دیوهایی که نمیخواهند شر باشند
شهرزاد رویایی خبرنگار حوزه تجسمی دیوها که روزگاری به بدیمنی یاد میشدند، اکنون در مجموعه آثار «دیوآنه» حالوهوای همهی ما را پدیدار میکنند و دیگربار سیاهی مح
شهرزاد رویایی
خبرنگار حوزه تجسمی
دیوها که روزگاری به بدیمنی یاد میشدند، اکنون در مجموعه آثار «دیوآنه» حالوهوای همهی ما را پدیدار میکنند و دیگربار سیاهی محض را بر دوش نمیکشند. دیو، دیگر تنها آنچیزی نیست که قرنها به او نسبت داده شده. «دیوآنه» با نگاه به نقش وجوه مختلف دیو در مجموعهی آثاری از هنرمندان تجسمی به کیوریتوری سجاد باغبان ماهر، در گالری آرتیبیشن بهنحوی دیگر مفاهیم بصری و زبانی را بهنمایش گذاشته است.
هنرمندان در این مجموعه با نگاه به زوایای متعدد دیو در فرمهای گوناگون، آثارشان را خلق کردند. دیوها در قامتها و سیر تاریخی و انسانی، بسترها و معانی را نمودار میکنند تا مخاطب با تماشای این دیوها بیشازپیش به دیوگونگیهای جهان اطراف خود پی ببرد. سیر دیوها در مجموعه «دیوآنه» از دوران کهن تاکنون، از اساطیر و کتیبهها تا امروز بهچشم میآید. تاریخ حضور دیو در نگارگری ایران به دورهی تیموری برمیگردد. در این دوره شاهکارهایی از محمد سیاهقلم نیز با سفر به آسیایمرکزی و تحتتأثیر نقاشی دیوها در تاریخ هنر ایرانی شکل گرفت. در میان آثار مجموعه «دیوآنه»، دیوهای عباس شهسوار نیز بیشتر به مسیر دیووارگی محمد سیاهقلم نزدیک شده است. دیوهای او دم، لنگ و بدنهای پرمو دارند و اینها همان نشانههای دیونگاری در چین و ژاپن نیز محسوب میشوند و در شمایلی نیمهحیوانی، دیو اکوان در شاهنامه را نیز به ذهن متبادر میکند. اما دراینمیان دیوهای احسان ارجمند کاملاً از جهان معاصر گذر میکنند و با شمایل انسانی عجین شدهاند و گویی در مسیر یکیشدن یا فروپاشیدن از دیووارگی تردید دارند. رنگها سرد است و از دردی سرد سخن میگوید؛ از رنج دیو
بودن. آنگونه که در اثری از نیلوفر قادرینژاد، دیو بهمعنای شرارت و سیاهی در دوران کهن رجعت میدهد اما همچنان در رنج از دیووارگی درصدد شکافتن پوسته و نوعی انفجار است. آن مرز باریک یا حتی بهبیانی که کیوریتور این نمایشگاه در نظر داشته، آن بیمرزی میان دیو و انسان در آثار کیومرث هارپا نیز پیشازاین تکرار شده بود و موجوداتی هیولایی- انسانی در آثار این هنرمند بارها بهچشم آمدند و گویی دیوبودن را بهبیانی گروتسک میرساند و آنچنان که باید عظمت دیو را واقعی نمیپندارد. دیوها غیرواقعی و با توانی بهمراتب ناچیزتر از دیو بهمعنای کلیشهای با توصیفی گروتسک همراه میشوند.
اما گذر دیو از ادوار مختلف تاریخ تاکنون با سیروتحولاتی همراه شده و شاید تصویری برعکس آنچه از دیوها انتظار میرود را برای ما رقم بزند و این تصویر خیالی خوشایند در آثار مهدی احمدی پدیدار میشود. دیوهای مهدی احمدی لبخند میزنند، سر بر بالین اسب میگذارند و گویی رام شدهاند چراکه سر بر سر دوستی ازدسترفته و دیرینهشان با اسبها میگذارند. آنگونه که در تاریخ اساطیری ایران باستان به دوستی دیو با اسب و بهره از آن در راستای خدمت به انسان در موقعیتهای گوناگون مانند باربری، اشاره شده است. در دیوهای مهدی احمدی نیز این مفهوم و اینسوی دیو نقش بسته است.
دیوها مهر و شر، خشم و محبت را در دو روی یکسکه و جزئی از یک واقعیتبشری نشان میدهند که بهواسطهی نمایشگاه «دیوآنه» در گالری آرتیبیشن به اجرا درآمده است.