حقیقت پـاره پـاره روی پــرده
درباره فیلم ماندگار «روز واقعه»
درباره فیلم ماندگار «روز واقعه»
بدون شک مهمترین فیلمی که درباره واقعه عاشورا و پرداخت غیرمستقیم به آن در سینمای ایران ساختهشده تا این لحظه، فیلم «روز واقعه» شهرام اسدی است که البته نام بهرام بیضایی بهعنوان فیلمنامهنویس، اعتبار آن را صدچندان میکند؛ فیلمی که تحسین منتقدان و دیدگاههای مثبت مخاطبان را با خود بههمراه داشت و تکرار تماشای آن، نامکرر نیست؛ فیلمی که هیچگاه برچسب سفارشی یا ایدئولوژیک نخورد و طیفهای مختلفی از مخاطبان با عقاید متضاد از تماشای آن لذت بردند و میبرند.
بیضایی فیلمنامه روز واقعه را سال ۱۳۶۱ نوشت و در سال ۱۳۶۳ در انتشارات ابتکار چاپ کرد؛ فيلمي كه سالهاست بهعنوان يك فيلم تاثيرگذار در ايام محرم، از شبکههای تلویزیونی بازپخش میشود. خلاصه داستان روز واقعه از این قرار است که عبدالله، جوان مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله، دختر زید دارد. او در جریان عروسی با راحله، ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند؛ فیلمی که در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر برنده 5 سیمرغ بلورین میشود.
روز واقعه البته بعدها با حواشی فرامتنی هم مواجه شد بهطوریکه بحث بر سر وفاداری شهرام اسدی، کارگردان «روز واقعه» به فیلمنامهای که بهرام بیضایی آن را نوشت، بالا گرفت. در سال 94 محمد رحمانیان در نشست خبری نمایشنامهخوانی «روز واقعه» گفت که شهرام اسدی، کارگردان این فیلم تنها بخشهایی از متن بیضایی را در قالب فیلم «روز واقعه» کارگردانی کرده است. او گفت: «در این فیلم صحنههایی حذف شده بود، ضمن اینکه نیمی از اسامی شخصیتها نیز تغییر یافته بود.» این جملات رحمانیان بیپاسخ نماند و شهرام اسدی در گفتوگو با خبرگزاری مهر بیان این جملات ازسوی رحمانیان را یا ناشی از سهلانگاری دانسته یا شوخی و گفته انشاءالله این سخنان بهخاطر فریب مسئولان برای دریافت مجوز نمایشنامهخوانی نباشد. علیرضا شجاعنوری، بازیگر اصلی فیلم اما در مصاحبهای گفت: «محال است که یک فیلم در نسخه نهایی مانند فیلمنامه درآید و این مسئله درباره روز واقعه نیز صدق میکند. البته شهرام اسدی، کارگردان فیلم همه تغییرات در فیلم را با بهرام بیضایی هماهنگ میکرد، هرچند بخشهایی از فیلمنامه نیز بهدلیل نبود امکانات قابل اجرا نبود.» شجاعنوری که بهواسطه حضور در
همین اثر به شهرت رسید، درباره نحوه حضور خودش هم در این فیلم گفت: امتیاز بزرگ «روز واقعه» این بود که اصلا بحث سیاسی مطرح نبود و حتی بازیگران و عوامل برای بزرگ شدن و مشهور شدن نمیخواستند در این فیلم باشند، بلکه هر فردی براساس اخلاصاش در روز واقعه حاضر شد و اخلاص آدمها در آن زمان بهنظر من بیشتر از امروز بود. جالب اینکه به گفته او قرار بود نقش راحله را هدیه تهرانی بازی کند که با انصراف او این مسئله منتفی شد و لادن مستوفی بهجای او نقش راحله را بازی کرد. از نکات قابلتوجهی که علیرضا شجاعنوری درباره این فیلم مطرح کرد حضور اسب مرحوم هاشمیرفسنجانی در این فیلم بود. بهگفته شجاع نوری، در فیلم روز واقعه، اسبی که برای نقش اصلی انتخاب شده بود، اسبی بود که از ترکمنستان به هاشمیرفسنجانی هدیه داده بودند و ایشان نیز اسب را به این فیلم اختصاص داده بود.
واقعیت این است که قصه ساخت فیلم «روز واقعه» خود قصهای پرفرازونشیب داشته است. «روز واقعه» در سال 73 جلوی دوربین رفت. فیلمنامه این کار، در سال 61 توسط «بهرام بیضایی» به رشتهتحریر درآمد و در سال 63، توسط انتشارات ابتکار چاپ شد و درطول سالها، بارها مورد تجدیدچاپ قرار گرفت. اما داستان ساخت فیلم خود قصهای دراز دارد. قصه از این قرار بود که در فاصله سالهای 59 تا 62 که «عبدالله اسفندیاری» و «محمد بهشتی» در تلویزیون بودند، داستان جوان مسیحی که به کربلا میآید و مسلمان میشود را مطرح میکنند و خواستار ساخت این داستان میشوند. آنها این موضوع را با «داریوش فرهنگ» در میان میگذارند. فرهنگ بلافاصله طرح 5صفحهای بهنام خودش میآورد و موافقت ابتدایی مسئولان سازمان را کسب میکند. سازمان از فرهنگ میخواهد تا طرح را به یک فیلمنامهنویس حاذق بدهد تا کار را تکمیل کند. برای کار فیلمنامهنویسی، افراد مختلفی کاندیدا میشوند ازجمله «کیهان رهگذار» و «محسن مخملباف» که تمام آنها، بهدلیل عظمت کار، جرأت پرداختن به آن را نمییابند. یک ماه بعد از این اتفاق، فرهنگ یک فیلمنامه کامل را برای تلویزیون میآورد بهنام «روز واقعه» که توسط
«ع - سالک» بهعنوان نویسنده نوشته شده بود. اسفندیاری و بهشتی پس از خواندن فیلمنامه، متوجه قلم «بهرام بیضایی» میشوند و وقتی از فرهنگ دلیل این پنهانکاری را میپرسند، او میگوید بهدلیل رفعحساسیتها دست به چنین کاری زده است. احتمالا بهایندلیل که بیضایی در خانوادهای بهایی متولد شده است. شاید جالب باشد بدانید برای فیلمنامهای که در کمتر از یکماه نوشته شده بود، 10 سال زمان برد تا کارگردان پیدا شود. تقریباً تمام نگاهها روی این مسئله متمرکز بود که بیضایی در کسوت کارگردان این فیلم ظاهر نشود. دیگر گزینهها یا در اندازه ساخت این فیلم عظیم نبودند یا بهدلایلی امکان همکاری برایشان میسر نمیشد. عبدالله اسفندیاری دراینباره میگوید: «طرح اول و فیلمنامه اولیه، پیشنهاد ما بود. ما تم اصلی قصه را دادیم. آقای فرهنگ طرح دادند و آقای بیضائی فیلمنامه را نوشتند. از زمانی که این طرح مطرح شد تا زمانی که ساخته شد 10سال طول کشید. فیلمنامه بدون صاحب مانده بود و یکبار یکی از دوستان سمعی و بصری سپاه، آقای «اقاربپرست» قصد داشت تهیهکننده کار باشد و کارگردانهای مختلفی ازجمله بیضائی و محمدعلی نجفی مطرح بودند. او تمایل داشت فرد
دیگری جز بیضائی کار را بسازد و به نجفی راضیتر بود. پیشنهاد من «شهرام اسدی» بود؛ آقای نجفی میخواست فیلمنامه را تغییر دهد». شهرام اسدی اواسط دهه70 در خارج از کشور حضور داشت، اما برای ارزیابی یک کار تلویزیونی که با آن قرارداد داشت، به ایران برگشت. بلافاصله پس از ورود به کشور، به فارابی میرود و آقایان بهشتی و اسفندیاری او را قانع میکنند که اگر رفتنت از ایران بهدلیل فیلمسازی است، خب در اینجا کارهای بسیاری هست که میتوانی انجام دهی. اسدی موافقت میکند که کار خود را در ایران ادامه دهد. بهشتی و اسفندیاری در ابتدا فیلمنامه «آب را گل نکنید» که «انسیه شاهحسینی» آن را نوشته بود، به او میدهند. اسدی از این فیلمنامه خوشش میآید و تصمیم به ساخت آن میگیرد. چندروز از این تصمیم نمیگذشت که اسفندیاری به اسدی میگوید خیلی روی این کار متمرکز نباش. سه روز بعد، فیلمنامه دستنویس بهرام بیضائی بهاسم «روز واقعه» را به اسدی میدهند و به او میگویند این را هم نگاه کن. اسدی بلافاصله شروع به خواندن متن میکند و هنگامیکه هنوز به انتهای نوشته نرسیده، تصمیم به ساخت آن میگیرد. موضوع را با اسفندیاری درمیان میگذارد و به او
میگوید که «روز واقعه» را بساز و «آب را گل نکنید» را کنار بگذار. شرایط مهیا میشود و فیلم با حمایت کامل وزارت ارشاد جلوی دوربین رفته و در همان سال نیز مراحل فنیاش به پایان میرسد. این فیلم در جشنواره فجر همان سال توانست اغلب سیمرغها را درو کرده و با دریافت 5 سیمرغ از 10 نامزدی، شگفتی جشنواره سیزدهم لقب گرفت. روز واقعه توانست سیمرغ بهترین فیلم، بهترین موسیقی متن، بهترین چهرهپردازی، بهترین فیلم دوم و بهترین صحنهآرایی را از آن خود کند. هرچند هنوز هم بسیاری معتقد هستند فیلم میتوانست در برخی رشتههای حتمی مانند بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز به سیمرغ برسد، اما این سهعنوان بهخصوص سیمرغ فیلمنامه، از فاحشترین خطاهایی است که به هیئت داوران جشنواره فجر در ادوار مختلف این رویداد وارد است و متاسفانه سبب جناحبندیهای بیشتر اعضای سینما و دوری آنها از جریان غالب مدیریت سینمایی شد.
بااینهمه اما فیلم در زمان اکران با استقبال مواجه نشد و در کشورهای همسایه مورد توجه قرار گرفت. علیرضا شجاع نوری دراینباره میگوید: «در کشورهای همسایه فیلم با استقبال خوبی همراه شد و حتی امروز نیز در بعضی کشورها همچون ترکیه با نام کربلا فروخته میشود و در کشورهای مسلمان نیز طرفدار دارد.». به گفته او: «آنزمان فیلم را در ماه محرم و صفر اکران کردند اما بهدلیل آنکه همه مردم در فضای ایام محرم بودند، به تماشای فیلم نیامدند، اما کسانیکه آمدند فیلم را دوست داشتند. مثلا یکروز صبح یک هیئت عزاداری به دعوت ما به تماشای فیلم آمد و در میانه فیلم آنقدر متاثر شدند که جلوی پرده رفتند و شروع به عزاداری کردند.» احمد طالبینژاد، منتقد سینما درباره موفقیت فیلم روز واقعه معتقد است: «فیلمنامه این فیلم یک اثر بسیار متفاوت در سینمای ایران است، فضاسازی و شخصیتپردازی در این فیلمنامه بهدرستی انجام شده و بهخوبی شرایط را توضیح میدهد، این درحالیاست که در سینما نمیتوان شخصیت ائمه را به تصویر کشید، بههمیندلیل این فیلمنامه بهگونهای نوشته شده است که داستان آن ساعاتی بعد از حضور امام حسین (ع) در مکانهای مختلف تا کربلا را به
تصویر میکشد.» مصطفی جلالیفخر، منتقد سینما هم درباره آن گفته: «روز واقعه درهمآمیختگی هوشمندانه ایمان و عشق است در بستر واقعههایی که در آن عظیمترین ایمان و عشق الهی به نمایش درمیآید. سفری که از عشق آغاز میشود و به آغازِ عشق میرسد؛ سفری که عموماً با تعابیر مختلف در بسیاری از آثار نویسندهاش حضور داشته است.».
سه دهه از ساخت «روز واقعه» میگذرد و همچنان شاخصترین فیلمی که درباره واقعه کربلا ساخته شده، همین فیلم است و حتی میتوان آن را شاخصترین فیلم دینی در تاریخ سینمای ایران دانست. گرچه این نقطهقوت، یک نقطهضعف در توانایی سینمای ایران محسوب میشود که در زمینه قصههای مذهبی کارنامه پرباری ندارد، اما میتوان این فیلم را معیاری قرار داد برای فهم چگونگی ساخت یک فیلم خوبِ دینی.