آوانگارد و در تراز جهانی
علی موثقی آهنگساز و تنظیمکننده عبدی یمینی بهگواه آثارش، آهنگساز/ تنظیمکنندهای شاخص و قابل اعتناست. حضور او در مارکت موسیقی پاپ ایرانی، باتوجه به تحصیلات آ
علی موثقی
آهنگساز و تنظیمکننده
عبدی یمینی بهگواه آثارش، آهنگساز/ تنظیمکنندهای شاخص و قابل اعتناست. حضور او در مارکت موسیقی پاپ ایرانی، باتوجه به تحصیلات آکادمیکش، فصلی تازه را در این فضا رقم زد. تسلط او بر چند ساز اساسی ازجمله پیانو، فعالیت موسیقاییاش را از نوازندگی به تنظیم، سپس آهنگسازی کشاند و در این رهگذر، با هنرمندان قابل و صاحبنام، همکاریهای بسیار ارزشمندی را ثبت و ضبط کرد. او که با دیدگاههای ساختارشکنانهاش پا به این عرصه گذاشته بود، توانست از جهاتی سطح موسیقی پاپ ایران را بهخصوص در میانه دهه 1360 و اوایل دهه1370، ارتقاء بخشد و بهلحاظ کمی و کیفی به استانداردهای جهانی نزدیک کند.
مقوله تنظیم موسیقی که عبدی یمینی در آن صاحبسبک و کاربلد بود، مقولهای گسترده است. این گستردگی مباحث گوناگونی را شامل میشود که برخی موسیقایی و برخی غیرموسیقایی هستند. در بحث موسیقایی میتوان به تسلط فراوان به مواردی چون دانش سازشناسی و ارکستراسیون، علم هارمونی و علم کنترپوان اشاره کرد. دانش ارکستراسیون، دانش انتخاب و ترکیب سازها و نیز برقراری تعادل میان گروههای سازی در راستای تصنیف یا تنظیم یک قطعه موسیقیِ ارکستری است. هارمونی دانشیاست که از خصوصیات آکوردها و توانایی پیوندشان با یکدیگر بحث میکند. بهعبارتدیگر این علم برای چندبخشیکردن موسیقی بر پایه خصوصیتهای آکوردها و چگونگی وصلشان به یکدیگر بهقصد ساختن ملودی بهکار میرود. کنترپوان (Contrepoint) نیز اصطلاحی در تئوری موسیقیاست که برای توصیف رابطه دو یا چندسری نت بهکار میرود که با هم نواخته میشوند و ازنظر هارمونی با همدیگر هماهنگ هستند، اما از نظر ضربآهنگ و ملودی مستقل از یکدیگرند. از منظر غیرموسیقایی، علاوه بر اشراف بر علومی همچون دانش روانشناسی، جامعهشناسی و زیباییشناسی باید داشتن هوشمندی و تجربه را نیز اضافه کرد. مروری بر کارنامه عبدی
یمینی نشان میدهد او با شایستگی، موارد یادشده را بهراستی بلد بود و داشت.
در تنظیم یک اثر موسیقایی، تنظیمکننده باید بهدرستی تعیین کند که چه تعداد ساز (بخوانید صدا)، باید در اجرای موسیقیاش حضور داشته باشد. هر ساز چه وظیفهای دارد: کجای یک قطعه نقشآفرینی کند و کجا سکوت کند. جایی که قرار است بنوازد، چه بنوازد تا خوشنوا شنیده شود و در ضمن تداخلی ناخوشایند با دیگر نوازندگان (بهلحاظ صدادهی سازش) نداشته باشد. قوی بنوازد یا آرام. در چه گستره صوتی بنوازد و حالات اجراییاش چگونه باشد. این مسئله برای تنظیم یک گروه کر نیز صدق میکند. بهلحاظ فنی و علمی، سازها و صداها باید بهگونهای کنار هم قرار بگیرند که چهاربخش اصلی را پوشش دهند. این چهاربخش اصلی را میتوان چهارطبقه یکساختمان در نظر گرفت که صداهای بم در طبقه نخست قرار دارند و در طبقات بالاتر بهترتیب صداها بهسمت زیرترشدن متمایل میشوند. این چیدمان در بحث تخصصیاش از زیر به بم، بهاینصورت نامگذاری میشود: سوپرانو، آلتو، تنور و باس. یک تنظیمکننده باید با دانش و تسلط خود، بهدرستی و با زیبایی، ملودی را در چهاربخش نامبرده، بسط و گسترش دهد و بهترین بهرهوری صوتی را داشته باشد. این مهم اما میسر نخواهد شد جز با دانش و تجربه.
عبدی یمینی از چنین توشهای بهره میبرد؛ آنهم با تحصیل در یکی از بهترین مراکز موسیقی انگلستان. حضور او در موسیقی پاپ آن سالها، آوردههای پرباری داشت. او یکی از متحولکنندگان تنظیم بود؛ آنهم در شرایطی که رویآوردن به سازهای الکترونیک و صداهای شبیهسازیشده، در حال فراگیرشدن بود. عبدی یمینی در کنار بزرگانی چون منوچهر چشمآذر و آندرانیک، با بهکارگیری هارمونیهای زیباتر، تحولی چشمگیر در تنظیم آثار پاپ ایرانی بهوجود آورد و حتی میتوان گفت برخی آثار او از زمانه خود بسیار جلوتر بود و در مقیاسهای جهانی، تنهبهتنه موسیقیهای خارجی معاصر خود میزد.
یکی از شاهکارهای عبدی، آلبوم «امان از» است که قریب به 32سال از انتشارش میگذرد. این آلبوم نمونه شاخصیاست که عبدی یمینی در آن توأمان، آهنگساز و تنظیمکننده بوده است. یمینی در این آلبوم، بسیار آوانگارد عمل کرد. او با رویهای متفاوتتر از آنچه مرسوم بود، سراغ فواصل جدیدی برای نوشتن ملودی رفت، در تنظیم هم از ریتمهای متنوعتری استفاده کرد و نقش بیشتری به صداهای الکترونیک داد. در ضمن با وجود نوپابودن صداهای سمپل (Sample) در آن سالها، او توانست بهشکلی شایسته از آنها بهره ببرد. بدینترتیب ساختارشکنی عبدی یمینی در این آلبوم، آنهم فقط با پنجقطعه، یکی از شاخصترین آلبومهای موسیقی پاپ ایرانی را بهثبت رساند. در این میان باید به نقش ترانهسرا و خواننده نیز اشاره کرد که مثلثی بینظیر را تشکیل دادند و خروجی این همکاری بود که آلبوم «امان از» را اینچنین درخور توجه قرار داده است. در سازآرایی قطعات این آلبوم، استفاده از قابلیتهای دیگر گیتار باس، همچنین شکلی دیگر از ملودی نوشتن برای دسته کر، مشهود است. حضور آرمیک ـ نوازنده برجسته و بینالمللی که از ارامنه ایرانی است ـ نیز در آثار ضبطی و اجراهای زندهای که سرپرستی و
تنظیم برای ارکستر برعهده یمینی بود، غنایی دوچندان به این آثار بخشیده است.
بازتنظیمهایی نیز که عبدی یمینی روی آهنگهای قدیمی داشته است، تفاوتهای فنی و کیفی آشکاری را نشان میدهد و حاکی از نگاهی متفاوت و روبهجلو دارد. دلزدگی او از لسآنجلس هم شاید بهدلیل همین مسئله بوده که او را آنچنان که شایسته تواناییها و داناییهایش بوده است، نشناختهاند. او به ایران آمد اما دلخسته و کمانگیزهتر. جهان هم که تنگنظرتر از آن بود که تابش بیاورد و او را بلعید. موسیقی پاپ ایران اما این روزها به هنرمندانی همچون یمینی نیاز دارد. به استعدادهایی که راه او را ادامه دهند و به اعتلای هنر موسیقی ایران کمک کنند. موسیقی پاپ در کنار زیبایی و ذات سرگرمکنندهاش، اگر با سواد کافی و مفید همراه شود، نتایج خوبی را بههمراه خواهد داشت؛ کمااینکه عبدی یمینی این مهم را بهاثبات رساند. بیستوچهارم تیرماه، سالگشت پرواز اوست. روحش در آرامش و یادش به یادها.