دمیدن روح ایرانی در کالبد نقشها
مروری بر نقشهای سینمایی فردوس کاویانی
مروری بر نقشهای سینمایی فردوس کاویانی
پویا نبی
منتقد سینما
فردوس کاویانی، بازیگر شناختهشده سینما و تلویزیون ایران در سن 82سالگی درگذشت. این جمله تیتر خبر بسیاری از رسانههای فرهنگی و حتی سیاسی در داخل و خارج از مرزهای ایران در شامگاه یکشنبه نهممهرماه شد و بسیاری از علاقهمندان هنر بازیگری او را در بهت فرو برد. بازیگری که همچون دیگر همنسلاش، زندهیاد فریماه فرجامی با اینکه بیش از یک دهه از آخرین حضور در عرصه تصویر میگذشت اما همچنان در یادها مانده بود و برای نسلهای مختلف علاقهمند به هنرهای نمایشی یکی از قلههای بازیگری بهشمار میآمد.
روال مرسوم در یادداشتنویسیها و گفتوگوها پیرامون یک هنرمند ازدسترفته بر آن است که در ستایش از آن تازهگذشته از مرزهای اغراق تا حدی عبور میکنیم ولی بهواقع اگر از توصیف قله بازیگری در مورد فردوس کاویانی صحبت میکنیم، این نهتنها یک اغراق مرسوم ایرانی نیست بلکه یک واقعیت مسلم است و یک دریغ که سینما، تئاتر و تلویزیون ایران چرا آنگونه که شایسته بود، از هنر او بهره نبرد؟
فردوس کاویانی از اولین نسل فارغالتحصیلان رشته بازیگری و کارگردانی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود که در سال 1350 از این دانشکده فارغالتحصیل شد و با اینکه فعالیت هنری خود را از اوایل دهه50 خورشیدی آغاز کرده بود اما عمده شهرت و اعتبارش به سینمای پس از انقلاب بازمیگردد. شاید تنها اتفاق مهم و قابل تحلیل کارنامه پیش از انقلاب او را بتوان بازی در فیلم «شهر قصه» ساخته منوچهر انور با متن سترگ بیژن مفید قلمداد کرد که در سن 32سالگی و در کنار بازیگران عرصه تئاتر آن دوران همچون جمشید لایق، پروانه معصومی، ناصر آقایی و مجید مظفری یکی از نقشهای این فیلم سینمایی را ایفا کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مؤلفههایی که در همه ابعاد دستخوش تغییر شد، هنرهای تصویری این سرزمین بود؛ از نحوه پوشش بازیگران گرفته تا مضامینی که حالا ممنوعه اعلام شدند تا بازیگرانی که در دوران تازه اجازه فعالیت نداشتند. به موازات این برخورد سلبی مدیریتی فرهنگی تحت رهبری محمد بهشتی، فرخالدین انوار و عبدالله اسفندیاری در عرصه سینمای ایران شکل گرفت که ماموریتش را دو مؤلفه کلان تعریف کرده بود؛ نخست، نجات سینمای ایران و دوم، اعتلای سینمای متفکر و اندیشمند. شاید همزمانی ماموریت دوم با احوالات روزگار بود که تعدادی از سینماگران اندیشمند سینمای پیش از انقلاب در دهه 60 و اوایل دهه 70 امکان بروز استعدادهای نهفته خود را یافتند که جملگی آنها مرحوم فردوس کاویانی بود. اگرچه او فعالیت تصویری خود را با برنامه محبوب و پرطرفدار «محله برو بیا» در کنار حجم بالایی از استعدادهای نوظهور آن دوران و در صداوسیمای دهه60 آغاز کرد اما حضور در آثاری همچون «رسول پسر ابوالقاسم» ساخته داریوش فرهنگ، «پرونده» ساخته مهدی صباغزاده و «آن سفرکرده» ساخته احمد نیکآذر که فقط طی دوسال آنها را بازی کرد، سنگبنای محکمی برای معرفی او به
علاقهمندان سینمای ایران شد.
اما همزمانی دو اثر در محبوبیت و توجه مخاطبان ایرانی به این بازیگر توانا نقشی تعیینکننده داشت، مرحوم کاویانی در سال 1364 در دو پروژه مهم «اجارهنشینها»، ساخته داریوش مهرجویی و سریال «آینه»، ساخته غلامحسین لطفی ایفای نقش میکند. فیلم مهرجویی فروش حیرتانگیزی در سالنهای سینما میکند و سریال لطفی یکی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی پس از انقلاب میشود و بیراه نیست که یکی از ستونهای محبوبیت این آثار را بازی دقیق و همدلیبرانگیز مرحوم فردوس کاویانی تلقی کنیم.
به ظن نگارنده یکی از علل محبوبیت و موفقیت فردوس کاویانی در تمام تجربیات تئاتری، سینمایی و تلویزیونی، شیوه اجرایی بود که از یک نقش هرچند کوچک ارائه میداد، وقتی با دقت به نقش مشمهدی در فیلم «اجارهنشینها» یا نقشی که در فیلم «میکس» ساخته داریوش مهرجویی نگاه میکنیم، آنها را بیشتر نقشهایی فرعی که در راستای رنگآمیزی شخصیتهای اصلی طراحی شده است مییابیم ولی این هنر زندهیاد فردوس کاویانی بود که در مرتبه نخست آن نقشها را پررنگ میساخت و دوم روحی از زندگانی در کالبد آنها میدمید؛ بهنحویکه در مواجهه چندباره با این نقشها حسی از زندگی ایرانی را در آنها متصور میشویم و بیراه نیست با همین زاویه دید فردوس کاویانی را پادشاه برخی از نقشهای کوچک اما بهیادماندنی سینمای ایران تلقی کنیم که شاید نمونه عینی و اعلای آن را بتوان بازی در نقش تابانپور در فیلم سینمایی «سگکشی»، ساخته بهرام بیضایی متجلی دانست که بهخوبی مرزی از مهربانی، مرموز بودن و البته غیرقابل اعتماد بودن را در سکانسهای محدود با میزانسنهایی بهشدت بسته به اجرا میرساند.
در پایان باید نوشت که اگرچه در کارنامه هنری زندهیاد فردوس کاویانی همکاری با کارگردانان شاخصی همچون داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، مسعود جعفریجوزانی، هادی مرزبان و مرحوم یدالله صمدی دیده میشود اما باید اعتراف کنیم او به اندازه لیاقت و دانشاش در هنرهای تصویری ایران دیده نشد، کاویانی یکی از بهترین و مسلطترین بازیگران نسل خود بود که نقشها را زندگی میکرد.