| کد مطلب: ۷۸۰۸

عصر احضار و احتضار

سینما و سینماگران دو سال پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم چه شرایطی دارند؟

سینما و سینماگران دو سال پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم چه شرایطی دارند؟

زمانی که سیدابراهیم رئیسی تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز کرد مثل دوره‌های قبل نبود که سینماگران بسیار و نامداری به‌عنوان حامی او وارد کارزار انتخاباتی و تبلیغاتی شوند، حتی فیلم تبلیغاتی او نه توسط کارگردان‌های صاحب‌نام که توسط دو مستندساز گمنام؛ محمدعلی فارسی، از همکاران شهید آوینی در روایت فتح و مهدی نقویان، مستندساز جوان ساخته شد. در میان لیست هنرمندان حامی رئیسی نیز نام‌های کمی از سینماگران به‌چشم می‌خورد. نام کسانی مثل هوشنگ توکلی، محسن آقاعلی‌اکبری، فرهاد قائمیان، احمد نجفی، رضا برجی، جمال شورجه، جهانگیر الماسی، جواد شمقدری، رضا ایرانمش، جواد اردکانی، احمد میرعلایی و... در این لیست دیده می‌شود که چندان چهره‌های شاخص یا شناخته‌شده در بین مردم نبودند و نام هیچ سلبریتی در آن پیدا نبود. اساساً تفکر سلبریتی‌ستیزی هم امکان همراهی آنها با نامزد ریاست‌جمهوری این گفتمان را هم نمی‌داد. بااین‌حال برخی چهره‌های جنجالی هم در این‌ میان بودند که با اظهارنظرها و شیوه حمایتی خود از ابراهیم رئیسی خبرساز شوند. ازجمله ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم «قلاده‌های طلا» در همایش نخبگان حامی سیدابراهیم رئیسی گفته بود: «ما امروز باید دعا کنیم حال محمدرضا شجریان خوب شود زیرا دولت یازدهم دستش خالی است و آویزان یک هنرمند سرطانی شده که زمانی خودش گفته بود حق ندارید دعای ربنای مرا پخش کنید.» طالبی همچنین در این همایش با لحنی انتقادی گفته بود: «از آقای رئیسی گله دارم که چرا وقتی یک هنرمندی در یک مهمانی پیک پیک عرق می‌خورد، آبرویش را در رسانه‌ها و همه‌جا می‌برند اما درعوض یک‌نفر که به 30 زن تجاوز کرده به‌دلیل آنکه لباس روحانی پوشیده و با رئیس‌جمهور عکس گرفته، محاکمه نمی‌شود.» ابوالقاسم طالبی یک‌سال‌ونیم بعد در ارتباط با اتفاقات مربوط به جنبش «می ‌تو» در سینما، در برنامه هفت و در گفت‌وگو با بهروز افخمی گفته بود: «بعضی از زنان سلبریتی، یائسه‌شدن را تقصیر جمهوری اسلامی می‌دانند. تا سن‌شان از ۵۰سال بالاتر می‌رود، روسری خود را برمی‌دارند و به جمهوری اسلامی فحش می‌دهند». این اظهارات او با واکنش‌های تندی ازسوی سینماگران و مردم مواجه شد. بااین‌حال او در این دوسال جز خلق همین حاشیه‌ها، اثری تولید نکرده است. از دیگر سینماگران حامی رئیسی می‌توان به «نادر طالب‌زاده»، چهره فرهنگی اصول‌گرا و مستندساز و کارگردان سینما اشاره کرد که در یک برنامه تلویزیونی از پاک‌دستی ابراهیم رئیسی حرف زده بود. اما اجل مهلت نداد که دولت سیزدهم حمایت‌های او را در حوزه فرهنگ و سینما داشته باشد. برخی سینماگران هم بودند که در زمان انتخابات به‌شکل آشکار و علنی از ابراهیم رئیسی حمایت نکردند اما در مقاطع و بزنگاه‌های حساسی به این‌سلسله پیوستند. یکی از آنها که همین چند وقت پیش به ستایش آشکار و حمایت تمام‌قد از او پرداخت، داریوش ارجمند بود. بازیگری که اظهارنظرهای او درباره مسائل عمومی جامعه یا سینما در چندسال اخیر حاشیه‌ساز بود و با واکنش‌های گوناگونی هم ازسوی سینماگران، هم افکار عمومی همراه بود. ارجمند اخیراً در مصاحبه‌ای گفته است: «برخلاف همه بوق‌ و کرنا و تبلیغات خارجی، فعلاً به برکت وجود آقای رئیسی در خاورمیانه تک و بزرگ هستیم». ظاهراً این حمایت تمام‌قد به‌دلیل پرداخت 20میلیاردی وزارت ارشاد از بازیگران پیشکسوت بود. او با بیان اینکه وزیر محترم فرهنگ گفت نگران نباشید این پول پرداخت می‌شود، تاکید کرد: «رئیس‌جمهوری و وزیر فرهنگ به ما محبت دارند. اینها در سفرهایی که برای پیشکسوتان تدارک می‌بینند و هدایایی که به آنها می‌دهند، همواره به ما لطف داشتند.»

بی‌هیچ موضع‌گیری سیاسی و جناحی و با ارجاع به اتفاقاتی که در این دوسال رخ داد به‌جرأت می‌توان گفت که بیشترین تنش و شکاف بین دولت و سینماگران در دولت سیزدهم رخ داده است. این تنش‌ها از همان روزی که محمدمهدی اسماعیلی به‌عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رأی از مجلس معرفی شد، آغاز شد. در برنامه پیشنهادی سینمای ایران، وضعیت سینما با جملاتی مثل «خانه سینما وجاهت قانونی ندارد، فیلم‌ها ضدارزش و غیراخلاقی‌اند»، «وجود مفاسد در سیستم توزیع در سینما و خارج از سینما»، «تولید فیلم‌های ضدارزش، غیرانقلابی و غیراخلاقی با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد»، «عدم اتخاذ موضع شفاف و برخورد در برابر فعالیت محکومین امنیتی و چهره‌های سینمایی همسو با اهداف دشمنان»، «وجود نگاه‌های سیاسی و بعضاً مخالف آرمان‌های انقلاب در جشنواره فجر» توصیف شده بود. محمدمهدی اسماعیلی در روایتی آماری از سینمای ایران گفته بود: «در سال ۱۳۹۷، از ۷۷فیلم رصد و تحلیل‌شده، ۵۹فیلم مروج سبک زندگی غیراسلامی ایرانی و تخریب‌کننده انقلاب اسلامی، ۶۱فیلم ارائه‌کننده تصویر مثبت از زن بی‌حیاء، ۵۰فیلم سیاه‌نما و ناامیدکننده، ۶۰فیلم مربی، ۶۰فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵فیلم القاءکننده واگرایی دینی و ملی و قانون‌گریزی و نمایش ناکارآمدی نهادها بوده‌اند.» این سخنان با واکنش‌های تندی ازسوی برخی اصناف و انجمن‌های سینمایی و برخی سینماگران مثل مرحوم کیومرث پوراحمد، همایون اسدیان، همایون غنی‌زاده و برخی چهره‌های تئاتری مواجه شد. گرچه اسماعیلی در واکنش به این اعتراضات، مواضع خود را تعدیل و تلطیف کرد اما مدیریت سینمایی دوسال اخیر نشان داد که این تنش‌ها و فاصله بین سینما، سیاستگذاران و مدیران سینمایی تداوم داشته که اوج این شکاف را می‌توان در اتفاقات بعد از التهابات شهریور 1401 ردیابی کرد که به‌طور بی‌سابقه‌ای با ممنوع‌ازکاری یا احضار و بازداشت سینماگران مواجه بودیم و رابطه بین دولت و سینماگران در بدبینانه‌ترین و تنش‌زاترین دوره خود قرار گرفت. حتی برخی از سینماگران همسو با گفتمان سیاسی دولت که حامی ابراهیم رئیسی هم بودند، نتوانستند در این‌مدت دست به تولید اثری بزنند و نقش پیش‌برنده‌ای در سینمای ایران داشته باشند.

خزاعی و خزان سازمان سینمایی

شاید مهمترین سینماگری که در دولت ابراهیم رئیسی صاحب مقام و منصب شد، محمد خزاعی باشد که تهیه‌کننده فیلم‌هایی مثل «قلاده‌های طلا» ابوالقاسم طالبی و «بفرمایید شام» ابراهیم حاتمی‌کیا بود. بعد از معرفی محمدمهدی اسماعیلی به‌عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، او خیلی زود محمد خزاعی را به‌عنوان رئیس سازمان سینمایی انتخاب کرد. خزاعی در دولت محمود احمدی‌نژاد، دبیر جشنواره فیلم‌فجر بود و سال ۱۴۰۰ در لیست پایداری قرار گرفت اما از لیست نهایی اصولگرایان جا ماند و نتوانست به شورای‌شهر راه یابد و به‌این‌ترتیب به سازمان سینمایی رفت. چالش خزاعی به‌عنوان رئیس سازمان سینمایی با سینماگران در بزنگاه جشنواره‌های بین‌المللی رخ داد. حضور فیلم «برادران لیلا»، سومین فیلم سعید روستایی در جشنواره فیلم کن و حواشی‌ای که برای این فیلم به‌وجود آمد، اولین مواجهه رسمی سازمان سینمایی با سینماگران ایرانی بود. البته پیش‌ازاین نیز بر سر مجوز فیلم «لامینور»، داریوش مهرجویی نیز تنش‌هایی بین این کارگردان شناخته‌شده و سازمان سینمایی شکل گرفت که ویدئوی اعتراضی او در شبکه‌های اجتماعی به جنجالی چندروزه منجر شد.

سخت‌ترین سال‌های سینما

واقعیت این است که سینمای ایران سخت‌ترین روزهای خود را در دو سال اخیر پشت‌سر گذاشته است. گرچه پیش‌از این‌هم بارها در مقاطع بحرانی که آخرین آن دوره کرونا بود نیز با چالش‌های بزرگی مواجه شد که حتی تا آستانه ورشکستگی پیش رفته بود اما هیچ‌گاه به‌اندازه امروز، دچار بحران نبود. حتی سال‌های اولیه انقلاب که سینما در حال پوست‌اندازی دوران گذار خود بود هم به‌اندازه امروز وضعیت نگران‌کننده‌ای نداشت. حال سینما پیش‌از این اتفاقات هم چندان خوب نبود و با مشکلات اقتصادی ازیک‌سو و کاهش مخاطب ازسوی‌دیگر مواجه بود. بیماری بود که حالا تنش به ترکش رخدادهای جامعه هم زخمی شده است. حالا به غیر از مصائب و مشکلات درون سینمایی، چالش‌های بیرونی و اجتماعی هم دامن سینما را گرفته و سینماگران را درگیر خود کرده تا جایی که خانه سینما دست به تشکیل کمیته حقوقی و قضایی برای پیگیری امور مربوط به سینماگران بازداشتی زد. تشکیل این کمیته خود نشانه اوج شکاف بین سینماگران و دولت است که به این شکل سابقه نداشته است. وضعیتی پیچیده که اگر پیش‌ازاین با بحران مشروعیت سینما ازسوی مخاطبانی مواجه بودیم که با سینما قهر کرده بودند و به سینما نمی‌رفتند، حالا این عدم‌مشروعیت با خود سینماگران تشدید شده است. این یعنی بحران مشروعیت مضاعف سینمای ایران که از فروش و نمایش به تولید فیلم رسیده است. حالا وضعیت سینما چنان بحرانی است که نه‌فقط سینماگران منتقد دولت که سینماگران حامی آن نیز در یک رخوت و رکود حرفه‌ای به‌سر می‌برند.

دیدگاه

ویژه فرهنگ
  • بوروکراسی در جهان مدرن برای نظم‌بخشی به امور جاری زندگی به‌وجود آمده و قرار شده رابطه شهروندان با دولت را سامان بخشد.

  • خبر آمد صبح جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ خورشیدی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران به اتفاق سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ کفش و کلاه…

سرمقاله
آخرین اخبار