری این رویداد موفق جزو وظایفشان بود. هرچند شنیده شد، خروج دستپاچه جشنواره در سال گذشته از کرمان بهخاطر تذکرات مسئولین برگزاری جشنواره در کرمان نسبت به شرایط نامناسب زمانی برگزاری جشنواره بهخاطر اتفاقات سال گذشته بود که مدیران وزارتخانه برگزاری جشنواره با انتقال یکشبه به گرگان و برگزاری پشت درهای بسته را ترجیح دادند. اما برگزاری جشنواره شانزدهم در پنج استان اتفاقی عجیب بود، آنهم با تقسیمات کشوری و در نظر گرفتن بُعد
مسافت! البته در گذشته بحث این موضوع در میان کارشناسان وقت انجام شده بود و قرار بر این بود که براساس انواع موسیقی و سازبندی تقسیمبندی انجام شود، نه براساس بُعد مسافت جهت ارزانشدن هزینه رفتوآمد هنرمندان! (که البته این شاهکار جشنواره بود در سرگردانکردن شأن هنرمندان در ادارات کل استانشان، جهت دریافت هزینۀ ایاب و ذهاب! که نمیدانیم بالاخره برای همه پرداخت شد یا نه؟)
وقتی اسم رویدادی را فارغ از رقابتی یا غیررقابتی بودن، «جشنواره» میگذاریم، یعنی برگزاری جشن و دورهمی هنرمندان مرتبط با آن. اولین کارکرد آن هم ارتباط هنرمندان مناطق مختلف و همنشینی آنان در روزهای برگزاری جشنواره است که حتماً از اتفاقات رسمی آن کماهمیتتر نخواهد بود. مراودۀ فرهنگهای مختلف و گذراندن چند شبانهروز در کنار هم، به بالندگی، پویایی و گسترش رسوم آنان منجر خواهد شد. در دوران گذشته همنشینی و اجراهای غیررسمی هنرمندان نواحی در محل اسکان هنرمندان، ارزش کمتری از برنامههای رسمی نداشت که قطعاً یکی از اهداف این جشنواره، پیوند دادن فرهنگ متکثر اقوام ایرانی است.
نگاهی گذرا به برگزارکنندگان بخش هنری جشنواره که بیندازیم متاسفانه پس از کنار کشیدن استاد درویشی از مدیریت جشنواره، بهطور محسوسی شاهد افت در تصمیمات مدیران هنری و بخش کارشناسی جشنواره هستیم که به نازلشدن کیفیت کل جشنواره در سالهای اخیر تبدیل شده است.
جشنواره امسال در کنار ضعف مدیران اجرایی که در صدابرداریهای ضعیف، عدم تسلط مجریان به نوع اجرایی جشنواره، زیرساختهای ضعیف برگزاری جشنواره، عدم برگزاری مراسم پایانی و... نمود پیدا کرده و توسط هنرمندان شرکتکننده انعکاس داده شده است، ضعف و عدم اجرای وعدههای دبیر جشنواره ازجمله بخش بینالملل آن، وضعیت جشنواره را به یک دورهمی ضعیف تبدیل کرد. سالنهای اغلب خالی و کوچکِ در نظر گرفتهشده قطعاً منزلت این رویداد موفق ملی نیست.
بحث عدم استقبال مخاطبان و سالنهای خالی از مخاطب که در جشنواره شانزدهم مورد انتقاد هنرمندان شرکتکننده قرار گرفت، متاسفانه از اتفاقاتی است که در دولت جدید بارها نمونه آن مشاهده شده است. انگار که دولتمردان تمایلی به اطلاعرسانی وسیع و جذب حداکثری مخاطب ندارند و نفس برگزارشدن رویدادها کفایت لازم را برایشان دارد. البته یک دلیل این مسئله، اتفاقات سال گذشته است. وقتی حادثه و جریانی نامتعارف در جامعه اتفاق میافتد، بهتبعآن تصمیمات خاص گرفته میشود و انواعی محدودیت ایجاد میشود که شاید از آن گریزی نباشد، اما متاسفانه برگشت به شرایط عادی بعد از گذار از بحران، برای مدیران سخت است و آن تصمیمات تا مدتهای زیادی گریبان جامعه را میگیرد. به نظر میرسد عدم اطلاعرسانی و تبلیغات مناسب برای جشنواره شانزدهم نواحی هم درگیر این تفکر بوده است.
حال این سوال کلیدی مطرح است که در جشنواره شانزدهم، هنرمندان نواحی که باهم برخورد و تبادل نداشتند، مخاطب آنچنانی هم که برنامهها نداشت، کرامت هنرمندان هم که نگاه نداشته شد و برای مبلغی هزینه رفتوآمد سرگردان ادارات ارشاد شدند و دستمزدها هم که با تاخیر پرداخت شد؛ واقعاً از برگزاری جشنواره با این شرایط، کدام هدف را دنبال میکنید و کدام دستاورد را به چنگ آوردید؟!