از دلایل دوستداشتن موسیقی حبیب
حسین قلیپور منتقد موسیقی برای درک جایگاه متمایز حبیب محبیان در نیمقرن اخیر موسیقی پاپ ایران، علاوه بر ویژگیهای اولیهای که گزارههای متداول ویکیپدیایی در
حسین قلیپور
منتقد موسیقی
برای درک جایگاه متمایز حبیب محبیان در نیمقرن اخیر موسیقی پاپ ایران، علاوه بر ویژگیهای اولیهای که گزارههای متداول ویکیپدیایی در اختیار شما قرار میدهد (مثلاً سبک آهنگسازی متأثر از راک دهههای 60 و 70 اروپا و آمریکا، استفادهاش از گیتار نامتداول 12سیمی یا ماجراهای بازگشتش به ایران و دلخوش شدن به وعدههای قدرت حاکم و...) از منظر موسیقایی ـ کلامی نقاط عطف قابلتوجهی به چشم میخورد که بهنظر جریانساز و مؤثر بر رویدادها و اشخاص پسین موسیقی ایران است.
1ـ حبیب در 25سالگی، با انتشار نخستین آلبومش، در سالهایی که رقبای خوشنام و چهرهشدهای در موسیقی پاپ ایران روزهای درخشان کاریشان را میگذراندند، ورودی طوفانی به تاریخ موسیقی پاپ ایران دارد. این امر برآمده از پیوند دادن احساسات و رویدادهای زیست شخصی هنرمند با دانش عمیق و شنیدن فعال موسیقی روز دنیاست و بدینسان حبیب تقریباً در 50درصد ترانههای آلبوم در مقام خواننده ـ ترانهساز و در بقیه موارد نیز در مقام خواننده ـ آهنگساز، صدای تازهای به صداهای گوشنواز تازه راهیافته به بازار موسیقی ایران افزود. محبیان درک درستی از تحولات سازآرایی دهه50 موسیقی پاپ داشته، درعینحال در آلبوم «مرد تنهای شب» با حفظ محوریت گیتار، بااستفاده از گیتار 12سیمه، صدای پرتر و درشتتری را ایجاد کرده است. هر دو المان «غم شخصی» و «درد اجتماعی» از موسیقی این آلبوم به گوش میرسد؛ چه غم شخصی «مادر» و «شهلای من» که برای مؤلف آنچنان برجسته بود که رسانهها تیتر کردند: «مرد تنهای شب در سوگ همسرش خوانده شد!» و چه درد اجتماعی «یاران من» و «قصه روز سیاه». اما در آلبوم دوم که واپسین آلبوم حبیب پیش از «مهاجرت به ناچاری» محسوب میشود از حیث ترکیب
سازندگان، حبیب در جایگاه آهنگساز ـ خواننده میماند و علاوه بر استفاده از کلام دیگران، 70درصد آلبوم توسط اریک آرکانت تنظیم میشود؛ تنظیمکنندهای فرانسوی که در دو دهه 40 و 50 از پرکارترین تنظیمکنندگان موسیقی پاپ ایران است و آلبوم «سلام همسایه» نیز از آخرین تنظیمهای اوست. آرکانت با تبحری که در نواختن سازهای کوبهای داشت، تنظیمهایی مبتنی بر سکشن ریتمها و استفاده هنرمندانه از گیتار بیس را همواره مورد توجه قرار داده است. «شبهای غمآباد» نمونه بارز چنین تنظیمی است با ضربههای کوبنده و ارکستری از سازهای بادی. همین فضای تنظیم را در ترانه «خالی» با صدای ابی نیز بهخوبی میتوانید بشنوید. به دیگر سخن شروع فعالیت حبیب را اینگونه میتوان جمعبندی کرد که حبیب بهعنوان یک مؤلف (ترانهساز و خواننده)، فرزند تحولات مثبت موسیقی پاپیولار ایران در دهه50 است که در سالهای پایانی این دهه بهثمر مینشیند اما بلافاصله با رویداد تغییر حکومت، متوقف میشود.
2ـ برهه تاریخی دیگری که بر آنم در کارنامه حبیب برجسته سازم، بازه سالهای 1373 تا 1381 است که در این بازه حبیب پنج آلبوم (صفر/1372)، (بزن باران/1375)، (کویر باور/ 1378)، (خداوندا/1380) و (خانه کوچک/1381) را منتشر کرده و به باور من درخشانترین بخش کارنامه حبیب به لحاظ موسیقایی است. تنظیم این آلبومها بهنام لو واروژان ثبت شده بود که شباهت اسمی آن با واروژان بزرگ، سالها موجد پرسش و جستوجو بود تا اینکه اخیراً فرزند حبیب اعلام کرد همه این تنظیمها توسط خود حبیب انجام شده و او نام دوستی که استودیوی شخصی خود را برای ضبط آلبومها در اختیار حبیب قرار میداد، بهعنوان تنظیمکننده اعلام کرده است. علاوه بر حضور مستمر نوعی ویژگیهای راک از حیث سبکی، در این دوره رگههای کانتری در موسیقی حبیب نیز در این پنج آلبوم پررنگتر و برجستهتر میشود. خط ساده و ریتمیک با آکوردهایی تکرارشونده و سازآرایی انواع گیتار در همراهی بانجو، درامز و پیانو در آثاری چون «پریا»، «سردار جنگل»، «خداوندا»، «خستهام»، «راه شب» و تقریباً تمام آلبوم «خانه کوچک» بهخوبی قابل شنیدن است. در این سالها کوشش اصلی حبیب بر ساخت موسیقی معطوفشده که نسبت
مشخصی با جریان اصلی دارد، هم سالم و گوشنواز است، هم بهصورتی بارز همسایه موسیقی اندیشمند و خارج از جریان اصلی است و در کنار همه اینها در تعریف «مردمپسند» نیز کاملاً جای میگیرد.
موسیقی قابل احترام حبیب در طول این پنج دهه اگرچه با رنجهای تحمیلشده بیرونی به مؤلف در سالهای پایانی عمر او، پایان غمانگیز و ناخوشی را بهاندازه همان غم شخصی و اجتماعی آلبوم «مرد تنهای شب» رقم زد، اما همچنان آبشخوری است که بر نسلهای پس از حبیب اثر گذاشته و بدون شک نیز پسازاین اثر خواهد گذاشت. اگرچه خوشبینی درباره پررنگی و کمرنگی این اثر شاید بهجای صدا، به سکوت ختم شود: «در این زمانه بی هایوهوی لالپرست/ خوشا بهحال کلاغان قیلوقالپرست».