تاریخ اندیشه پاییندستان
نگاهی به کتاب تاریخ اندیشه سیاسی غرب نوشته جان مکللند
نگاهی به کتاب تاریخ اندیشه سیاسی غرب نوشته جان مکللند
مسعود شاهحسینی
روزنامهنگار
شاید در نگاه بعضی، نگاشته شدن تاریخ اندیشهها امروزه کاری عبث به نظر برسد. چراکه پیش از این کتابهای بسیاری در باب تاریخ اندیشه نگاشته شده است. اما باید به این نکته توجه داشت اول اینکه فکر، پدیدهای ایستا نیست که در طول تاریخ ثابت بماند، ممکن است تلقیای که تاریخ اندیشهنویسان صدسال قبل مثلاً از «مثل افلاطونی» داشتهاند، امروزه غیرقابلقبول به نظر رسد و دوم اینکه یک تاریخ اندیشهنویس هر چقدر هم تلاش کند نمیتواند از انگارهها، دغدغهها و تجربیات ذهنی خود رهایی پیدا کند. به همین دلیل ممکن است در تاریخ اندیشههای گوناگون با تفاسیر متفاوتی از فیلسوفان روبهرو شویم. نویسندهای بخشی از منظومه فکری یک متفکر را برجسته میکند که شاید برای تاریخ اندیشهنویس دیگری آن بخش حائز اهمیت نباشد یا اصلاً متفکری که خود پروژه فکریای دنبال میکند اقدام به نگاشتن تاریخ اندیشهای میکند که در جهت تقویت پروژه فکری خودش باشد. متفکران بزرگی هم که خود
سهم عمدهای در تاریخ اندیشه داشتهاند تا به حال اقدام به نوشتن این دست از تألیفات زدهاند. از معروفترین آنها میتوان به تاریخ فلسفهای که راسل نوشته است اشاره کرد.
اینها میتواند بخشی از دلایلی باشد که ما همچنان شاهد انتشار تاریخ اندیشه به دست نویسندگان گوناگون هستیم. نشر نی هم بهتازگی اقدام به چاپ کتابی کرده است تحت عنوان «تاریخ اندیشه سیاسی غرب»، که تا به حال سه جلد از آن روانه بازار شده است، توسط «جی. اس. مکللند» استاد علوم سیاسی در دانشگاه ناتینگهام و استاد مدعو در دانشگاههای ایندیانا و ساکرامنتو نگاشته شده است. مترجم این کتاب نامآشنایی برای علاقهمندان به مباحث علوم سیاسی و بهخصوص اندیشه سیاسی است. جهانگیر معینیعلمداری، استاد آرام و بیحاشیه دانشگاه تهران پیش از این ترجمهها و تألیفات بسیار ارزشمندی در باب مباحث روششناسی و فلسفه سیاسی انجام داده است. تاریخ چاپ اصلی این کتاب خیلی هم جدید نیست و به سال 1996 باز میگردد. کسانی که با تاریخ اندیشه آشنایی دارند یقیناً میدانند این دست کتابها هر جلدشان از چه فصولی تشکیل شده است. جلد اول تاریخ اندیشه سیاسی مکللند از چهار فصل کلی یونانیان، رومیها و کلیسای کاتولیک رومی، رومیها و اومانیست و نظریه قرارداد اجتماعی تشکیل شده است. نویسنده در دیباچه کتاب ذکر میکند که به شیوه قدیمی به بررسی تاریخ اندیشه سیاسی پرداخته
است. متنهایی را که انتخاب کرده است به دلیل اهمیتشان و تأثیری که برجهان و یا سایر متنها داشتهاند، بوده است. اما نکتهای که مکللند اشاره میکند و شوق خواندن این کتاب را بیشتر میکند این است که وی قصد نوشتن تاریخ اندیشه وارونه و پایین به سمت بالا را داشته است. به عبارتی، مکللند به همان اندازه که بر حکومتکنندگان تمرکز کرده است به حکومتشوندگان هم توجه داشته است. وی در این باره بیان میکند: «سرشت مردم تحت حکومت هرگز آنگونه که باید در نظر گرفته نشده است. نگرش خاص اندیشمند به مواد اولیه حکومت به تأثیرات ناشی از نحوه تفکر وی درباره آنچه چگونه میتوان و باید حکومت کرد، گره خورده است.» مکللند به توصیف صرف اندیشهها بسنده نمیکند و ناظری بیطرف باقی نمیماند، بلکه عملاً با مسائل فکری درگیر میشود و در نهایت به شرحی متوازن و در عین حال روزآمد از اندیشههای قدیم و جدید میرسد. به هر روی کسانی که با معینیعلمداری آشنایی دارند هنگامی که با این کتاب برخورد میکنند خیالشان راحت است که اول با ترجمهای دقیق سروکار دارند و در ثانی کتابی که در پیش رویشان قرار دارد، از جانب یک استاد کاربلد اندیشه سیاسی گزینش شده است.