| کد مطلب: ۹۰۹۶
طبیعت انسانی و امر الهی

طبیعت انسانی و امر الهی

میلاد نوری مدرس و پژوهشگر فلسفه روشن است که عاقل بودن و فهمیدن، فی‌نفسه برای آدمی ارزشمندند؛ زیرا ممکن نیست بدون این‌ها زندگی انسانی داشت. دانایی و اندیشه‌ورز

noori milad

میلاد نوری

مدرس و پژوهشگر فلسفه

روشن است که عاقل بودن و فهمیدن، فی‌نفسه برای آدمی ارزشمندند؛ زیرا ممکن نیست بدون این‌ها زندگی انسانی داشت. دانایی و اندیشه‌ورزی برای زندگانی انسانی سودمندند؛ زیرا هیچ خیری برای انسان رقم نمی‌خورد مگر آن‌که کارها مطابق با خردورزی باشد. ازاین‌رو، موجودات انسانی که در زمان و مکان غوطه می‌خورند و بی‌قراری همیشگی هستی را درمی‌یابند، تنها با فهمی از پیرامون خودشان در خواهند یافت که سعادت و شادکامی چیست و چگونه می‌توان آن را فراچنگ آورد. اندیشه انسانی با شناختنِ هستی و رویه‌های حاکم بر آن، به فهمی از نسبت جسم و جان و جهان واصل می‌شود تا آن‌چه دانسته است را مبنای کار و کنش خویش سازد. بنابراین آدمی با دانایی توانا می‌شود و با نظرورزی تدبیر می‌کند تا از میانِ نیروهای متقابل و متخاصم هستی و حیات، مسیر خویش را به‌‌سوی سعادت بگشاید.آدمی هست، زندگی می‌کند، پروای جهان را دارد، رنج می‌کشد، شادمان می‌شود، به‌دست می‌آورد و از دست می‌دهد. او خواهان خوبی و سعادت است. دراین‌میان، کسانی هستند که زبانِ گویای خداوندند و حضورشان در جهان نشان آن است که الوهیت پروامندِ انسان جسمانی و فانی است. تفسیر پیامبران به‌مثابه قانون‌گذاران، نفهمیدن ایشان است. پیامبران اگرچه خود طریق سعادت بوده‌اند، اما مقصد و مقصود ایشان، نگاشتنِ کتابِ قانون و وضعِ قوانین نبوده است. اگر نبوت با نگاه به قانون‌گذاری تفسیر می‌شود، دو چیز از کف می‌رود؛ نخست جان آزاد و آگاه انسانی که می‌تواند تدبیرگر و چاره‌اندیش زندگی خویش باشد، دوم حقیقت پیامبر که گواهی است بر آن‌که الوهیت پروای انسان فانی و سعادت او را دارد. اندیشه‌ای که نبوت را در حد قانون‌گذاری تفسیر می‌کند، از درک گونه‌گونی شئون انسانی، نوبه‌نو‌ شدن زمان و تبیین سعادت انسانی ناتوان است. تفسیر پیامبر به‌مثابه قانون‌گذار، با نوعی اندیشه مفهومی و انتزاعی آمیخته است که می‌خواهد تفاوت‌ها را نادیده بگیرد و تکینگی و خاص‌بودنِ انسان‌ها، جامعه‌ها و دوران‌ها را قربانی مفاهیم کلی و انتزاعی ‌سازد. پیامبران، جان‌های روشنی بوده‌اند که با هستی‌شان معنای انسانیت را هویدا می‌کردند؛ تمثال و طریقی برای انسان‌ها که خواهان دیدارِ عینی فضایل مفهومی‌ در کسوت انسانی‌اند. اندیشیدن، سخن‌گفتن، راه‌پیمودن، صدق و آزادگی را پاس‌داشتن و حکمت و عدالت را برقرار کردن؛ این است آن‌چه ایشان بدان راه برده‌اند. پیروی از پیامبران، پیروی از مفاهیم تجریدی نیست که در کسوت احکام و قوانین بی‌ربط به انسان انضمامی تقریر و تثبیت می‌شوند. پیروی از پیامبران، بازخوانی حقیقت با صدق و آزادگی است تا بند از پای آزادی گشوده شود و راه رهایی هموار گردد. در آیه 36 سوره نحل می‌خوانیم: «ما از هر امتی پیامبری برانگیختیم تا خدای را بپرستند و از طاغوت دوری گزینند»؛ آن‌گاه از ما خواسته می‌شود تا از ایشان در آن‌چه به ما حیات می‌بخشد پیروی نمایید. در آیه 24 سوره انفال می‌خوانیم: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، خدا و پیامبر را اجابت کنید که شما را به چیزى فرا می‌خوانند که به شما حیات مى‌بخشد». بنابراین معنای پیامبری، حیات‌بخشیدن و گسستن بند از پای آگاهی و آزادی انسان است. آدمی از پیش در جهانی متغیر سکونت دارد. در این جهان هر چیز در معرض دگرگونی است. نسبت‌ها، کیفیت‌ها، شرایط و احوال جهان دم‌به‌دم نو می‌شود. حقیقتِ زمان همین است که به‌خودی‌خود نوبه‌نو و گذران باشد و آدمی در عرصه زمان و تاریخ تحقق دارد. پرسشگری و تحقیق، در همین دگرگونی احوال است که معنادار می‌شود. حقیقتِ دین همانا تسلیم‌‌شدن در برابر بیانى است که از مقام ربوبى صادر مى‌شود؛ اما نفسِ مقامِ ربوبی خود موصوف به شئونی است که هر دمی نو می‌شوند. این بدان معناست که نمی‌توان یک‌بار برای همیشه ایمان آورد، بلکه باید هر دمی از نو به جست‌وجوی حقیقت پرداخت و دیده به دیدار آن دوخت. این امر مستلزم بازخوانی و بازتفسیر معنای توحید است. ما نه با یک ایمان برای همیشه، بلکه با ایمانی دم‌به‌دم، جست‌وجویی دم‌به‌دم و بازتفسیری دم‌به‌دم در سکونتگاه حقیقت خواهیم بود. اگر سلوک انسانی، رهایی و آزادگی برای وصول به حقیقت است، پیامبران تحقق عینی آزادگی بوده‌اند و در شئون دم‌به‌دم حیات، حقیقت را با خود به همراه داشته‌اند، بی‌آن‌که در جزمیت احکام و مفاهیم مرگ‌آفرین گرفتار شوند. پیامبران آمده‌‌اند تا تدبیرگری و چاره‌اندیشی بر مبنای صدق و رهایی را به انسان بیاموزند. تدبیر، یافتن مسیرهای تازه است. تدبیرگری مستلزم چاره‌اندیشی و راه‌گشایی است. آن‌که شوق تدبیر زندگانی را دارد، می‌داند و می‌بیند که خداوند هر روز در شأن تازه‌ای است. پس چشم می‌گشاید تا رسوب گذشته، او را از تازگی آینده غافل نسازد! او دیده بیدار دارد و با هشیاری زندگی می‌کند.

دیدگاه

ویژه فرهنگ
  • بوروکراسی در جهان مدرن برای نظم‌بخشی به امور جاری زندگی به‌وجود آمده و قرار شده رابطه شهروندان با دولت را سامان بخشد.

  • خبر آمد صبح جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ خورشیدی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران به اتفاق سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ کفش و کلاه…

سرمقاله
آخرین اخبار